کاریکاتورهای پیامبر تصویر کیست؟ چه کسانی نمی‌توانند به آنها معترض باشند؟

کاریکاتورهای پیامبر تصویر کیست؟ چه کسانی نمی‌توانند به آنها معترض باشند؟
کلمه
کلمه - ۱۳ آبان ۱۳۹۹

چکیده :چنین حکومتی و چنین حکمرانان و روحانیان خود بزرگترین مصائب بر سنت محمد و موهن ترین دشنام ها و ناسزاها بر مرام و مذهب او و اهانت بارترین شکل تهاجم به یاد و نام و حرمت آن رسول خدا هستند و تا ظلم و تبعیض و فساد و تزویر و تباهی و تصویر این حکمرانان به نام محمد بر پاست، برای وهن او و اهانت به سنت ش نیاز به هیچ تصویر و کاریکاتوری...

کلمه – امیر آخولقه

واقعه مبارک میلاد پیامبر اسلام در این واپسین سال قرن، با رویدادهای نامبارکی قرین شده است که دردی افزون بر تألمات پیشین بر دل پیروان آن رسول رحمت نهاده است.

در فصل برگریزان پاییز، که جان مردمان در سرزمین ایران که حاکمانی مدعی نام و راه او دارد، همچون برگ زرد و سرخ درختان بر زمین می‌ریزد و فقر و فساد نه فقط از در که از دیوارهای بلند حکومتی ناشنوا و نابینا بر سر مردمانی مستأصل، جان به لب رسیده، ناتوان و فقیر باریدن گرفته، انتشار کاریکاتورهایی از رسول خدا قلب بسیاری از مومنان به او را آزرده است؛ البته نه فقط مومنان، بلکه بسیاری آزادگان، پیروان شرایع دیگر و ادیان آسمانی و حتی جمعی از بی خدایان و خداناباوران و نیز حاکمان و مدعیان راه و نام و مذهب و مرام او.

همه شان مدعی اند؛ مدعی اینکه به پیامبر ما توهین شده است، این تصاویر وهن رسول خداست و بازنشر آن اصرار بر اهانت به رهبر و نماد مسلمانان است. این رخدادی است که در این هفته حاضر از آن سخن به کفایت رفته است.

اکنون اما در پس و پشت این همه سخن و نقد و دفاع و گفتگو و البته سر بریده آن معلم بیگناه فرانسوی، می خواهم نکته ای را با دوستان و بویژه مومنان در میان گذارم:

اگر انتشار کاریکاتورها از پیامبرمان که وجودش رحمت و سنت ش مهر و گذشت و وفا و سیره اش، حفظ آزادی و بسط عدالت و رفع تبعیض و دفع ستم از جامعه مسلمانان و زنان و بردگان و رنگین پوستان و ضعیفان و فقیران بوده، اهانت آمیز است، ظلم به نام او چه نام دارد؟

بسط تبعیض در لوای مذهب او چه وصفی دارد؟
اسارت منتقدان و معترضان از زن و مرد و حتی نوجوان و جوان، تحت مرام او نامش چیست؟

او سنتی را پایه نهاد که ستون هایش در بسط عدالت و بنای حقوق مردمان استوار شد. سنت او عطر و بوی خوش و موی بلند و زن و زندگی را دوست می‌داشت و از خشونت با زنان متنفر بود.

در سنت او زنی آواره از مکه که آوازه‌خوان و دف نواز بود می‌توانست به مدینه بیاید و در پناه محمد قرار گیرد و دل آرام باشد که این رسول حق، پیش از آنکه او را نان ‌دهد و سقفی برایش گذارد، از ایمان و خدایش نمی پرسد و حتی رخصت ش می‌دهد که نذر خود را برای سلامتی محمد ادا کند.

می پرسید چه نذری؟

حق میدهم که با بلای سیاه افیون زده استبداد شرک آمیز روحانیت در ایران باور نکنید اما نذر آن زن آوازخوان، دف زدن بالای سر محمد به شکرانه سلامتی او بود که رسول خدا همچنانکه نشسته بود، دست بر زانو نهاد و به نقطه ای خیره ماند تا زن دف ش بزند و برود در حالیکه برخی پیروان ش از خشم دندان بهم می ساییدند و دست بر تازیانه بودند و از آرامش و ادب او درس نمی آموختند.

آری در سنت رسول خدا، کسی که با او مخالفت می‌کرد، کسی که به او می‌گفت به عدالت رفتار نکردی، کسی که به او می‌گفت اشتباه میکنی، کسی که به او می‌گفت راهت درست نیست، کسی که متهم ش میکرد حق را پایمال کردی و بالاتر از اینهمه، کسی که ناسزایش می گفت یا حرمت ش می شکست، به محبس نمی رفت، کشته نمی‌شد، اعدام نمی‌شد، تبعید نمی‌شد.

او با رفتارش، با زندگی اش با دوری اش از فساد، با سیاست بدون تبعیض، مردمانش زنده کرد و حقوق آنان همچون لقمه نان بر سر سفره شان نهاد تا همگان بدانند در اسلام راهی برای اعمال تبعیض و ظلم به هر بهانه و بها و بابت نیست که ظلم و تبعیض بلیه است و بهتان بر اسلام و سنت آن رسول بزرگ، و حکومتی که ظلم می‌کند، حکومتی که قوانین ظالمانه دارد، حکومتی که تا خرخره در فساد است، حکومتی که به صورت سیستماتیک تبعیض آمیز عمل می‌کند، حکومتی که مردمان را در حین اعتراضبه از بین رفتن زندگی شان سرکوب می‌کند و کشتار، در هواپیما بمباران می‌کند و کشتار، در خیابان بدست پلیس ش دست بند میزند و به قتل می‌رساند، معترضان را به خاطر کلامی حرف، حبس میکند و از حبسی به حبس دیگر به تبعید میفرستد، دزدان و مختلسان و مفسدان نظامی و روحانی و امنیتی و هیئتی و حامی خود را با بزرگترین جرایم و مفاسد به کمترین مجازات و عقوبت می‌رساند – اگر برساند- و کمترین اعتراض مردم عادی را با یک اشتباه یا کوچکترین جرایم به بزرگترین عذاب ها زجر می‌دهد، اگر از سر تا به پایش را با نام محمد، با ردای محمد، با عمامه او و با قرآن و روضه و حدیث او بپوشاند، لجن است، لجن!

و این لجن متعفن که جان مردمان ش برایش از حشرات موذی کم ارزش تر است اما آبروی کثیف ترین ماموران و معذورانش از جان همان مردم و بلکه از حیات و آبرو و زندگی آبرومندانه و آرامش و ثبات مردم ش باارزش تر، نمی تواند سوگوار حرمت نبی کریم اسلام و معترض به اهانت به ساحت او باشد!

که چنین حکومتی و چنین حکمرانان و روحانیان خود بزرگترین مصائب بر سنت محمد و موهن ترین دشنام ها و ناسزاها بر مرام و مذهب او و اهانت بارترین شکل تهاجم به یاد و نام و حرمت آن رسول خدا هستند و تا ظلم و تبعیض و فساد و تزویر و تباهی و تصویر این حکمرانان به نام محمد بر پاست، برای وهن او و اهانت به سنت ش نیاز به هیچ تصویر و کاریکاتوری نیست!

کاریکاتوری که نقاش کشید و معلم در کلاس نشان داد، نقشی بر کاغذی بود بیجان، کاریکاتور زنده را دیکتاتور دینی به نام «محمد رسول الله» کشیده و پشت سر به دیوار بیت آویخته است و نظامیان چرتکه انداز و روحانیان خرافه گسترش در سراسر بلاد پراکنده اند و خون و جان مردم بدان در شیشه می‌کنند!

ای اهل ایمان!

اگر اهانتی به نبی مکرم ما هست همینجاست که به نام او ظلم و مفسده و رذالت برپاست و پول و اموالی که به یغما می‌رود و اسبی که بر بیت‌المال مسلمین می تازانند، نه در آن بلاد که تنها تصویری از او را بر کاغذی می نشانند!

و آنهم اگر کمی دقت کنیم تصویر پیامبر نیست، تصویر حکمرانان فاسد، ظالم و خشنی است که نام او را گرفته اند و منبر اورا به غصب آورده‌اند و اکنون بر تصویر خود و آبروی نداشته خود معترض اند!

پس شوری اگر باشد بر اینان باید!

منابع خبر

اخبار مرتبط