گفتند: ـ«گوی دلیری را، در جنگ، از همنبردِ خود،که تو بودی، او برده است!»
پاداش یا کیفر؟!
گفتند:
ـ«گوی دلیری را،
در جنگ،
از همنبردِ خود،که تو بودی،
او برده است!»
خندید:
ـ«آری!
امٌا
من زنده ام،
او مُرده است!»
بیستم مهرماه۱۳۹۵،
بیدرکجای لندن
کیفر
چو قانونِ طبیعت را شکستی،کیفرت این است
که بینی تشنگی از آب و سرما زآتش افزاید.
بیستم مهرماه۱۳۹۵،
بیدرکجای لندن
مرگ چیست؟
چو آبشار،که بر دوش اش یخ می زند،
به زیرِ آن، آیا کوه نیز سردش می شود،
یا نه؟!
ز زخمه های تبر
درخت هم آیا دردش می گیرد،
یا نه؟!
و،چون تَرَک بر می دارد
و خاک می شود از باران و آفتاب،
آیا سنگ هم می میرد،
یا نه؟!
اگر نه،پس، مرگ چیست؟!
برای آدمیان،
مرگ
مگر
چنین روندی نیست؟!
بیست و یکم مهرماه۱۳۹۵،
بیدرکجای لندن
اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران
