از مردم، برای مردم
سروش افخمی
به هر گوشه فضای مجازی که نگاه میکنم، پر شده از تصاویر «بیفرهنگی» هموطنان: «حق این مردم همینه. خودشون رعایت نمیکنن». «ما هیچوقت درست نمیشیم، این وضعِ فرهنگ ماس». «نیاید بیرون! آخه چجوری باید به این مردم گفت. احمقا! نیاید بیرون».
ترجیعبند همه این افاضات «مردم» هستند. ولی آیا پژوهشهای آماری نشان داده مردم ایران، در شرایط مساوی، با «خارجیها» متفاوت رفتار میکنند؟ احتمالا میتوان از تمام سیاستهای اجرایی یک حکومت، اظهار نظرهای مقامات آن، و عملکرد مسئولین دولتی، مجموعه مناسبی جهت ارزیابی تحلیلگران گرد هم آورد. اما چگونه میشود مردم را با کلیگویی آزموده نشده و اطلاق صفات عموما ناصواب تحلیل کرد؟
بدون آمار دقیق و تنها با اکتفا به تک و توک خرده روایتها، میتوان با تصاویر پخش شده از کشورهای دیگر نیز داستان مشابهی سر هم کرد: خانمی در چین به صورت دیگران تف میاندازد. دو نفر در آمریکا بر سر یک بسته دستمال کاغذی، به جان هم افتادهاند. از ژاپن تصاویری هولناک از جدال بر سر یک ماسک منتشر شده است. پس تفاوت «ما» با «آنها» در چیست؟ در وانمود کردن اینکه «همه جا وضع همین است» صدا و سیمای خودمان کم نمیگذارد.
*****
از نگاه نظریه «قرارداد اجتماعی»، انسانها پیش از تشکیل جامعه، اصطلاحا در «وضع طبیعی» قرار داشتهاند. این وضع طبیعی از دیدگاه «هابز» که به شرارت ذاتی انسان معتقد بود، وضعیت جنگ همه علیه همه است. در مقابل نگاه بدبینانه هابز، «لاک» و «روسو» به نیکی فطرت انسانی باور داشتند. مثلا لاک «حفظ خود» و «همدردی» را محرک انسانها میپنداشت ولی اذعان داشت در یک اجتماع انسانی، قابل پیشبینی است که گاهی نفع فردی و خیر جمعی در تضاد با هم قرار بگیرند. به همین جهت هم مبلغ مفهوم «قراردادی اجتماعی» بودند که میبایست مورد وفاق شهروندان باشد و همه خود را ملزم به رعایت آن بدانند.
از این منظر، قوانین، دولت و اختیاراتش برای اداره امور و تنها عامل انحصاری اعمال زور مشروع میشود. اعمال زور به تناسب موقعیت و شدت خطا تعریف و اجرا میشود. این نوع اعمال خشونت در چهارچوب قانون برای تحقق «اراده عمومی» مشروع تلقی میشود. اما پیششرط آن، توافق عمومی، تصویب یک شیوهنامه و همچنین مشخص بودن حدود قانون و حقوق است. اکنون ازین زاویه میتوانیم چگونگی عملکرد متفاوت ایران و مثلا ایتالیا در اعلام قرنطینه و سپس واکنشهای متفاوت از سوی «مردم» را بسنجیم:
۱- هنوز قرنطینه کانونهای کرونا در ایران اعلام نشده است. با اینکه اخیرا سردار باقری از محدودیت ترددها خبر داده، هنوز شیوهنامهای رسمی از چگونگی ایجاد چنین محدودیتهایی صادر نشده است.
۲- اگر هم چنین خبری اعلام شود، نظام توزیعی جایگزین برای حمایت از کارگر و کاسب روزمرد در نظر گرفته نشده. نمیتوان انتظار داشت یخچال خانه همه به اندازه مسئولین عزیز پر باشد.
۳- بالفرض که دستور قرنطینه آمد. تکلیف مجازات کسانی که رعایت نمیکنند، مشخص نیست. فعلا به جای برخورد با کسانی که سلامت عمومی را به خطر میاندازند، با کسانی برخورد میشود که فیلم این خاطیان را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند.
۴- مرجع اطلاعرسانی در مورد چنین دستوراتی مشخص نیست. فرمانداران میگویند رفت و آمد به شهر ممنوع است، اما رئیسجمهور هر از چندگاهی میگوید وضعیت عادی است و غیر مدارس و دانشگاهها جایی تعطیل نیست.
۵- اعتماد ایرانیان به حکومتشان به اندازه مردم چین، آمریکا یا ایتالیا نیست. در آمریکا بیمارستانها از اعلام آمار منع نمیشوند. در ایتالیا آمار بعضی از شهرها و استانها را مخفی نکردهاند. وزیر بهداشت امروز میگوید دیگر هیچ آماری به تفکیک ارائه نمیشود. پس مردم چطور بفهمند کجا خطرناک است؟
همه اینها باعث میشود که جامعه حتی اگر بخواهد، نتواند رفتار مناسبی در پیش گیرد. حال آنکه به نظر میرسد مقصر خواندن «مردم» هدف دیگری را نیز دنبال میکند. در محاصره احمقها، مسئولیت جلوگیری یا کنترل بحران کمرنگتر میشود. حتی فعالان حوزه عمومی و سلامت (که این مواقع موی دماغ محسوب میشوند) نیز انگیزه خود برای اطلاعرسانی و مطالبهگری را از دست میدهند.
نقل قول معروفی از آبراهام لینکلن در وصف حکومت بعد از جنگ داخلی آمریکا وجود دارد: «باشد که این ملت تحت الطاف خداوند، تولد تازهای از آزادی داشته باشد، و حکومتِ «از» مردم، «توسط» مردم و «برای» مردم، از زمین محو نگردد». کجای حکومت ما «از» مردم است؟ کجایش «توسط» ما تعیین میشود؟ کی این حکومت «برای» ما کار کرده است؟ ولی حالا همان حکومت که همیشه خودش بریده و دوخته و برده از ما طلبکار است.
منبع: مجمع دیوانگان
منبع خبر: کلمه
اخبار مرتبط: از مردم، برای مردم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران