سرپرست کمیته امداد: ما زیر ذرهبین هستیم
جام جم آنلاين ـ تقريبا در نيمه گفتوگو با حسين انواري، سرپرست كميته امداد بودم كه پرسيدم: «شما زود عصباني ميشويد؟» و او خنديد كه: «اگر توانستيد عصبانيام كنيد، جايزه ميگيريد.» گرچه عضو شوراي مركزي كميته امداد خاطرم را جمع كرد كه ميتوانم هر پرسشي را بدون نگراني از قطع ناگهاني گفتوگو بپرسم، اما همچنان در ادامه بحثمان، وقتي از شايعاتي كه درباره كميته امداد وجود دارد ميپرسيدم، دلواپس بودم كه مبادا جايزه را ببرم. من برنده نشدم و سرپرست كميته امداد كه سابقه 16 سال فعاليت در اين نهاد و معاونت وزراي گوناگون را در دورههاي پيشين در پروندهاش دارد، در اين گفتوگو به پرسشهايي پاسخ داد كه ممكن است هر يك از ما وقتي سكهاي را داخل صندوق صدقات مياندازيم، به بعضي از آنها فكر كنيم. وقتي از خانواده كميته امداد صحبت ميكنيم، منظورتان دقيقا چه تعداد كارمند و چه تعداد مددجوست؟ منظورمان همه آدمهايي است كه روحيه كمك به ديگران را دارند. در امداد ما 16 هزار نفر كارمند رسمي و بيش از 100 هزار نفر داوطلب و همكار افتخاري داريم. ظرفيت پذيرش مددجوي ما هم حدود 5/4 ميليون نفر است. اين 5/4 ميليون نفر به طور مستمر از كميته خدمات ميگيرند؟ خير؛ به جز خدماتي كه به سالمندان و معلولان ازكارافتاده ارائه ميكنيم، ديگر خدمات ما زماندار است. يعني خيلي از مددجويان در يك دوره زماني مشخص نياز به حمايت دارند و پس از آن خودكفا ميشوند. ما از ايتامي كه پدر از دست دادهاند و در كانون خانواده زندگي ميكنند، در راه ماندهها، دانشآموزان و دانشجوياني كه توانايي تامين خرج تحصيلشان را ندارند و زنان سرپرست خانوار حمايت ميكنيم و حتي ديه شماري از زندانيان جرايم غيرعمد را ميپردازيم. پس با ستاد ديه همكاري ميكنيد؟ ما قبل از ستاد ديه اقدام كرديم و در حال حاضر هم با آنها همكاري ميكنيم. بيماران صعبالعلاج هم جزو گروههاي تحت پوشش كميته امداد قرار ميگيرند؟ كمك به بيماران صعبالعلاج جزو وظايف ما نيست و بنياد امور بيماريهاي خاص يا وزارت بهداشت و درمان بايد به آنها خدمات ارائه كند، اما ما بخشي از هزينههاي آنها را هم به شكل پراكنده و موردي عهدهدار ميشويم. تخمين ميزنيد كه چه تعداد مددجويان كميته امداد، تحت پوشش بهزيستي هم باشند؟ كار كميته امداد و بهزيستي كاملا از هم جداست. كار بهزيستي توانبخشي و درمان اقشار آسيب ديده است مثل معلولان ذهني و جسمي، معتادان و بيماران رواني، اما كميته امداد مانند بهزيستي دستگاه توانبخشي نيست. ما در كميته به آسيبپذيرها كمك ميكنيم يعني كساني كه در آستانه آسيب قرار دارند و دچارش نشدهاند. گروههاي تحت حمايت بهزيستي، اين مجموعه محدود كه گفتيد نيست. به جز معتادان و معلولان بهزيستي به زنان سرپرست خانوار، كودكان آسيب ديده، يتيمان، زنان ويژه، بيماران اختلال هويت جنسي، زوجهاي در آستانه ازدواج يا طلاق، خانوادههاي زندانيان، خانوادههاي پرتنش و در معرض آسيب، دختران فراري و... هم خدمات ارائه ميكنيد. وقتي بحث از وظايف كميته امداد ميشود باز ميبينيم بخشهايي از اين جمعيت در تعريف مددجويان كميته امداد هم ميگنجد. پس ميشود نتيجه گرفت كه احتمال همپوشاني فعاليتهاي شما و بهزيستي صفر نيست. ببينيد فرض كنيد خانوادهاي ناگهان پدرش را از دست ميدهد و به علت نيازمندي و از دست دادن سرپرست خانواده در شرف آسيب قرار ميگيرد. در اينجا امداد در جهت تقويت او از آسيب ديدن در جامعه برميآيد، اما اگر همين خانواده آسيبديده شود، مثلا فرزندش معتاد شود يا سرپرست خانواده منحرف شود آن وقت بهزيستي وارد عمل ميشود. من وظايف اصليمان را احصا كردم و در برنامه سوم هم وظايف ما و بهزيستي از هم تفكيك شد. لطفا روشنتر بفرماييد كه كدام كار جزو وظايف بهزيستي نيست؟ خدمترساني به آسيبپذيرها جزو وظايف بهزيستي نيست. اين گروه كه حدودا 150 هزار نفر هستند بايد به جمعيت 5/4 ميليون نفري كميته امداد بپيوندند. من هم پيشتر در بهزيستي كار كردهام و معتقدم خدمات دهي بهزيستي به اين شكل، به ديگر وظايفشان ضربه ميزند. مثلا چه كساني؟ زنان سرپرست خانوار را ميگوييد؟ بله. زنان سرپرست خانواري كه معلول در خانوادهشان ندارند بايد تحت پوشش ما باشند و اگر معلول دارند، زنان بايد تحت پوشش ما و معلولشان تحت پوشش بهزيستي قرار بگيرد. ما حدود يك ميليون و 500 هزار نفر زن سرپرست خانوار را در كميته امداد تحت پوشش قرار دادهايم. در صحبتهايتان به يتيمان اشاره كرديد. فكر نميكنيد اين شيوه كميته كه كودكان يتيم را به شكل كاملي با سن، جنسيت، عكس و نشاني خانهشان به نيكوكاران معرفي ميكند و حتي به نيكوكاران اجازه ميدهد براي كمك، كودك يتيم را طبق سليقهشان و حتي براساس استان محل زندگيشان انتخاب كنند روش مناسبي براي جذب كمك نباشد. خب مگر چه اشكالي دارد؟! اين روش نتايج خوبي ندارد. نقص آن را با ذكر چند نمونه شايد بهتر متوجه شويد. كودكان بوشهري از حاميان كمي برخوردارند چون نيكوكاران استانهاي همسايه مايلند فقط به يتيمان استانهاي خودشان كمك كنند، حتي اگر اين يتيمان چندين حامي داشته باشند يا پسر بچههايي كه كمتر خوشقيافهاند از حمايت نيكوكاران برخوردار نميشوند، چون آنها دختر بچههاي يتيمي را كه چهره معصوم دارند، ترجيح ميدهند. حالا به نظر شما اين روش منطقي است؟ فكر نميكنيد اطلاعاتدهي درباره يتيمان را بايد محدودتر كنيد؟ معني گفتههاي شما اين است كه ما صورت مساله را پاك كنيم. يعني به نيكوكار بگوييم شما حامي بچهاي مجهول، با جنسيت مجهول در نقطهاي مجهول شدهايد. اين شيوه اطلاعرساني تا چه حد عواطف طرف مقابل را جذب ميكند؟ ما ميخواهيم يتيم را تكريم كنيم، عواطف را به سمت او معطوف كنيم و به همين دليل به نيكوكار حق انتخاب ميدهيم. البته همه حاميها هم اين گونه كه شما فرموديد نيستند. ما در كميته امداد حاميان شيعهاي داريم كه بچههاي سني را قبول ميكنند. پس ميبينيد اين رفتاري كه گفتيد عموميت ندارد. در مورد اين كه چرا همشهريها به هم كمك ميكنند هم اشكالي وجود ندارد. ممكن است تعلقات فردي در محدوده شهر خودش باشد. اين چه اشكالي دارد؟ استانهاي مختلف از نظر سطح اقتصادي يكسان نيستند و فكر ميكنم اين وظيفه كميته امداد است كه كمكهاي نيكوكاران را به سمتي صحيح هدايت كند تا عدالت در كمكرساني در همه استانها برقرار شود. اين به خود نيكوكاران بستگي دارد. بحث ما اين است كه مردم بايد با طيب خاطر و علاقهمندي به صحنه بيايند. با زور نميشود كاري كرد. ما زماني روشي كه شما پيشنهاد كرديد را هم امتحان كرديم، يعني به نيكوكاران گفتيم فقط پول بدهند و تقسيم آن را بين يتيمان به ما بسپاريد، اما اين روش جواب نداد. فرد مدتي كمك ميكرد و پس از مدتي ديگر كمك نميكرد. ما ميخواهيم افراد شخصا درگير انجام كار خير شوند. جنسيت و سن كودك هم مهم است، چون كمكهاي مردمي فقط نقدي نيستند و در مواردي كه آنها كمكهاي غيرنقدي هم ميفرستند بايد سن و جنسيت كودك را بدانند. از طرف ديگر، فقط رابطه مالي مشكل كودكان يتيم را حل نميكند. بايد خلا‡ عاطفي آنها را از طريق ارتباط با حاميانشان حل كرد. آقاي انواري شما زود عصباني ميشويد؟ خير. اگر بتوانيد عصبانيم كنيد جايزه ميگيريد. خب خيالم جمع شد، چون ميخواهم به برخي شايعات و نكات مبهم درباره فعاليتهاي كميته امداد اشاره كنم مثلا اين كه چند سال پيش فهرستي محرمانه از هزينهكرد كميته امداد در بخشهاي گوناگون پيدا كردم كه در آن يك نكته عجيب به چشم ميخورد. آنجا مجموعهاي از كشورهاي دور و نزديك را ديدم كه كميته به آنها كمك مالي كرده است. در اين باره 2 پرسش براي من پيش آمده است اولا، كمك كميته امداد به اين كشورها صرف چه كارهايي ميشود و ثانيا اگر محل تامين اين هزينهها صدقات است، به نظر شما از نظر شرعي اشكالي پيش نميآيد، چون ممكن است نيكوكار صرفا براي كمك به همميهنان پولش را به كميته بسپارد؟ كميته امداد در حوزه بينالمللي هم فعاليت ميكند. ما در كميته امداد تعريفي داريم به عنوان ديپلماسي حمايت كه در آن قصد داريم الگوهاي حمايتي تجربه شدهاي را براي آن كشورها صادر كنيم. ما دولت نيستيم يك نهاد مردمي هستيم و اين در واقع ارتباط بين ملتهاست نه دولتها. ما در واقع فرهنگ همدردي و نوعدوستي و مهرورزي را به كشورهاي ديگر منتقل ميكنيم. كدام كشورها از اين كمكها استفاده ميكنند؟ بعضي كشورها خودشان از ما درخواست ميكنند كه اين الگوها را به آنها عرضه كنيم. ما الان در افغانستان، تاجيكستان، آذربايجان، سوريه، عراق و مجمعالجزاير كومور در آفريقا پايگاه داريم، اما عمده نقش ما نقش آموزشي است و هدفمان تربيت نيروي كار و حرفهآموزي است. يعني در آنجا هزينهاي صرف نميكنيد؟ صرف ميكنيم، ولي اسمش هزينه نيست. سرمايهگذاري است. منظورتان چه جور سرمايهگذارياست؟ يعني اين كه ما در آنجا براي توانمندسازي انسانهايي كه استعداد دارند، اما بضاعت بارور كردنش را ندارند با كمك نيكوكاران آن دولت سرمايهگذاري ميكنيم. اين باعث اثرگذاري در اقشار مردم، دولتمردان و نخبگان ميشود و بسياري از مسائل فيمابين دولتها با اين روش حل ميشود. ما با اين روش تنشها را كاهش ميدهيم و در يك فرآيند پيشگيري از تهديدهاي نظام بسترسازي ميكنيم تا از اين راه آن كشورها با ما روابط بهتري پيدا كنند. اما هنوز پاسخ من را ندادهايد كه آيا اين سرمايهگذاري از محل كمكهاي مردمي است يا مرجع ديگري دارد. هرگز! به هيچ وجه از كمكهاي مردمي براي چنين اهدافي استفاده نميكنيم. اين كمكها از محل درآمدهاي خاص امداد است. ما برخي فعاليتهاي اقتصادي داريم كه درآمد حاصل از آن به بودجهمان افزوده ميشود. بخشي از اين هزينهها را هم دولت تامين ميكند. در خود آن كشورها هم ما صندوق صدقات داريم كه سالي چندين ميليون دلار پول به آنها واريز ميشود و ما هرگز پول آنها را هم به ايران نميآوريم، بلكه در خود آن كشورها خرجش ميكنيم. صدقات كشور خودمان را براي مردم كشور خودمان خرج ميكنيم مگر در مواردي كه فراخواني داده باشيم براي جمعآوري كمك به كشوري بيگانه مثلا ما براي كمك به فلسطين يك حساب مفتوح از گذشته داريم و مردم كمكهاي خود را به اين حساب ميريزند. فعاليتهاي اقتصادي كميته امداد كه به آنها اشاره فرموديد در چه حوزههايي است؟ ما در بخشهاي دامداري، كشاورزي و... فعاليت ميكنيم. حقوق كارمندان كميته امداد چطور، از محل كمكهاي مردمي تامين ميشود؟ خير! به هيچ وجه! همه حسابهاي امداد كه به منظور خاص هستند به محل خاصش ميرود. ما هدايا و صدقات مردم را صرف كارهاي اداري و پرسنلي نميكنيم و حتي ساختمانهاي ما به شكل مستقيم از پول مردم نيست، يعني يا از بودجه دولت است يا از درآمدهاي اقتصادي خودمان و آنچه دولت براي كارمندانش تامين ميكند ما هم براي كارمندانمان تامين ميكنيم. اگر حقوق كارمندان كميته با نظام هماهنگ پرداخت داده ميشود، چرا وضع اقتصادي بيشتر آنها نسبت به كارمندان دولتي ادارات ديگر بدتر است؟ چون كارمندان آن ادارات درآمدهاي ديگري دارند كه ما آنها را نداريم. چه جور درآمدهايي؟ اشتغالات ديگر دارند يا از امتيازهاي داخل دستگاهيشان استفاده ميكنند، اما كارمندان ما امتيازي ندارند كه استفاده كنند. اين شايعه كه كميته امداد به كارمندان سازمانهاي ديگر مثل قوه قضاييه وام ميدهد صحت دارد؟ شما كارمندان ادارات را هم جزو نيازمندان محسوب ميكنيد؟ بخشي از درخواستهايي كه ما براي كمك دريافت ميكنيم مربوط به افرادي است كه در تنگناهاي خاص قرار گرفتهاند. اين افراد ممكن است از كارمندان دولت يا كارگران در صنفهاي مختلف باشند. فرض كنيم صنفي در جامعه در حال فعاليت است، ناگهان با بحران مواجه ميشود، اگر در اين شرايط ما زير بال و پر اعضاي آن صنف را نگيريم آنها فردا در صف مددجويانمان قرار ميگيرند. درباره كارمندان دولت هم وضع به همين شكل است. گاهي كارمندان با خرجهاي ناگهاني روبهرو ميشوند. در اين شرايط ما وام پرداخت ميكنيم تا مشكلشان حل شود. آقاي انواري نظارت كميته بر صندوقهاي جمعآوري صدقات به چه صورت است؟ براي جلوگيري از سرقت صندوقهاي صدقات در خيابانها و همچنين كنترل ماموران ويژه تخليه صندوقها چه كردهايد؟ ما سيستمي را براي نظارت بر صندوقها تعريف كردهايم، اما به هر حال ممكن است 4 تا معتاد ولگرد هم 4 تا اسكناس را از صندوقي بيرون بكشند. اين نوع تخلفات به اصل قضيه خدشه وارد نميكند. مردمي كه به صندوقها پول مياندازند، چه نيتي دارند؟ صددرصد نيتشان تهيه پول مواد مخدر معتادان نيست! بله. نيتشان خير است. كار مردم، كار مقدسي است. ما با اين پولها چه ميكنيم؟ يا جهيزيه ميشود يا خانه مددجو يا خرج تحصيل يا درمان يا... . من هنوز نفهميدهام شما چگونه بر صندوقها نظارت ميكنيد؟ صندوقهاي ما در مناطق مختلف كشور تحت مديريت است. كساني كه براي تخليه صندوقها ميروند بعضا تغيير ميكنند و آنها را تنها نميفرستيم. در سيستم قبلي ماموران پول صندوق را خالي ميكردند و عارضه اين كار زياد بود اما حالا كيسههاي ما هم پلمب شدهاند و ماموران تخليه نميتوانند آنها را باز كنند تا زماني كه كيسهها به مركز ميروند و در آنجا، تحت نظارت ويژه باز ميشوند. فعلا در حال طراحي سيستمهاي الكترونيكي هم هستيم كه فكر ميكنم تا يكي دو ماه ديگر نمونههايش را در برخي از نقاط كشور نصب كنيم. آنها را بايد در جاهايي نصب كنيم كه قابل حفاظت و نظارت شبانهروزي باشند. مردم همچنين ميتوانند با استفاده از دستگاه خودپرداز به حساب كميته امداد پول واريز كنند. در اين نهاد به طور متوسط هر سال چه ميزان پول در گردش است؟ امسال حدود 3 هزار ميليارد تومان است. چند درصد احتمال خطا يا تخلف در اين گردش مالي وجود دارد؟ در همين گردش پول ممكن است 1/0 درصد يا 5/0 درصد هم خطا وجود داشته باشد. ميخواهم بگويم ممكن است كار، پرتي داشته باشد. اما نهايت خطا اين است كه يك معتاد چهار تا اسكناس را بردارد يا كسي 4 تا وام خلاف بگيرد. رقم اين خلافها چقدر است؟ هر سيستم در حال گردشي ممكن است مقداري هم پرتي داشته باشد مثلا وقتي يك فروشگاه زنجيرهاي تاسيس ميكنيد احتمال 10 درصد پرتي را ميدهيد يعني حدس ميزنيد كه ممكن است اموالي سرقت شود يا خراب باشند و... در سيستم مالي كميته امداد هم وضع به همين منوال است. پس بايد نظارت بر اين نهاد خيلي جدي باشد. چه كساني ناظر فعاليتهاي كميته هستند؟ مطمئن باشيد بيش از دستگاههاي ديگر ناظر داريم. ديوان محاسبات اداري و سازمان بازرسي كل كشور و معاونت نظارت و بازرسي دفتر رهبر معظم انقلاب هم بر كميته امداد نظارت دارند. من هم به عنوان سرپرست كميته يك سيستم نظارتي دارم كه از تعدادي بازرس و حسابرس تشكيل شده است و آنها حتي معاونتها و مديران را هم چك ميكنند و اگر در امداد يك قران جا بهجا شود، ما بايد پاسخگو باشيم. برويم سراغ يك نكته سوءظن برانگيز ديگر. كميته امداد در دوره انتخابات از دولت حمايت كرد. برخي از منتقدان ميگويند اين حمايت چندان درست نبود چون اگر كميته امداد يك نهاد مردمي است، نبايد گرايش سياسي داشته باشد يا حداقل نبايد آن را آشكار كند. اتفاقا يك ماه پيش از انتخابات ما همه چيز را تعطيل كرديم و به استانداريها بخشنامه كرديم كه حتي خدمت رساني به محرومان را هم تعطيل كنند و به همين دليل مورد اعتراض واقع شديم. از طرف چه كسي مورد اعتراض واقع شديد؟ از طرف مددجويان. ولي من در جريان انتخابات، خبرهاي زيادي را در تلكس خبرگزاريها ديدم كه در آنها، كميته امداد مدام از كمكهايي كه طي چند سال اخير به مردم شده بود خبر ميداد. به نظر شما اين اعلام عملكردهاي ناگهاني و تقدير از دولت در طول انتخابات، باعث سوء برداشت نميشد؟ ما كه نميتوانيم كارمان را متوقف كنيم. اين كه ديگران چگونه از اخبار استفاده ميكنند، چگونه تنظيم و منتشرشان ميكنند و چه اهدافي از تهيه خبر دارند، بحث ديگري است. اگر اشكالي به كار ما وارد است، حاضريم آن را بپذيريم. ما هم از مسائل سياسي ناآگاه نيستيم. حداقل خودم بزرگ شده نهضت امام هستم و اين مسائل را ميدانم. تكليف ما اين است كه نزاع راه بيندازيم يا وظيفه خودمان را انجام دهيم؟ ما تا جايي كه ممكن بود سعي كرديم فتيله تنش را پايين بكشيم. ما چندان به سياست كاري نداريم، اما اگر بخواهيم صرفا با ترس از سياسي شدن چشممان را به فعاليتها ببنديم، ظلم كردهايم. ميخواهم يك نكته ابهامبرانگيز ديگر را مطرح كنم. كميته امداد به مددجويانش مستمري ناچيز و يك سري خدمات ارائه ميدهد. از ديدگاه شما اين پول واريز كردن به حساب مددجويان مثل ماهي گرفتن بدون ياد دادن ماهيگيري نيست؟ اجازه بدهيد در اين زمينه مثالي را مطرح كنم. فرض كنيد خانوادهاي بنا به دلايلي با مشكل مواجه ميشود. مثلا يكي از اعضاي آن مبتلا به سرطان ميشود و خانواده از تامين هزينههاي درمان آن ناتوان ميشود. اين خانواده در نظام جمهوري اسلامي چه بايد بكند؟ به كجا بايد پناه ببرد؟ شما فكر ميكنيد اگر ما به آنها كمك كنيم، اين گدا پروري است؟ در مورد صدقه هم همين طور است. اگر ما سوءتغذيه كودكي از خانوادهاي فقير را برطرف كنيم و راه معلوليتش را در آينده ببنديم، هزينه تحصيل دانشآموزان و دانشجويان بيبضاعت را تامين كنيم و... فكر ميكنيد ما گداپروري كردهايم؟ بالاخره در هر جامعهاي مسائل و مشكلاتي وجود دارد كه به واسطه آنها افرادي در وضع نامطلوب اقتصادي و در طبقه محروم قرار ميگيرند و ما براي اين كه بتوانيم سيستمي عادلانه و جامعالاطراف به وجود آوريم، بايد از نظر مالي به آنها كمك كنيم و توانمندسازيشان را عهدهدار شويم. هم اكنون تعداد زيادي از كودكاني كه ما روزي هزينه تحصيلشان را متقبل شديم در حرفههاي گوناگون به جامعه خدمت ميكنند و به بازوان توانمند نظام تبديل شدهاند. هدف ما اين است كه افراد ناتوان از نظر اقتصادي را وارد فرآيند اشتغال كنيم. اما اگر نيازهاي اوليهشان را برطرف نكنيم، دستيابي به اين هدف ممكن نيست. چطور ميشود به آدمي كه شكمش گرسنه است حرفهاي ياد داد؟ چطور ميتوانيم انتظار داشته باشيم كسي كه فرزندش در بيمارستان است و هزينه تامين مخارجش را ندارد يا آن كه دغدغه ريزش سقف خانهاش را دارد يا آن كه خانهاي ندارد، بتواند ذهنش را بر حرفهآموزي متمركز كند؟ ما به مددجويانمان وامهاي خوداشتغالي ميدهيم و به زنان سرپرست خانوار و ديگر اقشار تحت پوشش، حرفه ميآموزيم، اما همه اينها بايد در شرايطي صورت گيرد كه حداقل نيازهاي مددجو تامين شده باشد. از طرف ديگر، حدود 30 تا 40 درصد خانوادههاي تحت پوشش ما آمادگي كار كردن دارند و ميتوانند شغلي داشته باشند اما باقيمانده اصلا توانايي كار كردن را ندارند.
منبع خبر: تابناک
اخبار مرتبط: سرپرست كميته امداد: یک ماه پیش از انتخابات همه چیز را تعطیل کردیم/ در افغانستان و مجمعالجزایر كومور هم صندوق
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران