چرا خیلی‌ها از روسیه بدشان می‌آید

چرا خیلی‌ها از روسیه بدشان می‌آید
خبر آنلاین
شفاف - ۱۸ آبان ۱۳۸۸

قبل از فروپاشی اتحادجماهیر شوروی، ایران در ارتباط با این همسایه شمالی خود دو دغدغه بزرگ داشت که یکی ضرورت‌های نزدیکی به این کشور به خاطر دخالت‌ها و فشارهای غربی‌ها بود و دوم احتمال اتحاد و نزدیکی این کشور همسایه که بیشتر به دنبال تنظیم خود با سیاست‌های غربی بوده است. همین مسئله مانع می‌شد تا در یک جهت‌گیری سیاسی روس‌ها را دشمن یا دوست خود بدانیم. اعظم محبی: اکنون نیز با گذشت ۲۰ سال از فروپاشی شوروی ظاهراً تفاوتی در دغدغه‌های قدیمی ایران در قبال روسیه که به نوعی جانشین سیاست‌های اتحاد جماهیر شوروی در منطقه است به وجود نیامده و هنوز نیز نمی‌توان به صراحت روسیه را دشمن یا مانند ترکیه و عراق همسایه دوست نامید. در این میان تحولات اخیر در سیاست خارجی ایران از جمله مسئله پرونده هسته‌ای ایران ضرورت دوباره ورق زدن ارتباط با روسیه را به وجود آورده است، البته به نظر می‌رسد دستگاه دیپلماسی کشور بدون ورق زدن تاریخ، تنها گزینه اعتماد به روسیه در مذاکرات هسته‌ای را انتخاب کرده است؛ انتخابی که به ظن بسیاری از کارشناسان نمایش اتکاء به روسیه را نشان می‌دهد. با الهه کولایی عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران که سابقه عضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم را در پرونده دارد درخصوص ضرورت‌ها و چگونگی نوع ارتباط با روسیه گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید: خانم دکتر کولایی! به نظر می‌رسد اکنون ارتباط با روسیه شکلی جدید را تجربه می‌کند و در واقع به نوعی همکاری هسته‌ای با درخواست بین‌المللی و اعتماد ایران به این کشور همراه شده است.

"ضمن اینکه مواضع روسیه در قبال پرونده هسته‌ای ایران همانند هر کشور دیگری در جهان بر پایه ملاحظات مبتنی بر تأمین و ارتقای منافع این کشور تنظیم شده است"این وضعیت را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آنچه در سال‌های اخیر در خصوص ارتباط با روسیه از دیپلماسی‌ ایران دیده می‌شود نه تنها نزدیکی روزافزون به روسیه است بلکه نوعی اتکا به این کشور بوده است در حالی که در شرایط کنونی هیچ کشوری در جهان از جمله روسیه برای کشور ما قابل اتکا، به شمار نمی‌آیند و بر این اساس بهتر است به جای اتکا به روسیه، از ظرفیت‌های بی‌نظیر ژئوپولتیکی و امکانات موجود کشورمان سعی کنیم شرایط را برای تأمین نیازها و دستیابی به حقوق به حقه مردم فراهم سازیم. ضمن اینکه مواضع روسیه در قبال پرونده هسته‌ای ایران همانند هر کشور دیگری در جهان بر پایه ملاحظات مبتنی بر تأمین و ارتقای منافع این کشور تنظیم شده است. بنابراین همکاری روسیه با ایران در پرونده هسته‌ای فرصت بسیار مهم و مغتنمی برای این کشور است که تأمین منافع و تنظیم روابط با کشورهای غربی و به ویژه با آمریکا را که نه تنها امروز و در سال‌های اخیر بلکه در تمام سال‌های پس از فروپاشی اتحاد شوروی دنبال آن بوده است را همراه دارد. با این حساب باید گفت هر نوع فرمول و هر راهکاری برای تنظیم مواجهه جامعه جهانی با موضع هسته‌ای ایران، روسیه را در کنار کشورهای دیگر جامعه جهانی در برابر ایران قرار می‌دهد و نوع روابط کنونی تنها ایجاد‌کننده فرصت مناسب برای روسیه و تأمین اهداف این کشور است بنابراین به نظر می‌رسد هر نوع خوش‌بینی در زمینه همکاری هسته‌ای روسیه با ایران هزینه‌های گزافی برای ما دربر خواهد داشت. به نظر می‌رسد در دولت نهم، دیپلماسی کشور نزدیکی با کشورهای آسیایی عضو شورای امنیت دنبال شد اما اکنون نزدیکی به روسیه بیشتر محسوس است.

این مسئله را چطور ارزیابی می‌کنید؟ در این مورد دولت در واقع سیاست نگاه به شرق را دنبال می‌کرد اما به نظر می‌رسد اکنون این سیاست به سیاست اتکاء به روسیه تبدیل کرده است. البته با توجه به امکانات و ظرفیت‌های بالای ایران، مسلما روسیه و کشورهای دیگر ایران را نادیده نمی‌گیرند. در دوره‌ای که شما نماینده بودید هم مسئله توسعه ارتباط با روسیه مطرح بود؟ در مورد ارتباط با روسیه باید این نکته را در نظر گرفت که ارتباط ما با روسیه می‌تواند منافع زیادی برای ما به همراه داشته باشد اما توسعه ارتباط نباید به اتکا تعبیر شود. در واقع توسعه ارتباط نباید به گونه‌ای باشد که امکان توسعه روابط با کشورهای دیگر را از ما بگیرد. ما باید از ظرفیت‌های کشورمان به درستی استفاده کنیم.

"به نظر می‌رسد در دولت نهم، دیپلماسی کشور نزدیکی با کشورهای آسیایی عضو شورای امنیت دنبال شد اما اکنون نزدیکی به روسیه بیشتر محسوس است"کشور ما از جایگاه و موقعیتی برخوردار است که باید سیاست‌های ما به سمتی برود که از رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به نفع خود استفاده کنیم نه اینکه به عنوان یک اهرم یا کارت برای بازی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تبدیل شویم. تفکر ارتباط با روسیه در دوره‌های گذشته به چه صورت بوده است؟ به طور طبیعی در شرایطی تشدید فشارهای اروپا، آمریکا و متحدان این کشورها این گرایش به روسیه شکل گرفته است و شکل گرفتن این گرایش در واقع پاسخی است به اعمال فشارهای بی‌منطق و غیرعقلانی که از سوی کشورهای غربی به ما تحمیل شده است. بنابراین موضوع همکاری‌های هسته‌ای و به اتمام بردن نیروگاه بوشهر هم از جمله این موارد است بنابراین توسعه روابط با روسیه نیاز کشور ما است اما این توسعه روابط نباید ماهیتش تغییر کند و روسیه تنها انتخاب یا یکی از انتخاب‌های محدود ما باشد چراکه این وضعیت پاسخگوی منافع ما نخواهد بود. یعنی ما همیشه یک گزینه غیر غربی داریم که باید به نحو مطلوب از آن استفاده کنیم. بله در واقع این فرصت و امتیازی است که جغرافیا به ما داده است و نباید آن را نادیده بگیریم اما مسئله اینجاست که چگونه از آن استفاده کنیم.

در واقع ما باید سعی کنیم سیاست هایمان به گونه‌ای باشد که منافع مردم کشورمان را تأمین کند و ارتقا دهد؛ نه اینکه نوع ارتباط ما فرصتی برای بازیگران دیگر فراهم کند که بتوانند از این اتکا به نفع خود استفاده کنند. اصرار ایران به اینکه مایل است روسیه صرفاً طرف قرارداد در تأمین سوخت رآکتور تهران باشد به نوعی امتیاز دادن به روسیه در عرصه جهانی تلقی می‌شود. به نظر شما از این امتیاز دادن چه بهره‌ای می‌توان برد؟ ما اول باید این را در نظر داشته باشیم که رویکرد روسیه در قبال فن‌آوری هسته‌ای ایران هماهنگ با جامعه جهانی است و اینطور نیست که روسیه سیاستی در مقام مقابله یا مخالفت با آمریکا در قبال ایران را دنبال ‌کند. روس‌ها اعتقاد دارند که این ارتباط و همکاری هسته‌ای با ایران، مزایای سیاسی و اقتصادی زیادی برایشان به ارمغان می‌آورد و بنابراین آن را بسیار سودمند ارزیابی می‌کنند. البته این مسئله نباید به مفهوم زیر سؤال بردن ارتباط با روسیه تلقی شود.

"این مسئله را چطور ارزیابی می‌کنید؟ در این مورد دولت در واقع سیاست نگاه به شرق را دنبال می‌کرد اما به نظر می‌رسد اکنون این سیاست به سیاست اتکاء به روسیه تبدیل کرده است"آنچه که ما در ارتباط با روسیه باید دنبال آن باشیم این است که در یک روی سکه باید توسعه روابط با دیگر کشورها را داشته باشیم و یک روی سکه ارتباط با روسیه را و وقتی این تعادل ایجاد نشود فرصت برای منفعت دو جانبه به یک منفعت یک‌جانبه تبدیل می‌شود و در این شرایط هم مسلما روس‌ها از منفعت خود چشم پوشی نمی‌کنند. در سال‌های اخیر نزدیکی ما با روسیه همیشه با تبلیغات دولت همراه بوده است. مانند سفر آقای پوتین به ایران. . .

باید دید این نزدیکی روابط چگونه بوده است. به طور مثال سفر آقای پوتین به ایران به چه قیمتی وبا چه دستاوردی برای ایران بود. آنچه که از این سفر به یاد می‌آوریم موضع نادرست و شتابزده وزیر امور خارجه است و اینکه سهم ایران را در دریای مازندران ۳/۱۱ درصد اعلام کردند که سبب حیرت همه در داخل و خارج از کشور شد. بنابراین مهم است که در زمان برنامه‌ریزی برای توسعه ارتباط با روسیه در نظر داشته باشیم که دقیقا هرکسی چه سود و زیانی می‌برد. فکر می‌کنید ایران برای امتیازی که به روسیه می‌دهد چه امتیازی می‌تواند از آن بگیرد؟ هر چند به نظر می‌رسد که ایران به روسیه امتیاز می‌دهد اما این امتیاز دادن در واقع پیامد بازی است که ما در تنظیم روابط‌مان با کشورهای دیگر وارد شده‌ایم.

"البته با توجه به امکانات و ظرفیت‌های بالای ایران، مسلما روسیه و کشورهای دیگر ایران را نادیده نمی‌گیرند"جغرافیای ما حکمش این است که با تعدد بازیگران و تنظیم روابط متعادل با بازیگران منطقه و فرامنطقه منافع‌مان را ارتقا ببخشیم اما وقتی خود انتخابمان را محدود می‌کنیم و در جامعه جهانی تحت فشار قرار می‌گیریم مسلما فرصت‌های دیگر که تاریخ و جغرافیای و عوامل قدرت کشورما در اختیار ما گذاشته‌اند را از دست می‌دهیم. در حقیقت افزایش شرکا و طرف‌هایی که ما با آنها تعامل داریم در جامعه جهانی می‌توانند توان چانه‌‌زنی ما را افزایش دهند و شرایط را برای دستیابی به خواسته‌هایمان مهیا کنند. در زمانی که انتخاب ما محدود باشد، بازیگرانی مقابل ما هستند که مجال دست یابی به اهدافشان را بهتر می‌بینند که البته این شرایط نتیجه طرحی است که قبلا دولت داشته است و ما اکنون درون آن قرار گرفته ایم. مسئله دیگری در ارتباط با روسیه وجود دارد که مربوط به انتقادها از درون جامعه به ارتباط با روسیه است که البته با توجه به اینکه مردم ایران سابقه تاریخی خوبی با روس‌ها ندارند طبیعی است که اکنون منتقدان دولت ارتباط با روسیه را هدف انتقادات خود قرار دهند اما سؤال من این است که چرا روسیه حتی برای دنبال کردن منافع خود هیچ گاه سعی نکرده است چهره خود را برای مردم ایران بهتر کند؟ اینکه چرا این انتقادها وجود دارد باید گفت، سنخیت و شباهت‌هایی که میان نظام‌های سیاسی در این منطقه از جهان وجود دارد و مشکلاتی که در فرآیند دموکراتیک شدن جامعه روسیه با جامعه ما به شکل شبیه وجود دارد این انتقادها و مواضع را به دنبال داشته است. در طول تاریخ هم این نوع جهت گیری‌ها بی‌سابقه نبوده است.

ما از دوران مشروطه می‌توانیم این مواضع را ببینیم هرچند که مردم ایران حافظه تاریخی ندارند اما در مورد روسیه ایرانی‌ها به خاطر مسائلی که در تاریخ به وجود آمد و نقش روسیه را در ایران تقویت کرد این بدبینی‌ها را نسبت به روسیه به وجود آورده است و دولت روسیه هم طبعا نمی‌تواند این واقعیت‌ها را انکار کند. اما روسیه گامی هم بر نمی‌دارد که مردم ایران را نسبت به خود راضی نگه دارد. چون اصراری در این خصوص ندارد. در واقع روسیه در داخل کشورش هم چنین سیاستی ندارد که در مقابل انتقادهای جامعه کاری انجام دهد بنابراین اساساً رهبری روسیه نسبت به این انتقادات در ایران حساسیتی ندارد

منابع خبر

اخبار مرتبط