کار آبرو و حیثیت شما و دستگاه قضایی از این حرف‌ها گذشته است

کار آبرو و حیثیت شما و دستگاه قضایی از این حرف‌ها گذشته است
کلمه
کلمه - ۲۰ آذر ۱۳۹۵

چکیده : البته که آقای آملی لاریجانی عزیز!‌ کار آبرو و حیثیت دستگاه تحت مدیریت شما و نیز خود شما در نزد افکار عمومی ملت ایران از این حرف‌ها گذشته است اما اگر رییس قوه قضائیه نگران آبرویش است، یا به دنبال راهی برای عاقبت به خیری است یک راه بیشتر ندارد. از خط ضدانقلاب خارج شود ...

کلمه – گروه سیاسی: اخیراً خاطر مبارک آقای صادق لاریجانی مکدر شده از این‌که به زعم ایشان کسانی با آبروی قوه قضائیه بازی کرده و اعتبار رییس آن را با سؤالاتی ازجمله در ماجرای حساب‌های شخصی مخدوش کرده‌اند.

در این نگرانی نکته مثبت و مهمی وجود دارد که از آن نباید به‌سادگی گذشت. این نکته، اهمیت «آبرو و حیثیت» برای رییس محترم این قوه است.

هر فرد برای اینکه رفتار خوب و مثبتی داشته باشد، به عواملی درونی و بیرونی نیاز دارد. عواملی مثل تخلق به اخلاق، تقوا، ترس از عقوبت دنیوی و اخروی، اصالت فردی و خانوادگی، هویت و … از این جمله‌اند.

یکی دیگر از این موارد، دغدغه آبرو و حیثیت است. اگر کسی این دغدغه را داشت، از آن به‌عنوان امری درونی در نیک‌پنداری و نیک‌گفتاری و نیک‌رفتاری می‌تواند بهره برد.

با این مقدمه، با هدفی برد-برد، برد منزلتی برای رییس محترم قوه قضائیه و برد عدالت برای عامه جامعه، نکاتی چند را خدمت آقای صادق لاریجانی عرض می‌کنیم تا گرچه دیر، اما به امید «عاقبت‌به‌خیری» در آنها بررسی و تأمل و اقدامات جبرانی کند.

آقای صادق لاریجانی زمانی به آبرویش خدشه وارد شد که:

۱- در ابتدای مسئولیتش قول داد به مر قانون عمل کند ولی نکرد.

۲- در دوره مسئولیتش، آمار اعدام چنان بالا رفت که صدای جهانیان را درآورد.

۳- جان انسان در نهاد تحت مسئولیت او چنان ارزان شد که نه تنها آمار اعدام که دلیلی اعدام بسیاری از جان‌باختگان، معلوم نیست.

۴- دادستان منصوب وی در تهران (جعفری دولت‌آبادی) همچون دادستان سلف او (سعید مرتضوی) دادگاه‌های استالینی و عمومی تشکیل داد و با متهمانی که قرار بود در دادگاه‌های نمایشی علیه خود سخنرانی کنند، وقیحانه و حضوری برنامه تمرین پیش از اجرا گذاشت و همان نمایشنامه را تا انتها پیش برد.

۵- تعداد پرونده‌ها روزبه‌روز در نهاد تحت مسئولیت او بیشتر شد، زمان رسیدگی و کیفیت رسیدگی‌ها فاجعه‌بارتر، فساد در قوه قضائیه بی‌نظیرتر، و نارضایتی شاکی و متهم و وکیل و همه دیگر ذینفعان از این نهاد که اجمالاً تمام جامعه را دربر می‌گیرند، بیشتر و بیشتر شد و زندان درمانی جای زندان زدایی را گرفت.

۶- رئیس قوه قضائیه، جناحی‌ترین و سبک‌ترین و جانب‌دارانه‌ترین مواضع را علیه بخشی از نیروهای فکری و سیاسی مرتباً بیان کرد و باوجود خروج از بی‌طرفی و به نحوی ناعادلانه پرونده‌های آنها را به قاضی‌های دست‌نشانده و مزدور سپرد و در این مسیر سرسپرده نیروهای امنیتی شد.

۷- حتی ظاهری هم که شده نسبت به اتهام زمین‌خواری برادرش، جواد لاریجانی رسیدگی نکرد و هم او را دبیر ستاد قوه قضائیه کرد.

۸- برادر دیگرش، فاضل لاریجانی را که به کارچاق‌کنی در قوه قضائیه و فساد متهم شده است و فیلم فساد و ارتشاء او را عالم و آدم دیده‌اند، حتی مصلحتی و صوری هم که شده محاکمه نکرد.

۹- به شیوه‌ای حسینقلی خانی، هرکه را که کوچک‌ترین نقد و نظر متفاوتی درباره قوه قضائیه و نهادهای تابعه‌اش مطرح کند، به بند و حبس می‌کشد.

۱۰- تامین تجهیزات اولیه زندان هایش را باید خود زندانیان انجام بدهند و دیگر بخش‌های قوه قضائیه هم باید پول وثیقه مردم بی‌پناه در برابر قدرت غیر پاسخگوی عدلیه تأمین شوند.

"این نکته، اهمیت «آبرو و حیثیت» برای رییس محترم این قوه است.هر فرد برای اینکه رفتار خوب و مثبتی داشته باشد، به عواملی درونی و بیرونی نیاز دارد"درنتیجه هرچه زندانی بیشتر، درآمد سازمان زندان‌ها بیشتر و هرچه پرونده و وثیقه بیشتر درآمد قوه قضائیه بیشتر! اگر اسم این فساد نیست چیست؟

۱۱- بهترین فرزندان شجاع انقلاب همچون فرزندان برخی شهدای هفت تیر، آقایان مطهری و صادقی، به‌صرف ساده‌ترین سؤال، آن‌هم در مقام ایفای وظیفه نمایندگی، از سوی رئیس غیرانقلابی، بی‌سابقه، باسابقه شخصیتی ضعیف همچون آقای صادق لاریجانی به انواع و اقسام دشنام‌های سیاسی و غیرسیاسی نواخته می‌شوند و برای یکی از آنها به شیوه‌ای قلدرمآبانه و قاجاری پرونده‌سازی شده و شبانه برای بازداشت او اقدام شد. چرا؟ چون به اسب رئیس قوه قضائیه گفته‌شده یابو. که چرا یک سؤال اتفاقاً درست و قانونی، درنهایت احترام و همدلی و دغدغه‌مندی برای نظام و انقلاب مطرح‌شده اما به تریج قبای آقازاده گلخانه‌ای حاکم بر عدلیه برخورده است.

۱۲- دادستان‌هایش به‌جای دفاع از حقوق اساسی شهروندان و کمک به تأمین امنیت آزادی بیان، پیشگیری از حرف زدم و سخنرانی باسابقه‌ترین و نزدیک‌ترین نیروها به‌نظام می‌پردازند دفاع از حق آزادی بیان مخالفان و حتی کمونیست‌ها چنانچه وعده رهبران انقلاب اسلامی بود، پیشکش.

۱۳- کار دادستان‌هایش، مراقبت از تئاتر نرفتن و عروسی نرفتن و منتشر نشدن اسم و عکس رئیس‌جمهور اسبق کشور بدون هیچ دلیل محکمه‌پسندی باشد.

۱۴- روند رسیدگی به اتهامات سیاسی منتقدان، از صدور جکم بازداشت و اجرای بازداشت، تا بازجویی و صدور حکم و اجرای حکم، همه در نازل‌ترین وجه قانونی و عادلانه باشد، چنانکه بارها و بارها از زبان زندانیان سیاسی قبل از انقلاب می‌شنویم که خدا پدر ساواک و قوه قضائیه شاه را بیامرزد، وقتی وضع عدلیه برآمده از انقلاب چنین است.

۱۵- بدون آنکه خودش کمترین سابقه انقلابی داشته باشد، متعرض انقلابیون بزرگی چون بزرگان در حصر می‌شود. محصورین مظلومی که امکان پاسخگویی ندارند، اما به ناجوانمردانه‌ترین اتهامات از سوی صاحبان قدرت همچون شخص آقای صادق لاریجانی نواخته می‌شوند-

۱۶- زمانی که هیچ‌یک از قوانین و آیین‌نامه‌های داخلی همین نظام و همین قوه به پشیزی گرفته نمی‌شود و رفتار دلبخواهی از سر و روی آن می‌بارد.

۱۷- سال‌به‌سال، رئیس این قوه ساعتی درباره نهاد تحت مسئولیت خود، پاسخگویی که هیچ، گزارش دهی صوری هم انجام نمی‌دهد اما در عوض برای ریزودرشت موارد سیاسی داخلی و خارجی اظهارنظر نامربوط و جناحی می‌کند.

۱۸- آبروی رییس قوه قضائیه وقتی می‌رود که همه، راست و چپ، اذعان می‌کنند که او مشغول رتق‌وفتق حسب بغض‌های شخصی با سوءاستفاده از موقعیت خود است.

رئیس قوه‌ای که نقشی در انقلاب و حراست از آرمان‌های آن نداشته، اما در هوس‌بازی‌های قدرت، چنان دچار بدمستی شده که آبرویی برای خود که هیچ، برای نهاد تحت مسئولیت و مهم خود باقی نگذاشته است و به جنگ بسیاری از آرمان‌های انقلاب رفته است.

۱۹-زمانی آبروی قوه قضائیه و رئیس آن رفت که زندانبانان هایش به داخل بند زندانیان سیاسی ریختند و آنها را در بدترین وضعیت ممکن ضرب و شتم کردند و برای این جنایت خود به احدی هم پاسخگو نشدند.

۲۰- زمانی آبروی قوه قضاییه می‌رود که سخنگوی آن که هر ماه وظیفه ماله‌کشی بر بی‌کفایتی‌های دستگاه قضایی را دارد برای پرونده سعید طوسی صحبت از ضرورت ۴ شاهد عادل در صحنه جرم و در نظر گرفتن خدا و پیغمبر و قانون برای کیفرخواست و … می‌کند اما تا به محصورین و معترضین می‌رسد حکم و قانون و خدا ناگهان کنار می‌رود و بی‌محابا همه متهم به فساد و فتنه و جنایت و … می‌شوند.

مردم خود می توانند به این فهرست کوتاه سیاهه ای از مظالم و بی حیثیتی ها را که هر روزدر جامعه و راهروهای دادگاه‌ها می‌بینند اضافه کنند.

البته که آقای آملی لاریجانی عزیز!‌ کار آبرو و حیثیت دستگاه تحت مدیریت شما و نیز خود شما در نزد افکار عمومی ملت ایران از این حرف‌ها گذشته است اما اگر رییس قوه قضائیه نگران آبرویش است، یا به دنبال راهی برای عاقبت به خیری است یک راه بیشتر ندارد. از خط ضدانقلاب خارج شود، آرمان‌های انقلاب را از منابع اصیل آن یاد بگیرد و به خط نورانی آن انقلاب کبیر و رعایت مر قانون سوگیری کند.

در این صورت انقلاب و نظام و مردم نیز، برد خواهند کرد.

دوره، دوره بازی‌های برد-برد است، اگر صادق لاریجانی بلد باشد.

منابع خبر

اخبار مرتبط