چرا همدلی و همزبانی دولت و ملت؟
پر واضح است که این نام را نیز میتوان در چهار چوب مرحله دولت سازی اسلامی که سومین مرحله از فرآیند تمدنسازی اسلامی است، تحلیل نمود. برطرف نمودن شکاف دولت ملت که میتوان آن را از جمله شکافهای فعال در جامعه دانست که در شرایط حاضر با طرح فسادهای اخیر در فضای عمومی نیز تشدید شده است، میتواند موجب پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی گردد.
تحلیلهای مختلفی برای تبیین طرح کلی اندیشه مقام معظم رهبری ارائه شده است که هر یک بخشی از این منظومه کلی را معرفی میکند. اما به نظر میرسد بهترین روش تحلیل و تبیین، روش تحلیل منظومه فکری ایشان با استناد به مقوله «فرآیند تحقق اهداف انقلاب اسلامی»[1] میباشد که در برهههای مختلف مورد تأکید معظمله قرار گرفته است. به عبارتی، برای درک مفاهیم مختلف به ظاهر پراکنده، بهترین روش جایابی این مفاهیم در مقوله فوق میباشد. با توجه به آنچه گفته شد، میتوان نگاهی متفاوت نسبت به علت پدیده نامگذاری سالها توسط مقام معظم رهبری داشت.
"پر واضح است که این نام را نیز میتوان در چهار چوب مرحله دولت سازی اسلامی که سومین مرحله از فرآیند تمدنسازی اسلامی است، تحلیل نمود"به زعم راقم سطور، بر اساس بیانات معظمله که میفرمایند نظام کنونی ما در مرحله سوم یعنی دولت اسلامی قرار دارد[2]، جهتگیریهای کلی نظام نیز باید در جهت تحقق این مرحله برآیند و از این رو، در نامگذاریهای سالها که مخاطب اصلی آن دولت به مفهوم نهاد حکومت- قوه قضائیه، مجریه و مقننه و سایر نهادهایی که زیرمجموعه آنها قرار میگیرند- و ملت میباشد نیز این سیر کلی دیده میشود.
قبل از بیان این نگاه متفاوت، ابتدا نامهای سالهای ۱۳۷۹-۱۳۹۳ بیان خواهد شد. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نمیباشد که گرچه ممکن است دیدگاههای صحیح دیگری نیز وجود داشته باشد، اما در مقاله پیش رو، نگاه به فرآیند تحقق اهداف انقلاب اسلامی در تعلیل نامگذاری سالها پررنگتر شده است.
سالهای ۱۳۶۹-۱۳۷۷؛ تمرکز بر اصلاح اقتصادی دولت اسلامی
گرچه در ظاهر این سالها بدون نام بودهاند، اما با توجه به تأکید ایشان بر روی مفاهیمی نظیر «عدالت اجتماعی» در سال ۱۳۷۲، «وجدان کار» و «انضباط اجتماعی» در سال ۱۳۷۳، «انضباط اقتصادی و مالی» و مقابله با ریختوپاش، زیادهروی و اسراف در سال ۱۳۷۴، مبارزه با اسراف، زیادهروی و نابود کردن اموال عمومی و شخصی در سال ۱۳۷۵، عزم عمومی در مقابله با اسراف در سال ۱۳۷۶ و صرفهجویی در سال ۱۳۷۷، تلاش ایشان برای القای اهمیت گذار از مرحله دولت اسلامی از مجرای انضباط اقتصادی دولت به وضوح قابل مشاهده است. زیرا در خلال سالهای فوق و با توجه به جهتگیریهایی که در دولتهای این دوره پیگیری شد، «نگاه به پیشرفت، نگاه غربی بود؛ یعنی همان راهی که آنها رفتند، اینها هم باید بروند؛ تصورشان این بود. خودشان را در حد انگلیس و فرانسه و آلمان هم نمیدیدند؛ در حد همین کشورهایی مثل کره جنوبی میدیدند».[3]
سالهای ۱۳۷۸، ۱۳۷۹، ۱۳۸۱ و ۱۳۸۵؛ الگوآفرینی سیاسی و اجتماعی
از مهمترین خصوصیات سال ۱۳۷۸، مصادف شدن با صدمین سالگرد میلاد امام خمینی (ره) بود و از همین روی، این سال به نام سال «امام خمینی (ره)» نامگذاری شد. مقام معظم رهبری وجود چهار خصوصیت ۱.
فکر روشن و روشِ خردمندانه، ۲. اراده، تصمیم و عزم راسخ و قاطع، ۳. خلقیات انسانی و والا و ۴. تدین، تعبد، ایمان دینی و اعتقاد راسخ به ارزشهای اسلامی و قرآنی- که چهار خصوصیت ممتاز امام خمینی (ره) بود- در میان ملت و مسئولان کشور را راه رسیدن به اهداف ملی اعلام کردند.[4]
در سال ۱۳۷۹، ابتدا و انتهای سال با عید غدیر مقارن گردید و از این روی، ایشان این سال را به نام مبارک «امیرالمؤمنین (ع)» نامگذاری نمودند. ایشان فرمودند: «ما میتوانیم در سایه نزدیکی به امیرالمؤمنین (ع)، به آرزوی بزرگ کشور و ملتمان و نظام جمهوری اسلامی- یعنی عدالت اجتماعی- نزدیک شویم.
"به عبارتی، برای درک مفاهیم مختلف به ظاهر پراکنده، بهترین روش جایابی این مفاهیم در مقوله فوق میباشد"امیدوارم که ما مسؤولان کشور- در درجه اول- و همه آحاد مردم تلاش کنند تا بتوانیم عدالت اجتماعی را در این کشور، مستقر کنیم».[5]
فروردین و اسفند ۱۳۸۱ نیز با عاشورای حسینی همزمان شد و لذا این سال به نام «عزت و افتخار حسینی» نامگذاری شد. در سال ۱۳۸۵، با توجه به جسارتهایی که به ساحت عظمای نبوی شد، مقام معظم رهبری این سال را به نام ایشان نامیدند. به اعتقاد ایشان، «درس پیغمبر اسلام برای امتش و برای همه بشریت، درسِ عالم شدن، قوی شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است».[6]
سال ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳؛ تمرکز بر جلوگیری از انحراف
متأسفانه در خلال سالهای موسوم به دولت اصلاحات- اگر چه اقدامات سازندهای نیز در این دوران انجام گرفت و ما نیز منکر این حقیقت نیستیم-، برخی جهتگیریهای سیاسی مسیر حرکت به سوی تحقق اهداف انقلاب اسلامی را منحرف کرد. از همین روی، مقام معظم رهبری بار دیگر با نامگذاری این سالها به نام «نهضت خدمترسانی به مردم» و «پاسخگویی سه قوه به ملت ایران»، تلاش کردند تا این حرکت را دگربار به مسیر اصلی آن بازگردانند. یعنی بجای دعواهای سیاسی و هدر دادن توان اجتماعی در این جهت، ایشان از مسئولین خواستند تا با نهضت خدمترسانی به مردم، زمینه پرسش و پاسخ میان مردم و مسئولین برای رصد بازدهی کارکرد دولت فراهم شود.
سالهای ۱۳۸۰، ۱۳۸۴، ۱۳۹۲؛ تأکید بر اهمیت مشارکت
در هر نظام سیاسی، میزان مشارکت یکی از مؤلفههای بررسی میزان مقبولیت عمومی آن نظام است.
نامگذاری سال ۱۳۸۰ به نام «اقتدار ملی و اشتغالآفرینی»، ۱۳۸۴ به نام «همبستگی ملی و مشارکت عمومی» و ۱۳۹۲ به نام سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» ناظر به همین نکته است. لازم به ذکر است، اشتغالآفرینی و ایجاد حماسه اقتصادی که در نامگذاریهای سالهای فوق مورد توجه قرار گرفته است، از جمله کارکردهای یک دولت اسلامی است.
سالهای ۱۳۸۶-۱۳۹۳؛ فراهم شدن زمینه تحقق دولت اسلامی
رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۴ فرمودند: «این وضع جدیدی که در کشور به وجود آمده است و تشکیل دولت و گرایشی که امروز در عموم مردم و در دولتمردان مشاهده میشود، این نوید را میتواند بدهد که اوضاع برای برگرداندن جهتگیری غلط، اوضاع مساعدی است».[7]
همچنین در جای دیگر میفرمایند: «امروز خوشبختانه یک وضع استثنایی در طول چندین سال گذشته وجود دارد ... شعارهای اساسی انقلاب به عنوان محور برنامهریزیها و حرکتها و سیاستها اعلام میشود».[8]
این امر حکایت از این دارد که از سال ۱۳۸۴ شرایطی در کشور فراهم شد که زمینه تحقق دولت اسلامی را میسر کرد. از همین جهت، نحوه نامگذاری سالها از سال ۱۳۸۶ به بعد براساس مؤلفههای دولت اسلامی قابل مشاهده است که عبارتاند از:
- ۱۳۸۶؛ «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» به منظور همسو کردن نیروهای سیاسی و اجتماعی در راستای تحقق این هدف
- ۱۳۸۷؛ سال «نوآوری و شکوفایی» به هدف شکستن شالودهها و روندهای کند موجود در جهت نیل به این هدف
- ۱۳۸۹؛ «همت مضاعف و کار مضاعف»
به نظر میرسد، رهبر معظم انقلاب به منظور تسهیل و تسریع در این روند، برخی معیارهای اقتصادی دولت اسلامی را نیز با نامهای سال بیان کردهاند. به عبارتی، آنچه لازمه اقتصاد مقاومتی- به عنوان پایه اقتصادی دولت اسلامی- است را با نامگذاری بر روی سالها نشانهگذاری نمودهاند.
"با توجه به آنچه گفته شد، میتوان نگاهی متفاوت نسبت به علت پدیده نامگذاری سالها توسط مقام معظم رهبری داشت"از همین روی مشاهد میشود که در سال ۱۳۸۸، ۱۳۹۰، ۱۳۹۱ و ۱۳۹۳، نامگذاریها دقیقتر و متمرکز بر روی محور اقتصادی میباشد.
- ۱۳۸۸؛ حرکت مردم و مسئولین به سوی اصلاح الگوی مصرف
- ۱۳۹۰؛ جهاد اقتصادی و فراتر رفتن از حرکتهای طبیعی در مسیر اقتصادی
- ۱۳۹۱؛ تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی به منظور حل مسئله تورم و اشتغال
- ۱۳۹۳؛ اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و با مدیریت جهادی
سال ۱۳۹۴ سال «دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی»
پر واضح است که این نام را نیز میتوان در چهار چوب مرحله دولت سازی اسلامی که سومین مرحله از فرآیند تمدنسازی اسلامی است، تحلیل نمود. برطرف نمودن شکاف دولت ملت که میتوان آن را از جمله شکافهای فعال در جامعه دانست که در شرایط حاضر با طرح فسادهای اخیر در فضای عمومی نیز تشدید شده است، میتواند موجب پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی گردد. برای رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی، همدلی و همزبانی دولت و ملت و برطرف نمودن شکاف بین این دو از جمله ضروریات است. دولت اسلامی دولتی است از دل ملت و برآمده از آن که خواست اسلام و مسلمین را پی میگیرد به همین جهت تحقق همدلی و همزبانی دولت و ملت برای رسیدن به دولت اسلامی ضروری است. در این جهت نه دولت باید ملت را نامحرم و غیر خودی بداند و او را در روند مدیریت کشور و تصمیمات شرکت ندهد و نه ملت، دولت را به حال خود رها کند و خود را در قبال اتفاقات و حوادث مسئول نداند.
البته باید دقت داشت که همزبانی و همدلی این دو رکن جمهوری اسلامی یعنی دولت و ملت، طرفینی است؛ بدان معنا که نباید این نامگذاری به همدلی و همزبانی ملت نسبت به دولت و بلعکس دولت نسبت به ملت تفسیر شود.
دولت اسلامی دولتی است که از یک سو فرهنگ سیاسی مردم در آن مشارکتی است و سوی دیگر دولت صرفاً به دنبال تحقق خواست نخبگان و گروههای قدرت و ثروت نیست بلکه خواست آحاد مردم مسلمان را پی میگیرد.
ارزیابی نهایی
با توجه به نامگذاریهای فوق، اگر چه مخاطب این نامها عموم مردم و مسئولین هستند[9] و بدون ورود مردم به عرصه تحقق نام سالها، عملاً تلاشهای دولت نیز ابتر میماند؛ اما این دولت است که با جهتدهی به حرکتهای مردمی و کنترل آن، زمینه تحقق این نامها و هدفها را فراهم میکند. از همین روی نگارنده معتقد میباشد، تا دولت کنونی- به معنای عام آن- نتواند از مرحله دولت اسلامی عبور کند و مسئولین نظام ما به نصاب لازم یک مسئول اسلامی در حکومت دینی نرسند ولو حرکتهای مردمی نیز شکل بگیرد، به علت هدر رفت سرمایه اجتماعی و عدم همسو بودن این حرکتهای خودجوش مردمی- در برخی موارد، خنثیکننده یکدیگر- اهداف انقلاب اسلامی محقق نخواهد شد. به عبارتی، بر اساس اهدافی که انقلاب اسلامی طی میکند و تاکنون توانسته است از دو مرحله انقلاب اسلامی و نظام اسلامی عبور کند، این امر منطقاً و عقلاً صحیح به نظر میرسد که شخص حاکم اسلامی تمام نیروها، حرکتها و سرمایهها را مصروف طی این مرحله طولانی نماید. این مراحل بهگونهای چیده شدهاند که بدون تحقق مرحله قبل، مرحله بعد بدست نمیآید؛ یعنی تا دولت اسلامی محقق نشود، جامعه اسلامی و به تبع آن دو، امت اسلامی- طی تکتک این مراحل در درون هر یک از دولتهای اسلامی- بدست نمیآید.
البته ما در این مقاله منکر این امر نیستیم که مخاطب نام سال عموم مردم هستند و اصلاً، بخشی از اهداف مرحله جامعه اسلامی همزمان با نیل به مرحله دولت اسلامی در حال تحقق است؛ زیرا در این زمینه هم مردم مسئولیت دارند و هم مسئولان. اما آنچه مورد مدعاست این است که مخاطب اصلی این نامها و شعارها مسئولان به عنوان کارگزاران تحقق دولت اسلامی است تا با همجهت کردن نیروهای اجتماعی، زمینه را برای پشت سر گذاشتن این مرحله فراهم کنند.
پی نوشت ها:
[1] این فرآیند شامل پنج مرحله میباشد که عبارتاند از:
الف.
"ایشان فرمودند: «ما میتوانیم در سایه نزدیکی به امیرالمؤمنین (ع)، به آرزوی بزرگ کشور و ملتمان و نظام جمهوری اسلامی- یعنی عدالت اجتماعی- نزدیک شویم"انقلاب اسلامی: منظور از انقلاب در این مرحله حرکت انقلابی است و نه آن معنای از انقلاب اسلامی که شامل همه مراحل میشود. به عبارتی، مقصود از انقلاب اسلامی همان حرکت انقلابی و جنبش انقلابی است که نظام فاسد را سرنگون میکند و زمینه را برای ایجاد نظام جدید آماده فراهم میسازد. (خامنهای، بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۲۴/۷/۱۳۹۰)
ب. نظام اسلامی: هویتی کلی است که تعریف مشخصی دارد و مردم آن را انتخاب میکنند. این هویت کلی جمهوری اسلامی است در آن، مردمسالاری از اسلام گرفته شده است و با ارزشهای اسلامی همراه است.
(خامنهای، بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۲۴/۷/۱۳۹۰)
ج. دولت اسلامی: دولت به معنای مجموعه کارگزاران حکومت و نه هیأت وزیران. (خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۲۱/۰/۱۳۸۰) بر اساس آنچه که در دوره تعیین نظام اسلامی به وجود آمد، یک قانون اساسی تدوین گردید که در آن، نهادها و بنیانهای اداره و مدیریت کشور معین شد. این مجموعه نهادهای مدیریتی، دولت اسلامی است. (خامنهای، بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۲۴/۷/۱۳۹۰)
د.
"در سال ۱۳۸۵، با توجه به جسارتهایی که به ساحت عظمای نبوی شد، مقام معظم رهبری این سال را به نام ایشان نامیدند"کشور یا جامعه اسلامی: پس از تشکیل دولت اسلامی، مسئولیت و تعهد این دولت، تحقق جامعه اسلامی است. در این جامعه، آرمانها و اهداف اسلامی تحقق پیدا میکند. این جامعه، جامعهای عادل، آزاد، مردمی، دارای عزت و استغنای ملی، برخوردار از رفاه و مبرای از فقر و گرسنگی، دارای پیشرفتهای همهجانبه علمی، اقتصادی، سیاسی میباشد. (خامنهای، بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۲۴/۷/۱۳۹۰).
ه. امت اسلامی: مراد از امت اسلامی، تسری جامعه اسلامی با تمام لوازم و ویژگیهای آن، به نقاط جغرافیایی دیگر است.
(خامنهای، بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۲۴/۷/۱۳۹۰)
[2] اشاره به بیانات مقام معظم رهبری: در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹؛ در جمع کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۱/۹/۱۳۸۰؛ در دیدار مسئولان نظام، ۶/۸/۱۳۸۳؛ در خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۸/۵/۱۳۸۴؛ در دیدار اعضای هیئت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
[3]بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز، ۱۴/۲/۱۳۸۷
[4] پیام نوروزی به مناسبت حلول سال ۱۳۷۸، ۱/۱/۱۳۷۸
[5] پیام نوروزی به مناسبت حلول سال ۱۳۷۹، ۱/۱/۱۳۷۹
[6] پیام نوروزی به مناسبت حلول سال ۱۳۸۵، ۱/۱/۱۳۸۵
[7] بیانات در دیدار شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳/۱۰/۱۳۸۴
[8] بیانات در دیدار رئیسجمهور، مسئولان و کارگزاران نظام، ۹/۴/۱۳۸۶
[9] چنانکه دکتر غلامعلی حدادعادل نیز «فلسفه نامگذاریها [را] جلب توجه مردم به یک ارزش و همینطور در نقطه مقابل آن، به یک مشکل» میدانند. ایشان معتقدند، «در واقع از میان همه ارزشها و جهتگیریهای مطلوب، رهبری یک ارزش را برجسته میکنند و در صدر قرار میدهند و توجه همگان را به آن جلب میکنند. این در واقع نوعی اعتلای فرهنگ عمومی جامعه است که از وظایف رهبری است». گفتگو با دکتر غلامعلی حدادعادل در:
http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=19286
*احمد سویزی؛ کارشناس ارشد مسائل سیاسی
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران