هیچ مشکل چون فراق یار نیست…

چکیده :دوستانی که در آن هفت سال تحصیل‌مان در دبیرستان علامه حلی، کسی جز رنگ محبت و گرمای صداقت و زلالی وفا در آنان ندید. نخبگانی که در راه اعتلای نام میهن سخت تلاش کردند و توانستند افتخار بی‌افریند... اما امروز هیچ خبری از آنان نیست، هیچ نهادی پاسخگوی اجحافی که در حق آنان رفت و خون به ناحقی که از فرق علی جاری شد...


امروز سیزدهمین روزی است که از آن شب هولناک و پر اضطراب می‌گذرد؛ سیزده روز بی‌خبری و استیصال در نبود دوستانمان گذشت،
علی یونسی و امیرحسین مرادی رفیقان یک‌رنگ و عزیزان جانمان بودند،

دوستانی که در آن هفت سال تحصیل‌مان در دبیرستان علامه حلی، کسی جز رنگ محبت و گرمای صداقت و زلالی وفا در آنان ندید.
نخبگانی که در راه اعتلای نام میهن سخت تلاش کردند و توانستند افتخار بی‌افریند…

اما امروز هیچ خبری از آنان نیست، هیچ نهادی پاسخگوی اجحافی که در حق آنان رفت و خون به ناحقی که از فرق علی جاری شد نیست…

هیچ کس لب نمی‌گشاید بگوید آخر به کدامین جرم و به کدامین ستم نکرده‌ای این دو نهال باغ آینده ایران را اینچنین ددمنشانه و سنگدلانه شکستید و پر پر کردید؟!

دی ماه گذشت، گفتیم خطای انسانی بوده است، اندوه سنگین قلبمان را گذاشتیم و گذشتیم، بد به دل راه ندادیم که خدای ناکرده نخبه‌کشی، طریقت و منش این ستم‌پیشگان است!

اما گویی تکرار این ستم‌ها معنای دیگری برایمان نمی‌سازد، و اثبات همان مدعای حقی است که پایمال ویرانگران شد.
آری! علی جان و امیرحسین عزیز!

سیزده روز بی‌خبری سینه‌های‌مان را مالامال از درد و اندوه کرده است،
درد فراق شما و سوگواری بر ظلمی که در حق نخبگان میهن محنت می‌رود…
بازگردید که آینده را با شما خواهیم ساخت

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: هیچ مشکل چون فراق یار نیست…