با شناخت محدودیتها دیگر نیامدم
پروانه سلحشوری
هر آمدی را رفتنی است، و امروز روز خداحافظی ما از راهی بود که چهار سال طی کردیم. راهی که رضایت خدا در رضای خلق بود، و ما لاجرم با محدودیتهای انسانیمان روبرو.
با میل و رغبت آمدم برای آنکه بتوانم قدمی برای وطن و مردم سرزمینم بردارم، و با شناخت محدودیتها دیگر نیامدم.
آرزویم ایرانِ آباد و آزاد است. تلاشم را برای این موضوع انجام دادم، اما چه میشود کرد آنانکه قدرت را معنا میکنند، تصورشان از آبادی و آزادی از آنچه ما میگوییم متفاوت است.
برای ما آبادی یعنی جای جای این وطن زرخیز، مردمش رنگ محرومیت نبینند. این سرزمین که پر است از میراث غنی فرهنگی، جغرافیا و اقلیم زیبای گردشگری، نعمتهای خدادادی چون نفت و گاز و معادن، خاک حاصلخیز و سرزمین چهار فصل، لیاقت مردمانش خودکشی بخاطر فقر و سر در زباله فرو بردن برای لقمه نانی نیست.
اینکه چگونه دهها سلطان از سکه و خودرو و غیره سر برآوردند، در نظام اسلامی درد است.
اما برای نمایندهای که در همان قانون اساسی در اظهارنظر آزاد است، این گفتنها در نطق و مصاحبه و حتی توییت هزینه داشت و دارد. در فضای مجازی هم بیکار ننشستند. از تهمت و انگ و فحاشی، عدهای دریغ نکردند. فقط ماندهام که آنان که چنین میکنند، آیا ترسی از خدا هم دارند؟
در کنار تلاشها، ناکامیها هم بوده است. ناتوانیها هم همچنین. اگر نتوانستم انتظارات موکلانم را که برای ایرانی بهتر با هزار امید پای صندوقهای رای حاضر شدند برآورده کنم، از همه شما خوبان طلب حلالیت و بخشش میکنم.
سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل
بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت
باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران
سیویکم اردیبهشت نود ونه
پایان مجلس دهم
منبع خبر: کلمه
اخبار مرتبط: با شناخت محدودیتها دیگر نیامدم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران