هر دم از برجام بری می‌رسد

هر دم از برجام بری می‌رسد
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۲۶ شهریور ۱۳۹۹

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمد نوری‌پور؛ ماجرا بر می‌گردد به سال ۱۳۹۴ که طی سلسه جلسات چندین ساله و طولانی بالاخره توافق هسته‌ای و برجام به امضا رسید. احتمالا اتفاقات آن زمان‌ها را در خاطر داریم که توافق هسته‌ای یک طرف قضیه بود و در بوق و کرنا کردن دولت که برجام این است و آن است طرف دیگر....

اما گذشت زمان ثابت کرد که برجام نافرجام نه این بود و نه آن...

از همان ابتدای تصویب برجام استراتژی دولت این شد که مبادا بهانه‌ای به دست آمریکا بدهیم تا علیه ما استفاده کند. با همین استراتژی هر اتفاقی در سطح بین المللی و مرتبط با برجام می‌افتاد دولت را در خوابی ناز می‌دیدیم و اینجاست که می‌گویند کسی که خودش را به خواب زده نمی‌توان بیدار کرد.

ضعف دیپلماسی و استراتژی بهانه زدایی دولت تا جایی پیش رفت که رییس دولت در تیرماه ۹۵ (یک سال ‍‌پس از برجام) صراحتا اعلام کرد که باید از بعضی از شعار‌های خود چشم بپوشیم که مبادا بهانه‌ای دست آن‌ها بدهیم.

آنقدر در برابر نقض‌های مکرر برجام و اعمال تحریم‌های مختلف توسط آمریکا سکوت پیشه کردیم که کار تا جایی پیش رفت که «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل گفته بود که اگر ما از برجام خارج شویم ایران از برجام خارج نمی‌شود؛ به عبارت دیگر آن‌ها از خواب شیرین دولت و عدم واکنش ایران نسبت به مسائل مطلع بودند و با این وجود برنامه‌ریزی می‌کردند.

خلاصه این ماجرا‌ها گذشت و در اردیبهشت ۱۳۹۷ آمریکا رسما از برجام خارج شد و روسیاهی‌اش ماند برای حضرات، اما همچنان هم دولت قصد نداشت از خواب شیرین بی‌خیالی بیدار شود و این سند ننگین و پرنقص را جز افتخارات خود می‌دانست و به آن می‌بالید.

مکانیزم ماشه
هم زمان با نهایی شدن و امضای برجام، قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل به تصویب رسید که مطابق با آن تحریم‌های هسته‌ای ایران تعلیق شدند و بنا شد که تحریم‌های تسلیحاتی ۵ سال بعد از آن یعنی امسال و تحریم‌های موشکی ۸ سال بعد از آن یعنی ۳ سال بعد لغو شوند.

اما اصل قضیه این جاست که آمریکا در تلاش است که تحریم‌های تسلیحاتی ایران را که در ۲۷ مهر ماه به پایان می‌رسد تمدید کند و برای این کار اخیرا پیش نویس قطعنامه‌ای را به شورای امنیت ارائه کرد؛ اما این پیش نویس با ۲ رای موافق، ۱۱ رای ممتنع و ۲ رای مخالف نتوانست به حد نصاب برسد و رای نیاورد.

اما این شیطان بزرگ دست بردار نیست و اکنون در تلاش است تا با فعالسازی مکانیسم ماشه به هدف خود برای تمدید تحریم‌ها برسد.

مکانیزم ماشه (اسنپ بک) روندی در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ است که طبق آن هر کشوری که نسبت به نقض عهد یکی از طرفین شاکی باشد می‌تواند شکایت خود را به کمیسیون مشترک برجام (که وظیفه نظارت بر برجام را دارد) ارائه کند. چنانچه ظرف ۳۰ روز موضوع مورد شکایت حل نشود، شاکی می‌تواند پای شورای امنیت را به موضوع باز کند و شورای امنیت هم تنها ۳۰ روز مهلت دارد تا برای ادامه تعلیق و یا تمدید تحریم‌ها قطعنامه‌ای صادر کند. اگر شورای امنیت در این مدت ۳۰ روزه به جمع بندی نرسد تحریم‌ها به صورت خودکار تمدید شده و باز می‌گردند.

اما بر خلاف روال معمول، آمریکا با دور زدن کمیسیون مشترک، شکایت و درخواست خود برای فعالسازی مکانیسم ماشه را در ۳۰ مرداد به مرحله شورای امنیت رسانده و این شورا تنها تا ۳۰ شهریور برای تصمیم‌گیری مهلت دارد و در صورت عدم تصمیم گیری، مکانیزم ماشه فعال می‌شود.

طبق بند ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ با فعالسازی مکانیسم ماشه تمامی قطعنامه‌هایی که اجرای آن‌ها در ظاهر متوقف شده بود دوباره به اجرا در آمده و تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران باز می‌گردند، اما در عین حال برجام از بین نرفته و ایران باید به تمامی تعهدات خود عمل کند یعنی قبول خواری در جوامع بین الملل و انجام یک بازی دو سر باخت برای ایران (!) و در یک کلام حماقت محض!

و این در حالی است که دولت هنوز هم در خواب شیرین خود ادعا می‌کند آمریکا به دلیل خروج از برجام توان فعالسازی مکانیسم ماشه را ندارد در مقابل، اما آمریکا با وجود خروج از توافق، ادعا می‌کند به دلیل داشتن شان هیئت موسس، توانایی انجام این کار را دارد که در واقع یکی از نشانه‌های ضعف نگارشی موجود در متن توافق است.

یکی از سناریو‌های موجود این است که که یکی از کشور‌های عضو شورای امنیت قطعنامه‌ای مبنی بر اینکه آمریکا به دلیل خروج از برجام توانایی استفاده از مکانیزم ماشه را ندارد به شورای امنیت ارائه کند.

"گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمد نوری‌پور؛ ماجرا بر می‌گردد به سال ۱۳۹۴ که طی سلسه جلسات چندین ساله و طولانی بالاخره توافق هسته‌ای و برجام به امضا رسید"قطعنامه‌های موجود بر دو قسم آیین نامه‌ای و غیر آیین نامه‌ای هستند (تشخیص نوع قطعنامه بر عهده رییس شورای امنیت است.) که تنها در قطعنامه‌های غیر آیین نامه‌ای حق وتو موثر است و در نوع دیگر حق وتو نافذ نیست.

در واقع یکی از اعضا باید قطعنامه‌ای آیین نامه‌ای را به شورای امنیت ارائه دهد که با این وجود هم آمریکا به دلیل عضویت دائم در شورای امنیت می‌تواند در گام اول نظر رییس شورای امنیت مبنی بر آیین نامه‌ای بودن قطعنامه را وتو کرده و آن را به غیر آیین نامه‌ای تبدیل کند و در گام دوم قطعنامه ارائه شده مبنی بر عدم توانایی آمریکا در فعالسازی مکانیسم ماشه را وتو کند.

در صورت انجام این روال آمریکا دوبار از حق وتوی خود استفاده و در واقع «وتو مضاعف» یا «دابل وتو» کرده است که قطعا با توجه به بار حقوقی آن و یک جانبه گرایی آمریکا در برابر دیگر کشورها، هر چند که آمریکا را به هدف خود می‌رساند، اما باعث منزوی شدن آمریکا در جوامع بین الملل می‌شود.

سناریوی بعدی این است که با توجه به اینکه نمی‌توان مانع اقدام آمریکا برای فعالسازی مکانیسم ماشه شد کشور‌های عضو شورای امنیت، روسیه، چین و کشور‌های اروپایی از نظر حقوقی و در ظاهر، بازگشت قطعنامه‌ها و تحریم‌ها را بپذیرند، اما به آن عمل نکنند که با وجود بار حقوقی سنگینی که برایشان دارد و هم چنین تجربه خروج آمریکا از برجام خیلی بعید به نظر می‌رسد. همزمان باخروج آمریکا از برجام همه کشور‌های اروپایی تحریم‌های آمریکا را اجرا کرده و شرکت‌هایشان را بدون پرداخت حتی یک دلار جریمه به نوبت از ایران بیرون بردند و خرید نفت از ایران را به صفر رساندند.

صفر در مقابل صفر.
اما مسئله حیاتی‌تر، خواست دولت برای تداوم حضور و پایبندی ایران به برجام (با وجود فعالسازی مکانیسم ماشه) به امید روی کار آمدن دموکرات‌ها در انتخابات پیش روی آمریکا و بازگشتن آن‌ها به برجام است؛ در صورتی که ایکاش باور می‌کردند این آش، همان آش است و این کاسه هم همان کاسه...

هر چند در نگاهی سطحی، بازگشت قطعنامه‌ها تاثیری در زندگی و معیشت مردم نداشته باشد (چون عملا همیشه این تحریم‌ها وجود داشته‌اند و ماجرای جدیدی نیستند.)، اما باید گفت عدم واکنش قاطع ایران به فعالسازی مکانیسم ماشه، این ذهنیت را در جامعه بین الملل تقویت می‌کند که ایران در برابر فشار‌ها آن چنان ضعف دارد که حتی با وجود بازگشت همه جانبه تحریم‌ها (بخوانید صفر شدن مزایای ایران در برجام) همچنان به فکر غرب گرایی و تعامل با آمریکاست.

در حال حاضر و با شرایط موجود بهترین واکنش ایران در پیش گرفتن استراتژی "صفر در مقابل صفر" است؛ یعنی با لغو تعهدات طرف مقابل، ما هم تعهدات خود را کاهش داده و حتی لغو کنیم. (بخوانید از برجام نافرجام، یک بار برای همیشه خارج شویم.)

مهم‌ترین تعهداتی که ایران در حال حاضر ملزم به رعایت آن‌ها است مربوط به فرآیند غنی‌سازی و بازرسی‌های بی حد و اندازه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی است. احتمالا یکی از بهترین راهکار‌های موجود اخراج بازرسان آژانس و جمع آوری دوربین‌های نظارتی آن‌هاست که علاوه بر دیپلماسی قوی نیازمند تصویب قوانین محکم در مجلس شورای اسلامی است.

از مجلسی که با شعار انقلاب و مکتب امام رای آورده و خود را مجلس انقلابی نامیده انتظار زیادی نیست که به سوگندی که تنها ۱۰۰ روز از آن می‌گذرد عمل کرده و خط قرمزی را دور جریان غرب‌گرای کشور کشیده و مطابق با آرمان‌های امام و فرمان صریح رهبری، سند ننگینی که جز تکه‌ای کاغذ، چیزی از آن باقی نمانده را به آتش مقاومت و عزت ملی بکشند و با تصویب قانونی سه فوریتی برای خروج کامل از برجام و یا کاهش تعهدات ایران، عمل‌گرا بودن خود را به ملت اثبات کرده تا مرحمی بر خواب شیرین و برجامی دولت و ضرب شستی برای جامعه بین الملل باشد.

محمد نوری‌پور- ورودی ۹۷ مهندسی صنایع و عضو واحد سیاسی بسیج دانشجویی شریف

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است

منابع خبر

اخبار مرتبط