رازی شوم در خلوت مردی با خواهرزن

رازی شوم در خلوت مردی با خواهرزن
خدمت
به گزارش خدمت؛ فرشاد تنها با خواهرزنش درد دل کرده است؛ اما به‌دلیل همین درد دل ساده، پایش به دادگاه خانواده باز شده تا به زندگی مشترکش برای همیشه پایان دهد. یک هفته‌ای می‌شد که با سایه قهر کرده بود و یک روز با خواهرزنش روبه‌رو شد و با او درد دل کرد.

فرشاد در میان صحبت‌هایش به خواهرزنش گفت که اگر سایه به این رفتارهایش ادامه دهد، او را طلاق خواهد داد؛ اما چند روز بعد، با همسرش آشتی کرد و در حالی‌که تصور می‌کرد همه مشکلات حل شده، با برگه احضاریه‌ای از دادگاه خانواده روبه‌رو شد که در آن، سایه درخواست طلاق داده بود.

او نمی‌دانست که درد دل با خواهرزنش پای او را به دادگاه خانواده باز کرده است. حالا سایه که درخواست جدایی خود را به شعبه 268 دادگاه خانواده ارائه کرده، درباره ماجرای زندگی‌اش چنین می‌گوید: یک‌سال بیشتر نیست که با فرشاد ازدواج کرده‌ام.

چون اوایل زندگی مشترکمان بود و تازه می‌خواستیم با روحیات هم آشنا شویم، با اختلافات زیادی روبه‌رو بودیم. هر از گاهی با هم دعوایمان می‌شد و خیلی زود هم آشتی می‌کردیم. تا این‌که چند وقت پیش دعوای سختی با هم کردیم و من برای قهر به خانه مادرم رفتم. خیلی از دست فرشاد عصبانی بودم. او هم همین‌طور؛ تا این‌که بعد از گذشت چند روز با هم آشتی کردیم. تصور می‌کردم مشکل حل شده، اما از خواهرم حرف‌هایی شنیدم که شوکه شدم.

او گفت که چند روز پیش، زمانی که من و فرشاد با هم قهر بودیم، فرشاد او را دیده و در میان صحبت‌هایش تهدید کرده که اگر این‌طور پیش برود، مرا طلاق خواهد داد. او به خواهرم گفته که خانواده‌اش نیز به طلاق ما راضی هستند. از شنیدن این حرف به‌شدت عصبانی شدم. او آبروی مرا پیش خواهرم برد و به‌خاطر یک دعوای ساده به فکر طلاق افتاده بود. برای همین همان‌جا متوجه شدم که زندگی در کنار فرشاد عاقبت خوبی ندارد. او هر چقدر هم که از دست من عصبانی شده بود، نباید این حرف‌ها را به خواهرم می‌زد و مرا جلوی او تحقیر می‌کرد.

در ادامه، همسر این زن نیز به قاضی می‌گوید: آقای قاضی آن زمانی که من با سایه دعوایم شده بود، به‌شدت عصبانی و ناراحت بودم، از طرفی او هم خانه را ترک کرده و رفته بود. برای همین تصور می‌کردم دیگر زندگی‌مان ادامه نخواهد داشت. من تنها مانده بودم و خانواده‌ام به من فشار می‌آوردند که از همسرت جدا شو. برای همین آن روز وقتی خواهرزنم را دیدم، با او درد دل کردم. این حرف‌ها را هم از روی عصبانیت به او زدم، ولی خواهرزنم موضوع را بزرگ کرد و باعث بیشتر شدن اختلافاتمان شد. من هم از دست قهرهای همسرم خسته شدم و از این‌که زندگیمان تا این حد در لبه پرتگاه قرار دارد، ناراحت هستم.

در ادامه، قاضی سعی می‌کند این زوج را از جدایی منصرف کند و به آن‌ها پیشنهاد می‌کند که برای حل شدن مشکلشان، با یک مشاور صحبت کنند و از او راهنمایی بخواهند. در نهایت این زوج نیز راضی می‌شوند که با یک مشاور صحبت کنند و اگر اختلافشان حل نشد درخواست طلاق دهند.

منبع: رکنا

منبع خبر: خدمت

اخبار مرتبط: رازی شوم در خلوت مردی با خواهرزن