صداوسیما برای استفاده از هنرمندان شهرستانی رویکرد خود را تغییر دهد

صداوسیما برای استفاده از هنرمندان شهرستانی رویکرد خود را تغییر دهد
خبرگزاری دانشجو

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، "روزی روزگاری"،  "پشت کوه‌های بلند"، "تفنگ سرپر" و شاید در زمان حال "پایتخت" را بتوان مثال زد که بدنبال زبان، گویش و فرهنگ قومیتی بوده‌اند. اما چقدر فاصله میان سریال‌های بومی و محلی امروزی با دیروزی وجود دارند. کارگردانی که دست به کار می‌شد تا از قومیتی سریال بسازد خودش هم از اهالی همان دیار بود و بر لهجه و گویش‌ها تسلط داشت تا خدایی ناکرده به قومیتی توهین نشود. شاید بتوان به سریال‌ یا سریال‌هایی اشاره کرد که به خاطر این ترس و ناآگاهی یا قبل از پخش جلویشان گرفته شده یا در زمان پخش این اتفاق افتاد. "سرزمین کهن" یکی از همان مجموعه‌های تلویزیونی است که صدای بسیاری را درآورد. در سال گذشته "نون.خ" دست به کاری سخت و دشوار زد و به سراغ اقوام غرب کشور (کرمانشاه و کردستان) رفت. مردمانی که کمترین سهم را از آنتن سراسری داشته‌اند و درباره‌شان برنامه و سریال پربیننده ساخته نشده است. 

چرا این قدر از بازیگران تکراری و سفارشی استفاده می‌کنید؟

سعید آقاخانی که خود از آن دیار است و آن مردمان را به خوبی می‌شناسد پا پیش گذاشت تا "نون.خ" به آن مناطق برود. در قدم اول موضوع تخمه را به میان آورد، کالایی که جزو صنایع اصلی صادراتی این شهر و دیار به شمار می‌رود و در فصل دوم هم موضوعات مختلفی را دستمایه قرار داد و شاید بتوان "زلزله کرمانشاه" را مهمترین آن برشمرد. صمیمیت، خانواده، همراهی و یک روستای رئال همه در "نون.خ" دیده شدند؛ البته از حیث هنر و هنرمندی نمی‌توان از بازی‌های طبیعی و شگرف بازیگران بومی آن غافل شد. جایی که ماشاالله وروایی در نقش عمو کاووس، کاظم نوربخش در نقش سلمان و خیلی‌های دیگر آنقدر خوش درخشیدند تا این عبارت را دوباره تکرار کنیم که چرا این قدر از بازیگران تکراری و سفارشی استفاده می‌کنید که به قولِ برخی از بازیگران پیشکسوت هر شبکه‌ای را می‌زنیم و یا هر سریالی را می‌بینیم چند نفر از آن همیشگی‌ها حضور دارند. 

بودن یا نبودن شقایق دهقان فرقی نمی‌کرد

علاوه بر نمایش بسیاری از اتفاقات و درخشش‌های قابل توجه در "نون.خ" چه از حیث فیلمنامه، کارگردانی و چه به تصویر کشیدن مناطق بلامنازع طبیعی مناطق غرب کشور، استفاده و ریسکِ کارگردان‌ در استفاده از بازیگران بومی کاربلدی که آنقدر طبیعی بازی می‌کنند کار بازیگران صاحب‌نام در پَسِ آن درخشش‌ها دیده نمی‌شود. این اتفاق در "نون.خ" افتاده؛ آنقدر کاووس و سلمان و ادریس، درخشیدند که بودن یا نبودن امثال شقایق دهقان و حتی در مقاطع و لحظاتی حمیدرضا آذرنگ (خلیل) فرقی برای مخاطب نمی‌کرد. 

تیکه‌کلام پخش شده ادریس در فضای‌مجازی: "مه‌لقا خانم..."

چقدر تیکه کلام "ادریس" که می‌گفت "مه‌لقا خانم" در فضای مجازی دست به دست شده و چقدر "قوچش درمی‌آید" خلیل داستان را مردم شنیده‌اند... اینجا نشان می‌دهد که نقش مدیریتی بسیار حائز اهمیت است و اصلاً به رویه‌ای راهبردی در مناطق کشور درآید هر استان و قومیتی سریال داشته باشد، از بازیگران بومی بهره ببرند و این استعدادهای بالقوه دیده شوند. شاید متولی اصلی و هدایتگر اصلی در صداوسیما، معاونت استان‌ها باشد که می‌تواند بودجه‌اش را به سریال‌های نمایشی بومی اختصاص دهد و این ریسک را بپذیرد کمتر از بازیگران صاحب‌نام و بیشتر از بازیگران کاربلد استان‌ها بهره ببرد. 

تا چه زمانی قرار است مافیا و واسطه‌ها بر سریال‌ها حکومت کنند؟

یادمان نرود که داریوش ارجمند و خانواده هنری ارجمندها و رضا عطاران از خراسان آمدند یا محمود پاک‌نیت و محمد فیلی از شیراز و دیگر بازیگرانی که از شهرستان‌ها شناسایی شدند و امروز به عنوان ستاره‌هایی از سیما و سینما می‌درخشند؛ نشان می‌دهد که باید مدیران در رأس کار و تهیه‌کننده و کارگردان در انتخاب بازیگر این ریسک را بپذیرند تا آدم‌ها و استعدادهای جدید را مردم بشناسند. تا چه زمانی قرار است مافیا و واسطه‌ها بر سریال‌های تلویزیونی حکومت کنند؟ همان‌طور که مجریان و عوامل اصلی برنامه‌سازی را اسپانسرها و همین واسطه‌ها و مافیا کنار هم قرار می‌دهند؟ شاید اینجا نقش معاونت‌ استان‌ها پررنگ شود که به سراغ فرهنگسازی قومیتی و نمایشِ جاذبه‌های استان‌ها بروند؛ به طوریکه در "نون.خ" همه به دنبال آدرس آن مناطقی بودند که سعید آقاخانی و همکارانش تصویربرداری کردند. این یکی از آن مقاصد اصلی سریال‌سازی اقوام است تا به توسعه صنعت توریستی و گردشگری کمک کند. 

اصل مهم در ساخت سریال‌های اقوام؛ مراقبت 

حالا چرا باید کارگردان و یا نویسنده از اهالی همان دیار باشند؟ زیرا سریال‌ها و فیلم‌هایی که اقوام را دستمایه اصلی خود قرار می‌دهد به منزله "بر لبه تیغ راه رفتن است"؛ همان سختی‌ها و دشواری‌هایی که برای فیلمنامه‌نویس و کارگردان وجود دارد به کسی برنخورد و یا شوخی و یا رئال‌شان رنجش خاطری ایجاد نکند. بارها سعید آقاخانی کارگردان "نون.خ" این موضوع را به عنوان دغدغه‌اش مطرح کرد که مراقبیم کسی را ناراحت نکنیم و در عین حال شوخی‌هایمان بی‌مزه نشود. از طرفی ناآگاهی و رفتار بدون مطالعه برخی مدیران مربوطه و دست‌اندرکاران سریال‌سازی گاهی اوقات به پیامی غلط هم منجر شده و کارکردش را از فرهنگسازی رو به ضد فرهنگ و علیه قوم موردنظر سوق داده است. 

مطالبه‌ای که در "نون.خ" فریاد شد

متولیان امر در توجه به قومیت‌ها، اقوام و استفاده از استعدادهای مردمان بومی کشور، کشور ما به لحاظ فراوانی جمعیت از 6 قوم بزرگ ترک، کرد،‌ لر، عرب، بلوچ و ترکمن برخوردار است و به این انسجام قومیتی باید توجه کرد و این سریال‌سازی و برنامه‌سازی اقوام و توجه به مناطق و جاذبه‌‌های کشور را باید همچون اطلسی گرانبها دید و آن را جدی گرفت. چقدر "نون.خ" توانست تریبون کردها و کرمانشاهی‌ها باشد؟ به قولِ بسیاری از بازیگران بومی این سریال، مردم دیارمان خوشحال شدند وقتی دیدند مطالبه‌شان در داستان "نون.خ" مطرح می‌شود. صنایع و گردشگری‌شان را مردم به واسطه این سریال دیدند و حالا در مقوله زلزله کرمانشاه هم حرف دل‌هایشان را شنیدند. 

توجه به موسیقی محلی و راکوردی که جور درنیامد

اگر بخواهیم به خود سریال هم بپردازیم نکات جالب توجهی در مجموعه "نون.خ" وجود دارد که باید به آن اشاره کرد؛ از تعداد بالای لوکیشن‌ها، خارجی بودن اکثر سکانس‌ها، تحرک داشتن بازیگرها، رنگ‌بندی‌ها، موسیقی و رنگ لباس‌ها و استفاده از بازیگران محلی؛ شاید بعد از بازیگران محلی حتماً نقطه متمایز سریال استفاده از موسیقی قدیمی‌های کرد مثل "خالقی"،‌"حسن زیرک"، "لرنژاد" و... است. در این بین البته نقدهایی هم وجود دارد راکورد برخی از لوکیشن‌ها با هم جور درنمی‌آید؛ مثل "سیاه چادر" که از رود به محوطه‌ای پُربرف کشیده می‌شود. یا فراوانی بازیگران در مقابل دوربین که می‌تواند حسن تلقی شود اما بیشتر به ازدحام و تجمع شبیه شده و نقطه ضعف سریال محسوب می‌شود. 

ضعف "نون.خ" در ناپیوستگی قصه

طعنه‌ها و صحنه‌های زنده تصویری به جا است اما قصه پیوستگی ندارد؛ از آنجائیکه شخصیت‌پردازی خوب اتفاق افتاده بازیگران به این پیوستگی و فقدان قصه‌ای منسجم کمک می‌کنند. یا دائماً فضای سریال را تغییر می‌دهند؛ از جایی شاهد ماجرای گرفتاری نوری و دوستانش هستیم و جای دیگر گرفتار زلزله و داستان‌های دیگر می‌شویم. اینجا لازم است که سریال استراتژی داشته باشد و مخاطب را با قصه و موضوعاتش همراه کند. جایی در سریال می‌بینیم به سراغ موضوع خوبی مثل سایت همسریابی و بحث ازدواج دختران سن‌بالا می‌رود اما با روشن نشدن تکلیف این ماجرا، وارد مقوله‌های دیگر همچون زلزله کرمانشاه می‌شود. لازم است دست‌اندرکاران سریال برای ادامه کار حتماً به داشتن هدف و پیرنگ اصلی قصه توجه کنند. 

طعنه‌های به جا؛ نمایش مدیری که برای بازدید از مناطق زلزله‌زده آمد

در سری نخست، موضوع تولید و صادرات تخمه آفتابگردان، وجه غالب بود و در سری جدید به انار و جشن انار و محصولات آن، پرداخته شده و در جشن انار، به بهانه معرفی بهترین تولیدکنندگان، طعنه‌هایی به نحوه داوری و انتخاب برگزیدگان جشنواره فیلم فجر هم زده شد. همین نوع اشاره به جشنواره فجر و واکنش‌های رسانه‌ای و اجتماعی به این سکانس و سکانس‌هایی دیگر، نشان داد همانند "پایتخت"، این مجموعه هم مخاطبان بسیاری دارد. طعنه‌هایی که بعد از نوعی انتقاد به داوری در جشنواره فیلم فجر، در قالب موقعیت‌ِ زلزله کرمانشاه به رفتار برخی از مسئولین با اتفاقات و بحران‌ها پرداخته شد. این اعتراض به مدیری که برای بازدید از مناطق زلزله‌زده به میان مردم می‌رفت، همراه شد.

اعتراض به مدیران سلفی‌بگیر!

مردمی که منتظر رسیدن تجهیزات و امکانات به منطقه بودند اما مدیر قصد گرفتن سلفی با آنها را داشت. این اعتراض و انتقاد سریال "نون.خ" که عمدتاً اهالی همان دیار کرمانشاه و کردستان‌اند و در زمان زلزله مهیب استان هم، شاهد عینی این اتفاق بوده‌اند را هنرمندانه در جریان این سریال به تصویر کشیده‌اند. حتی در زمان پیگیری کاراکترهای سریال که همه نوعی بزرگ آبادی و کشاورزان صاحب‌نام منطقه‌اند هم قابل تأمل بود که طعنه‌ای به پاسخگویی برخی از مسئولین زد.

برگِ برنده "نون.خ"

یکی از برگ برنده‌های "نون.خ" توجه سعید آقاخانی به مناطق بکر و دیدنی استان و استفاده پررنگ از بازیگران بومی است. کاری که برخی از سریال‌ها به اشتباه از مسیر دیگری استفاده می‌کنند؛ استفاده از بازیگران صاحب‌نام با لهجه‌ها و گویش‌های دست و پا شکسته! اینجا کارگردان این ریسک را به جان خریده تا از بازیگران آن دیار استفاده کند؛ به طوریکه امروز آنقدر این روند طبیعی جلو می‌رود که دوربینی در کار نیست و همه‌چیز مستند واقعی از آن روستای زیبای استان کرمانشاه است.نکته‌ای که در فضای مجازی و نگاه کارشناسان مشترکاً مطرح شد ترکیب بازیگران کُرد و ایفای نقش قابل توجه آن‌ها است. بازیگرانی که خیلی‌هایشان در واقعیت با همان لباس‌ها زندگی می‌کنند و همان خلق و خو را دارند؛ "سلمان" سریال واقعاً خوش خنده است و یا عمو کاووس که بسیار متواضع است. 

"نون.خ" به روایت محمدتقی فهیم/ توجه جدی تلویزیون به بازیگران بومی

محمدتقی فهیم منتقد سینما و تلویزیون در خصوص توجه تلویزیون به ساخت سریال‌های بومی  در جریان این گپ و گفت به نکاتی قابل توجه اشاره کرد که در ادامه می‌خوانید: به نظر می‌رسد در حوزه سیاستگذاری و کارهای زیبایی آن ریل‌گذاری‌های درست و به سامان را صورت نداده‌ایم که مرتباً شاهد بروز و ظهور استعدادهای قومیت‌ها و مناطق مختلف کشور باشیم. تولید را باید به سمت استان‌ها ببریم و از آن استعدادها بهره‌مند شویم؛ استعدادهایی که خودشان را در قابِ "نون.خ" به خوبی نشان دادند. آنقدر قدرتمند ظاهر شدند که برخی از بازیگران صاحب‌نام قدرت عرض اندام پیدا نکردند. قبلاً نمونه‌های ضعیفی از سریال‌های بومی و استانی دیده‌ایم اما "نون.خ" نمونه رو به جلویی بود که می‌توان از آن به عنوان گامی بلند و امیدوارکننده یاد کرد. چرا همچنان تمرکز بر تهران و پایتخت است؟ چه از حیث استفاده نیروی انسانی و چه لوکیشن‌ها و ساخت فیلم. وقتی تولید را به سمت استان‌ها ببریم، علاوه بر نمایش جاذبه‌های طبیعی کشورمان، از استعدادهای جدید بهره‌مند می‌شویم و از طرفی هنر و هنرمندی توأمان با کیفیت، تنوع و قیمت ارزان به منصه ظهور می‌رسد.

وی افزود: "نون.خ" نمونه خوبی بود که در بحث نویسندگی، کارگردانی همه‌چیز به قاعده هنر بود نه ابزار هنری! هنر یعنی در خدمت به توده‌های مردم، حالا چه کمدی و سرگرمی و چه انتقادی و درام؛ فیلمنامه‌نویس و کارگردان به ورطه استفاده از ابراز هنر نیفتادند مثل "پایتخت" که با رویکردهای محتوایی و موضوعی، جامعه را دچار تشویش کرد و در دامن سیاسی‌بازی و حتی بازسازی سکانس‌های قبل انقلاب افتاد؛ آن هم نه در حد ارجاع و رفرنس بلکه بازسازی صحنه کامل. در "نون.خ" با هنرمندان، سیاستمداران و قشرهای دیگر شوخی داشت اما کارگردان و نویسنده نگذاشتند از سقف شوخی‌ها عدول شود. اما اپلیکیشن و اسپانسر، "پایتخت" را به هر جهتی خواست سوق داد.

فهیم با اشاره به اینکه خرده فرهنگ‌های ما ظرفیت تولید درام‌های جذاب را دارند، افزود: اگر تلویزیون برنامه‌‍‌ریزی خوبی داشته باشد با این خرده فرهنگ‌های ناب، می‌توانیم درام‌های جذاب و تأثیرگذاری را تولید کنیم و به نوعی صادرکننده باشیم. تقریباً 170 کشور دنیا مصرف‌کننده‌اند و ما می‌توانیم با این نیروها و امکانات، 5000 عضو خانه سینما و 500 کارگردان آماده به کار، بهترین‌ها را برای سینما و تلویزیون خلق کنیم. 

وی تأکید کرد: آنقدر بازیگران بومی از پس کاراکترها و شخصیت‌پردازی برآمدند که حتی حمید آذرنگ در نقش خلیل و شقایق دهقان به عنوان بازیگران حرفه‌ای دیده نشدند و در واقع بودن یا نبودنشان تغییری نمی‌کرد. اینجا بر و بچه‌های شهرستانی خودی نشان دادند و به دست‌اندرکاران امر، هشدار دادند که به ما توجه کنید؛ ما هستیم و می‌توانیم عرض اندام کنیم. 

این منتقد تلویزیون با اشاره به اینکه معاونت استان‌ها می‌تواند از این فرصت استفاده کند، عنوان کرد: معاونت استان‌ها متولی این کار است و می‌تواند از این فرصت‌های مغتنم و شناسایی درست عوامل و استعدادهای بومی، بهترین‌ها را برای تلویزیون تولید کند. به نظر می‌رسد دوره مسئولیت ضرغامی در معاونت استان‌ها، بهترین چهره‌ها به شهرستان می‌رفتند و اتفاقات پرسر و صدایی افتاد. در مجموع فکر می‌کنم معاونت استان‌ها نیاز به تحول است و بیشتر نگاه و تمرکزش را روی هنرمندان و عوامل با استعداد استان‌ها بگذارد و از آنها بیشتر بهره‌برداری کند و فرصت و میدان را در اختیارشان قرار دهد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: "نون.خ" در وهله اول به سراغ صنعت تخمه رفت که تازگی داشت و در فصل دوم به سراغ سایت همسریابی و بعد دامن زلزله را گرفت و دوباره به سایت برگشتند. لازم است در فصل‌های بعدی به موضوعات رئال بومی و متعلق به آن منطقه بروند تا به افولِ در "پایتخت" دچار نشوند. 

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: صداوسیما برای استفاده از هنرمندان شهرستانی رویکرد خود را تغییر دهد