واکنش امنیتی ها به برگزاری مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران

روز جمعه، پس از نزدیک به هفت سال ممانعت جدی و پیگیر نیروهای امنیتی و وزارت ارشاد، پنجمین مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران در دوره ی سوم بی اعتنا به همه ی تهدیدها و ارعاب ها برگزار شد
اخبار روز
اخبار روز - ۸ شهریور ۱۳۹۳

به دنبال برگزاری موفقیت آمیز مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران، که بعد از دوازده سال فشار امنیتی صورت گرفت، خبرگزاری مهر ردیه ی امنیتی - اطلاعاتی زیر را علیه کانون نویسندگان ایران منتشر کرد که می تواند زمینه ساز برخوردهای خشن و سرکوبگرانه ی تازه ای علیه نویسندگان و فعالان ادبی کشور محسوب شود:

با وجود منع قانونی؛
مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران تشکیل جلسه داد
مجمع عمومی و انتخابات کانون منحله نویسندگان ایران با وجود ممانعت قانونی از فعالیت این نهاد، پس از ۱۲ سال برگزار شد و بعد از برگزاری انتخابات، اعضای جدید هیات مدیره این کانون معرفی شدند.

به گزارش خبرنگار مهر، پنجمین مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران روز جمعه و پس از هفت سال ممانعت جدی از برگزاری این مجمع برگزار شد و در آن اعضای جدیدی به عنوان هیئت اصلی دبیران، جانشینان، منشی، بازرسان و صندوق‌داران تعیین شدند.

این جلسه که به ریاست سنی علی بابایی و حضور فرخنده حاجی زاده، ناصر زرافشان و اکبر معصوم بیگی به عنوان هیئت رییسه برگزار شد، مسئولین جدید کانون به شرح زیر انتخاب شدند:

اعضای اصلی هیئت دبیران: رضا خندان (مهابادی)؛ حسن اصغری، علی اشرف درویشیان، مهدی غبرایی، بکتاش آبتین.

اعضای جانشین به ترتیب: حافظ موسوی، علی عبداللهی، علیرضا اجباری، حمید یزدان پناه و فانوس بهادروند.

منشی: علیرضا عباسی.

"اعضای جانشین به ترتیب: حافظ موسوی، علی عبداللهی، علیرضا اجباری، حمید یزدان پناه و فانوس بهادروند"

بازرسان: رضا عابد و علی صداقتی خیاط.

صندوقدار: حسن صانعی.

نگاهی به سوابق کانون نویسندگان ایران

کانون نویسندگان ایران از اردیبهشت سال ۱۳۴۷ خورشیدی و به عنوان نخستین تشکل صنفی اهل قلم ایران با تلاش‌های جلال آل احمد و پیگیری‌های مستمر او تشکیل شد و در اولین دوره از فعالیت خود و پس از برگزاری انتخابات سیمین دانشور، محمود اعتمادزاده(به آذین)، نادر نادرپور، سیاوش کسرایی و داریوش آشوری به عنوان اعضای اصلی و غلامحسین ساعدی و بهرام بیضایی، به عنوان بازرس و فریدون تنکابنی‏ به عنوان صندوقدار و اسماعیل نوری علا به عنوان‏ منشی انتخاب شدند. همچنین در این انتخابات سیمین دانشور به عنوان رئیس هیئت دبیران‏ برگزیده و نادر نادرپور به سمت سخنگوی‏ کانون تعیین شد.

البته در اولین انتخابات کانون‏ نویسندگان، نام آل احمد و به آذین‏ در صدر کاندیداها قرار داشت.

جلال با اعلام این نکته که از لحاظ عقیدتی با اکثر اعضاء اختلاف دارد نامزدی خود را رد کرد و تلویحا از به‏ آذین هم چنین‏ درخواستی کرد ولی او نپذیرفت.

عمده تلاش جلال آل احمد در این دوره «تحریم جشن هنر شیراز» و همچنین اعتراض به تشکیل «کنگره ملی شاعران و نویسندگان» بود که از سوی فرح پهلوی برای مدیریت اعتراضات روشنفکران طراحی و راه‌اندازی شه بود. قرار بود این کنگره در حضور فرح کار خود را آغاز کند، و پس از مانورهای لازم و تبلیغات‏ فراوان،در قطعنامه پایانی خود خواستار ایجاد یک اتحادیه و یا انجمن برای نویسندگان و شاعران‏ و مولفان و مصنفان کشور گردد.

بر روی این طرح از همه جهت مطالعه و بسیاری‏ از کارهای مربوطه به آن قبلا انجام شده بود و مقامات مسئول و مجریان آن معین شده بودند. پیشاپیش «زین العابدین رهنما» به عنوان‏ رئیس این تشکیلات منصوب شده بودو حتی‏ ساختمانی وسیع در خیابان بلوار کشاورز کنونی، برای استقرار دفتر این تشکیلات به قیمتی گزاف‏ اجاره شد و دکتر منوچهر اقبال -رئیس شرکت‏ نفت- با گشاده ‏دستی فراوان، میلیونها تومان‏ بودجه و اعتبار به این امر اختصاص داد.

"همچنین در این انتخابات سیمین دانشور به عنوان رئیس هیئت دبیران‏ برگزیده و نادر نادرپور به سمت سخنگوی‏ کانون تعیین شد"

سیمین‏ بهبهانی به عنوان «مسئول کمیته شعر و شاعران» و فروزنده اربابی به سمت «مسئول روابط عمومی» این اتحادیه منصوب و در محل این ساختمان‏ مستقر شده و منتظر ختم کنگره و آغاز فعالیت‏ علنی و رسمی آن بودند. رادیو و تلویزیون هم تبلیغات پر سر و صدایی در این خصوص راه‏ انداختند.

در این زمان جلال آل احمد در صدد ایجاد حرکتی برای تحریم این کنگره بر آمد و تلاشهایی‏ برای تشجیع شاعران و نویسندگان انجام داد. او با به دیدار شاعران و نویسندگان‏ رفت و از آنان برای شرکت فعال در این تحریم‏ دعوت کرد. همین تلاش‌ها و رفت و آمدها بود که ایده اولیه تاسیس این کانون را در ذهن جلال پروراند.



کانون در دوره نخست خود در اعتراض به سانسور مطبوعات و فشار به چاپخانه‌ها و ممیزی کتاب در دولت هویدا و سفر جمعی از نویسندگان جهان به دعوت دربار بود که منجر به اعلامیه تحریم این کنگره توسط ۵۲ نویسنده شد و با تشکیل جلساتی در منزل آل‌احمد تاسیس شد و در اردیبهشت ماه سال ۴۷ با رای به مرامنامه تدوین شده توسط م. به‌آذین اعلام تشکیل کرد.

از فعالیت‌های کانون در این دوره می‌توان به مراسم شب شعر، تجلیل از شاعر معاصر نیما یوشیج، تشکیل چند کمیسیون کار، مانند کمیسیون انتشارات، بررسی سانسور، حقوق مولف و ثبت کانون و انتشار چند بیانیه اعتراض اشاره کرد با این حال با توجه به شروع فعالیت‌های مسلحانه ضد رژیم شاه و سوءظن بیشتر رژیم به مخالفان و قبل از آن تهدید و اختلافات درونی کانون و مرگ ناگهانی جلال آل احمد (در شهریور ۱٣۴۹) کانون بعد از دو سال و نیم فعالیت در سال ۱٣۴۹ فروپاشید و مرحله اول فعالیت کانون به پایان رسید.

کانون نویسندگان ایران بعد از انقلاب اسلامی

فعالیت‌های کانون نویسندگان ایران همراه با اوج‌گیری انقلاب، گسترش بی‌سابقه‌ای یافت و کارگزاران کانون نویسندگان تلاش کردند تا این تشکیلات به عنوان مرکز تجمع و حافظ منافع صنفی نویسندگان ابراز وجود کند. کانون نویسندگان از ابتدای حرکت انقلابی مردم، موضعی مخالف حرکت اسلامی مردم اتخاذ کرد و به عنوان موتلف و همراه در کنار گروه‌های چپ ایستاد و کوشش هیئت دبیران کانون نویسندگان به رغم سمت‌گیری‌هایی که از طریق سخنگو و برخی از اعضای هیئت دبیران خود تدارک دیده بود، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی خواستار ملاقات با حضرت امام خمینی شد.

"البته در اولین انتخابات کانون‏ نویسندگان، نام آل احمد و به آذین‏ در صدر کاندیداها قرار داشت"

در این دیدار حضرت امام (ره) خطاب به نویسندگان فرمودند: «... پیش‌تر قلم شما را شکستند. الان قلم شما باز است، لکن استفاده از قلم در راه آزادی ملت و در راه تعالیم اسلامی بکنید...»

کانون نویسندگان در چندین مرحله با دولت موقت به چالش برخوردند. در گام نخست در حالیکه هنوز از استقرار دولت موقت مدت زیادی‏ نگذشته بود که کانون نویسندگان ایران آن را زیر ضربات تبلیغات کین توزانه و جهت‏دار خود گرفت. نخستین مرحله از این دست حملات، صدور بیانیه پیرامون محکومیت حمله به‏ کتابفروشی‏ها بود.

کانون در این بیانیه دولت‏ موقت را متهم به ضعف و سازش تلویحی با برخی‏ از گروهها می‏‌کند. نکته جالب در این بیانیه این‏ است که کانون از رحمت الله مقدم مراغه‏‌ای، استاندار آذربایجان شرقی تقدیر می‏‌کند.

کانون در موضوع لایحه مطبوعات نیز با دولت‏ موقت رودررو شد. اخبار این رودررویی به طور مبسوط در جراید آن ایام منعکس است. در آن‏ روزها، دولت موقت می‏‌کوشید تا با تدوین‏ لایحه‏‌ای خاص، نحوه فعالیت مطبوعات را تحت‏ سامان و قاعده درآورد، ولی کانون نویسندگان با این اقدام مخالفت می‏‌کند.

"جلال با اعلام این نکته که از لحاظ عقیدتی با اکثر اعضاء اختلاف دارد نامزدی خود را رد کرد و تلویحا از به‏ آذین هم چنین‏ درخواستی کرد ولی او نپذیرفت"

دیگر برخورد کانون نویسندگان با حکومت‏ اسلامی در اواخر مهرماه ۱٣۵٨ رخ داد. در این‏ ایام کانون در اندیشه برگزاری شب‏های شعر بود. به همین سبب اعضای هیئت دبیران کانون یک‏ کنفرانس مطبوعاتی تشکیل دادند و از خبرنگاران‏ داخلی و خارجی دعوت کردند تا این تمایل و خواست کانون را پوشش دهند. آنان همچنین‏ خواسته بودند تا وزارت‏خانه‏‌های کشور و ارشاد ملی، اجازه برپایی و تامین امنیت این جلسات را صادر نمایند اما این مجوز صادر نشد تا برگزاری شب های شعر به تعویق بیفتد.

در فروردین‌ماه ۱٣۵٨ مجمع عمومی کانون نویسندگان برگزار شد.

انجام انتخابات هیئت دبیران دستور کار این جلسه بود. در این انتخابات پیروزی با «چپ‌های آمریکایی» بود و افرادی چون احمد شاملو، غلامحسین ساعدی، اسماعیل خویی، محسن یلفانی و باقر پرهام به عنوان اعضای اصلی و سیاوش کسرایی و هوشنگ گلشیری به عنوان اعضای علی‌البدل معرفی شدند.

در عین حال یکی دیگر از مواضع کانون در سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی مخالفت با انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها بود. به دلیل مجموعه این فعالیت‌ها در اردیبهشت ۱٣۶۰ محل کانون در خیابان مشتاق به تصرف مردم و نیروهای انقلابی درآمد و در تیرماه به حکم دادگاه این کانون تعطیل و از فعالیت آن جلوگیری شد.

حمایت کانون نویسندگان از منافقین

کانون نویسندگان به شدت از سازمان تروریستی منافقین و گروهک‌های مارکسیستی افراطی حمایت می‌کرد همچنان که شماری از اعضای آن نقش پررنگی در دامن زدن به آشوب‌های خیابانی و غائله گروهک‌ها در مناطق مرزی داشتند.

"بر روی این طرح از همه جهت مطالعه و بسیاری‏ از کارهای مربوطه به آن قبلا انجام شده بود و مقامات مسئول و مجریان آن معین شده بودند"آنها همچنان که حامی سازمان منافقین و فدائیان خلق در انتخابات مجلس بودند، در هفته‌های آخر قبل از ورود سازمان منافقین به فاز نظامی و تروریستی نیز از این سازمان جانبداری کردند. همین رفتارها موجب اعلام انحلال کانون شد تا اینکه عطاءالله مهاجرانی - وزیر ارشاد متواری دولت اصلاحات- در سال ۷٨ و به طور غیرقانونی اجازه فعالیت این گروهک شبه صنفی را داد. با این حال، مهاجرانی اسفند سال ٨۰ و در حالی که رئیس مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها بود، تصریح کرد: کانون نویسندگان غیرقانونی است و رسمیت ندارد.

در ادامه روند حمایت کانون نویسندگان از سازمان منافقین، این کانون در بیانیه ای به بهانه اخراج منافقین از عراق، بار دیگر حمایت خود را از این سازمان علنی کردند.

«کانون نویسندگان ایران در تبعید» این بیانیه را در وبگاه خود منتشر کرده و حمله به اردوگاه اشرف را نقض آشکار حقوق انسانی دانسته و خواستار قطع بی درنگ حمله و محاصره و آزادی منافقین شده است!

«کانون نویسندگان ایران در تبعید» پیوند ویژه ای با گروهک منافقین دارد و برخی اعضای ارشد آن نظیر غلامحسین ساعدی، سعید سلطان پور و اسماعیل خویی در زمره اعضای ارشد این گروهک محسوب می شدند و در جلسات داخلی آنان نیز شرکت می کردند و از ابزار ادبیات برای حمایت از این گروهک با نگارش داستان و شعر سوءاستفاده می کردند.

گروهک منافقین سال ها در کنار ارتش متجاوز صدام علیه مردم ایران فعالیت کرد و هم اینک بازوی جاسوسی و تروریستی ارتش آمریکا به شمار می آید.

تلاش برای احیای کانون نویسندگان در دولت تدبیر و امید

«حافظ موسوی» یکی از اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان و دبیر سابق هیئت تحریریه مجله «کارنامه» در واکنش به اظهارات سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دولت یازدهم که گفته بود: «کانون نویسندگان یک بحث تاریخی دارد که این بحث تاریخی اگرچه در دوره‌ای از تاریخ سیاسی کشور اهمیت داشته است، اما با توجه به این‌که امروز برخی از اعضای آن یا از دنیا رفته‌اند یا در شرایطی هستند که دیگر حال و حوصله فعالیت ندارند، بنابراین طبعا می‌تواند پوست‌اندازی کند که هم به نفع کانون باشد و هم به نفع نویسندگان آن.» با انتشار یادداشت «لیست سیاه» در ماهنامه مهرنامه اظهار امیدواری کرد که کتاب‌هایی که به دلایل اخلاقی و فرهنگی از انتشار آنها جلوگیری شده به چاپ برسد. وی نوشت: «امیدوارم حالا که آقای صالحی (معاون فرهنگی وزارت ارشاد) پا پیش گذاشته‌اند و به عنوان امدادرسان به این منطقه سونامی‌زده وارد شده‌اند، آن طومار سیاه را در هم بپیچند و نام نیکی از خود به یادگار بگذارند.»

تشدید فعالیت کانون غیرقانونی نویسندگان در حالی صورت می‌گیرد که براساس اسناد سازمان اطلاعات و امنیت رژیم ستم‌شاهی، اعضا و فعالان آن ارتباطات تنگاتنگی با «ساواک» داشتند و پس از انقلاب اسلامی نیز با صدور بیانیه‌های مختلف به معارضه با احکام اسلام و آرمان‌های انقلاب پرداختند.

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منابع خبر

اخبار مرتبط