جلوی فروپاشی نظام سلامت را بگیرید
چکیده :حالا که بیماری در سراسر طول و عرض جغرافیایی کشور گسترده شده و هر روز که میگذرد توان سازمان سلامت ایران خود در مقابله با بحران کاهش مییابد. قطع یقین این است که نظام سلامت به تنهایی قادر به کنترل این بحران نیست، چه بسا که توانش از روزهای آغاز کمتر شده، منابع انسانیاش روزهای متمادی تحت فشاری سخت مشغول کار و مبارزه بودهاند و بخشی از آن با کمال تاسف خود درگیر بیماری شده و عدهای جان...
نیما فاتح*
تردیدی در این نیست که در مواجهه با ویروس کرونا دیر، نامناسب، پراکنده و مغشوش عمل کردهایم اما حالا وقت بازخوانی این خطاهای فاحش نیست؛ چرا که در هر ساعت فرصت نجات جانهایی از دست میرود. باید دید با اشتباهاتی که انجام شد و گذشت حالا چه طور میتوان از عمق و طول این فاجعه کاست؟ حالا که بیماری در سراسر طول و عرض جغرافیایی کشور گسترده شده و هر روز که میگذرد توان سازمان سلامت ایران خود در مقابله با بحران کاهش مییابد. قطع یقین این است که نظام سلامت به تنهایی قادر به کنترل این بحران نیست، چه بسا که توانش از روزهای آغاز کمتر شده، منابع انسانیاش روزهای متمادی تحت فشاری سخت مشغول کار و مبارزه بودهاند و بخشی از آن با کمال تاسف خود درگیر بیماری شده و عدهای جان باختهاند. اما چه کسی میتواند به یاری سازمان سلامت ایران بیاید؟ به نظر میرسد گستردگی و عمق این بحران به حدی است که تنها با فعال کردن ظرفیت گروههای اجتماعی و داوطلبین محلی بتوان باری از دوش پرسنل درمان برداشت.
"چکیده :حالا که بیماری در سراسر طول و عرض جغرافیایی کشور گسترده شده و هر روز که میگذرد توان سازمان سلامت ایران خود در مقابله با بحران کاهش مییابد"این ضرورت حضور و فعالیت گروههای مدنی به ویژه در ۳ حوزه احساس میشود:
۱- یافتن راهی برای اقناع و متقاعدسازی عمومی به خانهنشینی نوروزی عمومی و تعطیلی کلیه ترددهای نوروزی و پیادهسازی، اجرا و نظارت بر اجرای کامل و دقیق آن
۲- یافتن ساختار مناسب و ارائه خدمات مراقبتی، حمایتی و پایش شرایط بیماران در قرنطینه خانگی
۳- یافتن و اجرای ساختاری برای مراقبت از افراد پرخطر جهت پیشگیری از ابتلای گروههای پرخطر
فعال شدن هر یک از این حوزهها باری از دوش سازمان سلامت ایران برخواهد داشت. چرا که مراقبتهای اولیه، بررسیهای نخستین، پیگیری و اقدامات اولیه در اوضاع کنونی بخشی از زمان و نیروی انسانی سازمان سلامت را اشغال میکند. به علاوه خروج افراد قرنطینه برای پیگیریهای درمانی یا تامین مایحتاج منجر به سرایت بیماری به دیگران خواهد شد. مراجعه به بیمارستانها برای انجام پیگیریهای عادی، ریسک ابتلا به بیماری را در افراد مشکوک هم افزایش میدهد و نهایتا میتواند به افزایش سرسام آور شمار مبتلایان پرخطر منجر شود. امری که خود به معنی فرسایش هر چه بیشتر سازمان سلامت کشور است، فرسایشی که سلامت و حیات کل جامعه را در معرض فروریزی و انهدام قرار خواهد داد.
با توجه به احتمال گسترش و شیوع بیماری در اوایل سال آینده، مهمترین هدف استراتژیک مدیریت این بحران، مراقبت از افراد پرخطر است.
در اجرا و تحقق این استراتژی باید مهمترین هدف تاکتیکی خود را حمایت و تقویت سازمان سلامت کشور قرار دهیم که در میدان مبارزه قرار گرفته و تمام منابع خود را از ردههای مدیریتی تا ردههای خدماتی به کار گرفته و در حال مبارزه است. در واقع میتوان گفت هدف از فعالسازی گروههای اجتماعی، حفاظت از افراد پرخطر و در کنار آن کاستن از بار خدمات سازمان سلامت کشور است تا فرصت رسیدگی بهینه به بیماران و بازیابی توان نیروی انسانی خود را داشته باشد.
چنانچه عزم راسخی بر شکلدهی به گروههای داوطلب و بهرهگیری از توان اجتماعی در مدیرت این بحران وجود داشته باشد- که معتقدم این اقدام باید فورا و با قاطعیت انجام گیرد و چارهای جز این پیش روی کشور نیست- دو پلن و برنامه عمل در مقابل ماست:
الف- در پلن A ، پیشنهاد میشود یک شبکه فعالیت داوطلبانه در حوزه محلات در شهرهای مختلف ایجاد شود، در واقع افراد داوطلب در هر محله در قالب هستههای چند نفره متشکل شوند. این هستهها ابتدائا دو اقدام اساسی را انجام میدهند:
- شناسایی بیماران قرنطینه در منزل در هر محله
- شناسایی افراد پرریسک در هر محله
این هستهها و سازمانهای حداقلی محلی بر اساس پروتکلهای استانداردی که برای آنها تعریف خواهد شد، تقسیم کار داخلی انجام داده و خدماترسانی خود را برای افراد شناسایی شده آغاز میکنند. تحقق و اجرای این پلن احتیاج به یک سازمان مدیریتی دارد. این سازمان باید کاملا ضربتی ذیل ستاد ملی کرونا تشکیل شود و در راس آن هیاتی مرکب از افراد واجد سرمایه اجتماعی بالا و مورد اعتماد در میان مردم قرار داشته باشند.
"چرا که مراقبتهای اولیه، بررسیهای نخستین، پیگیری و اقدامات اولیه در اوضاع کنونی بخشی از زمان و نیروی انسانی سازمان سلامت را اشغال میکند"در کنار این افراد واجد سرمایه اجتماعی، باید یک تیم مدیریتی مجرب برای مدیریت عملیاتی سازمان فعال شود.
این سازمان تشکیل شده ذیل ستاد ملی کرونا را میتوان سازمان ایران نامید، سازمانی که از سطح محلات شروع میشود و در یک ساختار دوطرفه به سطح ملی میرسد. به عبارتی داریم از یک شبکه نیمهمتمرکز ملی صحبت میکنیم. برای تامین لجستیک این سازمان هم باید چارهاندیشی کرد.
برای اجرایی کردن عملیات این سازمان، به یک اپلیکیشن یا سایت احتیاج خواهیم داشت که ذیل وبسایت وزارت بهداشت یا ستاد قرار میگیرد. افراد پرریسک یا بیماران قرنطینه میتوانند از طریق سایت، اپلیکیشن یا تلفن با مشخصات کامل در آن ثبتنام کنند. سازمان با تماس با بیمارستانها و مراکز درمانی وزارت بهداشت دیتای لازم را به دست آورده و دیتابیس خود را تکمیل میکند تا شناسایی افراد هدف به طور دقیقتری انجام شود.
بر اساس این دیتا نقشهای از گروههای پرخطر بالای ۶۰ سال و افراد بیمار قرنطینه در منزل قابل تهیه است. (آمار افراد بالای ۶۰ سال در بانک اطلاعات وزارت کار و رفاه اجتماعی موجود است و آمار بیماران زمینهای را میتوان از وزارت بهداشت تا حدود قابل قبولی تامین کرد.)
پس از جمعآوری اطلاعات، داوطلبین طبق استانداردهای علمی، توسط مسئولین سازمانی به صورت مجازی آموزش داده میشوند و بستههای حفاظتی برای داوطلبین امدادرسانی فراهم میشود. بلافاصله عملیات پیگیری تلفنی، پایش و مراقبت، تامین نیازها برای حذف تردد گروههای پرخطر در جامعه آغاز میشود.
ب) در پلن B پیشفرض این است که به هر دلیل به ویژه با توجه به فوریت اقدام، امکان تشکیل این سازمان موجود نباشد و لازم باشد از سازمانهای نیمهمتشکل موجود مثل هلالاحمر و یا شورایاریها برای انجام این اقدامات استفاده شود. تفاوت این دو پلن تنها در سازمان بدنه است و کلیه عملیات و اقتضائات از جمله فوریت، مقدمات و فرایندها یکسان هستند. در پلن A از مردم عادی در محلات عضوگیری میشود، اما در پلنB به دلیل فرصت کوتاه، باید از بدنه سازمان هلال احمر و شورایاریها استفاده کرد.
این سازمان میتواند حوزههای دوم و سوم مورد بحث ما، یعنی مراقبت از بیماران در قرنطینه خانگی و مراقبت از گروههای پرخطر را ممکن کند.
"به علاوه خروج افراد قرنطینه برای پیگیریهای درمانی یا تامین مایحتاج منجر به سرایت بیماری به دیگران خواهد شد"اما اولین حوزه مورد اشاره، چارچوب سازمانی ندارد. باید دید چگونه میتوان در روزهای باقیمانده تا سال نو، پروژه خانهنشینی نوروزی را بدون توسل به ابزارهای زور، قانون و قوای نظامی وانتظامی عملیاتی کرد. شاید برای کشف راهکارها، نیاز به اقتراح باشد، باید دید چه ایدههایی میتواند در حل این مشکل یاریرسان باشد، این دقیقا جایی است که هنرمندان و افراد واجد نفوذ اجتماعی میتوانند فراخوانی عمومی برای یافتن راهی عملی اعلام کنند. رجوع به آرای مردم کمک خواهد کرد تا یک درک عمومی از راهکار مناسب یا موانع احتمالی خانهنشینی به دست آید. برای فهمیدن این راه و روش مورد وفاق حداکثری نیاز به یک کمپین خانهنشینی نوروزی و منع تردد خواهیم داشت که با ایجاد باورهای جدی و قابل اعتماد، جامعه را در جهت شکستن زنجیرههای ارتباطی هدایت کند.
اگر این کمپین بتواند به عنوان کمپین پیشگیری از کرونا، حرکتی اجتماعی شده و به طور موفق فعال شود به طوری که بتواند ارزیابی اخلاقی و اجتماعی مردم را متاثر کند، و سفر رفتن در این شرایط در انظار عمومی نماد بیمسئولیتی وامری قبیح تلقی شود، به نحوی که منجر به تغییر رفتار شود، در کاهش ورودی سازمان سلامت تاثیر چشم گیری خواهد داشت.
به علاوه باید مشخص شود بخش خصوصی و بیمارستانهای پرشمارش، چه سهمی از مواجهه با این بحران را تقبل خواهد کرد، آنچنان که مشاهده میشود بیمارستانهای خصوصی به معاذیر گوناگون در این پروژه کلان نجات ملی، از بار مسئولیت شانه خالی کردهاند. حتی اگر بپذیریم که توان اجرایی و پروتکلپذیری این بیمارستانها آنها را در مواجهه با این بیماری کمتوان میکند، جای آن است که نقش خود را در پشتیبانی و حمایت از این سازمان داوطلبان و ارائه خدمات پشتیبانی با تمام قوا ایفا کنند، آنچه روشن است این که از پس این بلا کسانی در تاریخ نیک و بد عملکرد تکتک نهادها و ما را قضاوت خواهند کرد و همه در پیشگاه خدا و تاریخ جوابگو خواهیم بود.
*پزشک متخصص مدیریت سلامت
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران