یاداشت روز : فوتبال « بنا » نمی خواهد بنا می خواهد

بنا:تعارف نكردم می خواهم استراحت كنم
خبرگزاری جمهوری اسلامی
پارس فوتبال - ۱۹ مرداد ۱۳۹۱

ارسال به دوستان به: ارسال کپی به: ایمیل شما: عنوان پیام: نسخه چاپی نسخه ساده فوتبال « بنا » نمی خواهد بنا می خواهد

در هر کشوری مساله ای که ممکن است هر ورزشی را تبدیل به ورزشی حرفه ای کند مساله ی مخاطب است که در پی آن مساله ی در آمد و هزینه به وجود می آید.

هادی رجب - گل

این روزها در صفحات اجتماعی و محافل دوستانه و حتی در یک تاکسی ویران هم حرف از موفقیت های کشتی فرنگی و « بنا » که به حق معمار آن است به میان می آید و گله ها و سرکوفت ها از دست مزدهای میلیاردی فوتبالیست ها و اینکه چرا فوتبال ما « بنا » ندارد و درجا زدنش به یک اعتیاد تبدیل شده این حرفها پر از احساسات عوام گرایانه است که فقط تحت تاثیر اتمسفر المپیک قرار دارد و مانند باقی مسائل با تمام شدن المپیک پایان می یابد زیرا به اساس مقایسه این دو ورزش به لحاظ مسائل کلان با هم متفاوت است

۱) زیرساخت ها :

هزینه و زمان برای ایجاد زیرساخت های فوتبال بسیار فراتر از ورزشی همچون کشتی است به طور مثال برای ساخت استادیوم فوتبال پانزده هزار نفری قزوین با ساده ترین مهندسی و بدون هزینه ی خرید زمین از سال هشتاد و دو تا کنون بیش از بیست میلیارد هزینه شده و هزینه ی نگهداری آن سالانه حدود نیم میلیارد است تنها برای انجام مسابقات استانی اما برای ساخت استادیومی برای کشتی در بوشهر طی دو سال تنها دویست میلیون تومان هزینه شده است که شاید تعداد افرادی که می توانند درآن پرورش یابند اگر از یک استادیوم فوتبال بیشتر نباشد کمتر نیست که با توجه به جمعیت مخاطب و همینطور جمعیت تحت آموزش میزان این زیر ساخت ها بسیار کم است و روند های اداری رایج در تخصیص بودجه زمان به ثمر رسیدن این طرح ها را طولانی می کند

۲) گسترش فوتبال و مدیریت :

با توجه به گسترش فوتبال در سراسر کشور و عدم تمرکز آن در چند استان خاص نمی توان انتظار یک مدیریت  متمرکز بر آن را داشت و تصور اینکه با حضور یک مدیر قوی در راس فدراسیون فوتبال  تمام مشکلات فوتبال حل شود یک اشتباه است زیرا با مقایسه کشور های دیگر مانند ترکیه و توسعه ی فوتبال این کشور متوجه می شویم مدیریت در ورزشی مانند فوتبال از پایین به بالا شکل می گیرد نه از بالا به پایین و مهم ترین اصل در این میان خصوصی  بودن باشگاه هاست که هیئت مدیره منصوب از سوی مالکان با توجه به ظرفیت درآمد زایی سیاست های کلان باشگاه و مدیرعامل را جهت اجرای آن تعیین می کند اما در ورزش های آماتور مانند کشتی که علاقه مندی به آن و گسترش آن معطوف به چند استان خاص است می توان مدیریت متمرکز داشت مانند کشور هایی مثل روسیه که سال هاست با این روش در این ورزش موفق بوده و کشتی فرنگی ملی در سال های اخیر

۳) شرایط حرفه ای :

در هر کشوری مساله ای که ممکن است هر ورزشی را تبدیل به ورزشی حرفه ای کند مساله ی مخاطب است که در پی آن مساله ی در آمد و هزینه به وجود می آید برای مثال بسکتبال سال هاست که در آمریکا ورزش حرفه ای به حساب می آید و فوتبال کمتر از دو دهه است که در آمریکا این شکل را پیدا کرده یا در کشوری مانند هند کریکت جزء ورزش های حرفه ای به حساب می آید مخاطب پیرامون هر ورزشی شکل بگیرد در پی آن توجه و حمایت های مالی پدید می آید خواه از سوی دولت باشد یا بخش خصوصی که در کشور ما با توجه به علاقه مندی به فوتبال و عدم خصوصی بودن باشگاه ها حمایت های مالی از سوی دولت شکل می گیرد و درآمد های ورزشکاران حرفه ای چندین برابر ورزشکاران آماتور در ورزش هایی مانند کشتی است و به طور مثال در کشوری مانند روسیه که هم فوتبال حرفه ای به شمار می آید و هم کشتی ورزش مهم در آمد فوتبالیست ها بسیار بیشتر از هموطنان کشتی گیرشان است و این در حالی مهم است که فوتبال روسیه در سال های اخیر هیچ افتخار خاصی را به دست نیاورده ولی کشتی روسیه سال هاست که قهرمان جهان می شود

۴) استعداد یابی و پرورش استعداد ها :

استعداد یابی و پرورش ورزشکار در فوتبال نیازمند استعداد یاب های فراوان و متخصص و پراکنده در سراسر است در کشتی سرمربی تیم ملی می تواند با مشاهده ی مسابقات قهرمانی کشور یا استان استعداد ها را کشف کند و با توجه به زمان کافی در اردوها کشتی گیر را پرورش دهد اما در فوتبال پرورش بازیکن بسیار پیچیده است اینکه باید افرادی با ویژگی های منحصر به فرد برای بازی در خطوط و جایگاه های متفاوت پرورش داد و این کار از عهده ی یک سرمربی بزرگسالان متبحر و اسم و رسم دار هم بر نمی آید و افزایش مهارت ورزشکار کار بسیار سختی به شمار می آید و البته به وجود آوردن ذهنیت کارگروهی در ورزشکار و نبود زمان کافی

پ.ن : مشکل فوتبال ما یا نداشتن هر یک از این موارد است یا اشتباه داشتن آن هاست پس آن چیزی که فوتبال ما را دچار ماند کرده است نبود یک منجی که بیاید و با یک اشاره همه ی مشکلات را دور بریزد نیست یک « بنا » که هیچ به هزار هم برسد و بیاید در راس کار قرار بگیرد وقتی بنایی وجود ندارد و یک ویرانه به ارث برده هیچ کاری نمی تواند انجام دهد

منابع خبر

اخبار مرتبط