دموکراسی و خاطراتی تلخ از روسیه!

دموکراسی و خاطراتی تلخ از روسیه!
تابناک
تابناک - ۲۱ آبان ۱۴۰۰

به گزارش تابناک به نقل از فرارو- گری کاسپاروف نوشت: در ۱۷ آگوست ۲۰۱۲ میلادی من بیرون از دادگاه با خبرنگاران صحبت می‌کردم دادگاهی که در آن سه عضو گروه پانک "پوسی رایوت" به دلیل انتقاد از "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری روسیه در یکی از موزیک ویدئو‌هایی که در کلیسا فیلمبرداری شده بود محکوم شدند. ناگهان توسط پلیس بازداشت شدم. فیلم‌های آن روز لحظه‌ای را به تصویر می‌کشند که من را از پا گرفته بودند و به پشت خودروی ون پلیس پرتاب کردند. زمانی که در قفل نشده خودرو را باز کردم تا بپرسم چه اتهامی به من وارد شده آنان با مشت‌های پیاپی به من پاسخ دادند.

با این وجود، من خوش شانس بودم. چند نفر از همکاران و متحدان من از جمله "آنا پولیتکووسکایا" روزنامه نگار و "بوریس نمتسوف" رهبر مخالفان روسیه با شلیک گلوله و نه همانند من با کبودی ناشی از مشت مواجه شدند و جان شان را از دست دادند و بسیاری دیگر در داخل و خارج از زندان به سر می‌برند.

"فیلم‌های آن روز لحظه‌ای را به تصویر می‌کشند که من را از پا گرفته بودند و به پشت خودروی ون پلیس پرتاب کردند"در واقع، این واقعیتی مداوم برای کسانی است که تصمیم می‌گیرند دولت روسیه را به چالش بکشند. اگرچه پوتین مسئولیت قتل بسیاری از مخالفان را رد کرده، اما کاملا واضح است که تحت رهبری او مطالبه دموکراسی با سانسور و مخالفت‌های مخالفان با زور و برخورد مواجه می‌شوند.

من از زندگی در سایه اتحاد جماهیر شوروی و مشاهده ادامه سرکوب در روسیه پوتین، درک کرده ام که دموکراسی یک امتیاز است امتیازی که باید دائما از آن دفاع کرد. با این وجود، در این سالها من با خطر و هشدار فزاینده‌ای مواجه بوده ام و شاهد از دست رفتن ایمان بسیاری از آمریکایی‌ها به نظام دموکراتیک کشورشان بودم. براساس مطالعه دانشگاه کمبریج اکثر آمریکایی‌ها گفته اند که از دموکراسی در سال ۲۰۲۰ میلادی ناراضی بودند میزانی بیش از دو برابر سال ۲۰۰۸ میلادی پیش از سقوط اقتصاد جهانی.

از آنجایی که احساسات دموکراتیک تضعیف شده حق رای و آزادی بیان، در کشوری که من در آن پذیرفته شده ام یعنی در آمریکا بیش از هر مقطع زمانی دیگری در زندگی ام آسیب پذیر است؛ در نتیجه، من "ابتکار عمل دموکراسی تازه" را با رهبران و متفکران از سراسر طیف‌های سیاسی پایه گذاری کردم تا علیه موج غیر لیبرال در حال رشد در امریکا اقدام کنم و تجارب کسانی، چون خودم را برجسته سازم که برای دهه‌ها در خط مقدم مبارزه برای دموکراسی بوده اند.

در اوج حضورم در عرصه شطرنج در دهه ۸۰ میلادی، من خوش شانس بودم که به خارج از کشور سفر کردم حتی اگر همواره توسط ماموران کا گ ب همراهی می‌شدم. من به دور پرده آهنین نگاه کردم و جمهوری آمریکا را همانند شهری درخشان بر روی تپه دیدم.

در آمریکا ما از ملیت ها، قومیت ها، مذاهب و زبان‌های از هم جدا هستیم، اما همه ما با اعتقاد به ارزش‌های آمریکایی، چون پلورالیسم (کثرت گرایی)، مدارا و دموکراسی با یکدیگر متحد شده ایم. هر کسی که این مولفه‌ها را بدیهی بداند چه در امریکا باشد و چه در دیگر نقاط جهان در خطر از دست دادن آن قرار دارد.

انتخابات آزاد و منصفانه اصل اساسی دموکراسی و یک امتیاز است. زمانی که من در سال ۲۰۰۶ میلادی، ائتلاف "روسیه دیگر" را برای مقابله با پوتین از طریق راهپیمایی مسالمت آمیز سازماندهی کردم همراه با سایر اعضا، انتخابات مقدماتی حزب اپوزیسیون را برگزار کردیم چرا که می‌خواستیم مردم روسیه فرصتی برای شرکت در انتخابات آزاد و منصفانه را داشته باشند چیزی که در دوره پوتین امری ناشناخته بود.

با این وجود، امروز برخی از اقتدارگرایانِ بالقوه آمریکایی قوانینی را برای سرکوب رای گیری و تحریف آرای حوزه‌های رای گیری در نظر می‌گیرند. آنان شرایطی را ایجاد می‌کنند که به موجب آن مقام‌های حزبی می‌توانند رای مردم را نادیده بگیرند.

آزادی بیان نیز یک امتیاز است. به عنوان استاد بزرگ شطرنج من باید مراقب اعمال، گفتار و حتی افکارم می‌بودم.

"زمانی که در قفل نشده خودرو را باز کردم تا بپرسم چه اتهامی به من وارد شده آنان با مشت‌های پیاپی به من پاسخ دادند.با این وجود، من خوش شانس بودم"همه در اتحاد جماهیر شوروی از کودکان گرفته تا قهرمانان شطرنج مجبور بودند خود را سانسور کنند. مجازات تبعید به مجمع الجزایر گولاگ منتظر هر آن کسی بود که جرات صحبت کردن پیدا می‌کرد.

با این وجود، امروز افرادی در آمریکا می‌خواهند گفتمان عمومی را به آن چه از نظر اجتماعی در آن برهه زمانی خاص قابل قبول است محدود سازند. براساس مطالعه‌ای که به تازگی صورت گرفته از هر ده آمریکایی چهار نفر در حال حاضر برای کسب اطمینان از مورد پذیرش قرار گرفتن توسط جامعه، خودسانسوری می‌کنند. بدیهی است که عناصر محدود ساز در توئیتر همانند سانسور به سبک شوروی نیستند و مطمئنا در آن سطح خطرناک نبوده اند، اما هر دو هدف مشابهی دارند: خاموش ساختن گفتمان دموکراتیک. دموکراسی ممکن است در تاریکی بمیرد یا نمیرد، اما مطئمنا در سکوت خواهد مرد.

در سرتاسر جهان، عوام فریبی پیام خطرناکی را انتقال می‌دهد: دموکراسی در هم شکسته شده و باید کنار گذاشته شود.

حملات عوام فریبان به دموکراسی خواسته یا ناخواسته سبب می‌شود تا علاقه امریکایی‌ها به حفاظت از نظم لیبرال و دموکراتیک شان از دست برود.

فاجعه اخیر کابل دقیقا مصداق شعار "اول امریکا" است. در حال حاضر، حزب کمونیست چین به مورد افغانستان اشاره می‌کند تا به دوستانِ دموکراسی خواه من در تایوان نشان دهد که آمریکا از آنان محافظت نخواهد کرد. هنگامی که در حفظ ارزش‌های دموکراتیک در داخل متحمل شکست می‌شوید نمی‌توانید در خارج از کشور از آن ارزش‌ها محافظت کنید. هنگامی که شما از حمایت از دموکراسی در خارج خودداری می‌ورزید دموکراسی در داخل نیز در برابر یک چرخه باطل عقب گرد آسیب پذیرتر می‌شود.

در چندین هفته گذشته، شاهد بوده ایم که شهروندان افغانِ بی شماری جان خود را برای آمدن به آمریکا آمدن به خطر انداخته اند. هزاران پناهجوی افغان که در خاک آمریکا فرود آمده اند ارزش آزادی را می‌دانند، زیرا فقدان آن را دیده اند.

"در واقع، این واقعیتی مداوم برای کسانی است که تصمیم می‌گیرند دولت روسیه را به چالش بکشند"آنان به نسل‌های مهاجر وطن پرستی خواهند پیوست که این کشور را ساخته اند. برای کسانی که معتقدند سیستم آمریکا ذاتا ظالمانه است تنها از یک پناهنده سوال کنند که چه گزینه‌های جایگزینی در برابر آن قرار دارد.

زمانی که در سال ۲۰۱۲ میلادی در خارج از دادگاه مسکو در تظاهرات حضور داشتم یا در آن شب‌های تاریک دسامبر ۲۰۱۱ دست در دست "الکسی ناوالنی" مخالف روس، "نمتسوف" و هموطنانمان راهپیمایی کردم حق رای در یک انتخابات مشروع، بحث آزاد و حق دموکراسی را به عنوان مطالبه مطرح می‌کردم. ما برای حق شنیده شدن راهپیمایی می‌کردیم.

دموکراسی یک امتیاز است و همه ما وظیفه داریم از آن دفاع کنیم. هیچ مشکلی در دموکراسی وجود ندارد که توسط همان دموکراسی رفع نشود. امروز یا می‌توانیم نسلی باشیم که دموکراسی را احیا می‌کند یا آن را برای همیشه از دست خواهیم داد.

رئیس بنیاد حقوق بشر و ابتکار عمل دموکراسی تازه و قهرمان سابق شطرنج جهان
منبع: سی ان ان

.

منابع خبر

اخبار مرتبط