نامه جمعی از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی به دادستان تهران ، قضات و عوامل دادستانی، سپاه و وزارت اطلاعات

نامه جمعی از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی به دادستان تهران ، قضات و عوامل دادستانی، سپاه و وزارت اطلاعات:
موج آزادی
اخبار روز - ۲ آبان ۱۳۸۸

دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران قضات محترم و عوامل محترم دادستانی ، سپاه و وزارت اطلاعات نامه به شما را با سلام آغاز نمی کنیم که سلام نماد همه آن چیزی است که شما و همکارانتان، از ما و امثال ما دریغ کرده اید. در وانفسای پس از آنچه شما انتخاب دهم می دانید، فجایع بسیاری بر ملت گذشت که هم ما می دانیم و هم شما و هم مردم، اما بهانه نوشتن این مختصر، نه صدور بیانیه ای سیاسی که حرفی دیگر است. از یورش جمعی ماموران تحت نظر دادستان وقت تهران به دفتر مرکزی جبهه مشارکت، ستادهای انتخاباتی و روزنامه ها و نیز بازداشت فله ای اعضای جبهه مشارکت و سایر فعالان سیاسی و مطبوعاتی زمان زیادی نمی گذرد و اگرچه موج بازداشتها هنوز ادامه دارد، اما شما و همکارانتان این بار شگفتی تازه ای آفریدید و ٣۰ سال پس از برقراری نظام اسلامی، فریاد یارب یارب دعای کمیل فرزندان ملت و خانواده های بی پناه زندانیان را به مدد اسلحه و دستبند در گلو خشکاندید. آنچه می خواهیم در اینجا به شما یادآور می شویم مصداق نهی از منکر برادران و خواهران مسلمان به همکیشانی است که امیدواریم نه از روی آگاهی و نه به تعمد که به سهو و جبر روزگار راه به خطا می روند و ادای وظیفه ای است که لازمه آیین محمدی است. آقایان محترم می خواهیم روزهایی نه چندان دور را به یادتان آوریم که وقتی می خواستند از عدل، از انصاف و از مسلمانی سخن به میان آورند نام علی(ع) فصل الخطاب بود و منش و کردار او ملاکی برای قضاوت درستی و نادرستی.

"در وانفسای پس از آنچه شما انتخاب دهم می دانید، فجایع بسیاری بر ملت گذشت که هم ما می دانیم و هم شما و هم مردم، اما بهانه نوشتن این مختصر، نه صدور بیانیه ای سیاسی که حرفی دیگر است"شاید فراموش کرده اید اما به یاد بیاورید رفتار پسر ابوطالب را با خانواده همسر از دست داده ای که زبان به لعن و نفرین امیرالمومنین گشوده بود یا سعه صدر علی(ع) را در تقابل با مخالفان که قرنهاست مایه فخر و مباهات شیعیان است. به یاد بیاورید منش رسول گرامی خدا را آن هنگام که در آستانه رحلت از جمیع مسلمین حلالیت می طلبید و تن رنجورش را در معرض قصاص پیرمردی بادیه نشین قرار می داد چه به عینه می دانست که که حتی او نیز باید جوابگوی عدل خداوندی باشد که از مثقالی حق الناس گذشت نخواهد کرد. آیا به راستی شما نیز چنین رفتار می کنید؟ آیا اگر اکنون شما نیز بر صندلی محکمه قضاوت ملت بنشینید و سایه ارباب قدرت از سر شما برداشته شود توان روبرو شدن با آنچه شما بر دیگران روا می دارید، دارید؟ برادران مسلمان در قضاوت آنچه طی هفته ها و ماههای اخیر بر ما و ملت رفته است، هیچکس از شما آگاه تر نیست که لاجرم عمله ارباب قدرت بودید و به تعبیر خودتان مأمور و معذور؛ وجدانتان و مسلمانی تان را به قضاوت فرا می خوانیم نه برای داوری بین شمایان و انبوه زندانیان به ناحق زندانی، نه برای قضاوت میان شمایان و مادران و پدران دردکشیده؛ نه برای سنجش درستی و نادرستی آنچه شما وظیفه و چه بسا ثواب می دانید و مردم تعبیر به ظلم و بیدادش می کنند و نه به تصریح شریعت برای آگاهی نسبت به عواقب همه آن چیزی که در پس این آه ها و دعاهای سر به آسمان برآورده، عاید فرزندان و خانواده هاتان می شود، بلکه برای درستی روایتی که می خواهید در پس روزها و سالهایی که می آید، شرافت شما را در معرض نگاه امروز و آینده وابستگان و آنان که شما را می شناسند لکه دار نکند. وجدانتان را به بیداری فرا می خوانیم و از شما انتظاری جز عمل به قانون و رعایت اصول انسانی و مسلمانی نداریم که خود از ما بهتر می دانید در پیشگاه خداوند مامور و معذور بودن پاسخی نیست که گوشی برای شنیدنش باشد. هموطن گرامی شنیدن سخن به نصیحت برای همه گران است و شاید برای شما گرانتر.

اما حتی اگر به مصلحت آخرت خود نمی خواهید از کسی چیزی بشنوید و با این همه باز خود را محق و صاحب حق می دانید، به صلاح دنیایی که برای خود ساخته اید، شما را به خواندن دوباره تاریخ فرا می خوانیم چه ممکن است در لابلای ورقهای تاریخ این سرزمین، صفحاتی را بیابید که آیینه عبرت آموز دیگرانی است که نشنیدند و راه به ناکجا بردند. برادران چه بسیارند در میان شما که همچون ما و مردم، از فرجام روزهای پس از کودتای ۲۲ خرداد دست دعا بر آسمان دارند که برایشان گشایش و رهایی از خدای متعال طلب می کنیم، اما هستند کسانی که چوب نادانی و کج فهمی شان، حرمت دامن مظلومان را آلوده است و هنوز می آلاید. برایشان نه طلب خیر می کنیم و نه آنها را لایق نفرین می دانیم که خدا از ما بر آنچه می کنند آگاه تر است و از ذره ای به سادگی گذشت نخواهد کرد. کلام آخر ما با شما نه استغاثه کمک است و نه استمداد رأفت که میثاق بنده و خالق بر این است که جز از او چیزی طلب نمی کند، اما به صراحت می گوییم که آنچه در ظاهر و خلوت می کنید دیرزمانی نخواهد گذشت که از پرده برون خواهد افتاد و به جبر روزگار گریبان دنیا و آخرت شما را خواهد گرفت. پس تا دیر نشده به خود بیایید و چوب بیداد ارباب بی مروت قدرت نباشید که در روزهایی که به مدد خدا خواهند آمد و زیاد دور نیست، آنها به عاقبت اعمال و گفتارشان بیشتر از آن مشغول خواهند بود که بتوانند یاری رسان شما باشند.

من آنچه شرط بلاغ است با تو گفتم باز خواهی از سخنم پند گیر و خواهی ملال والسلام علی من اتبع ااهدی جمعی از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منابع خبر

اخبار مرتبط