کلاه پهلوی افتادنی بود

جام جم - ۱۸ آبان ۱۴۰۰

در این شماره از قفسه کتاب، سراغ کتاب‌های تاریخی و رمان رفته‌ایم که حرف‌هایی برای گفتن دارند و آتشی بر انبار پنبه پهلوی اول، رضاخان میرپنج و دم و دستگاهش انداخته‌اند.

تحریریه قفسه کتاب، از بین کتاب‌های مختلف در بازار کتاب، این چند کتاب را به‌سختی انتخاب کرده است. بخوانید و به دیگران هم توصیه کنید که بخوانند؛ باشد که رضایت شما را جلب کند.

قاب طنز شاهنشاهی

فائزه آشتیانی: «از وقتی شاه غیبش زده، این یارو عوضیه هوس شاه‌شدن به کله‌اش زده ... . صدا، مثل طوطی، نتراشیده نخراشیده، در تالار می‌پیچد. عوضیه، عوضیه، هه‌هه‌هه ‌...

"بخوانید و به دیگران هم توصیه کنید که بخوانند؛ باشد که رضایت شما را جلب کند.قاب طنز شاهنشاهیفائزه آشتیانی: «از وقتی شاه غیبش زده، این یارو عوضیه هوس شاه‌شدن به کله‌اش زده ..". صدای ظریف، لرزان و خنده‌آور پیرمردی بلند می‌شود که می‌پرسد: و اما شاهنشاه چی شدند؟ همان صدای کت‌وکلفت می‌گوید: «آن مشنگ هوس شاه‌عباس‌شدن داشت؛ رفت به کرمان ...» این جملات را در کتاب «شاهنشاه در کوچه دلگشا» می‌‌خوانیم. اثر محمدعلی علومی که در ۵۵۲ صفحه توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

کتاب از زبان دانای کل روایت می‌شود و به‌صورت رفت‌وبرگشت به اتفاقات تاریخ معاصر ایران در زمان رضاشاه می‌پردازد.

صحبت‌های شاه با شوستر و نیکسون، اوضاع سیاسی و مبارزات مردم، مذاکرات با رجال سیاسی ایران ازجمله هویدا، شب‌نشینی‌ها و قمار درباریان، سفر هفت‌ ساعته شاه به زمان آینده و مشاهده مبارزات مردم ازجمله مواردی است که به‌صورت طنز در این داستان آمده است.

روایت این کتاب به سبک گروتسک نوشته شده. گروتسک مابین طنز محض و طنز سیاه قرار می‌گیرد و مخاطب را در میان این دو نوع از حالات معلق می‌گذارد. با خواندن این کتاب ما طنز و ترس را به‌صورت همزمان تجربه می‌کنیم.

اگرچه نویسنده همه چیز را آن‌قدر خوب روایت می‌کند که انگار تصویر آن‌را برای مخاطب به نمایش درآورده‌است اما گاهی راوی اول‌شخص بی‌دلیل وارد داستان می‌شود، گفت‌وگوهای اضافی شکل‌گرفته خط سیر تصویری داستان را برهم می‌زند و همین موضوع خواننده را دچار مشکل می‌کند.

در این نوع از روایت کنترل فضا و ساختمان اثر سخت‌تر است.

با این وجود این رمان از فضاسازی خوبی برخوردار است. چاپ اول این کتاب سال ۱۳۸۸ منتشر شده است و در همان سال جایزه بخش رمان کتاب طنز سال را از آن خود کرد.

حلیم ته‌ گرفته رضاخانی

مهدیه جاهد: «باغ خرمالو» نوشته هادی حکیمیان قصه رضاشاه پهلوی حوالی شهریور و مهر ۱۳۲۰ است. شروع ماجرا از زبان کودکی ۱۰ساله است به اسم کوچک‌علی که کوچیک صدایش می‌کنند همراه دوستش حسینعلی که بر حسب اتفاق از ده‌کوره‌ای گذارشان به شهر یزد می‌افتد و از قضا در مسیر حرکت رضاخان به سمت تبعیدگاهش او را می‌بینند.

حسینعلی پسرکی است که با مادربزرگش زندگی می‌‌کند و تمام شیطنت‌های قصه را رقم می‌زند و کوچیک که شخصیت اصلی ماجراست به‌خاطر کنجکاوی‌هایش و حس رفاقتش، همه‌جا همراه حسینعلی می‌شود و ماجرا و مخمصه برای خودشان می‌سازند. ماجرای برخورد آنها که تا به حال شاه را ندیده‌اند، با شاهِ از سلطنت خلع شده و مریض و تحقیر شده در حال فرار، در باغ خرمالوی فرماندار یزد است.

قصه یکدست، روان و خوش آهنگ است. طنز کتاب شیرین و جذاب است و تمام مدت خواندن، لبخند روی لب دارید و از شیطنت‌های دو کودک ۱۰ساله غرق شعف می‌شوید.

در عین حال با همان زبان کودکانه حال و روز مردم روستا‌های دور و‌ محروم کشور و اوضاع سیاسی و اقتصادی مردم و مملکت در زمان کودتا را ساده و شفاف توضیح می‌دهد.

کتاب در ژانر نوجوان است و بر همین اساس اطلاعات تاریخی خوبی به نوجوانان می‌دهد و فضا کاملا قابل درک برای نوجوان اما خواندن آن برای تمام سنین خالی از لطف نیست.

قلم نویسنده قوی و خوش‌خوان است مخصوصا این‌که نویسنده از اصطلاحاتی اصیل استفاده کرده که انگار فراموش شده‌بودند، به جذابیت قصه می‌افزاید.

"گروتسک مابین طنز محض و طنز سیاه قرار می‌گیرد و مخاطب را در میان این دو نوع از حالات معلق می‌گذارد"یکی دیگر از جذابیت‌های داستان تصویر کردن چهره‌ای دیگر از رضاخان است.

چهره‌ای خسته درمانده، خارج از تصورات همیشگی از رضاخانی پر ابهت و خونریز و کلیشه‌ای. کتاب را می‌توانید در عرض یکی دو ساعت بخوانید و از خط به خطش لذت ببرید.

پاریس در مشهد

طاهره راهی: پاریس شهری است که در ذهنیت بسیاری از ما با برج ایفل تداعی می‌شود. شهر موزه‌ها و خیابان شانزه‌لیزه معروف با کافه‌ها و سالن‌های فراوان تئاتر، و همین نام پاریس، عنوان یکی از کتاب‌های سه‌گانه‌ سعید تشکری درباره واقعه کشف حجاب است. کتابی که در قالب رمان، به واقعه تاریخی کشتار مردم در حرم امام رضا(ع) می‌پردازد.

کتاب «پاریس ... پاریس» که به موضوع تلخ مسجد گوهرشاد در تیرماه سال ۱۳۱۴ پرداخته، بر اساس مستندات تاریخی و با روایتی جذاب، خواندنی و عاشقانه نوشته شده است.

میرزا مهیار خبوشانی یکی از خدام حرم است که در کتابخانه حرم و با یک نگاه عاشق ملک‌خانم، دختر از فرنگ برگشته سردار حشمت می‌شود. اما مهیار نمی‌داند برای رسیدن به وصال محبوب چه هفت‌خوانی را باید پشت‌سر بگذارد.

سردارهای قزاق همه در پی کشف حجاب هستند. سربازها بر فراز صحن ایستاده‌‍‌اند و مردم مشهد برای شکایت از ظلم رضاخان به حرم امام رضا(ع) پناه برده‌اند. هیچ‌کس باور نمی‌کند قزاق‌ها مردم را در حرم به گلوله ببندند. سعید تشکری اما با بیانی ساده، تاریخ را چنان غافلگیرانه روایت می‌کند که نفس در سینه مخاطب حبس می‌شود.

نویسنده با جمله‌های کوتاه و روایت‌های سرراست در داستانی عاشقانه، مخاطب را با خود از حوضِ خانه اصغرقزاق به خانه سردار پاکروان، والی خراسان می‌برد و ما را با امینه، همسر فرانسوی‌الاصل او آشنا می‌کند.

"ماجرای برخورد آنها که تا به حال شاه را ندیده‌اند، با شاهِ از سلطنت خلع شده و مریض و تحقیر شده در حال فرار، در باغ خرمالوی فرماندار یزد است.قصه یکدست، روان و خوش آهنگ است"کسی که می‌خواهد از مشهد پاریسی دوباره بسازد: «می‌خواست نام او، نام امینه بماند. هرچه بیشتر عکاس‌باشی روزنامه گلشن عکس می‌انداخت، امینه شادمان‌تر بود. دستور داده بود در عکس‌ها، همیشه حاضر باشد و بیشتر دیده شود. دختران مشهدی توانستند چوب‌بازی گذشته را فراموش کنند و بالماسکه برقصند ... باید شاه ایران مرا ببیند.

از مشهد، پاریس می‌سازیم، پاریس ... پاریس!» امینه و قزاق‌ها می‌خواستند در قلب مشهد، پاریسی دوباره متولد شود، اما آنچه ماند پاریسی بود که در آتش امینه سوخت. برای این‌که بدانید در آن روزگار، تاریخ چگونه ورق خورده، بهتر است سری به کتابفروشی‌های شهرتان بزنید و سراغ کتاب خوش‌خوان، ساده و عاشقانه سعید تشکری را بگیرید. به همین آسانی!

روایت یک دوست؛ شهادت یک دوست

نعیمه سیلواری: همیشه بین آنچه دیده‌ یا شنیده‌ایم فاصله بسیار است. قصه‌ها در میان دهان به دهان چرخیدن بیات می‌شوند تا به گوش ما برسند.

"یکی دیگر از جذابیت‌های داستان تصویر کردن چهره‌ای دیگر از رضاخان است.چهره‌ای خسته درمانده، خارج از تصورات همیشگی از رضاخانی پر ابهت و خونریز و کلیشه‌ای"روغن آن داغی ماجرا یخ می‌کند و می‌ماسد به روی ذهنمان. گاهی همین از دهن افتادن هزارچرا و اگر و اما می‌شود و روح و روان‌مان را زخمی می‌کند. باید دست بچرخانیم، گوش و چشم تیز کنیم. حتما در گوشه و کناری از تمام قصه‌ها جعبه سیاهی هست که خود دیده‌باشد و شاهدی بر هر آنچه اتفاق افتاده. «حسین فردوست» یکی از همان جعبه‌سیاه‌ها یا شاید بهتر باشد بگوییم جعبه‌طلایی‌های تاریخ معاصر ایران است.

نامی که برای بیشتر ایرانی‌ها آشنا و مو سپید کرده‌ها و نسل انقلاب به خوبی او را می‌شناسند.

فردوست، رفیق و یار غار و صمیمی محمدرضا شاه پهلوی است. پسری تیزهوش و درسخوان که رضاشاه از همان ابتدای جوانی پسرش زمینه دوستی آنها را فراهم کرد.

فردوست در تمام سال‌های رفاقتش با محمدرضا همواره در کنار او و آگاه به همه جزئیات روابط و مناسبات خاندان پهلوی بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران برخلاف بسیاری از اطرافیان محمدرضاشاه، مرد باهوش دربار پهلوی، در ایران ماند تا قبل از مرگش راوی کتاب «ظهور و سقوط سلطنت‌پهلوی» باشد.

«عبدا... شهبازی» در جلد اول این کتاب خاطرات حسین فردوست از سال‌های ارتباطش با خاندان پهلوی را گرداوری کرده و در جلد دوم آن نیز به بیان جزئیات و توضیحاتی دیگر از تاریخ معاصر ایران پرداخته است. با این حال شهرت و جذابیت این اثر مدیون همان جلد اول و روایات حسین فردوست است.

از مهم‌ترین اشارات او بیان نقش پررنگ آمریکا و انگلیس در تحولات ایران است.

"کتاب را می‌توانید در عرض یکی دو ساعت بخوانید و از خط به خطش لذت ببرید.پاریس در مشهدطاهره راهی: پاریس شهری است که در ذهنیت بسیاری از ما با برج ایفل تداعی می‌شود"ظهور و سقوط سلطنت پهلوی به عنوان اثری شاخص و مهم مورد توجه ویژه رهبر انقلاب بوده و برای شناخت بهتر حکومت پهلوی به مطالعه آن توصیه کرده‌اند.

پرتره باکیفیت یک پادشاه

محمدصالح سلطانی: کلنجاررفتن با اسناد تاریخی و بیرون‌کشیدن جمله‌های روان و سرراست از آن اوراق آشفته به‌جا مانده از گذشتگان، کار سختی است. کار سخت‌‌‎تر اما تبدیل این اسناد پیچیده به روایت‌هایی خواندنی است؛ روایت‌هایی که همه‌جور مخاطبی را راضی کند. برای همین نویسندگانی که هم در شناخت و بازنویسی اسناد توانمند باشند و هم بتوانند با قلمی روان رویدادهای تاریخی را روایت کنند، انگشت‌شمار‌اند.

استاد هدایت‌ا... بهبودی اما به مخاطبانش ثابت کرده که در انجام هردوکار سخت و سخت‌تر متخصص است. نویسنده نام‌آشنای روزگار ما چندسالی هست که روی تاریخ معاصر تمرکز کرده و هزاران صفحه سند تاریخی را به کتاب‌هایی تبدیل می‌کند که در عین جامع و مرجع بودن، روان و خوش‌خوان‌اند.

«رضانام تا رضاخان» آخرین کتاب بهبودی است که اسفندماه سال گذشته توسط موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی منتشر شد.

استاد در این کتاب، زندگی رضاخان میرپنج را از تولد تا روزی که در تهران کودتا می‌کند و به مقام نخست‌وزیری می‌رسد روایت می‌کند.

روایتی عمیقا وفادار به تاریخ و پر از ارجاعات متعدد به اسناد دست اول داخلی و خارجی. این کتاب علاوه بر زندگی رضاخان تا کودتای ۱۲۹۹، زمانه او را هم بازخوانی می‌کند و تصویری واضح از احوالات ایران در سال‌های پایانی قرن نوزدهم و سال‌های آغاز قرن بیستم میلادی به دست می‌دهد.

کوتاهی فصل‌ها و حجم نه‌چندان‌زیاد کتاب وقتی در کنار نثر روان آقای نویسنده و بی‌طرفی راوی در روایت تاریخ قرار بگیرد، نتیجه کتابی می‌شود که خواندنش هم‌لذت‌بخش است و هم آموزنده.

رضانام تا رضاخان با استفاده دقیق و موشکافانه از حافظه تاریخ، کلیشه‌های برساخته از شخصیت رضاخان را می‌شکند و تصویری واقعی از خاستگاه، افکار، روحیات و باورهای او ارائه می‌کند؛ تصویری که برای نسل جدید و کسانی که رضا پهلوی را از دریچه دیدگاه‌های شیفتگانش شناخته‌اند، غافلگیرکننده است.

ضمیمه قفسه کتاب روزنامه جام جم 

منابع خبر

اخبار مرتبط