چگونگی تشکیل «روحانیون مبارز خارج از کشور»/ وقتی امام انقلابی عمل نکرد!

چگونگی تشکیل «روحانیون مبارز خارج از کشور»/ وقتی امام انقلابی عمل نکرد!
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۲۶ تیر ۱۳۹۶

چگونگی تشکیل «روحانیون مبارز خارج از کشور»/ وقتی امام انقلابی عمل نکرد!

آیت‌الله محمدرضا ناصری می‌گوید: در نجف تشکلی به نام «روحانیون مبارز خارج از کشور» را ایجاد کردیم. شهید منتظری هم معمولاً در جلسات تشکل شرکت می‌کرد و گزارش‌های آن جلسات را هم خدمت امام ارائه می‌داد و امام هم دستوراتی می‌دادند.

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، بعد از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، برخی روحانیون به صورت جدی‌تر وارد فعالیت‌های مبارزاتی شدند و نسبت به تکثیر و توزیع اعلامیه‌های امام خمینی اهتمام ورزیدند. از جمله فعال‌ترین این افراد، شیخ محمد منتظری بود.

وی پس از تبعید امام به ترکیه و نجف نیز دست از مبارزه برنداشت و به صورت مخفیانه ود را به عراق ررساند و با شهرت «سمیعی» مشغول به فعالیت شد.

او در این مسیر تنها نبود و روحانیون دیگر نظیر شیخ محمدرضا ناصری هم همراه و همدل بودند. در این باره، سایت جامع امام خمینی با آیت‌الله ناصری، نماینده کنونی ولی فقیه در استان یزد گفت‌وگو کرده است که بخش‌هایی از آن را مرور می‌کنیم.

 

 

ـ ما و دوستان در نجف تشکلی به نام «روحانیون مبارز خارج از کشور» را ایجاد کردیم و شهید منتظری یا همان آقای سمیعی هم در آن شرکت می‌کرد. تشکل روحانیون مبارز خارج از کشور، از ده‌ ـ پانزده نفر تشکیل می‌شد و یک هسته مرکزی داشت که سه تن از آنها با امام در ارتباط نزدیک بودند.

"چگونگی تشکیل «روحانیون مبارز خارج از کشور»/ وقتی امام انقلابی عمل نکرد!آیت‌الله محمدرضا ناصری می‌گوید: در نجف تشکلی به نام «روحانیون مبارز خارج از کشور» را ایجاد کردیم"ما بین خود تعهد کرده بودیم هیچ کاری را بدون نظر و خواسته امام انجام ندهیم.

یکی از وظایف این تشکل این بود که اعلامیه‌های امام را تکثیر و نوارهای سخنرانی‌های ایشان را پیاده کنند و به خارج بفرستند. از دیگر وظایف این تشکل نوشتن برنامه برای تنظیم حکومت اسلامی، برنامه‌ریزی برای تدوین وقایع انقلاب، اداره رادیوی روحانیون مبارز در بغداد، تهیه مقالات و برقراری ارتباط با انجمن‌های اسلامی و دوستان مبارز خارج از کشور و هماهنگ کردن فعالیت‌های آنان با منویات و خواسته‌های امام بود.

شهید منتظری معمولاً در جلسات تشکل روحانیون مبارز خارج از کشور، شرکت می‌کرد و گزارش‌های آن جلسات را هم خدمت امام ارائه می‌داد و امام هم دستوراتی می‌دادند و راهنمایی و نصیحت‌هایی هم به خود او می‌کردند که البته ما از جزئیات آن خبر نداشتیم.

- شهید محمد منتظری درباره نهج‌البلاغه هم مطالعات وسیعی داشت و همیشه به دوستان می‌گفت: «خوب درس بخوانید و مطالعه کنید، چون وقتی که نهضت پیروز شد و به ایران برگشتیم، به آدم‌های عالم و برنامه‌ریز و آگاه نیاز فراوان داریم». خود او هم در این زمینه برنامه‌ریزی‌هائی داشت. ما در نجف کتابخانه‌هائی را درست و کتاب‌های انقلابی را در آنها گرد‌آوری می‌کردیم. شهید منتظری در تشکیل این کتابخانه‌ها، نقش مهمی داشت و معتقد بود که به خصوص فرزندان علما باید این کتاب‌ها را مطالعه کنند تا اطلاعات دقیق‌تری درباره اوضاع و احوال ایران دانسته باشند.

ـ شهید منتظری با گذرنامه‌هایی که خودش با کمک عده‌ای از دوستانش تهیه می‌کرد، به کشور‌های دیگر از جمله افغانستان، پاکستان، هند، لبنان، لیبی، سوریه، اروپا و ...

می‌رفت. یک بار هم در فرودگاه بغداد به او مشکوک شدند و دستگیرش کردند که خوشبختانه با کمک دوستان، مشکل حل شد.

موقعی هم که امام به نوفل لوشاتو رفتند، باز شهید منتظری به شکلی مستمر خدمت ایشان می‌رسید و هر کاری که از دستش بر‌می‌آمد، از جمله ضبط مطالب و سخنرانی‌ها را انجام می‌داد. در فرانسه هر جا لازم بود، با لباس رسمی رفت و آمد می‌کرد، اما غالباً برای اینکه شناسایی نشود، لباس مبدل می‌پوشید.

ـ پس از پیروزی انقلاب به دستور امام، برای استقبال از شهید آیت‌الله صدوقی به یزد رفتم و ارتباطم با شهید منتظری کم شد. البته گاهی که به تهران می‌آمدم، به او سر می‌زدم و او دائماً گلایه می‌کرد که: همه‌تان از وقتی به ایران آمدید، هر کدامتان به سمتی رفتید و دور امام را خالی کردید و اینها آمدند و اطراف امام را گرفتند! از مرحوم بازرگان و نهضت‌آزادی‌ها دل خونی داشت و هر چه هم به او می‌گفتیم که: آرام بگیرد، زیر بار نمی‌رفت. او از پیش‌قراولان مخالفت با دولت موقت بود.

"تشکل روحانیون مبارز خارج از کشور، از ده‌ ـ پانزده نفر تشکیل می‌شد و یک هسته مرکزی داشت که سه تن از آنها با امام در ارتباط نزدیک بودند"خود امام هم از حرکت‌ها و مواضع دولت موقت راضی نبودند و در سخنرانی مدرسه فیضیه از مردم عذرخواهی کردند و فرمودند که در اینجا انقلابی عمل نکردم!

ـ شهید منتظری با خود شهید بهشتی مشکل نداشت، ولی چون ایشان با اعضای نهضت‌آزادی و ملی‌گراها ارتباط داشت، شهید منتظری به شدت نگران بود و لذا علیه ایشان موضع‌گیری می‌کرد. اما شهید بهشتی که سعه‌صدر و تدبیر و خلق پسندیده کم‌نظیری داشت، همه اینها را تحمل می‌کرد و او را «محمد ما» می‌نامید. همین شیوه هم باعث شد که بالاخره محمد دست از موضع‌گیری علیه شهید بهشتی بردارد و جذب حزب جمهوری شود و نهایتاً هم در انفجار دفتر حزب جمهوری همراه ایشان به درجه رفیع شهادت رسید.

 

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط