مساجد سبز خانگی، راهی در جهت تحکیم و تقویت شبکههای اجتماعی
شاید با توجه به همین نا امنی محیطهای شهری و کمبود و تحت فشارقرار داشتن نهادهای مدنی است که میرحسین موسوی نیز در بیانیه یازدهم خود چنین به فعال کردن خانهها اشاره کرده است: "با این همه اولین قدم در راهحل پیشنهادی اینجانب آن است که ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هستههای اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم. باید خانههایمان را رو در روی یکدیگر بسازیم؛ به تعبیر قرآن خانههای خود را قبله قرار دهیم، یعنی به این هستههای اجتماعی که واحدهای بنیادین جامعه ما هستند بپردازیم، اهمیت آنها را بشناسیم و بیش از پیش به آنها رو کنیم تا قدرتهای نهفته ای که دارند برای ما ظاهر شود. خانه های خود را قبله قرار دهیم؛ یعنی اگر تا پیش از این هر دو ماه یک بار همدیگر را ملاقات میکردیم اینک هفته ای دوبار گرد هم جمع شویم. قدرت شبکه های اجتماعی ما در این امر است." "گرد هم جمع شويم تا چه كنيم؟ اين نخستين سوالي است كه معمولا در چنين شرايطي از يكديگر ميپرسيم. ما معمولا تصور ميكنيم آنچه در اين گردهمآييها اهميت دارد كاري است كه در قالب آنها با كمك يكديگر به انجام ميرسانيم. البته این تصور درستی نیست، اما تصوری طبیعی است. از این روست که واحدهاي اجتماعي اگر محوری برای فعالیتهای ثمربخش قرار نگیرند بهمانند درختانی که میوههایشان چیده نشود بازدهی خود را از دست میدهند، لذا باید آنها را موضوع تلاشهای اثرگذار اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، عامالمنفعه و دیگر فعالیتهای مدنی مشابه قرار داد تا در درازمدت و پس از عبور امواج حادثه و عاطفه همچنان به ایفای نقش تاریخسازی که از آنها انتظار داریم بپردازند." "جمعهای خویشاندوندی، همسایگی، دوستی، جلسات قرآن، هیئات مذهبی، کانونهای فرهنگی و ادبی، انجمنها، احزاب، جمعیتها، تشکلهای صنفی، نهادهای حرفهای، گروههایی که با هم ورزش میکنند یا در رویدادهای هنری حاضر میشوند، حلقه همکلاسیها، گروه فارغالتحصیلانی که هنوز دور هم جمع می شوند، همکارانی که با یکدیگر صمیمیت یافتهاند، و . . . ؛ هر کدام از ما در چندین نمونه از این زیرمجموعههای کوچک عضویت داریم و این دستمایه اصلی گفتگو و ارتباط میان هستههای جامعه ماست. بلكه تجربیات اخیر نشان داد خردهرسانههایی که از این روابط زاده میشوند میتوانند سریعتر و موثرتر از هر رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آن که ظرفیتهای این شبکه از طریق توافق بر روی یک آرمان بزرگ به فعلیت برسد." در این میان، یکی از معدود نهادهای مدنی قابل اعتنا در ایران مساجد است که متاسفانه پس از انقلاب و بویژه در سالهای اخیر تا حد زیادی استقلال خود را از دست داده اند. در حال حاضر، مساجد در ایران به سه دسته عمده تقسیم میشوند. دسته اول مساجد جدید و فاقد هویت خاص محلهای هستند، عموما پس از انقلاب تاسیس شدهاند و اغلب حکومتی و دریافت کننده حمایتهای مالی از دولتند. دسته دوم مساجد محلهای هستند که تحت فشار حکومت، به تدریج استقلال خود را از دست داده اند و دسته سوم، معدودی از مساجد صاحب هویت هستند که همچنان در برابر فشارها مستقل و یا نیمه مستقل مانده اند که برخی از آنها مشی غیر سیاسی دارند ولی معدودی نیز به دغدغههای روز جامعه میپردازند. اگرچه نقش مساجد را نباید نادیده گرفت و برای فعالیت در آنها راهکارهای مخصوص به این گونه محیطها را بررسی کرد، محور قرار دادن خانهها در میان مدت و در شرایط حاضر بهترین گزینه موجود برای مردم سبزاندیش کشور است. در واقع همانطور که سالها چنین بوده است و حتی خاطرات آن از سالهای خفقان رژیم ستمشاهی نیز وجود دارد مردم میتوانند با تشکیل و احیای مساجد خانگی و جلسات فکری و مذهبی بخش اعظمی از مشکل عدم دسترسی به مساجد را جبران کنند. مجالس هفتگی، دوهفتگی یا ماهیانه، به ویژه مجالس منظم دعای کمیل که با سخنرانی مذهبی-سیاسی یا جلسات مباحثه و پرسش و پاسخ همراه باشد، گامی مهم در راستای ایجاد و گسترش "شبکههای اجتماعی" محسوب میشود. با توجه به تتوع ذاتی و ضریب امنیت بالاتر مجالس خانگی، به نظر میرسد مراسم هفتگی دعای کمیل حاوی ظرفیتهای بسیاری است که شاید تاکنون به طور کامل از ظرفیتهای آن بهرهگیری نشده است. از طرف دیگر چنین مجالسی میتواند مانند برنامههای "دارالزهرا"، "مسجد محمدیه" و ... عمومی برگزار شود و یا مانند صدها مجلسی که در منازل همهی ما گاه برگزار میشود عدهای از دوستان، آشنایان و خویشاوندان را به آنها دعوت کرد. از سوی دیگر، تشکیل چنین جلسات هفتگی، گامی موثر در راستای استراتژی بازپسگیری فضاهای مذهبی توسط اسلام سبز از سودجویان اسلام طالبانی و مصباحی است، چرا که بخش مهمی از اصلاح فسادی که امروز دامنگیر کشور شده است، میتواند با بازگشت اسلام آزادگی، تشیع ظلمستیزی، معنویت انسانساز و اخلاق کریمانه و خروج تندی، تیرگی، تنگ نظری، قشریگری و ریاورزی صورت بگیرد. در عین حال، علاوه بر این نگاه دراز مدت، در کوتاه مدت و با توجه به درپیش بودن محرم و صفر، تشکیل این مجالس خانگی از اهمیتی مضاعف برخوردار است. در مقایسه با روز قدس، مردم سبزاندیش شاید نیاز به تدارکات گستردهتری برای تشکیل "هیأتهای سبز" در محرم و صفر پیش رو داشته باشند. ایام عزاداری محرم و صفر (که در آینده به آن بیشتر پرداخته خواهد شد)، زمانی است که مردم ظلمستیز ایران با یاد آوری نهضت کربلا که در برابر ظلم و ناراستی آن زمان برپاشد، قدمی دیگر در مبارزه سبز مردم ایران با ظلم فاحش، دروغ و بیخردی که دامان میهن را فراگرفته است بردارند و این نیروی معنوی عظیم بالقوه در تفکر شیعی را در جهت اصلاح این فساد بزرگ بکار گیرند. برنامهریزی و تدبیر لازم برای چنین حضوری نیازمند فعالیتهایی است که ارتباط، هماهنگی و تبادل نظر در میان گروههای سبزاندیش را از هماکنون میطلبد تا در فقدان دسترسی موثر به مساجد، خانههایمان را به یک نهاد مدنی توانا، به مسجدی سبز، بدل کنیم و امیدوار و سرفراز به سوی پیروزیی که در آن "کسی شکست نمیخورد" قدم برداریم.
منبع خبر: موج آزادی
اخبار مرتبط: مساجد سبز خانگی، راهی در جهت تحکیم و تقویت شبکههای اجتماعی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران