در افزایش تورم، بورس تهران ایستگاه میانی است یا پایانی؟

رادیو فردا - ۲۰ تیر ۱۳۹۹

ارزش بورس هم‌اکنون حدود شش هزار و پانصد هزار میلیارد تومان است و مجموعه ارزش بازارهای فرابورس نیز به بیش از یک‌هزار و هشتصد هزار میلیارد تومان رسیده است.

یعنی در مجموع بیش از ۸.۳ هزار هزار میلیارد تومان مجموع ارزش بورس و فرابورس است که در محاسبه با دلار ۲۰ هزار تومانی ارزش این رقم تبدیل می‌شود به ۴۱۵ میلیارد دلار، که مطمئناً با توجه رشد اقتصادی منفی در سال‌های اخیر، از مجموع تولید ناخالص داخلی در سال جاری بیشتر خواهد شد.

این امر با واکنش‌هایی نامتقارن در میان کارشناسان و فعالان اقتصادی مواجه شده و ۲۵ تن از اساتید دانشگاه در نامه‌ای هشدارآمیز درباره این موضوع سخن گفته‌اند.

ماهیت این اعتراض چیست؟

بیشتر در این باره: آیا ایران در آستانه ورود به اقتصاد قمارخانه‌ای است؟

دولت معتقد است که با هدایت جریان نقدینگی به سمت بورس می‌توان با شدت کمتری با رشد قیمت‌ها مواجه شد و ایستگاه پایانی نقدینگی، توقف برای راه‌اندازی تولید در کشور است که در کنار این هدف کلان، رفع کسری بودجه در واقعیت اقتصاد بدون نفت را نیز محقق کرد.

اما گروهی از اقتصاددانان معتقدند که این امر محقق نخواهد شد و بورس ایستگاه میانی در افزایش تورم است و چه بسا این امر تشدیدکننده تورم و افزایش قیمت‌ها باشد.

دولت معتقد است که هدایت سرمایه‌های مردم باعث شادابی مالی و روحی بخش‌هایی از اقتصاد می‌شود و مردمی که خود را درگیر این بازار کرده‌اند، از مزایای پنهان و پیدای این سیاست حاکمیت بهره‌مند می‌شوند.

برای مثال، دولت و کارشناسان بورس معتقدند که بسیاری از کارخانه‌ها و نهاد‌های اقتصادی که مشکل تأمین مالی داشته یا در آستانه تعطیلی بوده‌اند، از ورود به بازار سرمایه استقبال کرده و می‌کنند. فعالان و کارشناسان بازار سرمایه نیز معتقدند که رشد بازار سرمایه نه ایجادکننده تورم که محصول تورم است.

اما اقتصاددانان معتقدند که این شکل از گسترش بورس منتج به تشکیل سرمایه ثابت نمی‌شود و صرفاً سفته‌بازی را در بخش سهام موجود در بازار تشدید می‌کند؛ امری که با سکوت یا تأیید ضمنی دولت روبه‌رو شده است.

اساتید دانشگاه معتقدند که شرایط کنونی منتج به تشکیل شرایط حبابی در بازار سرمایه می‌شود و این امر شرایط را در آینده دور یا نزدیک به سمت بحرانی‌تر شدن تغییر خواهد داد.

اما مدیران بورس و کارشناسان بورس معتقدند که اعتقاد به حباب امری است که بسیاری از آن سخن می‌گویند، حال آن‌که بیش از دو سال است وقوع نیافته و بسیاری از سهام‌های شاخص‌ بورس اوراق بهادار مشمول فروض کلاسیک حباب نبوده و با کنترل این سهام می‌توان شاخص را در جهت منافع اقتصاد در کوتاه‌مدت و میان‌مدت کارسازی نمود.

کارشناسان بورس معتقدند کسانی که شناختی از بازار سرمایه و زیروبم آن ندارند و ماهیتاً آکادمیسن‌های دانشگاهی هستند که کمترین حوزه شغلی مؤثر یا مرتبط را با این بازار دارند، نمی‌توانند درباره شرایط واقعی این بازار تصمیم‌سازی کنند یا با ایجاد گروه‌های فشار رسانه‌ای تلاش‌های موجود را به پرسش و انکار بکشند.

نقاط مشترک موافقان و مخالفان

نکته اصلی مهم در تشخیص بحث، بررسی نکات مشترک کارشناسان منتقد و دولت و کارشناسان بازار سرمایه است که می‌تواند راهگشا باشد و می‌توان از آن به عنوان موتور سرمایه اجتماعی در شرایط بحرانی اقتصادی بهره برد.

بحث گسترده و عمیق‌تر کردن بازار سرمایه بحثی است که مورد توجه تمامی طیف‌ها بوده یا حداقل می‌توان گفت که دو ضلع منتقدان و موافقان غیرحکومتی بر آن توافق دارند و حاکمیت در مقطع فعلی حداقل در بخش رسانه‌ای با آن موافق است.

بی تردید خواسته‌های شتاب‌دهی به عرضه‌های اولیهٔ شرکت‌ها، افزایش درصد شناوری، و عرضه بدون تعلل دارایی‌های بورسی دولت، نکاتی است که همگان بر آن پای می‌فشرند و نباید فراموش کرد آن‌چه تا کنون در اقتصاد کشور تحت عنوان گسترش بازار سرمایه رخ داده، عملاً وارد بخش واقعی اقتصاد نشده یا ضریب نفوذ کمی داشته و همچنین از سهم دولت یا حاکمیت در عرصه تصدی‌گری نکاسته و قیمت سهم‌های موجود در بازار تقریباً افزایش یافته است.

تازه‌ترین واقعیات بازار سرمایه

در هفته منتهی به چهارشنبه، ۱۸ تیر، گفته شد که رشد ارزش معاملات به بالای ۳۰ هزار میلیارد تومان می‌تواند عدد خطرناکی باشد؛ هشداری که در عدد ۲۴ هزار میلیارد تومان هم داده شد، اما خطری را متوجه بازار نکرد و سهامداران، با قدرت، معاملات خود را ادامه دادند.

اما روز چهارشنبه، ۱۸ تیر، بازار با افت واقعی مواجه شد و بسیاری را از صف خرید به صف فروش کشانید. این امر مسلماً و لزوماً نمی‌تواند به این معنی باشد که روند بازار تغییر خواهد کرد، اما می‌تواند زنگ خطر را به صدا درآورد که باید به آن توجه کرد.

در روزهای آتی اگر بازار نتواند خود را بازیابی کند و روند مثبت و پرقدرتی را رقم بزند، باید نسبت به رشد ادامه‌دار بورس مشکوک بود. ضمن این‌که هیچ شاخص بنیادی و کلان نیز رشد بازار را تأیید و پشتیبانی نمی‌کند و نگهداری سهم همراه با ریسک و خرید سهم ریسک بالاتری را به همراه دارد.

علاوه‌بر این، با توجه به تعدد سهامداران خرد در شرایط حاضر، تصمیم‌گیری‌های هیجانی و بدون تحلیل نیز بیشتر است و به‌راحتی تحت تأثیر جو و شرایط بازار قرار خواهد گرفت.

لذا باید از این پس از شدت خوش‌بینی بسیار و طولانی نسبت به بورس کاست و این اصل مهم را یادآوری کرد که حکومت تا کی قصد حمایت از بازار در شکل نوین کنونی را دارد؟

این نکته کلیدواژهٔ درک شرایط تصمیم‌ساز اقتصاد کنونی و سودآوری در این بازار است.

نظرات طرح‌شده در یادداشت‌های نویسندگان لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست

منابع خبر

اخبار مرتبط