اصلاح‌طلبان و چالش‌های راه باریک آزادی

چکیده :براندازان خواهان شدت فضای بین‌المللی علیه ایران هستند تا حکومت ایران را تضعیف کنند و از سوی دیگر، در داخل با جریان‌هایی روبه‌رو هستیم که از تنش بین‌المللی استقبال می‌کنند. برای ایجاد راه باریک آزادی نمی‌توان به ایران قوی در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای بی‌تفاوت بود. ایران در هیچ زمانی نمی‌تواند نسبت به تحولات منطقه بی‌تفاوت باشد و رویای ایران بدون دخالت در درگیری‌های منطقه‌ای و رشد ایران بدون در نظر گرفتن جایگاه کشور در خاورمیانه یک افسانه...


سیدهادی عظیمی

اصلاح‌طلبان در حالی بیست‌وسومین  سالگرد دوم‌خرداد را پشت سرگذاشتند که سایه ابربحران کرونا و پایان مجلس دهم  از تغییر وضعیت سیاسی کشور خبر می‌دهد و موجودیت اصلاح‌طلبی و امکان‌پذیری آن با تردید روبه‌رو شده است. حوادث دی‌ماه۹۶ و سپس آبان۹۸ نشانه‌ای ازبروز جریان اجتماعی جدیدی در جامعه ایران بود که از اصلاحات گذر کرده‌اند ،دغدغه معیشت دارند و به صندوق رای نیز برای تحول مثبت امیدی نبسته‌اند. انتخابات مجلس و پیامدهای آن نیز عرصه سیاسی کشور را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داده است.

درهمین‌حال، سیالیت فضای سیاسی حتی در میان اصولگرایان قابل مشاهده است. ظهور چهره‌های جریان عدالتخواه و سخنان نوگرایانه و یا عدالت‌خواهانه برخی چهره‌های اصولگرا نمونه‌های بارز تحول و سیالیت در فضای این جریان است. در میان اصلاح‌طلبان نیز عدم معرفی نامزد برای انتخابات دوره یازدهم مجلس از سوی اکثریت قریب به اتفاق احزاب اصلاح‌طلب بازخوردی از تحولات درونی جامعه بود.

آنچه مشخص است امکان ترسیم نمایی واضح از تحولات سیاسی وجود ندارد؛ ولی بی‌تردید اصلاح‌طلبان در حالی دوم‌خرداد دیگری را پشت سر گذاشتند که باید آماده تغییرات زیادی در گفتمان و ساختار خود برای ایجاد ارتباط با تحولات بدنه جامعه ایران باشند.

دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون  درکتاب اخیر خود “راه باریک ازادی” نشان می‌دهند که “برای ظهور و شکوفایی آزادی، هر دو حکومت و جامعه باید قوی باشند. به حکومت قوی نیاز است تا خشونت را مهار کند، قوانین را به اجرا بگذارد و به ارائه خدمات عمومی بپردازد، خدماتی که برای زندگی مردم توان‌یافته برای دست زدن به گزینش و دنبال کردن انتخاب‌هایشان تعیین‌کننده‌اند. به جامعه قوی بسیج‌شده نیز نیاز داریم تا حکومت قوی را منقاد سازد و در بند کشد”. (دارون عجم اوغلو، جیمز ای رابینسون، راه باریک آزادی، ترجمه سیدعلیرضا بهشتی شیرازی و جعفر خیرخواهان ، ۱۳۹۹، انتشارات روزنه ص۱۲).

آنها با تقسیم دولت‌ها و قدرت‌های حاکم به:

– لویاتان غایب به‌معنای جامعه بدون دولت.

– لویاتان مستبد به‌معنای قدرت مطلقه و استبدادی.

– لویاتان مقید به‌معنای حکومت مشروطه و جمهوری.

– لویاتان کاغذی به‌معنای حکومت کم‌بنیه و بدون ابزار اعمال قدرت؛

به نکته‌ای می‌پردازند که کمتر بدان پرداخته شده است: “راه باریک آزادی در میان جامعه قوی و حکومت قوی ساخته می‌شود”. جامعه قوی و حکومت قوی مهمترین چالش‌های پیش‌روی اصلاح‌طلبی را می‌سازد. حکومت قوی در عرصه داخلی و بین‌المللی و جامعه قوی که توان کنترل حکومت را داشته باشد.

چالش ایران قوی در عرصه بین‌المللی: برای رسیدن به راه باریک آزادی نیاز به حکومت قوی و جامعه قوی است. اما عمده تحولات منطقه‌ای اطراف ایران در طول ۲۳سال گذشته در جهت تقویت جایگاه دولت برای مقابله با فضای امنیتی و نظامی حاکم بر منطقه خاورمیانه بوده است. در دوم‌خرداد۷۶ ایران بر سر مساله دادگاه میکونوس با اتحادیه اروپا در قهر بود؛ ولی دوم‌خرداد۹۹ در حالی پشت‌سر گذاشته شد که تمام خاورمیانه در التهاب است و عمده رویدادهای ۲۳سال گذشته در منطقه خاورمیانه به دخالت گسترده‌تر آمریکا در منطقه و هم‌آوایی عربستان و اسراییل و امنیتی‌تر شدن فضا و نیاز بیشتر به حکومتی قوی برای رفع معضلات امنیتی انجامیده و امنیت را به صورت ناگزیر به صورت مهمترین دغدغه حکومت جا انداخته است.

ازیک‌سو، براندازان خواهان شدت فضای بین‌المللی علیه ایران هستند تا حکومت ایران را تضعیف کنند و از سوی دیگر، در داخل با جریان‌هایی روبه‌رو هستیم که از تنش بین‌المللی استقبال می‌کنند. برای ایجاد راه باریک آزادی نمی‌توان به ایران قوی در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای بی‌تفاوت بود. ایران در هیچ زمانی نمی‌تواند نسبت به تحولات منطقه بی‌تفاوت باشد و رویای ایران بدون دخالت در درگیری‌های منطقه‌ای و رشد ایران بدون در نظر گرفتن جایگاه کشور در خاورمیانه یک افسانه است. حضور ایران در عرصه بین‌المللی در صورتی راهگشاست که با رویکرد صلح‌جویانه و مدبرانه و در جهت کاهش تنش‌ها باشد. ایران قوی و مقتدر که در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای تاثیرگذار باشد، اصلی‌ترین نیاز برای راه باریک آزادی است. اما نگاه تک‌بعدی به امنیت و فهم امنیت به‌معنای یک امر نظامی و اطلاعاتی صرف جز خسارت نتیجه‌ای ندارد. امنیت مقوله‌ای چند‌بعدی و تالیفی است که باید مولفه‌های فرهنگی، اجتماعی، دینی، اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک آن نیز توجه شود؛ درغیراین‌صورت، ناکارآمد و  ناپایدار است. چالش اصلاح‌طلبان تلاش برای دفاع از جمهوری‌اسلامی قوی و مقتدر در عرصه بین‌الملل برمبنای نگاه چندبعدی به امنیت پایدار است.

چالش جامعه قوی: اصلاح‌طلبان برای تقویت جامعه قوی در جهت انقیاد حکومت نیز با چالش‌هایی به‌مراتب بزرگ‌تر از دوم‌خرداد۷۶ برخورد دارند. جامعه امروز بویژه تحولات آبان۹۸ و انتخابات مجلس نشان می‌دهد که به‌تدریج امید به اصلاح از طریق صندوق رای در بدنه جامعه ایران کاهش می‌یابد و انتخابات مجلس یازدهم شاید اولین نشانه‌های بروز این ناامیدی باشد. حمله مداوم برخی نهادها به سیاست و نهادهای منتخب مردم و مسدود کردن راه سیاست‌ورزی و تلاش برای اخراج سیاست‌ورزان متفاوت از میدان با استفاده از همه ابزارها، عرصه سیاست را زخمی کرده است. در جامعه‌ای که روزبه‌روز بر ناامیدان از عرصه سیاست افزوده می‌شود، جامعه قوی شکل نمی‌گیرد. جامعه قوی از طریق امید به اصلاح از طریق سیاست و با تاکید ویژه بر صندوق رای بروز می‌کند.

عوامل متعددی بازگشت امید به سیاست را سخت کرده است. بی‌عدالتی سازمان‌یافته و انباشت مطالبات و نارضایتی‌های متفاوت صنفی و قشری و منطقه‌ای یکی از عوامل فوق است. همچنین  در طول سال‌های گدشته به شکل‌های مختلف  راه سیاست‌ورزی مسدود شده و تلاش شده تا هرنوع سیاست‌ورزی متفاوت منجر به اخراج از عرصه سیاسی شود و هزینه‌های سیاست‌ورزی افزایش یابد. عملکرد نامناسب برخی منتخبان مردم در شوراها و مجلس راه دستیابی به جامعه‌ای قوی را سخت‌تر و شاید دست‌نیافتنی‌تر کرده است. جامعه قوی با نوسازی عرصه سیاست و امید به صندوق رای و نهادهای انتخابی ساخته می‌شود که امروز با مشکلات فراوانی روبه‌روست.

چالش جمهوری‌اسلامی‌خواهی: دفاع از جمهوری‌اسلامی یکی از مهمترین چالش‌های پیش‌روی اصلاح‌طلبان است که به مرور سخت‌تر می‌شود؛ زیرا اصلاح‌طلبان در بین لبه‌های یک قیچی قرار دارند که مدام از دو سو به آنها حمله می‌شود؛ براندازانی که خواهان ضعف حکومت هستند و محافظه‌کارانی که جامعه ضعیف را می‌خواهند. دفاع اصلاح‌طلبانه از جمهوری‌اسلامی بعنوان یک جمهوری تمام‌عیار در کنار جامعه قوی و مطالبه‌گر که حق استفاده از کلیه حقوق خود را دارند، طاقت‌فرسا شده است.

چالش ساختارهای اصلاح‌طلبان: اصلاح‌طلبان از منظر ساختارهای درونی خود نیز توان تحول را از دست داده‌اند. مهم‌ترین معضل ساختاری اصلاح‌طلب ناکارآمدی و غیردموکراتیک بودن ساختارهای تصمیم‌گیری و تعدد احزاب است. بیشتر وقت اصلاح‌طلبان مصروف درگیری‌های داخلی خود می‌شود و امکان هرنوع رفتار خلاقانه و پیشرو مسدود شده است. ساختارهای جبهه اصلاحات نیازمند اصلاحات رادیکال و دموکراتیک برای اهمیت دادن به بدنه و بازگذاشتن راه تغییرخواهی است. ادامه روند موجود نتیجه مثبتی برای اصلاح‌طلبان ندارد و شاید زمانه کردارهای دلیرانه برای اصلاح درونی ساختارهای اصلاح‌طلبی فرا رسیده است.

چالش نوزایی گفتمانی: گفتمان‌ها ساخته نمی‌شوند؛بلکه شکل می‌گیرند. گفت‌وگوی درونی اصلاح‌طلبان و تلاش مداوم برای فهم تحولات اقشار اجتماع ایران مهم‌ترین گام برای نوزایی گفتمانی است. جریانی که در پی جامعه قوی باشد، باید قدرت درک جامعه و تغییرات آن را داشته باشد. خواسته‌های اقشار آسیب‌پذیر و حاشیه‌ای جامعه که در تحولات آبان۹۸ و اعتراضات صنفی و منطقه‌ای متفاوت خود را بروز می‌دهند، نشانی از نیاز به یک رویکرد جدید است تا به توانمندی جامعه بیفزاید.

اقشار مختلف جامعه اگر توانمند نباشند، جامعه قوی شکل نمی‌گیرد که بتواند حکومت قوی را کنترل کند. اصلاح‌طلبان برای ایران جمهوری‌اسلامی قوی و مقتدر می‌خواهند که توان ارائه خدمات عمومی و دفاع از تمامیت‌ارضی و استقلال کشور را داشته باشد و جامعه‌ای قوی می‌خواهند که توان ساماندهی برای انقیاد حکومت در چارچوب قانون‌اساسی را داشته باشد. این امر محتاج پیوند دادن عدالت، آزادی، توسعه و امنیت در یک نوزایی گفتمانی است.

چالش‌های فوق راه باریک آزادی، آزادی را سخت و طاقت‌فرسا کرده است. اصلاح‌طلبان از فرصت مناسبی برای بازسازی گفتمانی و ساختاری خود بر مبنای توجه به شاخص‌های فوق برخوردار شده‌اند. در طول تاریخ ایران هیچ‌گاه جریانی نبوده که بارها از قدرت سیاسی خارج شده باشد؛ ولی حضور فعالانه خود را در عرصه سیاسی حفظ کند. نویسندگان راه باریک آزادی تاکید می‌کنند “جهت تاسیس و پایداری و مهار یک لویاتان قدرتمند باید حسابی زحمت کشید و این همیشه یک کار ناتمام در حال پیشرفت و اغلب آکنده از خطر و بی‌ثباتی است”. (ص۴۸کتاب)

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: اصلاح‌طلبان و چالش‌های راه باریک آزادی