چهارمین سالگرد حصر غیرقانونی در آینه شبکههای اجتماعی
کلمه – گروه خبر: حصر وارد پنجمین سال میشود، حصری ناعادلانه با تمام فشار و ممنوعیتها و محرومیتها. رهبران جنبش سبز ۴ سال است که در دیوارهای خانه خود محصورند. از ممنوعالملاقاتی و روزهای بیخبری تا ملاقاتهای گاه گاه، از ضرب و شتم فرزندان تا بیماریهای گوناگونی که رهآورد حصر بوده است، از ممانعتهای بیمحابا تا محرومیت از کتاب و روزنامه و تلویزیون و غیره. رهبران جنبش سبز در حالی این مشقات و سختیها را تحمل میکنند که در بیرون از دیوارهای زندان خانگی، بسیاری از قلبها به دنبالشان است و هرگز فراموش نمیکنند روزی را که این حصر ناعادلانه آغاز شد و آنان را از رهنمودهای رهبرانشان، محروم کرد.
چهار سال گذشته و برخلاف تصور حاکمان، کسی آنها را فراموش نکرده است. هنوز هم هر اتفاقی و خبری درباره بزرگان جنبش سبز، فضای مجازی را دستخوش تلاطم میکند. امروز ۲۵ بهمن است؛ مصادف با آغاز حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز. فعالان مجازی و سیاسی و مطبوعاتی، آنان که فرصت و امکان ظهور و بروز نظرات خود را در فضاهای رسمی ندارند، فضاهای مجازی اعم از توییتر و فیسبوک و گوگلپلاس و … را برای جبران عدم وجود فضای کافی و امن برای اظهارنظر، انتخاب کردهاند. آنان در این روز با یادآوری آنچه بر رهبران جنبش سبز گذشته، یاد و خاطره آنان را گرامی داشتند.
یکی از کاربران فضای مجازی نوشته است:
۴ سال از آخرین خداحافظی با مادر و پدر آزاد در خانه ای آزاد گدشت
۴ سال سخت و هولناک
۴ سال حصر
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
یکی دیگر نوشته است:
«امروز ۲۵ بهمن سال ۱۳۹۳ است. ۴ سال از آغاز حصر میگذرد. خدا میداند کی میشکند. امروز، فردا، پسفردا، هفتهها، ماهها یا سالها بعد مشخص نیست. اما میشکند. چون ایمان داریم به گفته او که آینده روشن است.»
دیگری میگوید:
«آخرین بار که از خواب خودم
شده بودم بیدار
روی دیوار اتاقم عکس نرگس دیدم
بی خود از خود چشم ها را بستم
تا به بوییدن گل شاد شوم
تا که چشمم وا شد
نرده های کمر پنجره ام پیدا شد
بین تقویم نگاهت گشتم
تا مگر آن گل نرگس بشود پیدا باز
همه جا در نظرم بوی گل نرگس بود
همه جا نرگس بود
ولی انگار که قلبم کم بود
عاشقت تا که شدم فهمیدم
گل نرگس تویی و عقلم بود
نرده های کمر پنجره ی رو به بهشت
از آن روز چهار سال میگذرد و عطر نرگست از یاد نمیرود»
در زیر، گزیدهای از دیگر نوشتههای کاربران شبکههای اجتماعی و چند نمونه از پوسترهایی را که به این مناسبت در فضای مجازی منتشر شده، مشاهده میکنید:
«عشق یعنی میر و شیخ و رهنورد
عشق یعنی فتح دلها بی نبرد
گرچه کردن رویتان از ما دریغ
عشق یعنی پای بندی تا ابد»
* * *
«جناب آقای محمود احمدی نژاد
سلام علیکم
با عرض تسلیت خدمت شما سوالی از شما داشتم
آیا زمانی که در قبر مادرتان قرار گرفتید فقط برای لحظه ای محمد مختاری و صانع ژاله ها را به یاد آوردید؟ آیا زمانی که در آن خاک قرار گرفتید کمی به فکر زندانیان سیاسی و محصورین افتادید؟ آیا لحظه ای به کسانی که به خاطر شما مورد ضرب شلاق قرار گرفتند اندیشیدید؟ آیا به تمام بی قانونی هایی که در دولت شما و از سوی جانبعالی اتفاق افتاد فکر کردید؟ جناب آقای محمود احمدی نژاد بنده حقیر برای شما آرزوی مرگ نمی کنم بلکه آرزوی من این است شما زنده بمانید و در یک دادگاه عادل به میز محاکمه کشیده شوید تا به سزای اعمال خود رسیده باشید.»
* * *
«تو شهری که تو نیستی
خیابون شده خالی
دیگه هر چی میبینم
دارن رنگ خیالی
برای اتحاد و همبستگی برای همه ی عشقی که ۲۵ بهمن با هم و برای هم گذاشتیم .به امید فردایی بهتر …»
* * *
«یک نسل بعدتر
بچههای ۳۰ سال بعد،
خواهند پرسید؛
«کوچه اختر کجاست؟»
و ما پدران و مادران فردا،
شرمگین و سر به زیر،
یادمان میآید،
۳۰ سال پیش، میپرسیدیم؛
«احمد آباد کجاست؟»
* * *
«به یاد مردی که امید را به دل ملتی نشاند و اکنون در حصر است چون نمی خواست امیدمان نا امید شود. چون نمی خواست احساس کنیم بازیچه شده ایم. چون نمی خواست تنهایمان بگذارد، هر چند بود و نبودش فرقی نداشت تصمیم گرفت که باشد. و او هنوز ایستاده است، هرچند مثل ما می داند این زمستان سر نمی آید، اما ایستاده است برای زنده نگه داشتن امید …..»
* * *
«با قامتی ایستاده؛ اگر چه مجروح و حبس کشیده “ایستاده است” …..»
* * *
«چهار سال گذشت….
از ۲۵ بهمن که بدون شک یکی از نقاط اوج جنبش سبز بوده و خواهد بود
هزاران نفر بازدداشت و ۲ شهید در راهپیمایی قانونی
و ۴ محصور…
۲۵ بهمنی که با رشادت و از خودگذشتگی اکبرامینی آغاز شد و با شور و شعور مردم سبزی که آمده بودند ثابت کنند که سرلشگرشان بدون لشگر نیست و نخواهد بود و فریاد بزنند:
“ما به ظلمت گردن نمینهیم
گردن نمینهیم…”
و با شهادت محمد مختاری و ژاله صانع عزیز خونین شد تاباز هم سیاهی سیاه دلان بیشتر از گذشته ثابت بشه…اما:
“ما کشته میشویم
ما زنده میشویم
ما از برای کشته شدن
زنده میوشیم…
چیست آزادی ؟”»
* * *
دیگر کاربری نوشته است:
«دقیقا میشه ۴ سال که در روز عشق و آزادی حصر عزیزانی که خط قرمزشان حق مردم بود آغاز شد…من آن روزها را در انفرادی بودم اما میگویند تلاش هایی برای رفع حصر شد یا کافی نبود یا برخی نخواستند؛ الان که مرور میکنم این ۴ سال را به مرور زمان چهره حقیقی برخی ها مشخص شده و روز به روز الک شده یاران راه سبز امید و قطعا در آینده بیشتر عیار سنجی خواهد شد.
بظاهر دوستانی که چاره رو در بایکوت جنبش سبز و محصورین عزیز میدانند؛گویا یادشان رفته بخش زیادی از اعتبار اصلاحات وام دار جنبش سبز و محصورین و شهدای جنبش سبزه بوده و خواهد بود…
بظاهر دوستانی که تنها وظیفه خود را تا روز انتخابات میدانند…
کاش دوستانی که در تسلیت گفتن به احمدی نژاد رقابت پیدا کردند اشاره ای کوچک به ۴ سال حصر ظالمانه میکردند…و خطاب به خودم و برخی خودی ها:
“آزادی اگر میطلبی غرق به خون باش
تنها در قفس خونین عاشق ماندن معنا دارد…”
پس خطاب به رییس جمهور میرحسین موسوی و بانو زهرا رهنورد و شیخ مهدی کروبی میگویم:
“مه گرفته شهر را ولی هنوز میشناسمت
خوب من !ببین منم…منم که سبز ایستاده ام…»
* * *
«سهم من از تمامیت روزهای عدمت
جیغ کوتاهی از ته گلو خواهد بود
و خناق …که نفس و خون را
تا ابدیتی ازلی منبسط خواهد کرد
و زمهریری
که از گرمایش عرق آلود خواهیم شد»
…
گم شدگی در امید
- سخت بود، بود
خنده ای به سرشک
تعین جنون
- مرا از این همه “افسانه ی اولین” بس…
تو بزی!
من به اندازه ی همه ی سهمت از اسطوره خواهم مُرد
«روزی که تو از حصر در بیایی آن روز برایم روز عشق است …»
* * *
«یک روز تو خونه بمونی اعصابت خورد میشه ؛ حالا فرض کن ۴ سال تمام تو خونه خودت زندانی بشی … ۴ سال خودت و خانوادت سختی تحمل میکنین به خاطر اینکه کنار مردم موندین … روز عشقتون هم مبارک …»
* * *
«اینجا نفسی سبز است
ننگ است فراموشی
….
حصر غیرقانونی موسوی و کروبی و رهنورد عزیز وارد پنجمین سال می شود و ما همچنان دوره می کنیم شب را و روز را هنوز را …»
پنج سال ازحصرنگین گذشت ننگ بر ظالمان … تا آخر خط با میر قلبها هستیم
»«هزاران درودبه میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، درودبه شهامت وایستادگی تون
«پدر ، مادر ، چهارمین ولنتاین ساکت و عاشقانتون مبارک»
* * *
«چهار سال از آن روز که بر در خانه هایتان قفل زدند گذشت؛ دیر یا زودش را نمی دانم، فقط گذشت و گذشت، تلخ هم گذشت… اگر یک روز در آن خانه بازشود چقدر حرف داریم برای گفتن…باید ساعتها و روزها بنشینید و ما تعریف کنیم از روزهای نبودنتان، از کابوس شبهای نخست، از شنیدن خبر حصر، از دقایق و ثانیه های که برما و بدتر از همه بر دختران و پسرانتان گذشت… باید بگوییم چه اسفند شلوغی بود… روزها و ماه های بعد از حصر هم هست… روزهای قلب درد و بیماری هایتان، روزهای عذاب آور بی خبری، لبخندهای پر از بغض و دلداری های از سرنگرانی به دختران آقتاب،باید بگوییم که هی گولشان زدیم که نگران نباشید زود تمام می شود، چیزی نمانده، همه چی خوب می شود و … (حتما آن موقع دیگر می خندید از این گول زدن های ما)، باید از سلام هایتان بگوییم و جواب سلام هایی که سرازیر شد بر حصرگاه…»
* * *
«حصر و دلتنگی ۴ ساله شد
خدایا عزیز هست
از عمق چاه،عزیزترش گردان»
«تو نیستی و قحطی لبخند است، تو نیستی و راه نفس بند است»
* * *
«واقعا میرحسین غریبه! خدا ببخشه ما را»
* * *
«چهار سال از حصر موسوی، رهنورد و کروبی گذشت.
این آخرین عکسی است که قاعدتا خود موسوی یا رهنورد با موبایل از داخل بنبست اختر و از زندانیکنندگانشان گرفتهاند.
بنبست اختر در محدودهایست که همه نهادهای مهم همانجا هستند و در نتیجه حتی پیاده هم نمیشود از سرش گذشت، مگر اینکه کارمند جایی باشی یا کاری اداری داشته باشی؛ که من نداشتم و نشد.»
* * *
«٢۵ بهمن ٨٩ بزرگترین اجتماع ولنتاین را “ما” خلق کردیم! نویسندگان گینس کجا بودند؟
ولی واقعیتش اینه که تو تاریخ همه کشورها بعضی ها هستند که اسمشون تو صفحات شرافت ثبت میشه و هیچ وقت هم فراموش نمیشن . تو تاریخ ایران هم»
* * *
«آخرین بار که از خواب خودم
شده بودم بیدار
روی دیوار اتاقم عکس نرگس دیدم
بی خود از خود چشم ها را بستم
تا به بوییدن گل شاد شوم
تا که چشمم وا شد
نرده های کمر پنجره ام پیدا شد
بین تقویم نگاهت گشتم
تا مگر آن گل نرگس بشود پیدا باز
همه جا در نظرم بوی گل نرگس بود
همه جا نرگس بود
ولی انگار که قلبم کم بود
عاشقت تا که شدم فهمیدم
گل نرگس تویی و عقلم بود
نرده های کمر پنجره ی رو به بهشت»
* * *
از آن روز چهار سال میگذرد و عطر نرگست از یاد نمیرود
* * *
دروغهای شاخدار علیه موسوی و کروبی!
خبرگزاری فارس تیتر زده : “آشوب ۲۵ بهمن چگونه طراحی شد/ فراخوان موسوی و کروبی با شعارهای وزارت خارجه اسرائیل”
و در ادامه نوشته بر اساس گزارش هیئت ویژه رسیدگی به غائله ۲۵ بهمن ۸۹ در کمیسیون اصل ۹۰، مسئولیت منحرف کردن جهانیان از بیداری اسلامی در شمال آفریقا، از جانب واشنگتن و تل آویو بر عهده ۲ چهره سیاسی داخل ایران – یعنی میرحسین موسوی و مهدی کروبی – قرار گرفت!
در حالیکه اولین جرقههای بیداری و تظاهرات در تونس و در در دی ماه ۱۳۸۹ شروع شد، ۱۸ ماه پس از بیداری در سبز ایران!
آقایانی که هنوز جوهر چک دریافتی از رحیمی در جیبشان خشک نشده بود گزارش مستند در کمیسیون اصل ۹۰ منتشر و کیهانیان و فارسیان، باند شریعتمداری سند سازی میکنند!
* * *
برای همه دنیا روز عاشقیته برای ما روز اغار #حصر برای همه دنیا روز دوست داشته، برای ما آخرین لبیک به دعوت #میرحسین و #کروبی
* * *
۴ سال صبوری
۴ سال دوری
۴ سال #۲۵_بهمن
* * *
۲۵ بهمن ۸۸ : در سلول انفرادی نشسته رو به دیوار و سرکوب شده.
۲۵ بهمن ۸۹ : شوک از حضور پرتعداد مردم بعد از یک سال و اندی.
۲۵ بهمن ۹۰ : در حسرت سال پیش، چنین روزی.
۲۵ بهمن ۹۱ : استیصالی غریب …
۲۵ بهمن ۹۲ : امید به رفع حصر
۲۵ بهمن ۹۳ : امروز . فراموشی. تو گویی دهها سال گذشته.
دست کم یک سرود بخوانیم به یاد آنچه گذشت.
سر اومد زمستون.
* * *
منبع خبر: کلمه
اخبار مرتبط: معترضان بحرینی در چهارمین سالگرد ناآرامیها در این کشور دست به تظاهرات زدند
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران