امام خمینی(ره) حاصل نظام تعلیم و تربیت اسلام

امام خميني(ره) حاصل نظام تعليم و تربيت اسلام
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۲۴ خرداد ۱۳۹۰

خبرگزاری فارس: امام خمینی معتقدند کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دام‌های شیطنت آمیز قدرت‌های بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند چاره‏ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند؛ و این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستان‌ها تا دانشگاه‌ها راه یافته‏اند پیدایش انقلاب اسلامی در مهد توجه دو قطب قدرت منبعث از دو فرهنگ منحط یعنی دو قطب "مارکسیسم " و "لیبرالیسم " که یکی بر حاکمیت رسمی کشورمان حاکم بود و دیگری بر افکار طیفی از روشنفکران، دانشگاهیان و بدنه ی قابل توجهی از اپوزوسیون تسلط داشت و هماوردی و غلبه‌ی مکتب انقلاب اسلامی بدون پشتوانه‌ی مادی بر این دو ابرقدرت فکری، فرهنگی، نظامی و اقتصادی چیزی بود که جهانی را به خود آورد و متوجه قدرت مهار نشدنی فرهنگ ناب اسلامی، کرد. بدون شک تبلور این مکتب و آن‌چه که موجب شد در نهضت اسلامی از ۱۵ خرداد ۴۲ این الگوی بی‌بدیل در مقابل مدعیان تمام قد بایستد چیزی نبود جز رهبری حضرت امام خمینی(ره)، که با شناخت و ایمان بی‌نظیرش به این مکتب چون موسی، سحر تمام فرعونیان غرب و شرق را باطل کرد و بر کنگره‌های کاخ‌های سرخ و سفید لرزه انداخت. امام خمینی(ره) مولود مکتب و نظام تعلیمی اسلامی بود که به بهترین وجه بر روح و اندیشه‌ی ایشان اثر گذاشته و با پرورش در آن قدرت تصرف بر عالمی را یافته بود. آری! حضرت امام(ره) به عنوان اندیشمندی خودساخته در این مکتب که توانست با انقلابش تحولی عمیق در بین مردم و به خصوص جوانان تخدیر شده در فرهنگ برهنگی و افکار الحادی به وجود بیاورد الگویی شایسته از نظام تعلیمی اسلام است. با نگرشی عمیق به فتوحات انقلاب اسلامی خواهیم یافت که هرگاه در صحنه‌ی مادی و معنوی پیروزی و ظفر داشته‌ایم مرهون حضور ایشان و یا شاگردان خود ساخته‌ی ایشان بوده‌ و هرجا که شکست خورده‌ایم نتیجه‌ی عدم حضور این مکتب فکری در میان متصدیان امر بوده است.

"امام خمینی(ره) مولود مکتب و نظام تعلیمی اسلامی بود که به بهترین وجه بر روح و اندیشه‌ی ایشان اثر گذاشته و با پرورش در آن قدرت تصرف بر عالمی را یافته بود"بنابراین ـ حضرت ـ ایشان برای تداوم این حرکت مبارک که بر پایه‌ی ایمان و معرفت افراد استوار است به نوسازی و مهندسی نظام تربیتی و تعلیمی تأکید آشکاری دارند و می‌فرمایند: "ما نباید قناعت به این بکنیم که در عصر خودمان جمهوری اسلامی محقق شده است. ما برای عصرهای بعد باید حالا فکر بکنیم. یعنی ما همان طوری که خودمان مقاصدی داریم و روی آن مقاصد این نهضت را کردیم، اعقاب ما هم همان مقاصد را دارند؛ و آن‌ها هم احتیاج دارند به این‌که اجتماع داشته باشند، بینش داشته باشند، که بتوانند این چیزی را که شماها به دست آوردید آن‌ها نگهداری کنند و آن قضیه‌ی تربیت و تعلیم است که تربیت و تعلیم باید طوری باشد که مسیرش مسیر همین نهضت باشد و دنباله‌ی همین مسایلی که درست کردید باشد. "(۱ ) وابستگی فکری مادر تمام وابستگی ها حضرت امام(ره) یکی از مأموریت‌های مستبدینی که بر این کشور حاکم بودند را ایجاد آموزش و پرورش وابسته می‌دانستند تا با حاکم کردن مکتب غیرخودی، عزت نفس نسل‌های متوالی را خدشه دار کرده و آنان را پذیرای استعمار نوین بگردانند: "برنامه این بوده است که ملت ما را با هر وسیله‏ای که می‏توانستند عقب نگه دارند. مراکزی که ذخایر زیرزمین هست روی زمینش اهالی همان جا هم به فقر و مسکنت زندگی کنند، مراکز تعلیمی ما را طوری بکنند که جوان‌های ما از تعلیم صحیح بهره‌برداری نکنند.

"(۲) وابستگی فکری از دیدگاه امام خمینی(ره) اساس همه‌ی وابستگی‌هاست و تفکر در پارادایم و فضای مکتبی غیر از مکتب ناب اسلامی جدایی از مبانی انقلاب اسلامی و به ورطه‌ی وابستگی افتادن را به همراه دارد و منهدم کننده‌ی مقاومت نابی است که سال‌ها کشور ما را عزتمند کرده و به مدارجی از پیشرفت برده است که پیش از انقلاب تصور آن برای دانشگاهیان ما نیز از رویاهای بدون تعبیر بود. به همین مناسبت حضرت امام(ره) تغییر نظام آموزش و پرورش را از اولویت‌های اصلاحات پس از انقلاب اسلامی می‌دانستند و در همان ابتدا فرمودند: "الآن همه‌ی ما، همه‌ی شما، همه‌ی قشرهای ملت، موظف هستیم که هر کدام در هر محلی که هستیم آن‌جا را اصلاحش کنیم و از همه بالاتر همین قضیه‌ی آموزش و پرورش و قضیه‌ی دانشگاه و قضیه‌ی تعلیم و تربیت است، که ما در این جهت از همه جا از همه جهات بیش‌تر احتیاج داریم که اصلاح بشود. طرح باید بدهید؛ فکر بکنید- عرض می‏کنم- مشورت بکنید. اشخاصی که علاقه دارند به این کشور- اشخاصی که وابسته نیستند به این رژیم سابق و به شرق و غرب- این‌ها را جمع بکنید و با هم مطالعه کنید؛ طرح بدهید؛ تا ان‌شاء‌اللَّه عمل بشود و بلکه ان‌شاء‌اللَّه ما بتوانیم [عمل کنیم‏] البته با یک برنامه‌ی طولانی، به این زود[ی‏] نمی‏شود. بتواند با یک برنامه‌ی طولانی متحول کند این فرهنگ را به یک فرهنگ صحیح.

"مراکزی که ذخایر زیرزمین هست روی زمینش اهالی همان جا هم به فقر و مسکنت زندگی کنند، مراکز تعلیمی ما را طوری بکنند که جوان‌های ما از تعلیم صحیح بهره‌برداری نکنند"اگر علمش هست، یک علم صحیح باشد. "(۳ ) عمده اشکالی که حضرت امام خمینی(ره) بر نظام تعلیم و تربیت وارد می‌دانستند خارج شدن این نظام از نظام توحیدی و شرک آمیز بودن آن و آلوده بودن آن به مکاتب ماده پرستی و شهوت پرستی بود و در این موضوع به شرکت کنندگان همایشی آموزشی فرمودند: "از امتیازات مکتب توحید با تمام مکتب‌هایی که در عالَم هست این است که در مکتب‌های توحید، مردم را تربیت می‏کنند و آن‌ها را از ظلمات خارج می‏کنند و هدایت به جانب نور می‏کنند. تمام مکتب‌هایی که مکتب غیر توحیدی هستند، مکتب‌های مادی هستند و این مکتب‌های مادی یا مردم را از عالم نور برمی‌گردانند به سوی عالم ظلمت و دعوت می‌کنند... "(۴ ) با همین نگرش، ایشان معلمی را یک رسالتی از جنس رسالت‌های الهی و مانند انبیا می‌دانند که موظف به خروج خود و دانش آموزان از ظلمات به نور هستند: "شغل شما (معلمان) اخراج بچه‏ها و کودک‌هاست از ظلمت‌ها به نور؛ تعلیم و تربیت، تعلیم و تربیت انسانی؛ تعلیم و تربیت اسلامی. آن‌ها را از اخلاق فاسد نجات بدهید.

آن‌ها را از این آمال و آرزوهایی که به واسطه‌ی او به فساد کشیده می‏شوند حذر بدهید. بچه‏ها را تربیت کنید. "(۵) راه‌های نفوذ دشمنان در آموزش و پرورش؛ در اندیشه‌ی امام خمینی(ره) روش‌های موذیانه‌ی بیگانگان برای اداره‌ی نظام تعلیم و تربیت کشورهای هدف از جمله کشور ما عبارت‌اند از : ۱ - تدوین نظام آموزش و پرورش بر اساس مکتب غیر توحیدی.(۶) ۲ - در نظام آموزشی استعماری حد معینی از علم تعریف شده که با ایجاد موانعی بر سر راه اندیشه مانع نخبه پروری و پرورش افراد خلاّق می‌شوند - چنان‌چه اکنون نیز برای منع پیشرفت هسته‌ای کشور به بهانه‌های واهی چنین اشکال تراشی‌هایی می‌کنند.(۷ ) ۳- ایجاد از خود بیگانگی در کشورهای هدف و آنان را مرعوب و مدهوش فرهنگ غرب کردن. (۸ ) ۴- جدا کردن دانشگاه‌ها و مدارس از روحانیت و ایجاد نفرت و فاصله بین آن‌ها البته منظور از روحانی دانش آموختگانی هستند که در صحنه‌ی علم و عمل و در مکتب تعلیم و تربیتی اسلام شکل گرفته‌اند و تجسمی از این مکتب هستند و محرز است؛ کسانی که در کسوت روحانیت بوده ولی تحت تأثیر مکاتب تعلیم و تربیتی بیگانگان هستند نه قرآن و سنت اهل بیت(علیهم‌السلام) فاقد چنین فضیلتی هستند.(۹) اهداف نظام آموزش و پرورش مطلوب در مکتب امام خمینی(ره)؛ امام راحل پس از نفی این نظام آموزشی ظلمانی، الگوی تعلیم و تربیتی ارایه می‌دهند که اهداف این نظام آموزشی و تربیتی عبارت است از: ۱ - خروج آدمی از تاریکی‌های جهل به نور توحید.(۱۰) ۲ - پرورش بُعد انسانی درون افراد برای مهار بُعد حیوانی خود: با توجه به دو جنبه‌ی ناهمگون درون انسان که یکی جنبه‌ی حیوانی و مادی وی است و دیگری جنبه‌ی انسانی و معنوی اوست و پرورش جنبه‌ی معنوی و انسانی و در خدمت قرار دادن بُعد حیوانی وی در مسیر شخصیت انسانی او. این همانی است که مکاتب غیر توحیدی از آن غافل‌اند و بنابر آموزه‌های "اومانیسم " به پرورش و تسلط جنبه‌ی مادی و حیوانی وی بها داده و گوساله‌ای را به جای انسان نشانده و به پرستشش می‌پردازند.(۱۱) ۳ - توجه دادن و معتقد کردن به قدرت‌های شکست ناپذیر معنوی: در نظام آموزشی مکتب امام خمینی(ره) که منبعث از مکتب انبیا(علیهم‌السلام) است، بر خلاف دیدگاه آدمیان کوته نظر که تمام قدرت‌ها را در قدرت‌های مادی خلاصه می‌کنند، توجه به قدرت برتر معنوی و ایمان به غیب بازخورد این نظام آموزشی و تربیتی متعالی است و این همان گمشده‌ای است که دانش آموختگان کشورهای اسلامی در نظام آموزشی غیر توحیدی گرفتار آن هستند و به راحتی به واسطه‌ی عدم شناخت و ایمان به این قدرت معنوی بلامنازع مرعوب هیمنه‌ی پوشالین ابرقدرت‌ها شده‌اند و به راحتی تن به بردگی آنان داده‌اند و برای نجات خود قیام نمی‌کنند: "تعلیمات انبیا و تعلیم نبی اکرم(صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله) این است که با قدرت‌های معنوی، شما می‏توانید پیش ببرید.

"تمام مکتب‌هایی که مکتب غیر توحیدی هستند، مکتب‌های مادی هستند و این مکتب‌های مادی یا مردم را از عالم نور برمی‌گردانند به سوی عالم ظلمت و دعوت می‌کنند.."آن قوه‏های معنوی که پشت سر مسلمین بود و ملائکة اللَّه که قدرت معنوی بود موجب شد که مسلمین در کم‌تر از نیم قرن بر همه‌ی معموره‏ (تمدن‌های) دنیا سلطه پیدا کنند. ما باید از تاریخ عبرت بگیریم ... "( ۱۲) آموزش و پرورش مطلوب در مکتب امام خمینی(ره)؛ روشی را که ایشان برای تحقق اهداف آموزش و پرورش مطلوب بر می‌شمارند عبارت‌اند از: ۱ - تعلیم بر اساس تعالیم قرآن: "تنها راه تربیت و تعلیم راهی است که از ناحیه‌ی وحی و مربی همه‌ی عالم رب العالمین، تنها راه آن راهی است که از ناحیه‌ی حق تعالی ارایه می‏شود. "(۱۳) و ایشان شخص خارج از نظام آموزشی انبیا را نه تنها مفید نمی‌دانستند بلکه مضر و خطرناک می‌شماردند: "(انسان) تحت تعلیم و تربیت انبیا نرود، هیچ فرقی ما بین این فرد با آن فردی که یک عالم را دارد می‏چاپد در روحیات نیست، در عمل هست؛ از باب این که‏ این دستش نمی‏رسد، او دستش می‏رسد. "(۱۴) ۲- بر اساس تعالیم انبیا و بنابر تصریح قرآن، تزکیه بر تعلیم مقدم است و ایشان تأکید داشتند که حداقل باید تزکیه و تربیت با تعلیم و تعلم همراه باشد و در قاموس ایشان واژه‌ی تعلیم و تعلم همواره با واژه‌ی تربیت و تهذیب همراه بود: "خدای تبارک و تعالی در مورد تزکیه، در مورد تعلیم، تربیت، آموزش و پرورش با تعبیر منت گذاشتن بر مردم می‏فرماید.

منت گذاشته و پیغمبر را برای آموزش و پرورش فرستاده و پرورش را قبل از آموزش ذکر می‏فرماید: "یزَکّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ " ... "(۱۵) "چه علوم اسلامی و فلسفه‌ی اعلا باشد؛ و چه علوم طبیعی و امور مربوط به طبیعت باشد. اگر همراه با تعلیم، تربیت نباشد؛ همراه با تعلم تربیت نباشد، تربیت انسانی نباشد، یک حیوانی هست انسان که انباری از معلومات هم دارد اما به حسب واقع حیوان پر معلومات است... " (۱۶ ) ۳ - تعلیم و تربیت در مکتب امام خمینی(ره) باید جهت‌دار و دارای سمت و سویی خدایی باشد تا سازنده باشد. در این مکتب علم توحید و خداشناسی هم اگر برای خدا نباشد تاریکی و خطر به همراه خواهد داشت: "باید بشر به فکر این باشد که آن چیزهایی که مقصد است و برای تربیت انسان است، برای آموزش انسان است، برای تعلیم انسان است، جهت به آن بدهد.

"آن قوه‏های معنوی که پشت سر مسلمین بود و ملائکة اللَّه که قدرت معنوی بود موجب شد که مسلمین در کم‌تر از نیم قرن بر همه‌ی معموره‏ (تمدن‌های) دنیا سلطه پیدا کنند"چنان‌چه دانشگاه‌ها جهت به آن داده نشود، همان دانشگاه‌هایی می‏شود که در بین بشر هست و از همان دانشگاه‌ها قوای مخرّبه بیرون می‏آید و اگر جهت به آن داده بشود، دانشگاه‌ها کاری می‏کنند که مسلسل‌ها نمی‏تواند، بکند...( ۱۷ ) ۴- آموزش همگانی علوم معنوی اسلامی برای تمام اقشار ایشان در این حوزه هیچ قشری را مستثنی نمی‌کنند و حتی نظامیان را نیز موظف به آن می‌دانند و می‌فرمایند: "شمایی که در ارتش سازمان ایدئولوژی را دارید و سازمان سیاسی را دارید، الآن مسؤول این امر هستید. همه‌ی جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و تربیت دارند. هیچ کس نمی‏تواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به این‌که تعلیم بشوم و تربیت بشوم. رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت، منتها احتیاج او را خدا رفع می‏کرد. "(۱۸) که اگر به این مهم پرداخته می‌شد و عطش فطری معرفت جویی افراد نادیده گرفته نمی‌شد امروز شاهد سو استفاده‌ی دشمنان از این خلأ برای برپایی فرقه‌های منحرف و عرفان‌های کاذب نبودیم.

تحول در آموزش و پرورش تنها راه نجات ملت‌های مسلمان حضرت امام راحل با این بینش تنها راه رهایی کشورهای اسلامی را از دست جهان‌خواران، تحول در نظام آموزش و پرورش می‌دانستند و می‌فرمایند: "سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دام‌های شیطنت آمیز قدرت‌های بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند چاره‏ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند؛ و این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستان‌ها تا دانشگاه‌ها راه یافته‏اند... "(۱۹) با توجه به ترازهای آموزش و پرورش مطلوب مکتب امام خمینی(ره) و وضع موجود، با تمام پیشرفت‌هایی که در این زمینه صورت گرفته تا رسیدن به آن نظام مطلوب بسیار فاصله داریم و از آن‌جا که به فرموده‌ی خلف شایسته‌ی آن سفر کرده، رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ خیر دنیا و آخرت ما در گروی برقراری مکتب امام خمینی(ره) می‌باشد بنابراین برای این مهم کمر همت باید بست و فارغ از دیدگاه‌های مادی که در مقطعی حاکم شد و به مراکز آموزشی به عنوان بنگاه‌های اقتصادی می‌نگریست به هشدار آن سفر کرده به دقت توجه کنیم که فرمود: "مسامحه و سهل انگاری در تعلیم و تربیت خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یک ملت و کشور می‏باشد و باید از آن احتراز کرد. "(۲۰) پی نوشت ها: ۱ . صحیفه‌ی نور ـ ج‏8 ،۳۶۲ ۲ . همان ـ ج‏9 ،۴۸۳ ۳ .

"منت گذاشته و پیغمبر را برای آموزش و پرورش فرستاده و پرورش را قبل از آموزش ذکر می‏فرماید: "یزَکّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ " .."همان ـ ج‏10 ، ص۲۳۲ ۴ . همان ـ ج‏9 ،ص۲۹۰ ۵ . همان ـ ج‏9 ،ص۲۹۲ ۶. همان ـ ج‏9 ،۲۹۰ ۷ . همان ـ ج‏5 ،۲۶۳ ۸ .

همان ۹. ر.ک وصیت نامه - صحیفه‌ی نور، ج‏21، ص ۴۱۸ ۱۰. صحیفه‌ی نور - ج‏9،ص ۲۹۰ ۱۱ همان ـ ج‏8 ، ص ۲۵۴ ۱۲. همان ـ ج ۷، ۶۷ ۱۳ . همان ـ ج‏13، ص ۵۰۴ ۱۴.

""(۱۵) "چه علوم اسلامی و فلسفه‌ی اعلا باشد؛ و چه علوم طبیعی و امور مربوط به طبیعت باشد"همان، ج‏9، ص ۱۴ ۱۵ . همان-ج۱۲،صص ۴۹۲-۴۹۶ ۱۶. همان ـ ج۹،ص ۲ ۱۷ . همان ـ ج۱۳،صص۴۴۹ و ۴۵۰ ۱۸. همان-ج ۱۷،ص۲۳۷ ۱۹.همان-ج ۱۵،ص ۴۴۷ ۲۰.

همان-ج۱۷، ص ۳ (*) منبع : برهان انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط