اگر هنر نباشد، تمدن می‌میرد/ استمرار انقلاب نیازمند احیای تفکر انتقادی و نقد درون گفتمانی است

اگر هنر نباشد، تمدن مى‌میرد/ استمرار انقلاب نیازمند احیاى تفکر انتقادى و نقد درون گفتمانى است
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۱۲ شهریور ۱۳۹۶

اگر هنر نباشد، تمدن می‌میرد/ استمرار انقلاب نیازمند احیای تفکر انتقادی و نقد درون گفتمانی است

پیام فضلی‌نژاد در دومین دوره آموزشی پژوهشی مدرسه علوم انسانیِ اسلامی صدرا گفت: ما به مدنیت اسلامی محتاجیم، نه ⁧اسلام مدنی. به رحمانیت اسلامی نیازمندیم، نه ⁧اسلام رحمانی. اعتدال اسلامی می‌خواهیم، نه ⁧اسلام اعتدالی ⁩که اسلام ناب، جمع همه آنان است.

به گزارش خبرگزاری فارس، پیام فضلی‌نژاد، سردبیر سابق مجله عصر اندیشه همایش مدرسه علوم انسانیِ اسلامی صدرا به سخنرانی پرداخت.

وی که بحث خود را در این دوره به ضرورت احیا تفکر انتقادی و رسالت روشنفکران مسئول اختصاص داده بود، اظهار داشت: دانش پژوهان ما باید به عنوان روشنفکران مسئول، جسارت و قدرت رویارویی با شبهات رادیکال و پرسش های پرمخاطره را داشته باشند. روشنفکران اصیل، از مواجهه با قضایای فکری جدید و اشکالات پیچیده طفره نمیروند و به سبب منافع و مصالح موهوم در چرخه محافظه کاری نمی افتند، بلکه هزینه نقد را نقداً می پردازند و در اولین گام به خودانتقادی و نقد درون گفتمانی روی می آورند تا پویایی را به تفکر و اجتماع بازگردانند.   

 این پژوهشگر علوم انسانی افزود: احیا تفکر انتقادی به ایده بازاندیشی نظری گره خورده است. این احیاگری کار روشـنفکران مبـارزی اسـت کـه از یـک سـو ماننـد اسـتاد مرتضـی مطهری بـه عقـل، فطـرت و حقیقـت بـاور دارنـد و از سـوی دیگـر، لـوازم کار روشـنفکری یعنـی کنـش در جامعـه بـاز، عقلانیـت کاربـردی و مباحثـات انتقـادی را می پذیرنـد، و در عیـن حـال از دکتـر علـی شـریعتی آموخته انـد کـه بـرای روشـنفکران «ترجمـه، قـول، تحکـم علمـی، دسـتور فکـری، بخشـنامه و...

"او تــلاش میکنــد از منابــع معرفتــی چندگانــه بــرای ارتقــای عملــی فرهنــگ دینــی بهـره گیـرد، بـه جـای آنکـه بـر خطبه هـای بی ثمـر و روشهـای بی اثـر تکیـه کنـد"نبایـد مـلاک قضـاوت باشـد. بایـد بیندیشـیم، فکـر کنیـم و سپس قضـاوت کنیـم.»

 فضلی نژاد ادامه داد: روشنفکر مبارز هم مطالعـات اسلـامی دارد و دیـن را میشناسـند و هـم بـر دیگـر منابـع معرفتـی در فرهنگهـا، ادیـان و تمدنهـای زنــده مســلط اســت. او تــلاش میکنــد از منابــع معرفتــی چندگانــه بــرای ارتقــای عملــی فرهنــگ دینــی بهـره گیـرد، بـه جـای آنکـه بـر خطبه هـای بی ثمـر و روشهـای بی اثـر تکیـه کنـد. روشـنفکر مبـارز، هـم بـه نظریـه اعتنـا میکنـد و هـم بـه واقعیـت و باید به ترکیـب حکیمانـه ای از دوگانـه نظر و عمـل دست یابد که البته کار دشواری است.  

 نویسنده کتاب ارتش سری روشنفکران گفت: این روشنفکر اصیل اهل مرید و مراد بازی های مرسوم نیست و شیفته قطب های فکری نمیشود، بلکه قطب نمای خود را با تفکر اصیل اسلامی تنظیم میکند.

برپایه همین ویژگی هاست که معتقدیم روشنفکر مبـارز اسـت کـه تمدن سـاز اسـت و بـه این جهـت آرمـان تحقـق علـوم انسـانی اسلـامی را در سـر دارد. نمونه این کار روشنفکری را میتوان در آثار چهره هایی مانند استاد رحیم پور ازغدی، دکتر پارسانیا، آیت الله علیدوست، دکتر غلامی، دکتر خسروپناه و چهره هایی از این سنخ و جنس دید که سیره رهبر انقلاب را در عرصه اندیشه دنبال میکنند.  

 فضلی نژاد تاکید کرد: انقلابهـای علمـی و دگرگونی هـای تمدنـی هیـچ گاه محصول محافظـه کاران چـپ و راسـت یا برآمده از میتینگ های بزرگ سیاسی نبـوده اسـت. ایـن انقلابهـا را در غـرب و شـرق، نوابـغ جسـور در محافل کوچک نخبگانی پدیـد آوردنـد کـه جرائت شکسـتن کلیشـه های فکـری و تابوهـای نظـری را داشـتند و مرعـوب جـو و جامعـه روزگار خـود نشـدند و انتقادات رادیکال را صریح بیان کردند.  

 سردبیر سابق مجله عصر اندیشه اظهار داشت: روشـنفکر مبـارز یـک تحلیلگـر انقلابـی اسـت کـه خاستگاهش علوم انسانی و اصالتش فرهنگی است و برایـش «آزادگـی» شـرط اول اسـت، نـه یـک مفسـر حزبـی کـه کارکـرد خـود را بـه ابـزاری بـرای کسـب قـدرت فروبکاهـد، بلکه افقی کلان و نگاهی آینده پژوهانه دارد.

"روشـنفکر مبـارز، هـم بـه نظریـه اعتنـا میکنـد و هـم بـه واقعیـت و باید به ترکیـب حکیمانـه ای از دوگانـه نظر و عمـل دست یابد که البته کار دشواری است" 

  وی با گرامیداشت سالگرد درگذشت پرفسور محمود حسابی گفت: یکی از پرسش های جدی این است که چرا در طول دهه های گذشته دیگر پرفسور حسابی ها متولد نشدند، آوینی ها دوباره پا به عرصه نگذاشتند و نخبگان به حاشیه رانده شدند و جای آنان را سیاستمداران گرفتند؟ آیا خاک تاریخ ما دیگر حاصل خیز نیست که از آن فیلسوفان و حکما و علمای بزرگ سر بر آورند؟  

 فضلی نژاد در پاسخ به سوالات دانش پژوهان گفت: هنر متعهد را نمیتوان از علوم انسانیِ اسلامی جدا کرد، خصوصا بنابر دیدگاه حضرت امام، باید مکتب و هنر را با یکدیگر و دوشادوش یکدیگر ببینیم. متاسفانه در جریان انقلاب کادرسازی فرهنگی نکردیم و برای نمونه در تربیت آفرینشگران و منتقدان هنری در رشته های تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی، موسیقی و... ناتوان بوده ایم. در حالی که اگر هنر نباشد، تمدن می میرد.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط