گل‌گشتی در زندگی همایون خرم

خاطره ساز سه نسل از پیش ما رفت/ همایون خرم درگذشت
کلمه
رادیو زمانه - ۲۸ دی ۱۳۹۱

درگذشت همایون خرم، آهنگساز و نوازنده برجسته ویلون
گروه فرهنگ
no

گروه فرهنگ - همایون خرم، آهنگساز و نوازنده برجسته ویلون، ۲۸ دی‌ماه ۱۳۹۱ در بیمارستان دی، در تهران در اثر سرطان روده در هشتاد و دوسالگی درگذشت.



همایون خرم در ۱۳۰۹ در بوشهر متولد شد. مادرش به موسیقی و به ویژه دستگاه همایون در موسیقی ایرانی علاقمند بود و از این‌رو نام فرزندش را همایون گذاشت. همایون موسیقی را در هفت‌سالگی بانواختن نی آغاز کرد و در یازده‌سالگی به آموختن ویولن نزد ابوالحسن صبا پرداخت.

همایون خرم درباره سال‌های کودکی و علاقه‌اش به ویولن و چگونگی راه یافتنش به کلاس‌های ابوالحسن صبا گفته است: «کارگر خانه‌مان چوب‌های خشک را جمع می‌کرد تا از آن‌ها برای امور خانه بهره ببرد و من همیشه صاف‌ترین و بهترینشان را می‌گرفتم تا با آن‌ها ادای نواختن ویولن را درآورم. شدت علاقه‌ام چنان بود که از نزدیک‌های منزلمان که در شاه‌آباد واقع بود برایم یک ویولن اسباب‌بازی بخرند و من در عالم خیال، آهنگ‌های آن روز‌ها را می‌زدم. روزی دوست خواهر بزرگم به خانه‌مان آمد و وقتی عشق من به موسیقی را دید به مادرم پیشنهاد داد مرا به کلاس‌های موسیقی ببرد.

"مادرش به موسیقی و به ویژه دستگاه همایون در موسیقی ایرانی علاقمند بود و از این‌رو نام فرزندش را همایون گذاشت"او با استاد صبا آمد و شد خانوادگی داشت و گفت که می‌تواند مرا به مکتب ایشان معرفی کند.»

نخستین بار خرم در چهارده‌‌سالگی به عنوان تکنواز در رادیو نواخت. رادیو در آن زمان رسانه مسلط بود و اهمیت زیادی داشت و این موضوع طبعاً در زندگی یک نوجوان چهارده‌ساله حادثه‌ای به شمار می‌آمد. همایون خرم خاطراتش از این حادثه سرنوشت‌ساز را به این شکل بیان می‌کند: «چهارده سالم بود استاد صبا گفت: "باباجون برو رادیو"  هاج و واج به او خیره شدم و گفتم: "رادیو" با تأکید بیشتر گفت: "بله می‌گم برو رادیو" با ترس و لرز با خودم می‌گفتم استاد چی می‌گه من کجا، رادیو کجا. این دلهره را با مادرم در میان گذاشتم. مادرم گفت تبلیغ آن را شنیده است.

آن روز‌ها رادیو از میان نوازنده‌ها امتحان می‌گرفت تا از آن‌ها بهره ببرد. رفتم رادیو. صف طولانی بود بعد از مدتی نوبت من شد و امتحان گرفتند تئوری و عملی. روز جواب رفتم به من گفتند تو انتخاب شدی برای اینکه تنها ساز بزنی. خیلی تعجب کردم.

"شدت علاقه‌ام چنان بود که از نزدیک‌های منزلمان که در شاه‌آباد واقع بود برایم یک ویولن اسباب‌بازی بخرند و من در عالم خیال، آهنگ‌های آن روز‌ها را می‌زدم"اولین برنامه رادیویی‌ام ساعت ۲۱: ۴۵ بود. دو سه بار اعلام کرده بودند که یادتون باشد رأس این ساعت هنرمند چهاره ساله همایون خرم، ویولن می‌نوازد. من عاشق موسیقی بودم. هیچ‌وقت دنبال شهرت و نوازندگی در رادیو نبودم اما زدن در آن شب همانا و بعد دیدم که کم‌ کم همه تهران مرا می‌شناسد. بعد‌ها که دیگر شانزده سالم بود هنوز رادیو مرا چهارده ساله خطاب می‌کرد که باعث خنده دوستانم می‌شد اما در تمام این مدت درس و مدرسه را بسیار جدی دنبال می‌کردم.»

همایون خرم از دانشگاه در رشته مهندسی برق فارغ التحصیل شد.

او با برنامه گل‌ها همکاری داشت و بخشی از به یاد ماندنی‌ترین آثارش را در این دوره خلق کرد. او مدت‌ها رهبر ارکستر شماره شش و دو رادیو و عضو شورای موسیقی رادیو وسرپرست ارکستر سازهای ملی بود.



ویدئو: غوغای ستارگان،

ساخته همایون خرم

با صدای پروین

مینای شکسته، تو‌ ای پری کجایی، رسوای زمانه، غوغای ستارگان، بگذر از کوی ما، پیک سحری و طاقتم ده از آثار مشهور همایون خرم است.

همایون خرم به طور مداوم با رادیو همکاری داشت تا اینکه برنامه «گل‌ها» به همت داود پیرنیا به وجود آمد و بنا به دعوت او، همکاری خود را با «گل‌ها» آغاز کرد و یکی از ارکان اولیه برنامه‌های «گل‌ها» شد.
محمود خوشنام درباره برنامه گل‌ها در رادیو زمانه می‌نویسد: «برنامه‌ی گل‌ها هنگامی به همت داود پیرنیا در رادیو بنیاد شد، که موسیقی سنتی از راه راستین خود منحرف می‌شد و به سوی ابتذال می‌رفت. موسیقی کاباره‌ای قد علم کرده بود و می‌خواست جای همه‌ انواع دیگر موسیقی را بگیرد. موسیقی سنتی به دلیل ویژگی‌های شکننده‌ای که دارد، بیشتر از انواع دیگر در معرض ناتوان شدن قرار گرفته بود.

"روزی دوست خواهر بزرگم به خانه‌مان آمد و وقتی عشق من به موسیقی را دید به مادرم پیشنهاد داد مرا به کلاس‌های موسیقی ببرد"می‌بایست حرکت‌هایی در جهت حفظ میراث سنتی به‌وقوع می‌پیوست و چنین حرکت‌هایی هم روی داد.

شاگردان صبا با تکیه بر پشتوانه‌ ذوق و دانایی وارد میدان شدند و با شیوه‌های نو زنگار ملال را از موسیقی سنتی زدودند. از سوی دیگر برخی از نخبگان روشنفکر علاقمند به میراث فرهنگی ایران در دیدارهای هفتگی که داشتند، به فکر بنیاد یک برنامه‌ سنتی ولی نوآورانه افتادند که هم شعر و هم موسیقی سنتی را آن‌گونه که باید تیمار کنند.

اینان به پیشنهاد و ابتکار داود پیرنیا برنامه‌ گل‌ها را بنیاد کردند. با این‌همه این برنامه در آغاز در سطح جامعه با استقبال چندانی روبه‌رو نشد. عوام که آگاهی لازم از آن نداشتند و جناح چپ روشنفکری هم آن را از زائده‌های درویش‌بازی و مخدری برای جامعه تلقی می‌کردند.»

در هر حال، در آن شرایط و در آن روزگار خرم بیش از ۲۵ سال با رادیو همکاری داشت و چندین سال به عنوان «تکنواز ویولن» روزهای جمعه برنامه داشت. برنامه دیگری نیز به نام «شاعران قصه می‌گویند» روزهای جمعه از رادیو پخش می‌شد که بیشتر برنامه‌های آن توسط خرم ساخته و اجرا می‌شد.


زمانی که خرم به نوازندگی ویولن روی آورد، ویولن جای خود را در موسیقی ملی ایران باز کرده بود. اما پیش از آن  تار و سه‌تار سازهای مسلط در موسیقی ملی ایران بودند.

خرم درباره چگونگی ورود ویلون به ایران می‌گوید: «استاد علی نقی خان وزیری شاگرد برجسته میرزا عبدالله تصمیم گرفت برای مدون کردن موسیقی ایرانی و تئوریزه نمودن آن به غرب سفر کند و موسیقی را علمی بیاموزد. علی نقی خان در نواختن سازهای ایرانی به کمال رسیده بود اما این قانعش نکرد و دلش می‌خواست موسیقی ایرانی به صورت ارکستر اجرا شود و از این مهم‌تر می‌خواست شیوه انتقال ارزش‌ها و آموزه‌های موسیقی ایرانی سینه به سینه تعالی یابد و مدون و ماندگار شود. علی نقی خان از سفر که بازگشت ویلون را با خود به تهران آورد که البته کمی پیش از او فرانسوی‌ها آن را به ایرانیان معرفی کرده بودند. استاد صبا که بسیار کم سن و سال‌تر از علی نقی خان وزیری بود برای آموختن ویلون، شتابان و مشتاق به دیدار ایشان رفت.

"او با استاد صبا آمد و شد خانوادگی داشت و گفت که می‌تواند مرا به مکتب ایشان معرفی کند.»نخستین بار خرم در چهارده‌‌سالگی به عنوان تکنواز در رادیو نواخت"این مهم در حالی و در زمانی رخ داد که استاد صبا بهترین شاگرد میرزا عبدالله در آن زمانه بود. او خدمت درویش خان رفته بود و علاوه بر تار و سه‌تار، نی، سنتور و ضرب را بسیار عالی می‌زد و با همه این‌ها برای آموختن ویلون نزد علی نقی خان رفت. به همه این دلایل اتفاقاً آن روز‌ها که من نوجوان بودم ویلون ساز روز بود و صاحب جایگاه ویژه‌ای در موسیقی ایران شده بود که بی‌شک استاد صبا سرآمد و زبانزد یگانه روزگاران بود.»

همایون خرم آهنگساز هم بود. او در گفت‌و‌گو با مجله فرهنگی و هنری بخارا به پیشینه‌اش در آهنگسازی و چگونگی آموختن هارمونی اشاره می‌کند و می‌گوید: «هم‌زمان که در رادیو برنامه اجرا می‏کردم، نزد آقای فرزانه مثل یک شاگرد مدرسه درس می‏خواندم و مسائل هارمونی را حل می‏کردم. آقای فرزانه وقتی پیشرفت سریع مرا دیدند، یک روز به من گفتند: آقای خرم! این درسی که شما امروز به آن رسیدید، بقیه‏ شاگردان من بعد از دو سال به اینجا می‏رسند، شما هنوز سه ماه نشده به اینجا رسیدید.

از تشویق ایشان تشکر کردم ولی علت را خودم خوب می‏دانستم ولی خجالت کشیدم که به ایشان بگویم که علت پیشرفت سریع من مربوط به آگاهی از موسیقیِ تنها نیست، بلکه مربوط می‏شود به پایه‏ علمی من – یعنی ریاضیات – خب، چطور می‏توانستم بگویم که من در دانشکده علم و صنعت (که اکنون دانشگاه علم و صنعت است) معادلات مشکل دیفرانسیل و انتگرال را حل می‏کردم، حل مسائل هارمونی برای کسی که علوم پایه را خوب کار کرده باشد، آسان‏‌تر است. در هر حال در زمان بسیار کوتاهی توانستم در خدمت استاد فرزانه تحصیل هارمونی کنم.»



ویدئو: تو ای پری کجایی،

ساخته همایون خرم

با صدای الهه

از آن پس بود که خرم تنظیم آهنگ‌هایی را که برای برنامه گل‌ها می‌ساخت خودش به عهده گرفت.
همایون خرم اعتقاد داشت که موسیقی ملی ایران با موسیقی غرب سازگار نیست و نمی‌توان آن را همه جا اجرا کرد، بلکه اجرای موسیقی ملی ایران در دیگر نقاط جهان می‌بایست مقدمات و شرایطی داشته باشد. او در گفت و‌گو با بخارا این موضوع را به این شکل بیان می‌کند: «موسیقی ما مشخصات خاص خودش را دارد. یعنی این‏طور نیست که ما بتوانیم‌‌ همان قوانین هارمونی که در موسیقی غربی اعمال می‌شود و‌‌ همان ارکستراسیون را برای موسیقی ایرانی اعمال کنیم. یعنی آن موسیقی که می‌گوید "تُن‌ماژور" (tonmajeuer)، "تُن‌مینور" (tonmineur)، که تازه، "مینورِ" آن هم از "ماژور" گرفته شده است.

"رادیو در آن زمان رسانه مسلط بود و اهمیت زیادی داشت و این موضوع طبعاً در زندگی یک نوجوان چهارده‌ساله حادثه‌ای به شمار می‌آمد"موسیقی ما در حقیقت، موسیقی «تُنال» (tonal) نیست. موسیقی ما، موسیقی "مُدال" (modal) است. موسیقی ما، مثل موسیقی قدیم کلیسا است که آن را "مُد" (mod) می‌گفتند. مثل: "مُدِ فری‌ژیَن"، "مُدِ دُریَن"، "مُدِ هیپودُریَن" و امثال آن، در موسیقی ایرانی هم ما باید بگوییم: "مُدِ سه‌گاه"، "مُدِ چهارگاه". همینطور اصطلاح نام "دستگاه"، و آن این است که تعدادی "مقام" که می‌توانند با همدیگر از نظر فواصل مرتبط شوند، تشکیل "دستگاه" را می‌دهند، ضمن اینکه وجود اعشاری "نیم‌پرده" هم در موسیقی ما وجود دارد.

من مخصوصاً نگفتم "ربع‌پرده" یا "سه‌ربع پرده". برای اینکه این اندازه‌ها، به آن صورتِ دقیقِ ریاضی نیست که بیاییم درست میان یک "نیم‌پرده" یک خط مُنصِّف رسم کنیم و بگوییم که این "نیم‌پرده" از دو "ربع‌پرده" مساوی تشکیل شده است. بنابراین، موسیقی ما، جنبه‌های احساسیِ خاص خودش را دارد. این است که اگر قطعه‌ای برای ارکستر بزرگ نوشته می‌شود، باید توسط کسی نوشته شود که موسیقی ایرانی را خوب شناخته باشد و آن هم خیلی بااحتیاط باید نوشته شود. وگرنه اگر بخواهند‌‌ همان قوانین هارمونی و همه‏ آن فرعیات بعدی‌اَش را اجرا کنند، ممکن است جوابگو نباشد.

"دو سه بار اعلام کرده بودند که یادتون باشد رأس این ساعت هنرمند چهاره ساله همایون خرم، ویولن می‌نوازد"ممکن است که ترکیب، از نظر صدا یک ترکیب هارمونیک باشد ولی از نظر احساسی ممکن است مخربِ جنبه‌های احساسی‌اش باشد. این است که کسانی باید این تنظیم‌ها را انجام دهند که حتماً جوهر موسیقی ایرانی را درک کرده باشند.»

همایون خرم بر آن بود که موسیقی ایرانی یکنواخت نیست، بلکه کسانی که به‌درستی آموزش ندیده‌اند، روایت یکنواخت و کسالت‌باری از موسیقی ایران را به مردم عرضه کرده‌اند. او در کتاب «نوای مهر» در دو جلد علاقمندان را با ردیف موسیقی ایرانی آشنا می‌کند. خاطرات زنده‌یاد همایون خرم نیز به کوشش علی وکیلی منتشر شده است.  

منابع:

غوغای ستارگان، خاطرات همایون خرم، انتشارات بدرقه جاویدان ۱۳۸۹
مجله فرهنگی و هنری بخارا
آهنگ زمانه، گل‌گشتی در گل‌ها، محمود خوشنام
 

.

منابع خبر

اخبار مرتبط