روایت مظلومیت؛ از ترور بهشتی تا حصر موسوی

روایت مظلومیت؛ از ترور بهشتی تا حصر موسوی
کلمه
کلمه - ۷ تیر ۱۳۹۴

چکیده :بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود. و این خط سیر مظلومیت را که دنبال کنیم، خواهیم دید که یکی از یاران وفادار و مورد اعتماد امام خمینی و شهید بهشتی یعنی میرحسین موسوی هم که امروز در حصر به سر می برد، وارث همان مظلومیت است؛ که مهندس موسوی هم برای "جلوگیری از انحراف در انقلاب و پایان دادن به فسادهای عظیم" پای در این میدان نهاد....

کلمه – علیرضا کفایی:

دکتر بهشتی فراتر از یک فرد در عرصه سیاسی و اجتماعی قرار دارد و پس از شهادت نیز افکار و رفتار وی بعنوان یک شاخص تعیین کننده در میان جریانات سیاسی نمود دارد. در یک نقطه خاص از تاریخ متوقف نشده است و چنان که خود او می گفت “راست قامتان جاودانه تاریخ” مانده است و از آنجا که خدمات و اندیشه ایشان در مسائل گونانگون راهگشا بوده و هست به اعتراف دوست و دشمن حضورش همیشگی خواهد بود.

نگرش شهید بهشتی مبتنی بر تکلیف و حقوق متقابل دولت و مردم بود و هیچگاه به خاطر یکی دیگری را قربانی نمی کرد و با اعتقاد و التزام به قانون و احترام به نحله های فکری و فرصت دادن به جوانان و دیالوگ و دیالکتیک نظری و عملی و شناخت و تسلط بر بینشها و مکاتب سیاسی و احاطه بر تعالیم اسلامی، مورد احترام همه و از جمله رقبای سیاسی و عقیدتی بود و بر اساس همین مشخصه ها توانست در مدت کوتاهی در میان جوانان و دانشجویان و در میدانهای مختلف انقلاب اثرگذار باشد و آنان که ترور وی را طراحی و اجرا کردند دقیقاً به این نکته واقف بودند که با وجود شخصیتی مانند دکتر بهشتی نخواهند توانست به امیال و آرزوهای شیطانی خود دست یابند و انقلاب را از مسیر اصلی منحرف کنند لذا با خشونت هر چه تمامتر بهشتی و یارانش را به شهادت رساندند.

شهادت دکتر بهشتی آغازی بود بر شناخت بیشتر جامعه از سفاکان خونریز و آدمکشان تروریست و همچنین شناختن دلسوزان انقلاب و انقلابیون راستین. از این روست که الحق و الانصاف تعبیر امام راحل در مورد شهید بهشتی بسیار دقیق و جامع بود که فرمود: “شهید بهشتی به تنهایی یک ملت بود برای ملت ما”

با نگاهی به حوادث گذشته و آنچه امروز در گوشه و کنار جامعه می گذرد به فحوای کلام امام بیشتر پی می بریم که حقیقتاً “بهشتی یک ملت بود”.

اعتقاد شهید بهشتی به حزب گرایی و کار حزبی و توجه به ارزش و کرامت انسان و مسئولیت پذیری و اراده و اختیار و انتخاب آزادانه و از روی آگاهی، امروز می تواند سیاسیون و احزاب و تشکلها را هدایتگر و راهگشا باشد.

شهید بهشتی اعتقادی به بند و زنجیر و حبس و حصر نداشت حتی برای گروههای مخالف و تا آنجا که می توانست تلاش می کرد با گفتگو و استدلال، دیگران را متقاعد سازد، گفت و گوهای ایشان با مارکسیستها و مخالفین فکری و مباحث مطرح شده دلیل بر این ادعاست.

جوانگرایی و اعتبار و اعتماد بخشیدن به جوانان و شناخت اصولی از شخصیت افراد و پایبندی به کار حزبی و تشکیلاتی از دیگر جنبه های وجودی شهید بهشتی بود چنانکه حتی در آخرین ساعات حیات در روز هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰، ساعاتی قبل از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به همین شیوه عمل می کرد.
حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی می گوید: “در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی که روز هفتم تیر سال ۱۳۶۰ چند ساعت قبل از انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی برگزار شد، موضوع پیشنهاد شدن مهندس موسوی به عنوان وزیر خارجه دولت شهید رجایی مطرح شد که آقای آیت با مهندس موسوی مخالفت کرد و گفت که در مجلس علیه تصدی وزارت خارجه توسط مهندس موسوی سخنرانی می‌کند. مدیر‌مسوول روزنامه جمهوری اسلامی افزود: آیت‌ا… بهشتی در پاسخ به این موضع آقای دکتر آیت، با تاکیدبر پایبندی به چارچوب حزب گفت؛ وقتی موضع حزب حمایت از فردی است شما به عنوان عضو شورای مرکزی نباید و نمی‌توانید به صورت علنی با این تصمیم مخالفت کنید و حداکثر می‌توانید یک رای خود را در مجلس به آقای موسوی ندهید، اما نمی‌توانید به عنوان عضو شورای مرکزی حزب با وزیر پیشنهادی مورد حمایت حزب مخالفت کنید.

"اولا بنده ایشان را خیلی خوب می‌شناسم، از همه کسانی که نسبت به ایشان تعریف کرده‌اند یا انتقاد کرده‌اند بنده ایشان را بیشتر و بهتر و با مدت زمان بیشتری می‌شناسم"وی در خاتمه گفت: البته چند ساعت بعد از این جلسه در فاجعه انفجار حزب جمهوری اسلامی، آیت‌ا… بهشتی که دبیرکل و از موسسین حزب بود، به شهادت رسید و یک هفته پس از آن در جلسه بررسی رای اعتماد کابینه، آقای آیت بر خلاف نظر شهید بهشتی در مخالفت با مهندس موسوی سخنرانی کرد. گفتنی است؛ آیت‌ا… خامنه ای نیز در همان جلسه از آقای موسوی برای تصدی وزارت خارجه دفاع کرده و گفتند: «درباره همه خیال می‌کردیم انتقاد بشود، درباره مهندس موسوی من واقعا تصور نمی‌کردم کسی زبان به انتقاد از ایشان باز کند. اولا بنده ایشان را خیلی خوب می‌شناسم، از همه کسانی که نسبت به ایشان تعریف کرده‌اند یا انتقاد کرده‌اند بنده ایشان را بیشتر و بهتر و با مدت زمان بیشتری می‌شناسم. آنچه درباره ایشان از گرایش‌ها گفته شده است، دروغ محض است و شاهد بر همه این‌ها روزنامه جمهوری اسلامی است. من ایشان را می‌شناسم، من از ذهنیت ایشان مطلعم و من شهادت می‌دهم امروز و روز قیامت که تمام این ادعاها دروغ است.

و من واقعا‌ تصور نمی‌کردم که کسی راجع به آقای مهندس موسوی با این سابقه درخشان یک چنین مطلبی را بیان کند.» لازم به ذکر است در پایان جلسه مذکور، سید حسین موسوی موفق به کسب رای اعتماد از مجلس شد.”

و دکتر علیرضا بهشتی ( فرزند شهید آیت الله دکتر بهشتی ) می گوید: “تا آنجا که از جلسات حزب جمهوری اسلامی به یاد دارم شهادت می دهم آقای بهشتی خیلی به اعضای جوان حزب اهمیت می دادند و برای نظریات آنها احترام خاصی قائل بودند …. نمونه دیگر آقای مهندس میرحسین موسوی بود که چون در آن دوران خیلی جوان بود به پیشنهاد آقای بهشتی به عضویت شورای مرکزی حزب منصوب شد و این در حالی بود که بعضی ها با حضور ایشان در جلسات شورای مرکزی حزب موافق نبودند ولی آقای بهشتی وقتی دفتر سیاسی را که در جلسات آن آیت الله خامنه ای و آقای هاشمی رفسنجانی ، شهید باهنر و …. شرکت می کردند در حزب تاسیس کردند و آقای موسوی را به عنوان دبیر آن برگزیدند.”

در زمان کنونی وقتی به آنچه در اوایل انقلاب گذشته است نظر می اندازیم، پی می بریم که “بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.” و این خط سیر مظلومیت را که دنبال کنیم، خواهیم دید که یکی از یاران وفادار و مورد اعتماد امام خمینی و شهید بهشتی یعنی میرحسین موسوی هم که امروز در حصر به سر می برد، وارث همان مظلومیت است؛ که مهندس موسوی هم برای “جلوگیری از انحراف در انقلاب و پایان دادن به فسادهای عظیم” پای در این میدان نهاد.

امید جامعه و مردم و مطالبه آنها این است که به این مظلومیتها پایان داده شود و حصر “سید مظلوم” مهندس موسوی و “شیخ مظلوم” مهدی کروبی و “مظلومه سبز” خانم دکتر رهنورد و دیگر زندانیان سیاسی برداشته شود.

به یاری حق و تدبیر مسئولین، ان شاء الله تعالی

منابع خبر

اخبار مرتبط