قوه قهریه و رفتار دوگانه

کلمه - ۹ فروردین ۱۳۹۹

چکیده :در دنیای مدرن بر مبنای " قرارداد اجتماعی" میان حکومت و ملت و بر اساس اصل " نمایندگی" اعضای جامعه یا شهروندان اختیاراتی را از خود سلب کرده و آنرا به حکومت واگذار می...

احسان آزاد

بالاخره بعد از فشار افکار عمومی و توصیه های متخصصین و البته به برکت تجربه اخیر سایر کشورها بخصوص کشورهای اروپایی، در وضع مقررات ویژه برای اعمال محدودیت در تردد و تجمع، دولت، هر چند با تاخیر، پذیرفت تا در کنترل سفرهای بین شهری جهت پیشگیری از شیوع گسترده تر ویروس کرونا، از قوه قهریه استفاده کرده و برای خاطیان جریمه در نظر بگیرد.

فارغ از این سوال همیشگی که چرا با اینهمه تاخیر حکومت تن به این تصمیم داد و اینکه آیا مثلا نمیشد همین تصمیمات از پیش از نوروز اتخاذ شود؟ عدم استفاده از قوه قهریه برای برخورد با کسانیکه که با بی مبالاتی در این شرایط علاوه بر به خطر انداختن جان خود، سلامتی سایر شهروندان را نیز به مخاطره می اندازند، برای بسیاری سوال برانگیز بود. فرای چندگانگی و وجود کانونهای متعدد تصمیم گیری که دیگر باید گفت بخشی از ویژگیهای ساختاری سیستم شده است، اما امتناع از اعمال زور از سوی حکومت در این وضعیت حساس آنهم در حالیکه به نظر می رسد افکار عمومی مخالفتی با آن ندارد، پرسش بر انگیز است.

البته تجربه نشان داده که حکومت، در این مقوله نیز مانند بسیاری موارد دیگر رفتاری دو گانه دارد.

در دنیای مدرن بر مبنای ” قرارداد اجتماعی” میان حکومت و ملت و بر اساس اصل ” نمایندگی” اعضای جامعه یا شهروندان اختیاراتی را از خود سلب کرده و آنرا به حکومت واگذار می کنند

مثال آشکار آن حفظ امنیت شهروندان و نظم عمومی در جهت حفاظت از آنان ست. البته ناظر به این قرارداد قانون ست که حدود و چهارچوب ها را مشخص کرده و نقش ها و مسئولیت ها را تشریح می کند. بر این اساس حکومت ها مجازند در موارد نقض قانون و تجاوز به آزادیها و حریم سهروندان در جهت حفاظت از منافع آنها از قوه قهریه استفاده کرده با خاطیان برخورد خشونت آمیز کنند. هر چند حدود و چهارچوب این خشونت هم در قانون مشخص می گردد.

"البته ناظر به این قرارداد قانون ست که حدود و چهارچوب ها را مشخص کرده و نقش ها و مسئولیت ها را تشریح می کند"این توضیح را با رفتار حکومت ما در استفاده از قوه قهریه مقایسه کنید. مثلا در همین مورد حاضر در خصوص اعمال محدودیت سفر برای شهروندان، اگر همین جماعتی که از ابتدای سال روانه سفر شدند، تصمیم می گرفتند که همگی سری هم به پاسارگاد بزنند و در ایام نوروز یادی هم از کوروش کبیر خفته! کنند، آیا باز هم حکومت همینطور به نصیحت و موعظه بسنده می کرد؟ و یا مثلا اگر گروهی از شهروندان قصد تجمع و اعتراض داشته باشند آیا باز هم حکومت همینقدر با تاخیر تصمیم گیری خواهد کرد؟ چگونه است که اعمال زور اینجا وظیفه حکومت و آنجا مورد تقبیح است؟

مثال مضحک تر که شاید بی ارتباط نباشد. برخورد دولت در خصوص استفاده از اطلاعات بانکی افراد برای اخذ مالیات است. دولتهای گوناگون تا کنون به بهانه ی حفظ حریم خصوصی افراد و عدم تجاوز به این حریم از این موضوع سر باز زده اند. جالب این ست که این در حالیست که حکومت شاید به طور روزمره در حال مداخله در تقریبا تمام شئونات زندگی فردی و حریم خصوصی افراد از نحوه لباس پوشیدن تا غذا خوردن و روابط اجتماعی آنهاست اما اینجا که پای منفعت عمومی در میان ست ناگهان مدافع حریم خصوصی افراد می شود! بر این اساس بر خلاف برخی از تحلیل گران که عدم اعمال قرنطینه شهرها و کنترل تردد بین شهری را بر ضعف مدیریتی و توان اعمال اقتدار دولت مربوط می دانستند به نظر می رسد مسئله اصلی بیشتر منفعت صاحبان قدرت باشد./ جامعه نو

.

منابع خبر

اخبار مرتبط