اعلامیه سازمان راه کارگر در دفاع از مردم اهواز و خوزستان

* این صدای زندگیست، با همبستگی سراسری نگذاریم این جنبش اجتماعی سرکوب شود!

هر روز که می گذرد ویرانی زیست محیطی، آب وهوای آلوده، گردبادهای شنی و بارانهای اسیدی و قطع برق و آب آشامیدنی، زندگی میلیونها نفر از مردمان خوزستان را با مخاطرات جدی روبرو کرده است. بیمارستانها مملو از کودکان و زنان و مردانی است که نفس کشیدن در هوای آزاد و سالم برایشان به تاریخ پیوسته است. چندین روز است که وضعیت خوزستان به دلیل تراکم ریزگردها و مه و گرد وغبار و باران؛ قطع برق و آب و تلفن ثابت و همراه و حتی سیستم بانکی، به وصعتی بحرانی رسیده است. زندگی در این استان با دشواریهای اساسی روبرو شده و در پیامد این وضعیت، مدارس و ادارت در اهواز و سایر شهرها اغلب راهی جز تعطیلی و توقف کارها ندارند و بسیاری از حرفه‌ها و مشاغلی که ادامه کارشان به جریان برق و آب وابسته است با خسارت‌های اساسی روبرو شده‌اند. این وضعیت حتی استخراج نفت در این استان نفت‌خیر را با مشکل روبرو کرده است.
اینک چهار روز است که تظاهرات و اعتراض مردم در اهواز جریان دارد. مردم خوزستان خواهان آب وهوای سالم و داشتن برق و روشنایی اند. چهار روز است که هزاران نفر دست به تظاهرات زده ، در مقابل استانداری تجمع کرده و خیابانهای شهر را به مارش و فریاد در دفاع از حق حیات و زندگی تبدیل کرده اند. این تظاهرات در ادامه اعتراضات هفته گذشته در اهواز و شادگان است. شعارهای اعتراضی این راهپیمایی ها علیه بی توجهی حکومت به هوای آلوده، آب آلوده و غیر قابل شرب و قطع برق و آب در یازده شهر خوزستان در چند روز گذشته بود. مردم اهواز و شادگان علیه مقامات و نیروی انتظامی شعار دادند و خواهان استعفای مسئولان دولتی از جمله استاندار و معصومه ابتکار معاون حسن روحانی شدند. اعتراضات مردم چنان بالا گرفته است که حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو چهارشنبه به اهواز رفت تا ستاد بحران را در استانداری تشکیل دهد. او مجبور شد از طرف دولت از مردم خوزستان عذرخواهی کند. همزمان به قتل رساندن جوانی بنام حسن ابوغبیش در شایگان توسط ماموران انتظامی در روزهای گذشته،عامل تشدید اعتراضات مردم شد. گفته میشود که مردم، کلانتری شهر را آتش زدند و درگیری میان تظاهرکنندگان و نیروی سرکوب دو روز متوالی ادامه داشته و شهر حالت حکومت نظامی به خود گرفته است.
واقعیت این است که هر روز که میگذرد زندگی در خوزستان برای مردمان آن با دشواری بیشتری همراه میشود. توفانهای شنی و هوای آلوده به امری عادی تبدیل شده است، آب شور و آلوده است و به دشواری بتوان آب سالم برای نوشیدن تهیه کرد. برق مدام در حال قطع و وصل است و با قطع برق،آب نیز قطع میشود! کارخانه ها و صنایع در بحرانند و بیکاری هر روز افزون تر از پیش خانواده ها را به فقر و تنگدستی می کشاند. دستفروشان مدام مورد خشونت بیرحمانه اوباش حکومت قرار میگیرند. توهین و بیحرمتی به مردم و زندانی کردن و شکنجه آنها بویژه زحمتکشان عرب به اشکال مختلف ادامه دارد. به این لحاظ باید اعتراضات کنونی در خوزستان را بسیار فراتر از بدی آب و هوای این منطقه و خواستهای زیست محیطی دانست. مردم به درستی رژیم اسلامی فاسد و غارتگر را عامل اصلی بحران کنونی میدانند. خوزستان یکی از آبادترین و صنعتی ترین مناطق ایران بود. حکومت اسلامی با آتش زدن سینما رکس آبادان و سوزاندن صدها تماشاگر در این منطقه اعلام موجودیت کرد. جنگ هشت ساله و ویرانی شهرها و پالایشکاهها و بنادر و کارخانه ها و مزارع و نخلها ، بیکاری گسترده و فقر و فلاکت ، اعتیاد و گردش ازاد موادمخدر، بی توجهی به مشکلات آواره گان جنگی ، تحقیر و تبعیضات شوونیستی علیه مردمان عرب، پافشاری برممنوعیت آموزش به زبان مادری و اعدام معلمان و فعالان فرهنکی و مدنی عرب، زندان کارون و زندان یونسکو دزفول و سر آخر آب شور و هوای آلوده، توفانهای شنی، اینست ماحصل حکومت اسلامی برای مردمان این منطقه
در آبان سال گذشته برای جلوگیری از گسترش اعتراضات کارگری، دادگستری خوزستان تجمعات کارگری را ممنوع اعلام کرد. اما روزی نیست که چندین تجمع کارگری در اهواز و سایر شهرهای خوزستان صورت نگیرد. اعتراضات زنجیره ای اخیر کارگران نیشکر هفت تپه یکی از نمونه های درخشان این مبارزات کارگری محسوب می شود. خوزستان به یک بشکه باروت و یک استان بحرانی تبدیل شده است. دولت برای منطقه ستاد بحران ایجاد کرده است اما روشن است که هیچ ستاد بحرانی قادر به حل بحران در این استان و سایر نقاط ایران نیست، زیرا رژیم اسلامی غارتگر، ذاتا رژیمی بحران زا و بحران زی است و قادر نیست به خواستها و مطالبات زیست محیطی، عدالت طلبانه و آزادیخواهانه مردم پاسخ مثبت دهد.
اینک فضای شهر اهواز به شدت اعتراضی و شورانگیز است. زنان، کارگران و جوانان حضور چشمگیری در این اعتراضات داشته اند. این حضور متحد باعث جسارت و همبستگی مردم شده است زنان و جوانان با جسارت حرف میزنند و شعار میدهند. مردم به شدت عصبانی هستند و کارد به استخوان شان رسیده است. مردم فریاد میزنند و خواست هایشان را مطرح میکنند. مردمان خوزستان اینک علیه فقر، علیه بیکاری، علیه بی آبی، علیه بی مسکنی، علیه تبعیض ، علیه نبود آزادی و علیه غارت ها وچپاولهای حکومتی، علیه دروغ و وعده های توخالی،علیه استبداد سیاه اسلامی حرف میزنند. این خواست عمومی اکثریت عظیم مردمان ایران است. خوزستان راه را نشان میدهد. اعتراض، اعتصاب ، تظاهرات، همبستگی علیه حاکمان ... این صدای مردم ایران است که از زبان زنان و مردان شجاع اهواز فریاد میشود: "انقلاب کردیم آزادی داشته باشیم".
جنبشهای اجتماعی گوناگون کشور ما ضروریست با اعلام قاطعانه همبستگی با مردم خوزستان به میدان آیند تا هم موجبات سراسری شدن این جنبش را فراهم کنند و هم امکان سرکوب مردم خوزستان را از دست رژیم خارج نمایند.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد انقلاب، زنده باد آزادی، زنده باد برابری

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
بهمن ۱٣۹۵ فوریه ۲۰۱۷

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید: