کمی اصلاح کنید، بد نیست!

کلمه - ۲۸ فروردین ۱۳۹۹

چکیده : تقریبا۱۵۰ سال پیش، کشوری بنام آلمان فعلی وجود نداشت در واقع وقتی شاه کشور هزاران ساله ایران از آلمان دیدن میکرد این کشور حدود ۲۰سال بود که به اینصورت بوجود آمده بود! ایالتهای تکه و پاره ای که نبوغ و کاردانی بیسمارک آنها را به هم دوخته و کشوری پدید آورده بود که می رفت تا پس از انگلستان، قویترین کشور اروپا باشد. اما نبوغ همیشه معجزه می کند و نبوغ بیسمارک چنین معجزه کرده...

علی مرادی مراغه ای

اولین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ در۱۹ آوریل ۱۸۷۳(فروردین ۱۲۵۲) اتفاق افتاد او و همراهانش از رشت با کشتی‌های روسی عازم حاجی طرخان شده سپس از راه زمینی به مسکو و پترزبورگ رسیده در آنجا با تزار و مقامات روسی ملاقات کرده و بعد، به برلین رفتند و با بیسمارک صدراعظم مقتدر آلمان دیدار کرده و پس از ۹ روز اقامت در آلمان و دید و بازدید از کاخها و جاهای دیدنی، عازم لندن شدند(ایران در دوره سلطنت قاجار،شمیم…ص ۱۷۳)

جالب است که تقریبا۱۵۰ سال پیش، کشوری بنام آلمان فعلی وجود نداشت در واقع وقتی شاه کشور هزاران ساله ایران از آلمان دیدن میکرد این کشور حدود ۲۰سال بود که به اینصورت بوجود آمده بود! ایالتهای تکه و پاره ای که نبوغ و کاردانی بیسمارک آنها را به هم دوخته و کشوری پدید آورده بود که می رفت تا پس از انگلستان، قویترین کشور اروپا باشد. اما نبوغ همیشه معجزه می کند و نبوغ بیسمارک چنین معجزه کرده بود!

بیسمارک در پیامی که از طریق معین‌الممالک به ناصرالدین‌ شاه فرستاده به وی سفارش میکند که به هیچ دول بیگانه اعتماد نکند چراکه هر لحظه سیاست شان در حال تغییر است و تنها به فکر استقلال خود و مردم خود باشد«محرک چرخ پولیتیک دول، امروز افکار عمومیه است؛ هیچ دولتی برخلاف میل و افکار ملت خود به کاری اقدام نمیتواند بکند. پس باید کاری کرد که افکار عامه را متوجه و مساعد به خود کرد و آن هم نمیشود، مگر به اصلاحات داخلیه و داخل شدن به طریق تمدنی که امروز لازم و ملزوم بقا و استقلال دول و ملل است…»

بیسمارک سپس به موضوعی اشاره می کند که حلقه مفقوده تمامی حکومتهای ایران بوده است یعنی احترام به حقوق مردم و انجام فوری اصلاحات ریشه دار…!
«باید افکار عامه را به خود «انترسه»(علاقه‌مند) کرد قوه مالیه و نظامی ایران به درجه مطلوبه نیست؛ نواقص زیاد دارد ولی استعداد هر نوع اصلاح و ادوات آن در ایران موجود است.اعلیحضرت باید بدون فوت فرصت، همت فرمایند. بهترین وسیله حفظ صلح، حاضر جنگ بودن است!»

در زمانی که بیسمارک سفارش به برقراری رابطه و دوستی با مردم و رعایت افکار عامه میکرد در ایالتهای ایران،حاکمان، مردم را به کوچکترین بهانه ای گردن زده و شقه کرده یا به سینه دیوار می گذاشتند و در همان زمانِ توصیه بیسمارک، وقتی تفنگی تازه به حضور ظل السطان حاکم اصفهان آوردند او برای امتحان کارایی تفنگ، زن رختشویی را نشانه گرفته و با شلیک، او را زخمی ساخت!.

این حلقه مفقوده یا دره بین حکومتها و مردم هرگز و هیچوقت در ایران پر نشد که نشد! و نیم قرن پس از گذشتِ توصیه بیسمارک به ناصرالدین شاه، سلیمان بهبودی، پیشکار و از نزدیکان رضاخان، در خاطراتش مینویسد«در هنگام مراجعت رضاخان در مقام وزیر جنگ از رشت، حادثۀ عجیبی پیش آمد در بین راه قزوین تا آبیک اتومبیل پنچر شد و حضرت اشرف ناراحت شده بطوریکه با مشت، پشت گردن راننده زدند و مدتی پیاده شدند پس از رفع عیب اتومبیل و حرکت به تهران ملاحظه میکنند که تخمۀ برلیان انگشتر افتاده یکی از همراهان( حمدالله) را مأمور میکنند که مراجعت کرده مقداری خاک جاده را، مخصوصاً در محلی که راننده را با مشت زده بودند، سرند می کنند، تصادفاً برلیان پیدا می شود»!(خاطرات سلیمان بهبودی…ص۱۱)

و مخبرالسلطنه که در همان زمان از نزدیک، آلمان را دیده بود در مورد میزان آزادی روزنامه ها در انتقاد از بیسمارک و سعه صدر و میزان تحملِ پدرِ آلمان که به «صدراعظم آهنین» لقب یافته بود می نویسد:
«روزنامۀ کلادراداج، بیسمارک را سری بی مو میکشید و از برای او سه شاخ میگذارد.

بهرحال بازی آزادی این سرشکستن‌ ها را دارد…»!(خاطرات و خطرات…ص۳۹۱).
و هر ملت و حکومت آن درود عاقبت کار که کشت…

منابع خبر

اخبار مرتبط