کوچک‌زاده: اگر کسی مسئول نیست؛ حزب‌الله هیات اروپایی را دستگیر کند

حزب‌الله هیات اروپایی را دستگیر و اخراج کند
دیگربان
تابناک - ۲۹ آذر ۱۳۹۲



اخبار منتشر شده در مورد یک پرونده فساد در ترکیه، بار دیگر موضوع عدم شفافیت در اقتصاد ایران را به میان آورده است. دولت و مجلس نیز درگیر لایجه بودجه و آینده هدفمندی هستند. در حالی که رفتار هیات اروپایی در تهران حاشیه‌ساز شده است، اعلام وتوی تحریم جدید علیه ایران توسط رئیس جمهور آمریکا نیز با تحلیل‌های متفاوتی همراه شده است.

کوچک‌زاده: اگر کسی مسئول نیست؛ حزب‌الله هیات اروپایی را دستگیر کند

تهران امروز از جمله روزنامه‌هایی است که در مطلبی با عنوان «اعتراض گسترده به اقدام جنجالی هیات اروپایی در تهران» به جنجال درباره دیدارهای هیات پارلمانی اتحادیه اروپایی در تهران پرداخته است. این روزنامه به طور خلاصه نوشته: هر چند هیات پارلمانی اتحادیه اروپا بعد از دیدار با برخی مقامات کشورمان تهران را ترک کردند ولی جنجال سفر این هیات همچنان ادامه دارد. دیروز نیز علاوه بر اینکه برخی نمایندگان مجلس و ائمه جمعه خواستار پاسخگویی نهادهای مسئول درباره دیدار این هیات با برخی محکومان فتنه بودند، بی‌احترامی هیات اروپایی مقابل برخی مقامات ایران با واکنش زیادی روبه‌رو شد.

"اخبار منتشر شده در مورد یک پرونده فساد در ترکیه، بار دیگر موضوع عدم شفافیت در اقتصاد ایران را به میان آورده است"بر اساس این گزارش هیات هشت نفره پارلمانی اروپایی جمعه هفته گذشته ۲۲ آذر وارد تهران شدند و در حالی که قرار بود برنامه های رسمی این هیات از صبح شنبه آغاز شود،‌این هیات به صورت مخفیانه با برخی محکومان فتنه ۸۸ دیدار و گفت‌وگو کردند. ظاهرا هیات پارلمانی اروپایی از قبل مقدمات دیدار با نسرین ستوده و جعفر پناهی دو نفر از فعالان فتنه را دیده بودند و جمعه ناهار در محل سفارت یونان و برخلاف عرف دیپلماتیک پذیرای این دو نفر شدند.

براساس گزارش تهران امروز، در دیدار هیات پارلمانی اروپایی با نسرین ستوده و جعفر پناهی دو تن از فعالان فتنه ۸۸ که روز جمعه ۲۲ آذر و در سفارت یونان(رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپا) انجام شد، نماد جایزه «ساخاروف» که در سال ۲۰۱۲ و از سوی پارلمان اروپا به خاطر تلاش‌های این دو نفر در راه آنچه اعتلای حقوق بشر عنوان شده اعطا شده بود، به این ۲ نفر تحویل داده شد! براساس گفته‌های رئیس کمیته روابط با ایران در پارلمان اروپا که پس از ترک تهران در یک نشست خبری اعلام کرد، ظاهرا این هیات به خاطر تحریم های غرب علیه ایران نتوانستند مبلغ ریالی جایزه یعنی ۵۰ هزار دلار را به ایران ببرند. خانم تاریا کرونبرگ همچنین در پاسخ به احتمال سفر ستوده و پناهی به مقر اتحادیه اروپا تصریح کرد: نسرین ستوده ابراز امیدواری کرده است که روزی بتواند به مقر پارلمان اروپا سفر کند.

رسالت نیز با این ادعا که استقلال سرزمینی کشور زیر سئوال رفته، پرسیده: راستی مسئولیت این افتضاح سیاسی در کشور به عهده کیست؟ که یک هیئت پارلمانی از اروپا بیاید در تهران و به دو مجرم فتنه سال ۸۸ جایزه بدهد!

وزارت خارجه چه پاسخی دارد؟ مجلس در این باره که میزبان هیئت بوده چه می‌گوید؟ از همه مهم‌تر وزارت اطلاعات و دستگاه قضائی چه توضیحی دارند که یک هیئت به ظاهر پارلمانی به ایران بیاید و استقلال سیاسی و قضائی کشور را لگدمال کنند و بروند و نرخ مزدوری دو وطن‌فروش را بدهند و سالم هم به اوطان خود برگردند و آب هم از آب تکان نخورد؟!

پس تکلیف «اختیار سرزمینی جمهوری اسلامی» چه می‌شود؟ پرسش یک وظیفه است اما پاسخ یک تکلیف است.

دولت چرا از این تکلیف سر باز می‌زند و پاسخی به افکار عمومی ملت بویژه خانواده معظم شهیدان، آزادگان و جانبازان که از جان خود برای صیانت از نظام مقدس جمهوری اسلامی مایه گذاشته‌اند نمی‌دهد؟!

شرق از زاویه دیگری به این سفر پرداخته است و از زبان عضو هیات پارلمان اروپا در گفت‌وگو با شرق نوشته است که «از حق غنی‌سازی ایران دفاع می‌کنیم ». به نوشته شرق هیات پارلمانی اروپا پس از مدت‌ها بالاخره به شکل رسمی از ایران بازدید کرد. همین چند ماه پیش بود که «هانس اسبودا»، رییس فراکسیون سوسیال- دموکرات‌های پارلمان اروپا به ایران آمد و با مقام‌های ایرانی دیدار کرد. البته دیدار آن هیات غیررسمی بود و به این ترتیب این نخستین‌بار است که نمایندگانی از هیات پارلمانی اروپا در قالب دعوت رسمی از سوی «بهارستان» به ایران آمده‌اند. «ژوزف ویدنهولز» اتریشی از اعضای هیات پارلمانی اروپا در گفت‌وگو با «شرق» از محورهایی می‌گوید که در این سفر با مقام‌های ایرانی، مورد مذاکره قرار گرفته است.

"این روزنامه به طور خلاصه نوشته: هر چند هیات پارلمانی اتحادیه اروپا بعد از دیدار با برخی مقامات کشورمان تهران را ترک کردند ولی جنجال سفر این هیات همچنان ادامه دارد"او امیدوار است با ذوب‌شدن یخ روابط ایران و غرب، فرصت بازنگری در رویکردهای پیشین به وجود آمده و روابط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دو طرف رو به افزایش بگذارد. او همچنین تاکید دارد که پارلمان اروپا در منطقه به همراهی ایران نیازمند است. عضو حزب سوسیال - دموکرات اتحادیه اروپا همچنین تاکید دارد که ایران در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه از تکثرگرایی بهره‌مند بوده و پارلمان اروپا بنا دارد تا در مباحث تروریسم، قاچاق و حل مناقشه‌های منطقه از همراهی طرف ایرانی بهره‌مند شود. ماجرای ملاقات با «نسرین ستوده» و «جعفر پناهی» - وکیل و فیلمسازی که در حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ دوره محکومیتی را گذرانده‌اند- نیز به گفته او، غیررسمی بوده و بنا به گفته مقام‌های ایرانی در سفرهای پیش، منعی برای ملاقات با این افراد وجود نداشته است. او و هیات همراهش به ریاست خانم «کرونبرگ»، ارزیابی مثبتی از نخستین سفر هیات پارلمانی اروپا به ایران دارند و امیدوارند دو طرف، گام‌های مثبتی برای پیشرفت در روابط دوجانبه بردارند.

همین روزنامه سخنان مهدی کوچک‌زاده نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی را با عنوان «حزب‌الله هیات پارلمانی اروپا را دستگیر کند» مورد توجه قرار داده و نوشته: اگر هیچ‌کس مسوولیت سفر هیات پارلمانی اروپا به ایران را که با عناصر فتنه دیدار کردند، برعهده نمی‌گیرد از همین‌جا از گروه حزب‌الله درخواست می‌کنم که اعضای هیات پارلمانی را دستگیر و از مرز ایران خارج کنند.

در پستوی اقتصادی ایران چه می‌گذرد!

این روزها کمتر روزنامه‌ای را می‌توان یافت که خبری از فساد اقتصادی و یا عدم شفافیت در اقتصاد ایران در صفحات آن وجود نداشته باشد.

در حالی که گاهی رگه‌هایی از تسویه حساب سیاسی نیز در این اخبار متناقض و اتهامات متقابل دیده می‌شود، روزنامه ابتکار در سرمقاله امروز خود این سوال را مطرح کرده است که «

در پستوی اقتصادی ایران چه می‌گذرد!»

محمدعلی وکیلی نوشته: اقتصاد دولتی ایران همواره با حاشیه ای بنام رانت،مفسد اقتصادی، میلیاردرهای یکشبه، دست به گریبان بوده است. این حاشیه به مرور به متن اقتصاد ایران تبدیل شده است. شرایط به گونه ای شده که گویا کارکرد اصلی اقتصاد در ایران زایش میلیاردرهای یک شبه و فقر و گرسنگی توده مردم می‌باشد. این وضع خاص دوران اخیر که نام‌های پی در پی چراخ راهنمایی آن شده نمی‌باشد پیش از انقلاب نیز این سرنوشت حاکم بود. نام هژیر یزدانی که با سرمایه گذاری در دامپروری به یکی از سرمایه داران نام آور آن روزها تبدیل شد، برای بسیاری نام آشناست.

"ظاهرا هیات پارلمانی اروپایی از قبل مقدمات دیدار با نسرین ستوده و جعفر پناهی دو نفر از فعالان فتنه را دیده بودند و جمعه ناهار در محل سفارت یونان و برخلاف عرف دیپلماتیک پذیرای این دو نفر شدند"پس از انقلاب در دهه ۶۰ بخاطر فضای انقلاب و جنگ شاهد نام‌های اینچنین نبودیم ولی دهه هفتاد با نام فاضل خداد و مرتضی رفیق دوست شهرت یافت. اتفاقی که باعث اعدام فاضل خداد به خاطر اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی گردید. در اوایل دهه هشتاد نام شهرام جزایری برق از سر بسیاری پراند. او که جوانی کم سن و سال بود و با بستنی فروشی هزینه تحصیل خود را فراهم آورده بود، ناگهان به یکی از نام آوران سرمایه دارآن روزگار تبدیل شد. دهه ۹۰ دیگر شاهد تکثر نام آوران بودیم.

دهه‌های پیش در انحصار تک ستاره‌ها بودو دهه نود پیشرفت خوبی داشتیم و رقابت ستاره‌های میدان سرمایه داری دیدنی شده است. شهریور ۹۰ نام مه آفرید مالک شرکت توسعه سرمایه گذاری امیر منصور آریا به عنوان اختلاس سه هزارمیلیارد تومانی همگان را گیج و رقیبانش را کیش و مات کرد. او این روزها دوران انتظار سرنوشت خود را می‌کشد و نگاهش به قلم قاضی سراج دوخته است. جالب است آن زمان که مبالغ سرمایه مه آفرید رسانه ای شد بسیاری دلخوش آن بودند که او دیگر رو دست ندارد و شاه کلید سرمایه داران به دام افتاده است. ولی نامی دیگر و جوانتر و البته پر راز و رمز تر بنام بابک زنجانی بر همه این گمانه‌ها خط بطلان کشاند.

"خانم تاریا کرونبرگ همچنین در پاسخ به احتمال سفر ستوده و پناهی به مقر اتحادیه اروپا تصریح کرد: نسرین ستوده ابراز امیدواری کرده است که روزی بتواند به مقر پارلمان اروپا سفر کند"بابک زنجانی نشان داد که ظرفیت اقتصاد ایران برای زایش چنین پدیده‌هایی به مراتب بیش از ظرفیت امثال مه آفرید می‌باشد. او که خود را بسیجی اقتصاد و عصای دست اقتصاد ایران می‌نامد، نامی با گستره بین‌المللی و با دارایی حدود ۲۵ هزار میلیارد تومان این روزها تیتر و سوتیتر روزنامه هاست. آوازه این نام آوران و ستاره‌ها موجب شده تا اسامی بیشماری که هر کدام می‌توانست خود ستاره آسمان بی رقیب سود آوران اقتصاد ایران باشند به کما رفته و نادیده انگاشته شوند و پرونده هر کدام که باز شد افکار عمومی را از پرونده دیگران منصرف کرد. حالا هم مطابق اخبار باید منتظر خود نمایی بابک شماره ۲ بود و شاید بابک‌های بیشماری نیز در صف رخ نمایی هستند تا از این طریق معلوم شود که بازار رقابت ستاره‌های میلیاردر در اختیار و انحصار چند نفر و مربوط به یک دوره خاص نیست که این بازار ظرفیت مانور ستاره‌های بیشمار را دارد ! پیرامون پدیده ستاره سازهای اقتصاد ایران و اینکه در پستو‌های این اقتصاد چه می‌گذرد لازم است به نکاتی چند توجه شود

۱-مطالعه سرنوشت ستاره‌های میدان سرمایه داری در ایران نشان می‌دهد که قریب به اتفاق نام آوران این عرصه بدون سابقه و زمینه‌های پیشین و در یک رخداد راز آلود و یکشبه به چنین موقعیت ممتازی رسید ه اند.

۲-اوج این نام آوری در سن جوانی بوده است و تجربه کمترین نقش را در این باروری ایفا کرده است.

۳- مطالعه نحوه دارایی ستاره‌های عرصه سرمایه داری نشان می‌دهد که بانک‌ها نقش کلیدی و محوری در ستاره شدن آنان بر عهده داشته اند. دسترسی این عده به منابع ارزان قیمت بانکی آنان را در موقعیت بهتر و برتر برای رقابت قرار داده است.

این در حالی است که همین نظام بانکی برای پرداخت وام ده میلیون تومانی به یک مستحق و جوان دم بخت با ناکار آمدی و بن بست روبروست. بر این اساس تمام فساد‌ها از کیسه مردم صورت پذیرفته است.

۴-نظام توزیع در ایران گلوگاه اصلی برای قهرمان سازی و ستاره پروری در حوزه سرمایه داری می‌باشد. بازی با تعرفه‌ها به یک بخت آزمایی تبدیل شده است. بارها شاهد بودیم که ناگهان طی یک تصمیم بنام مردم تعرفه واردات کاهش پیدا می‌کند و در کسری از زمان به قیمت قبلی بر می‌گردد این بازی سخیف برای این است که نور چشمی‌ها با تکیه بر منابع ارزان قیمت بانکی بتوانند گشایش اعتبار با تعرفه پایین انجام دهند و سپس با دریافت اجناس آن را با قیمت تعرفه‌های گران شده به چند برابر عرضه نمایند حال تصور کنید که چه سودی در این وادی سوداگری نصیب عده ای خاص می‌شود.

۵- نوسان بازار ارز عده ای را به آب و نان رساند و جمشید بسم الله‌ها تربیت کرد. عده ا ی توانستند از طریق رانت با ارز قیمت مرجع ماشین لوکس وارد کنند و با قیمت ارز آزاد به چند برابر عرضه نمایند.

۶-تحریم‌ها اگر چه کمر مردم را شکسته ولی عده ای را هم به نان و نام رسانده است.

"به نوشته شرق هیات پارلمانی اروپا پس از مدت‌ها بالاخره به شکل رسمی از ایران بازدید کرد"اینان بخشی از ظرفیت پستوی اقتصاد ایران برای ستاره پروری می‌باشد. بی شک ستاره‌های موفق عرصه اقتصاد ایران فقط همین چند نفر نام آور نیستند قرعه فال به نام این چند نفر افتاده چنانچه پرده کنار رود آنگاه همه متوجه می‌شوند که اینان در مقابل خیل کثیری که نام شان مکتوم مانده و اخلاصشان اجازه نمایش نمی‌دهد؛ عددی بحساب نمی‌آیند. ولی باید دانست که صف ستاره‌های واقعی طویل تر از این چند نفر می‌باشند. این نمایه واقعی پستوی اقتصاد دولتی ایران است. اگر بناست راه نجاتی پیدا شود باید راهها به پستو بسته شود.

اقتصاد باید مردمی و شفاف شود. اقتصاد در تاریکی راهزن پیدا می‌کند. اقتصاد باید آفتابی شود. اقتصاد رانتی مردان زیر زمینی پیدا می‌کند سیاست‌ها باید ثابت و ماند گار شوند. سیاست گذاری یکشبه رانت زا و فساد آور می‌باشد.

اما یک نصیحت به ستاره‌های بد اقبال عرصه بی رقابت سرمایه داری در ایران؛

درست است که قدرت اقتصادی، قدرت مانور سیاسی و حتی قضایی خلق می‌کند ولی تجربه گذشته نشان داده که نزدیکی به سیاستمداران همان قدرکه فرصت ساز و موجب پرتاب و شتاب است در عین حال فرصت سوز و عامل سقوط مهیب خواهد بود پس دامن خود را از نزدیکی به اهالی سیاست پاک نگه دارید !

منابع خبر

اخبار مرتبط