آیا تمدید مذاکرات آخرین راه چاره بود؟

پی یر روسلن

یک سال پس از آغاز مذاکرات اتمی با تهران، قدرت های جهانی تصمیم گرفتند مذاکرات را به هدف رسیدن به توافق جامع و نهایی تا ۷ ماه دیگر ادامه دهند. بی شک تمدید مذاکرات به مراتب بهتر از پیامدهایی است که توقف در مذاکرات ایجاد می کند. ولی در این میان سؤالی مطرح است: آیا ادامه پایان ناپذیر مذاکرات تنها نتیجه ای است که طرفین پس از این همه تلاش به آن دست یافته اند؟

نه ایالات متحده و نه ایران این ریسک را قبول نمی کردند که مذاکرات را متوقف کنند. این مسأله می توانست تهران را از تمامی تعهدات اش رها و راه دستیابی به بمب اتمی را هموار سازد. به علاوه، تنش های جدیدی به وجود می آمد که درنهایت ممکن بود به رویارویی نظامی بینجامد. به همین دلیل باید ارتباط را حفظ کرد. گفته می شود طی روزهای اخیر پیشرفت های مهمی انجام شده [که البته این پیشرفت ها هنوز مشخص نیست]. همین برای توجیه مهلت اضافی کافی است، چرا که این تنها شیوه برای حفظ فرصت های بهتر است؛ جامعه بین المللی از ده ها سال پیش درتلاش است تا محدودیت هایی در توان هسته ای ایران ایجاد و بدین ترتیب امنیت اسراییل و ثبات منطقه را حفظ کند.

آیا لیوان تا نیمه پر است؟ یا اینکه تا نیمه خالی است؟ طرفداران نیمه پر به روابط با روسیه اشاره می کنند. آنها معتقدند همین که پرونده ایران در دست دیپلمات هاست، جای امیدواری دارد، درحالی که تحریم های وضع شده علیه مسکو به دلیل رفتارش در اوکراین هیچ نشانه ای از گفتگو و تفاهم ندارد. دیگران براین باورند که این وضعیت یادآور "روند ایجاد صلح"ی است که در سال ۱۹۹۳ ازسوی اسراییل و فلسطین در اسلو آغاز شد. در آن برنامه زمانی قرار براین بود که حداکثر تا سال ۱۹۹۹ یک توافق نهایی حاصل شود. طی سال ها، تاریخ های ضرب الاجل یکی پس از دیگری نادیده گرفته شدند و در مذاکرات هیچ پیشرفتی حاصل نشد؛ سپس سنخیت مذاکرات با واقعیت روز از بین رفت و به یک عمل بی معنی بدل گشت.

درست به مانند پرونده اسراییل و فلسطین که در آن همه به خوبی بر خطوط اصلی یک توافق قابل انجام اشراف دارند، یک سال نشست و برخاست که گفته می شود خالصانه و از روی حسن نیت بوده، حداقل می توانست طرح اولیه پارامترهای فنی برای رسیدن به یک راه حل را مشخص کند. کارشناسان در این مدت مدام درحال تصحیح الگوها و تکمیل سناریوهای خود بودند: مشخص کردن تعداد سانتریفیوژهایی که تهران می تواند حفظ کند؛ بررسی پیامدهای لغو تحریم ها؛ مدت زمان توافق و غیره. ولی درنهایت به لحاظ عملی هیچ گامی برداشته نشد.

به واقع این گام چه زمانی برداشته خواهد شد؟ هیچ چیز نشان دهنده آن نیست که پیشرفت تا ماه ژوئن یا تا ماه مارس، که قرار است چارچوب توافق مشخص شود، آسان تر خواهد بود. از هم اکنون تا آن زمان ممکن است اتفاقات بسیاری روی دهد و شرایط برای مذاکرات متحول شود؛ درست همان طور که شرایط برای مذاکرات اسراییل و فلسطین متحول شد: سوءقصد علیه اسحاق رابین در سال ۱۹۹۵، آغاز موج سوءقصدهای انتحاری از سال ۱۹۹۶ و وقوع دومین انتفاضه.

هرچه مباحثات پیرامون برنامه اتمی ایران طولانی تر شود، عوامل خارجی بیشتری بر نتیجه نهایی تأثیر خواهند گذاشت. به عنوان مثال، آغاز به کار کنگره جدید آمریکا که ازاین پس تحت کنترل جمهوریخواهان است، اولین مانع در رسیدن به توافق نهایی خواهد بود. آیا تحریم های جدیدی برای اعمال فشار بیشتر بر تهران به تصویب خواهد رسید؟ دراین صورت، روند مذاکرات به کلی دگرگون خواهد شد. البته با توجه به شرایط کنونی و فضای جدید سیاسی در ایالات متحده، الزاماً به نفع جمهوریخواهان نیست که از رفتار یک سال پیش خود تبعیت کنند.

یک سال پیش در آغاز مذاکرات اتمی، شرایط منطقه خاورمیانه، به لحاظ مبارزه علیه "دولت اسلامی" در عراق و سوریه، بدین شکل نبود. این شرایط در ماه های آتی تعیین کننده خواهد بود. رویکردهای ایالات متحده و ایران در این جبهه با یکدیگر همسوست و آنها ترجیح می دهند این همسویی را در خفا حفظ کنند. در شرایطی که هرگونه توافق درخصوص برنامه اتمی ایران برای اسراییل و همچنین عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس رضایت بخش و خوشایند نیست، احتمالاً بهتر آن بود که از وقوع مخاطرات پرهیز شود و خللی در موضع گیری های شکل گرفته در نبرد مشترک علیه جهادگرایان ایجاد نشود. شاید این رویکرد، دلیل اصلی تمدید مذاکرات بوده، چرا که ابعاد آن به مراتب از محدوده برنامه اتمی ایران فراتر است.

منبع: فیگارو، ۳۰ نوامبر http://www.lavie.fr/actualite/monde/israel-se-prepare-t-il-a-une-guerre-contre-l-iran-28-08-2012-30161_5.phphttp://www.slate.fr/story/47317/toxicomanie-came-drogue-iran-teheran

منبع خبر: روز

اخبار مرتبط: آیا تمدید مذاکرات آخرین راه چاره بود؟