انقلاب اسلامی و ضرورت بازگشت به ارتباطات آیینی

انقلاب اسلامی و ضرورت بازگشت به ارتباطات آیینی
خبرگزاری جمهوری اسلامی

دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در روز یکشنبه ۲۱ بهمن ماه سال جاری میزبان نشستی با عنوان آینده اجتماعی ایران در دهه پنجم انقلاب اسلامی» بود. در این نشست جامعه شناسان و اساتید علوم اجتماعی به بررسی دیدگاه‌های خود در زمینه آینده اجتماعی ایران پرداختند.

در ادامه مواضع و دیدگاه‌های عبدالله بیچرانلو قابل توجه است.

همه مباحث مطرح شده در رابطه با آینده اجتماعی ایران در دهه پنجم را می‌توان از منظر علم ارتباطات حول تغییراتی طبقه بندی کرد که در این حوزه رخ می‌دهد. ریشه این مشکلاتی که امروزه در حوزه آسیب‌شناسی در روند انقلاب اسلامی در این رویکرد وجود دارد و همه هم آن را به نوعی طبیعی می‌دانند، این است که انقلاب مبتنی بر ارتباطات «آیینی» شکل گرفته که با حضور و مشارکت مردم رخ داده بود.

این ارتباط به تدریج دچار آسیب شد و از ارتباط آیینی به ارتباط «انتقالی» تغییر شکل داد. از آن جا که انقلاب ما یک انقلاب مردمی بوده است، لذا به نظر من کاربرد کلمه «انقلاب» چندان مناسب نیست و به همین دلیل من ترجیح می‌دهم تا کلمه نهضت را به جای انقلاب به کار ببرم.

امام هم تا زمانی که انقلاب نشده بود کلمه نهضت را به کار می‌برد، چون مفهوم نهضت مفهوم برخاستن و خیزش‌های مبتنی بر آگاهی است. از اینرو می‌توان گفت معنایی را که مردم از دل این ارتباطات آیینی می‌گرفتند، بسیار آگاهی بخش بوده است. همین آگاهی بخشی منجر به مشارکت و در واقع تغییر در ساختار شده و به همین دلیل من انقلاب را از جنس آگاهی معنا می‌کنم نه در معنای انقلاب (به معنای عمومی) که تغییر در نظام اقتصادی و سیاسی جامعه است.

در واقع، جنس انقلاب اسلامی ایران هم به نوعی تغییر در آگاهی مردم بود. این تغییر در آگاهی مردم بود که تغییرات دیگر را ایجاد کرد و تغییر از جنس تخریب و رادیکالیسم که در کشورهای دیگر هم سابقه داشت، نبود. اتفاقی که افتاد این بود که زمانی در اوج مشارکت و همبستگی بودیم و دلیل آن از نظر علمی ارتباطات آیینی بود. در زمان انقلاب ارتباط آیینی محور ارتباطات فرهنگ بود که همبستگی اجتماعی را ایجاد می‌کرد.

مکان‌هایی به مانند مسجد، مدرسه و حسینیه همه از نهادهای فرهنگی بودند که با دعوت از مردم و حضور و مشارکت مردم، مشارکت و همدلی را هم افزایش می‌دادند. به تعبیری می‌توان گفت بسیج از دل مسجد بیرون آمد، جنگ را مساجد و حسینه‌ها و فضاهای آیینی اداره کردند، ولی ما متاسفانه بعد از جنگ ارتباطات انتقالی را جایگزین ارتباطات آیینی کردیم که تمرکزش بر رسانه‌های جمعی بود.

یعنی ما از آن حالت افقی که با مردم و مشارکت مردم ارتباط می‌گرفتیم، به یک ارتباط از بالا و پایین تغییر دادیم که با واسطه صورت می‌گرفت. در ارتباط آیینی که به شکلی بی واسطه بود و نمود آن را هم به خصوص در زمان جنگ و در زمان انقلاب به وضوح می‌دیدیم، بعد از گذشت مدت زمانی مشخص با ارتباطی از طریق واسطه‌های الکترونیکی به ویژه تلویزیون جایگزین کردیم.

بدین ترتیب بین مردم و حاکمیت آن چیزی اتفاق افتاد که ما از آن به عنوان شکاف نام می‌بریم. این سیاستی بود که سیاست گذاران ایجاد کردند و سیاست فاصله با مردم را در پیش گرفتند. این فاصله به تدریج در دهه ۷۰ و ۸۰ تشکیل شد و مردم آرام آرام مسئولان را در بین خود کمتر دیدند و دسترسی کمتری هم با آن‌ها داشتند. مسئولین با زندگی مردم و مشکلات‌شان کمتر ارتباط گرفته و کمتر توانستند آن را لمس کنند.

هرچند بهترین گزارش‌ها از حاشیه نشینی و فقر به مسئولین و مدیران می‌رسد، ولی از آن جا این گزارش‌ها با واسطه به آنها می‌رسد چندان تغییری در وضعیت آن‌ها شکل نمی‌گیرد. وقتی ارتباط مسئولین در فضای واقعی و نفس به نفس و بی‌واسطه نبوده و مشکلات را درک نکنند و هرچقدر رسانه‌ها با واسطه الکترونیکی با آن ها صحبت کنند آن تاثیر و معنای حقیقی و کنه ماجرا که باید برای مسئول شکل بگیرد اتفاق نمی‌افتد. 

در این شرایط مسئولان نمی‌آیند درک درستی از مشکلات و مسائل داشته باشند. در واقع مشکلات مردم در وجود مسئولان اثری نخواهد داشت. یک ضرب المثلی در تاریخ وجود دارد که می گوید: گذشته چراغ راه آینده است.

بدین ترتیب اگر روند پژوهی نکنیم در مورد آینده نمی‌توانیم صحبت کنیم. امروزه روند تاریخی هم که وجود دارد همین را نشان می‌دهد. ما در ابتدا مبتنی بر ارتباط آیینی و مشارکت با مردم صحبت می‌کردیم که این روند در دهه اول انقلاب به تدریج در دهه دوم و سوم کمرنگ‌تر شد. این رخداد در حالی به وقوع پیوست که شبکه‌های تلویزیونی افزایش پیدا کردند.

تبلیغات سیاسی و پروپاگاندا به جای گفتگو و مشارکت با جامعه، مردم را قانع می‌کرد و مردم هم به صورت انبوه به پای صندوق رای آمده و به صورت انبوه در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کردندد. اگر در مورد آینده انقلاب نگران هستیم و می‌خواهیم تا چشم انداز آن برای ما مثبت باشد باید به ارتباطات آیینی برگردیم. البته نه به این معنی که از رسانه‌های جمعی استفاده نکنیم بلکه ضمن حفظ کارکرد آن‌ها نظیر اطلاع رسانی و سرگرمی که دارند، برای اقناع مردم، درک و جلب مشارکت آن‌ها به ارتباطات آیینی روی بیاوریم.

منبع خبر: خبرگزاری جمهوری اسلامی

اخبار مرتبط: انقلاب اسلامی و ضرورت بازگشت به ارتباطات آیینی