اشکال‌هایی به حکم اعدام و مجازات‌های خشن

کلمه - ۲۸ آذر ۱۳۹۹

چکیده :اگر امروز در قسمتی از مجازاتهای اسلام مجازاتهای شدیدتری نسبت به سایر ادیان یا سایر مکتبها وجود دارد ناشی از بد فهمیدن اسلام به خاطر حاکمان خشن و جعل احادیثی از سوی بنی‌امیه و بنی عباس و نظایر آنان است و گرنه خداوند رحمان و رحیم و رؤف و عادل و...حتما مجازاتها و قوانین خشن جعل...

آیت‌الله احمد عابدینی

به نظر می‌رسد حکم اعدام از جنبه‌های گوناگون مورد مناقشه باشد. آنچه که یک درس‌خوانده حوزوی در پی آن است، مجوّز شرعی برای چنین کاری است. و چیزی با اهمیت همانند ستاندن جان انسان باید حتماً یا مجوّز صریح قرآنی داشته و یا حداقل خبر متواتر یا خبر قطعی الصدور از پیامبر یا امام معصوم وجود داشته باشد که از نظر دلالت بر جواز اعدام، صراحت داشته باشد. اما صراحت تنها از لفظ و لغت‌نامه بیرون نمی‌آید؛ زیرا گاهی لفظ از این نظرها صریح است ولی چون خلاف برداشت عقل یا عرف یا خلاف فهم عقلاست تأویل می‌شود و از صراحت یا نص بودن خارج می‌شود. به عبارت دیگر نص بودن کلام شارع- نه کلام حاکم ستمگر- به این هم بستگی دارد که بتواند عقل خردمندان و عرف را نیز به آن حکم راضی کند.

اما محاربه و افساد فی الأرض حکم مجازاتش مستند به امر شارع نیست بلکه جمله خبری است ( انما جزاء الذین یحاربون…؛ جزای محاربان این است که…) تا احتمالاً نشان دهد این مجازاتی است که عرف خشمگین و جان به لب رسیده، خودش بر راه‌زنان، غارتگران و حرامیان آدم‌کش و غارتگرانی که مدت طولانی به غارتگری مشغولند بار می‌کنند و لذا فعل (یحاربون) مضارع آمد تا مستمر بودن جنایات آنان را برساند و فعلهای مجازات، مجهول و مشدّد آمد تا کین و خشم مردم ستم دیده را بنمایاند.

اما خدا چه حکمی در باره محاربانی که مردم آنان را نکشته‌اند بلکه حکومت آنان را دستگیر ‌کرده است، صادر کرده است؟ از آیه روشن نیست و احتمالا به مقدار و نوع جنایات آنان و به شرایط جامعه وابسته است.

"اما صراحت تنها از لفظ و لغت‌نامه بیرون نمی‌آید؛ زیرا گاهی لفظ از این نظرها صریح است ولی چون خلاف برداشت عقل یا عرف یا خلاف فهم عقلاست تأویل می‌شود و از صراحت یا نص بودن خارج می‌شود"اگر محاربان انسان کشته باشند و اولیای بر قصاص اصرار داشته باشند قاضی حکم قصاص صادر می‌کند. در غیر این صورت شاید مجازاتهای قانونی مطابق قوانین همان کشور یا منطقه بر آنان اجرا می‌شود. البته لازم به ذکر است که مجازاتهای اسلام از مجازاتهای هیچ دین و ملتی شدیدتر نیست و حتی برای گناهانی که احساسات برانگیخته می‌شود تا بدترین کیفر إعمال شود، حدّ قرار داده است تا در جوِّ داغِ احساساتْ حقوق مجرمان رعایت شود و بیش از حد لازم آزار نبینند.

بنابراین اگر امروز در قسمتی از مجازاتهای اسلام مجازاتهای شدیدتری نسبت به سایر ادیان یا سایر مکتبها وجود دارد ناشی از بد فهمیدن اسلام به خاطر حاکمان خشن و جعل احادیثی از سوی بنی‌امیه و بنی عباس و نظایر آنان است و گرنه خداوند رحمان و رحیم و رؤف و عادل و…حتما مجازاتها و قوانین خشن جعل نمی‌کند. بله او ذاتش دارای رحمت است و در فاتحه الکتابش ۴ بار رحمت خودش را مطرح کرده است تا همه بفهمند که احکام مجازاتی خشن‌تر از سایر نحله‌ها و مذاهب صادر نمی‌کند.

بنابراین ما نباید مجازاتها و قوانینی داشته باشیم که جهانیان آنها را ناعادلانه و خشن بدانند و بخواهند ما را به مهربانی دعوت کنند، بلکه باید قوانینی داشته باشیم که به جهانیان بگوییم این است اسلام و آنان را به این دین دعوت کنیم. همانگونه که می‌گوییم این است پیامبر، عفو کننده هند جگرخوار و وحشی آمر و کشنده حمزه سید الشهدا عموی پیامبر؛ عفو کننده زنی که در خیبر به او سم داد؛ عفو کننده مردمی که حدود بیست سال او و پیروانش را با شکنجه و جنگ آزار دادند و از خانه و کاشانه بیرونشان کردند، ولی پس از پیروزی بر آنان همه آنان را عفو کرد و کمک مالی نمود و…

همچنین عفو نمودن حاطب بن ابی بلتعه که راز مهمی را به زنی داد تا به سران مکه برساند و بخشودن نامه رسان، نشان می‌دهد که مجازات در اسلام آنقدر قابل انعطاف و قابل عفو است که در هیچ مرام و مکتبی اینقدر مهربانی تصور نمی‌شود و پیامبر این دین که عملش أسوه است و باید از او الگو برداری شود آنقدر مهربانی داشته که توانسته عمل جاسوسی را که همه جا مجازات سنگین دارد بی مجازات گذارد تا نشان دهد نکشتن افراد به جرم جاسوسی نیز جزئی از اسلام رحمانی اوست.

بنابراین کسانی که نه تنها جاسوس را می‌کشند بلکه افرادی را با راههای مختلف تحریک می‌کنند تا خود را جاسوس قلمداد کنند یا به جاسوسی اعتراف کنند و آنان را می‌کشند یا کسانی که راههای غیر شرعی طی می‌کنند تا جاسوسی را شناسایی یا دستگیرکنند، بویی از اسلام نبوی و علوی نبرده‌اند.

به ذهن کسی خطور نکند که با چنین مهربانی و رأفتی همه مردم جاسوس و جنایتکار می‌شوند؛ زیرا این مهربانی و رأفت وجدانهای خفته را بیدار کرد و مردم خشن و جنایتکار جاهل صدر اسلام را فرهنگ دوست و مهربان کرد بنابراین مسلّما انسانهای خوب و فرهنگ دوست و وجدان دار زمان ما را فاسد و جنایتکار نمی‌کند.

پس پیش به سوی قوانین مهربانانه‌ای که الگوی جهانیان باشیم.

منابع خبر

اخبار مرتبط