چرا تریبون را دست چنین افرادی می‌سپاریم؟!

انتشار بخشی از سخنرانی یکی از اشخاصی که سابقه طرح برخی مباحث عجیب و باورنکردنی را دارد و دست به دست شدن گسترده این ویدئو در فضای مجازی و تبعاتی که طرح چنین ادعاهایی به عنوان دفاعِ بد بر عمق اعتقاد و ارادت مردم می‌گذارد، این پرسش را پیش کشیده که چرا بسیاری از نهادها عرصه را برای جولان این تیپ اشخاص که تعدادشان خوشبختانه از انگشتان دو دست کمتر است، فراخ کرده‌اند و زمینه ساز چنین اتفاقاتی شده‌اند؟

به گزارش «تابناک»، «...به خدا چیزهایی را راهپیمایی اربعین (کربلا) شنیدم که نمی توانم بگویم... یعنی تا آنجا نباشی باور نمی کنی... چطور برای برخی باورپذیر نیست؟ یعنی چی، یعنی هیچ مریضی دیگر روی زمین نیست؟ برید این راهپیمایی را امتحان کنید... تا آنجا نباشی باور نمی‌کنی که اینها نمک غذایشان در طول سال چیست؟ باید خشک کرده جوراب زائرای امام حسینه... جورابا رو با آب می‌شورند و خشک می‌کنند، تهش یک چیزی می‌ماند. آن را می‌سابند و به عنوان نمک روی غذایشان می‌ریزند...»

این گفته‌ها در روزهای اخیر در قالب ویدئویی از بخشی از یکی از سخنرانی‌های یک جوان که همچون برخی اشخاص دیگر با لفظ بزرگ «استاد» در پسوند نامش خطاب می‌شود، منتشر شده و آنچنان گسترده دست به دست شد که واکنش به آن اجتناب ناپذیر شود. این گسترش در پخش اما نه در قالب تاکید و اعتقاد، بلکه همراه با وهن این ادعای غیرمستند بود؛ ادعایی که اساساً مشخص نیست حتی در صورت صحت -که نشانه عمق حماقت و نه ایمان یک شخص یا چند تن بوده- چه کمکی درک به ایمان مردم درباره عاشورا یا دوران ظهور حضرت مهدی (عج) می‌کند؟

در چند سال اخیر بازار گروهی از اشخاص گرم شده که علی رغم عدم برخورداری از سطح دانش آکادمیک بالا، در تمامی عرصه‌ها به اظهارنظر می‌پردازد و ویژگی مشترک این اظهارنظر عجیب بودن آنها است. این اشخاص که محور فعالیت‌شان تمرکز بر نشانه شناسی است و هر نشانه‌ای را که صرف داشته باشد می‌توانند با استدلال‌های منتسب یک جریان عجیب و غریب نمایند، تقریباً در تمامی حوزه‌ها چنین تحلیل‌های شاذی برای ارائه دارند.

این اشخاص ظاهراً قرار است به کمک مسئولان بیایند و ضعف عملکرد برخی از ایشان را با پررنگ کردن وجود جریان های مخفی، پوشش دهند و به هر حال باید گروه‌هایی باشند که تقصیر را به گردن آنها بیاندازیم و الا چه توجیهی برای برخی تصمیمات اشتباه که هزینه‌های فراوانی در سال‌های اخیر در پی داشته، می‌توان مطرح کرد؟ این نشانه شناسی‌ها به نقطه‌ای می‌رسد که به شدت برای مخاطب آگاه، فیلم «ذهن زیبا / A Beautiful Mind» را تداعی می‌سازد که متاسفانه علی رغم نبوغ، چیزهایی می‌دید که دیگران نمی‌دیدند و به همین دلیل در رفتاری ناجوانمردانه او به عنوان یکی از بیماران اسکیزوفرنی معرفی شد!

در واقع شاید این اشخاص همچون جان نش، ریاضی‌دان بزرگ و برنده جایزه نوبل حتی جزو نوابغ باشند و از توان ذهنی بالایی برخوردار باشند اما حقیقتاً اگر ریاکاری در گفتارشان نباشد و به آنچه می‌گویند اعتقاد قلبی داشته باشند و شبیه جان نش چیزهایی ببینید که مردم عادی توان دیدنش را نداشته باشند، باید نگران بود که روزی ایشان نیز همچون جان نش در رفتای ناجوانمردانه، با اتهامات مشابه مواجه شوند که برای جلوگیری از وقوع این اتفاقات، توصیه می‌کنیم در عرضه تولیدات فکری شان اندکی احتیاط کرده و اندکی شعور برای برخی شنوندگان این اظهارات قائل شود.

در عین حال اگر طرح این اظهارات در راستای معرفی دشمن‌های تازه به عنوان عامل عملکرد ضعیف برخی مسئولان و شریک تراشی برای بی تدبیری‌هایشان نبوده باشد، باید درباره نوع تفکرات این تیپ اشخاص و ریشه هایش سخن به میان آورد، چرا که به عنوان مثال هیچ گروهی به جز این چند نفر جریان‌هایی نظیر فراماسونری را مکرراً معرفی و تبلیغ مجانی نکرده‌اند و نفوذش را در تمام ارکان زندگی جلوه نداده اند!

شاید همین نگاه نزد برخی مسئولان وجود داشته که علی‌رغم مشخص بودن موهوم بودن بسیاری از اظهارات این تیپ اشخاص، هر روز تریبون‌های بیشتری -آن هم در نهادهای مهم- به ایشان سپرده می‌شود و سفارش سخنرانی‌ می‌گیرند و عملاً بر این ذهنیت‌شان که گفته‌های مهمی و اسرار ازلی را مطرح می‌کنند، دامن زده می‌شود. در واقع باید گفت آنهایی که در طرح این مباحث مقصرند، نه مطرح کنندگان این اظهارنظرها - که به هر حال هر کالای دارای مشتری تولید می‌شود - بلکه تریبون دهندگان و دعوت کنندگان این اشخاص به نهادهای مختلف است.

جای تاسف دارد که در مملکتی که بسیاری از فرزانگانش یک بار در طول عمرشان به بسیاری از نهادها دعوت نیز نشده‌اند، این اشخاص نه چندان باسواد و فاقد مدارج علمی برجسته، به عنوان سخنران دعوت می‌شوند و چنین مباحثی را مطرح می‌کنند که نمونه آخرش، منجر به شکل گیری حجم قابل توجهی از استهزای اعتقادات شیعه بوده است. آیا بهتر نیست پیش از آنکه تریبون را به جای اندیشمندان بزرگ کشورمان به دست این اشخاص بسپاریم، به عواقبش که یکی از آنها آشکار شده بیاندیشیم؟

امیدواریم این ذهنیت اشتباه باشد که چون این اشخاص می‌توانند هر چیزی را به فراماسونری، شیطان پرستی و هزار و یک فرقه دیگر بچسبانند باید تریبون بگیرند تا در وقت مناسب مورد بهره برداری مناسب قرار بگیرند و این خطای راهبردی به سرعت اصلاح شود. ضمن عذرخواهی از ساحت اساتید بابت این مقایسه، باید تنها پرسید حقیقتاً برخی چرا و با چه انگیزه‌هایی، برخی دستگاه‌ها و نهادها و حتی برخی محافل دانشگاهی در دعوت از سخنرانان سراغ بزرگانی نظیر دکتر مجتبایی، استاد خرمشاهی، دکتر حسن انوری، دکتر مهدی محقق، دکتر الهی قمشه‌ای و... نمی‌روند و علاقمند به اشخاصی هستند که سوابق چندان شفافی نداشته و حتی اساساً از طرح نامشان برای تبلیغ بیشترشان باید پرهیز کرد؟!

منبع خبر: تابناک

اخبار مرتبط: چرا قطعنامه پارلمان اروپا مسئولان جمهوری اسلامی را چنین نگران ساخته است