فشار قبر چیست؛علل آن کدام است؟

فشار قبر چيست؛علل آن كدام است؟
خبرگزاری فارس
شفاف - ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰

تبیان: از هولناک‌ترین عذاب‌های قبر که میت در شب اول قبر به آن مبتلا می شود، فشار قبر است که مومن و کافر، کوچک و بزرگ، باید حد طبیعی و ناگزیر آن را تحمل کنند اما این فشار تحت اعمال انسان و پرونده ای که با اوست بسیار متغیر است.   فشار قبر   از هولناک‌ترین عذاب‌های قبر که میت در شب اول قبر به آن مبتلا می شود، فشار قبر است که مومن و کافر، کوچک و بزرگ، باید حد طبیعی و ناگزیر آن را تحمل کنند اما این فشار تحت اعمال انسان و پرونده ای که با اوست بسیار متغیر است. ابو بصیر می‌گوید: به امام جعفر صادق(علیه‌السلام) گفتم: آیا احدی هست که از فشار قبر نجات پیدا کند؟ فرمود: پناه بخدا می‏بریم از فشار قبر. چقدر قلیل و اندک هستند آن افرادی که از فشار قبر نجات پیدا کنند. (بحارالانوار، ج۶،ص۲۶۰) البته فشار قبر مربوط به مدفونین در زمین نیست بلکه شامل هر میتی خواهد شد از امام صادق علیه‌السّلام پرسیدند: آیا عذاب و فشار قبر به فرد بدار آویخته می‌رسد؟ آن حضرت فرمود: همانا پروردگار زمین، خود پروردگار هوا نیز هست.

"ابو بصیر می‌گوید: به امام جعفر صادق(علیه‌السلام) گفتم: آیا احدی هست که از فشار قبر نجات پیدا کند؟ فرمود: پناه بخدا می‏بریم از فشار قبر"یا آن خدایی که زمین به فرمان اوست، هوا نیز به فرمان اوست، پس خداوند عزّ و جلّ به هوا وحی می‌فرماید و هوا او را فشاری می‌دهد سخت‏تر و شدیدتر از قبر. (من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفاری، ج ۱، ص۲۷۹) فشار قبر چیست؟ اما در مورد اینکه واقعیت فشار قبر چیست و کیفیت آن به چه شکلی است، اطلاعات دقیقی در دست نیست. برخی همچون علامه مجلسی، علامه حلی، علامه شبر و مرحوم حمصی رازی معتقد به عذاب جسد هستند. به عقیده این بزرگان و برخی دیگر، ممکن است روح در عالم قبر، در بدن داخل شده و عذاب را تحمل کند ... علامه مجلسی می‌فرماید: انما السوال و الضغطة فی الاجساد الاصلیة ...؛ سوال و تنگی و فشار قبر مربوط به جسد اصلی است.(جسد اصلی در مقابل جسد برزخی)در نهج البلاغه آمده است...

و روعات الفزع و اختلاف الاوضاع و استکاک الاسماع و ظلمة للحد ...؛ (یاد کنید از) دفعه بدفعه آمدنهای خوف و بیم‌های مختلف و جابجا شدن دنده‏های پهلو از فشار قبر و کر گردیدن گوشها و تاریکی گور ...قائلین به این قول به چنین روایاتی هم استناد می‌کنند و می‌گویند در هم فرو رفتن استخوانهای دنده(در اثر فشار قبر) و نیش زدن گوشت(که به عنوان عذاب قبر یاد شده) که در بعضی روایات است تنها با بدن عنصری سازگاری دارد.وقتی انسان مرد، با قوه ی خیال خود را جدای از دنیا می یابد؛ همان گونه که در دنیا با همان صورت به واسطه ی خیال، خود را درک می کرد، وقتی در قبر گذاشته شد، خود را با همان صورت در قبر می یابد و با این واسطه دردها و عقوبت ها و یا لذت ها را در می یابد. و این است معنی حدیث: که قبر باغی از باغ های بهشت یا حفره‌ای از حفره‌های جهنم است.در هر حال روح با تعلق شدیدی که به جسد دارد، همواره در کنار جسد می‌ماند و از وضعیت خوب یا بد جسد متاثر می‌شود چه داخل در جسد و حساس به احساسات آن باشد چه نباشد. به همین جهت شاید بتوان گفت فشار قبر، می تواند کنایه از همان فعل و انفعالات شیمیایی باشد که جنازه را از هم می پاشد و ظرف مدت بسیار کمی، چنان تغییرات سریعی در آن ایجاد می کند که اگر امکان رویت جسد بعد از یک شب قبر حاصل شود، صحنه‌ی دلخراش و اندوهباری در معرض دید قرار خواهد گرفت. از فرمایشات حضرت علی(علیه‌السلام) است که: «فَلَوْ مَثَّلْتَهُمْ بِعَقْلِکَ، أَوْ کُشِفَ عَنْهُمْ مَحْجُوبُ الْغِطَاءِ لَکَ، وَ قَدِ ارْتَسَخَتْ أَسْمَاعُهُمْ بِالْهَوَامِّ فَاسْتَکَّتْ، وَاکْتَحَلَتْ أَبْصَارُهُمْ بِالتُّرَابِ فَخَسَفَتْ، وَ تَقَطَّعَتِ الْأَلْسِنَةُ فِی أَفْوَاهِهِمْ بَعْدَ ذَلَاقَتِهَا، وَ هَمَدَتِ الْقُلُوبُ فِی صُدُورِهِمْ بَعْدَ یَقَظَتِهَا، وَ عَاثَ فِی کُلِّ جَارِحَةٍ مِنْهُمْ جَدِیدُ بِلًی سَمَّجَهَا، وَ سَهَّلَ طُرُقَ الْآفَةِ إِلَیْهَا، مُسْتَسْلِمَاتٍ فَلَا أَیْدٍ تَدْفَعُ وَلَا قُلُوبٌ تَجْزَعُ، لَرَأَیْتَ أَشْجَانَ قُلُوبٍ وَ أَقْذَاءَ عُیُونٍ، لَهُمْ فِی کُلِّ فَظَاعَةٍ صِفَةُ حَالٍ لَا تَنْتَقِلُ، وَ غَمْرَةٌ لَا تَنْجَلِی؛ اگر آن مردگان را با (دیده) عقل و خرد بسنجی، یا پرده (خاکی) که آنها را از تو پوشانده است کنار رود (آنها را خواهی دید) در حالی که گوش‌هایشان در اثر رسوخ جانوران خاکی در آنها نابود و کر گشته، و دیدگانشان از سرمه خاک (به مغز) فرو رفته، و زبان‌هایشان پس از تندی و تیزی در دهان‌ها پاره پاره گشته، و دلهاشان پس از بیداری در سینه‏ها مرده، و از طپش افتاده، در هر عضوی از ایشان پوسیدگی تازه که باعث فساد و زشتی است رخداده، و راه نابودی آنها را آسان ساخته است، در حالی که در برابر هر آسیبی تسلیم‏اند، نه برای دفاع (از آلام و اسقام) دستی، و نه برای نالیدن (از سختیها) دلهایی دارند(اگر به دیده عبرت بنگری) اندوه‌های دلها و خاشاک و خونابه چشمها را خواهی دید که برای آنها در هر یک از این رسوائی و گرفتاریها حالتی است که دگرگون نشود، و سختی ای است که برطرف نگردد. (ترجمه ‏نهج‏البلاغه انصاری، ص ۶۲۵)این عذاب اگرچه تا حدی طبیعی و در راستای نظام خلقت است اما راههایی وجود دارد که برطرف کردن آن را ممکن ساخته است.

"یا آن خدایی که زمین به فرمان اوست، هوا نیز به فرمان اوست، پس خداوند عزّ و جلّ به هوا وحی می‌فرماید و هوا او را فشاری می‌دهد سخت‏تر و شدیدتر از قبر"با وجود برخی روایات که اصرار به همگانی بودن فشار قبر دارند، برخی روایات نیز به تفاوت‌های مومن و کافر اشاره کرده و از آسودگی مومن سخن می‌گویند: «بنده مؤمن چون به خاک سپرده شود زمین به او گوید: آفرین، خوش آمدی، تو از جمله کسانی هستی که دوست داشتم بر پشت من راه رود، حال که تو را در بر گرفتم خواهی دانست که چگونه با تو عمل می‏کنم! پس تا آنجا که چشم کار می‏کند برای او گشاده گردد. و کافر چون به خاک سپرده شود زمین به او گوید: تو را آفرین و خوشامد مباد، تو از دشمن‏ترین کسانی هستی که دوست نداشتم بر پشت من راه رود، حال که تو را در بر گرفتم خواهی دانست که چگونه با تو عمل می‏کنم! پس چنان او را بفشارد که استخوانهای پهلویش بشکند.(امالی شیخ مفید، ترجمه استادولی)محمد تقی فلسفی در این باره می گوید: «مقصود از فشار قبر این نیست که دیوارهای قبری که در گورستان حفر شده به هم نزدیک می شوند، و جسد میت را در تنگنا قرار می‌دهند، بلکه مقصود فشار نامرئی و نامحسوسی است که، بر روح و جسد برزخی متوفی، وارد می‌آید و او را به شدت ناراحت می‌کند. مرگ تاثیراتی که اعمال مثبت و منفی در طول حیات بر تک تک سلولهای بدن می‌گذارند می تواند در کم و زیاد شدن عذاب جسم تاثیر بگذارد مثل این که فرض کنیم گناهان کبیره موجب ترشح موادی در سلولهای بدن شوند که این مواد در عالم قبر تجزیه بدن را سخت‌تر و مهلک‌تر کنند یا بالعکس ممکن است عبادت و اعمال صالح انسان و پرهیز از گناه، وقتی در درجات بالای آن از سوی انسانی رعایت شود، جسم را به طور طبیعی به مواد ایمنی دهنده مجهز سازند. سالم ماندن معدودی از جنازه‌های انسانهای وارسته، سالها بعد از وفات یا شهادتشان، سند خوبی بر این مدعاست. هم اکنون اسنادی از همین جنازه‌های سالم که مربوط به شهدای دفاع مقدس بوده، در موزه شهدا محفوظ است .عده‌ای دیگر از دانشمندان دینی هم معتقد به عذاب و پاداش روح‌اند و یا معتقد به عذاب و پاداش روح در جسم برزخی اش هستند.

محمد تقی قلسفی در این باره می گوید: «مقصود از فشار قبر این نیست که دیوارهای قبری که در گورستان حفر شده به هم نزدیک می شوند، و جسد میت را در تنگنا قرار می‌دهند، بلکه مقصود فشار نامرئی و نامحسوسی است که، بر روح و جسد برزخی متوفی، وارد می‌آید و او را به شدت ناراحت می‌کند.»(معاد از نظر روح و جسم، ج ۱ ، ص ۲۶۱)مرحوم ملاصدرا و پیروان مکتب او با بهره‌گیری از حرکت جوهریه و اثبات عوالم سه‌گانه‌ی (طبیعت، عالم برزخ مثال، عالم مجردات) به تحلیل و تبیین عذاب و سوال در قبر پرداخته می‌گویند: آنچه بر این جسد دنیوی پس از مرگ می آید از قبیل مقبور بودن و فشار و وحشت و هجوم حشرات بر روح مجرد وارد می‌شود. (عیون مسایل نفس و شرح آن، استاد حسن حسن زاده، ج ۲، ص ۴۵۵ ـ ۴۵۳).... روح انسانی به کمک قوه ی خیال در دنیای مادی لذت ها و آلام را درک می کند، و قوه ی خیال یک وجود مستقل است که پس از مرگ نیازی به بدن مادی ندارد بلکه همراه روح است و روح به واسطه ی این قوه، از صورت‌های مادیات لذت و یا زحمت می‌بیند. بنابراین وقتی انسان مرد، با قوه ی خیال خود را جدای از دنیا می یابد؛ همان گونه که در دنیا با همان صورت به واسطه ی خیال، خود را درک می کرد، وقتی در قبر گذاشته شد، خود را با همان صورت در قبر می یابد و با این واسطه دردها و عقوبت ها و یا لذت ها را در می یابد. و این است معنی حدیث: که قبر باغی از باغ های بهشت یا حفره‌ای از حفره‌های جهنم است.

"(من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفاری، ج ۱، ص۲۷۹) فشار قبر چیست؟ اما در مورد اینکه واقعیت فشار قبر چیست و کیفیت آن به چه شکلی است، اطلاعات دقیقی در دست نیست"َ( الْقَبْرُ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّار.)پس قبر حقیقی همین هیئت‌ها و صورت‌ها است.(همان)چنانچه به قائده عمومیت فشار قبر توجه کنیم و به اجسادی که جنازه آنها را می سوزانند و خاکسترشان را به دریا می سپارند، باید به همین نظریه، یعنی به فشار بر روح مجرد، یا فشار بر روح مجرد در جسم برزخی اعتقاد پیدا کنیم . علل فشار قبر اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضِیقِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقبرخداوندا از عذاب و تنگی و فشار قبر بتو پناه میبرم(مکارم الأخلاق، دعا هر صبح و شام)قطعا برای نجات از هر مصیبتی باید عوامل ایجاد آن مصیبت را کشف کنیم تا با پیشگیری از پدید آمدن آن عوامل راه ابتلاء را سد کنیم. در روایات نبوی آمده است که فشار قبر به دلیل تضییع نعمت هاست. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ضَغْطَةُ الْقَبْرِ لِلْمُؤْمِنِ کَفَّارَةٌ لِمَا کَانَ مِنْهُ مِنْ تَضْیِیعِ النِّعَم(أمالی الصدوق،۵۴۰)؛ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: فشار قبر برای مؤمن کفّاره نعمتهایی است که تباه کرده است.همچنین سکونی از امام صادق(علیه السّلام) و او از پدرانش (علیهم السّلام) روایت می‏کند که رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله) فرمود: تنگی قبر و فشار آن به مؤمن برای آن است که او نعمت‏ها را ضایع می‏نمود و این تنگی و فشار قبر کفاره آن عمل محسوب می‏گردد.شاید در نگاه اول به نظر هر خواننده ای بیاید که ضایع کردن نعمتها گناهی است که به آسانی می توان آن را ترک نمود به خاطر آنکه تضییع نعمتها را مساوی با اسراف می دانند اما اسراف یکی از مصادیق بارز در دایره تضییع و تباهی نعمتها به حساب می آید. اگر بخواهیم با نگاهی دقیقتر به عمق این مسئله بنگریم خواهیم دید که حتی سیر غذا خوردن، سیر خوابیدن، حتی یک کلمه بیهوده سخن گفتن و امثالهم نیز می تواند مصداقی از تضییع نعمتها باشد.یک مقدار بیشتر از حدی که بدن به آن نیاز دارد بیشتر استراحت کردن هم، نمونه ای از تضییع نعمتهاست.

فرصتی که خداوند به بشر برای زندگی روی زمین به او داده بسیار عزیز و مغتنم است. باید از لحظه لحظه آن نهایت استفاده را برد. لذا استراحت نیز باید به اندازه ای باشد که بدن نیروی کافی برای فعالیت مجدد را بدست آورد. حتی یک مثقال چربی اضافه که بر بدن روییده باشد(که به همان اندازه نشانه زیاد استفاده کردن مواد غذایی است) هم، داخل در محدوده تباهی نعمتهاست.به همان اندازه که اولیاء خدا کم هستند، رهایی یافتگان از فشار قبر نیز کم هستند. البته خداوند رعایت خیلی از این چیزها را به دلیل مشقت بر بندگان خود واجب ننموده و در قیامت هم ایشان را به دلیل سیر خوردن و سیر خوابیدن مواخذه نخواهد کرد اما از آنجا که هر چیزی اثر وضعی و طبیعی خودش را دارد، تضییع نعمتها هم اثر خودش که همان فشار قبر است را دارد که البته بسته به میزان آن کم و زیاد خواهد بود.برخی هم گفته اند منظور از تضییع نعمتها، بکار بردن نعمتها در غیر از مورد مصرفشان یعنی در راه حرام است.

"برخی همچون علامه مجلسی، علامه حلی، علامه شبر و مرحوم حمصی رازی معتقد به عذاب جسد هستند"همانطور که در تعاریف شکر گفته اند که «استفاده از نعمت است در همان راهی که خداوند دستور فرموده یا مجازمان کرده است.» به هر حال از آنجا که پرهیز از چنین گناهانی بسیار سخت و مشکل است، فشار قبر هم برای همگان عمومیت دارد و فرار از آن جز برای عده بسیار معدودی چون ائمه معصومین بسیار بعید است. ابو بصیر می گوید: به امام جعفر صادق(علیه السّلام) گفتم: أیفلت من ضغطه القبر احد؟ آیا احدی هست که از فشار قبر نجات پیدا کند؟ فرمود: نعوذبالله منها، ما أقل من یفلت من ضغطه القبر؛ پناه بخدا می‏بریم از فشار قبر. چقدر قلیل و اندک هستند آن افرادی که از فشار قبر نجات پیدا کنند.(بحارالانوار، ج ۶، ص۲۶۰)اگر بخواهیم پرهیز از تباهی نعمتها را به واقع درک کنیم، باید در زندگی اولیاء بزرگ الهی تامل کنیم. فی المثال آنچه در زندگانی پرخیر و برکت حضرت زهرا(علیهاالسلام) چه در بحث عبادت و چه در بحث زحمات دنیوی و دیگر مسائل می خوانیم و بسیار شگفت زده می شویم، راهنمایی است که به ما نشان دهد پرهیز از تضییع نعمتها چگونه می تواند باشد. الْحَسَنُ الْبَصْرِیُّ مَا کَانَ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدَ مِنْ فَاطِمَةَ کَانَتْ تَقُومُ حَتَّی تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا، زندگانی حضرت زهرا علیها السلام(روحانی متن عربی ...

ص، ۳۸۷)ابن شهر آشوب گوید: هیچ کس در بین این امّت عابدتر از حضرت فاطمه(علیهاالسّلام) نبود، او آنقدر برای عبادت خدا بر پا می‏ایستاد که پاهایش ورم می‏کرد.شیخ صدوق (رحمة الله علیه) روایت کرده که حضرت علی(علیه السّلام) به مردی از بنی سعد فرمود: بگذار تا قصّه‏ای در باره خودم و فاطمه برایت بگویم: فاطمه همسر من در میان خانواده رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) از محبوبترین افراد بود، او با مشک به قدری آب می‏آورد که اثر آن در سینه‏اش به جای مانده بود، و به قدری با آسیاب کار می‏کرد که دستهایش پینه بسته بود، و به قدری خانه را جارو می‏کرد که گرد و غبار بر لباسهایش می‏نشست، و به قدری در زیر دیگ آتش می‏افروخت که لباسهایش سیاه و چرکین می‏شد، و او به سبب این کارها دچار زحمت و رنج شدیدی شده بود.(زندگانی حضرت زهرا علیهاالسلام (روحانی)، ص۳۸۳)به همان اندازه که اولیاء خدا کم هستند، رهایی یافتگان از فشار قبر نیز کم هستند. البته خداوند رعایت خیلی از این چیزها را به دلیل مشقت بر بندگان خود واجب ننموده و در قیامت هم ایشان را به دلیل سیر خوردن و سیر خوابیدن مواخذه نخواهد کرد اما از آنجا که هر چیزی اثر وضعی و طبیعی خودش را دارد، تضییع نعمتها هم اثر خودش که همان فشار قبر است را دارد که البته بسته به میزان آن کم و زیاد خواهد بود. بنابراین کسانی که اهل اسراف و بریز و بپاشهای آنچنانی هستند باید منتظر فشار قبر سختی هم باشند که این همان مسئله ی ساده ی دو دو تا، چهار تاست .از ابو بصیر نقل شده است که امام صادق(علیه السلام) فرمود: برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین است، هر کس هر روز یا هر شب بخواند... ، قبرش تا هر کجا چشم ببیند فراخ و گسترده می‏گردد، و از فشار قبر در امان می‏ماند. امداد رسانی ها برخی از عوامل نیز موجب کاهش فشار قبر است اینها مثل اقداماتی که بعد از رسیدن بلا و مصیبت برای امداد رسانی موثرند، می توانند در قبر، مومن را از فشار و عذاب حفظ کنند.۱- برخی از سوره های قرآنقرآنمثلا هر کس در هر روز جمعه سوره نساء را بخواند از فشار قبر در امان خواهد بود.

"به عقیده این بزرگان و برخی دیگر، ممکن است روح در عالم قبر، در بدن داخل شده و عذاب را تحمل کند .."(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق، ترجمه انصاری، ص۲۰۵)از ابو بصیر نقل شده است که امام صادق(علیه السلام) فرمود: برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین است، هر کس هر روز یا هر شب بخواند... ، قبرش تا هر کجا چشم ببیند فراخ و گسترده می‏گردد، و از فشار قبر در امان می‏ماند ... (همان، ص۲۱۵)هر کس سوره ن و القلم را در نماز واجب یا مستحب تلاوت کند خداوند متعال او را از تنگدستی حفظ می‏کند، و هنگامی که بمیرد به او پناه می‏دهد (تا در امان باشد) از فشار قبر. (همان)کسی که بر تلاوت سوره حم زخرف مداومت کند، خداوند او را از گزند حشرات زمین، و فشار قبر در امان دارد تا هنگامی که در پیشگاه خداوند بایستد، آنگاه آن سوره می‏آید و به دستور خداوند او را وارد بهشت می‏کند. امداد از طرف بازماندگان حذیفة بن یمان می‏گوید: رسول خدا(صلّی اللَّه علیه و آله) فرمود: «هیچ لحظه‏ای سخت‏تر از شب اول دفن برای میّت نیست، پس با صدقه دادن نسبت به مردگانتان مهربانی کنید؛ و اگر نتوانستید، دو رکعت نماز بخوانید، به این صورت که در رکعت اوّل یک بار فاتحة الکتاب و یک بار آیة الکرسی و دو بار سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؛ و در رکعت دوّم یک بار فاتحة الکتاب و ده بار سوره أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ قرائت شود.

و نمازگزار بعد از سلام نماز بگوید:«اللّهمّ، صلّ علی محمّد و آل محمّد، وابعث ثوابهما إلی قبر ذلک المیّت، فلان بن فلان»؛ خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و ثواب این دو رکعت نماز را به قبر آن میّت، فلانی پسر فلانی، برسان.در این صورت، خداوند در همان لحظه، هزار فرشته را به سوی قبر میّت گسیل‏ می‏دارد که هر کدام از آنان یک جامه و حلّه دارد، و تا روزی که در صور قیامت دمیده می‏شود تنگی و فشار قبر او را به وسعت مبدّل می‏کند، و به شماره هر چیز که آفتاب بر آن می‏تابد به نمازگزار کار نیک عطا شده، و مقامش چهل درجه بالا برده می‏شود.» (ادب حضور، ص ۱۶۷)برخی روزها مثل شب جمعه دارای برکات معنوی هستند شاید در این ایام، حوادثی در بین زمین و آسمان اتفاق می افتد که در چیزهایی مثل فشار قبر تاثیر گذار است. بنابراین خداوند با حساب و کتاب خود برخی بندگان مومنش را که می خواهد از فشار قبر مصون نگه دارد در شب جمعه می میراند. چهار حج مقبول منصور بن حازم گوید: از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدم پاداش کسی که چهار بار حج بجا آورده چیست؟ فرمود: ای منصور کسی که چهار بار حج بجای آورد هرگز فشار قبر نبیند، و هنگام مرگش خدای تعالی حج‏های او را به زیباترین صورتی در برابر او در آورد که تا روز رستاخیز در میان قبر نماز گزارند و ثواب این نماز او را باشد بدان که یک نماز از این نمازها با هزار رکعت از نماز آدمیان برابر است. (الحدیت، روایات تربیتی، ج ‏3، فشار قبر، ص ۱۲۳) مُردن در شب جمعه مردهبرخی روزها مثل شب جمعه دارای برکات معنوی هستند شاید در این ایام، حوادثی در بین زمین و آسمان اتفاق می افتد که در چیزهایی مثل فشار قبر تاثیر گذار است. بنابراین خداوند با حساب و کتاب خود برخی بندگان مومنش را که می خواهد از فشار قبر مصون نگه دارد در شب جمعه می میراند.از ابان بن تغلب نقل شده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر کس در فاصله میان ظهر روز پنجشنبه تا ظهر روز جمعه از دنیا برود، خداوند او را از فشار قبر ایمن می‏دارد.(ثواب الاعمال، ترجمه انصاری، ص ۳۷۵)بعضی چیزها نیز فشار قبر را زیاد می کند؛ بد اخلاقی، مخصوصا با خانواده مهمترین آنهاست.

"علامه مجلسی می‌فرماید: انما السوال و الضغطة فی الاجساد الاصلیة ...؛ سوال و تنگی و فشار قبر مربوط به جسد اصلی است.(جسد اصلی در مقابل جسد برزخی)در نهج البلاغه آمده است.."اعمال صالح دیگر حتی اگر یاری پیامبر باشد نمی تواند اثر بداخلاقی را از بین ببرد.به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خبر رسید که سعد بن معاذ مرده، آن حضرت با اصحاب خود آمدند و دستور دادند سعد را غسل دهند و خود بر در ایستاد و چون حنوط و کفنش کردند و تابوتش برداشتند رسول خدا بی‏کفش و رداء او را تشییع کرد و گاهی سمت راست تابوتش را می گرفت و گاهی سمت چپ آن را ، وقتی به مزارش رسیدند، خود میان قبر او رفت و لحدش را درست کرد و خشت بر او چیده، می فرمود سنگ و گل بدهید، میان خشتها را گل می زد و چون تمام شد، خاک بر او ریخت و قبرش را ساخت ... چون از کار قبرش فارغ شدند مادر سعد برخاست و گفت: ای سعد بر تو گوارا باد بهشت.رسول خدا فرمود: ای مادر سعد آرام باش. زیرا سعد گرفتار فشار قبر شد. گویند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برگشت و مردم برگشتند و به آن حضرت گفتند یا رسول اللَّه ما دیدیم با سعد آن کردی که با احدی نکردی تو بی‏رداء و کفش دنباله جنازه‏اش رفتی.پیامبر اکرم فرمود: فرشته‏ها بی‏ردا و پای برهنه دنبال او بودند و من به آنها تاسی کردم، گفتند راست و چپ تابوتش را گرفتی؟ فرمود دستم بدست جبرئیل بود و هر جا را می گرفت، می گرفتم. گفتند تو دستور غسلش را دادی و بر او نماز خواندی و او را بدست خود در گور نهادی و باز هم فرمودی که سعد فشار قبر دارد؟ فرمود آری او با خاندان خود بداخلاقی می کرد.

(امالی شیخ صدوق، ترجمه کمره‏ای، متن، ص ۳۸۵)

منابع خبر

اخبار مرتبط