کشته شدن روزانه ۳ نفر با سلاح سرد و چند نکته!

روزانه 3 نفر با سلاح سرد کشته می‌شوند
همشهری
جهان نیوز - ۱ مرداد ۱۳۹۰

سرویس اجتماعی جهان ـ اخیراً، سازمان پزشکی قانونی خبری را به رسانه های کشور داد که آمار قابل تأملی در آن وجود داشت.پزشکی قانونی در خبر ارسالی خود به رسانه ها تصریح می کند که روزانه ۳ نفر در ایران با ضربات سلاح های سرد کشته می شوند و نیز بر اساس پرونده های تشکیل شده در همین سازمان نیز روزانه ۱۶۰۰ نزاع خیابانی نیز در ایران رخ می دهد. این آمار اگرچه در بسیاری از کشورهای جهان از جمله آمریکا و چندین کشور اروپایی بسیار بیش از این است و حتی حوزه سلاح های گرم را نیز در بر می گیرد؛ اما باید اذعان داشت که باز هم در شأن جامعه اسلامی ما نیست.ما در محیطی زندگی می کنیم که مدعی اخلاق و رعایت ارزش های اسلامی و انسانی و البته ایرانی است. پس به راستی آیا کشته شدن روزانه ۳ نفر یا در هفته ۲۱ نفر شایسته جامعه ماست...؟!و البته آمار نگران کننده تر این است که تحلیلی کلی آمار می گوید ارقام مربوط به میزان نزاع ها و تلفات این نزاع ها نیز رو به افزایش است.گام اول در تحلیل این مسئله را شاید باید در نگاه جامعه شناسان و اخلاقیّون جستجو کرد. چه می شود که در جامعه اسلامی ما برخی از افراد به خود اجازه می دهند که با سلاح سرد نزاع خیابانی به راه بیندازند. آیا روان این افراد در فشار است یا اینکه جامعه ما دچار برخی بداخلاقی های مذمن است؟حتی شاید در تحلیل این مسئله به حضور کارشناسان پلیس و مسائل امنیتی هم نیاز باشد.

"چه می شود که در جامعه اسلامی ما برخی از افراد به خود اجازه می دهند که با سلاح سرد نزاع خیابانی به راه بیندازند"آنها باید تأثیر برخی اتفاقات نظیر تورم، افزایش سن ازدواج، رفع نشدن برخی نیازهای جوانان و شاید عدم تربیت صحیح در راهبری انرژی جوانی در ایران را در بروز رفتارهای خشن آسیب شناسی کنند.به هر حال کتمان این مسئله دور از عقل می نماید اگر بخواهیم منکر وجود برخی فشارها بر مردم و به ویژه جوانان در وضعیت کنونی جامعه باشیم. فشارهایی نظیر آنچه که در بالا گفته شد و مشخص نیست که راهبرد مسئولان امر به ویژه در دولت برای مرتفع سازی این مشکلات چیست.جالب آنکه ما در روایات دینی نیز به این مسئله برمی خوریم که گاهی اگر مشکلی سبب بروز برخی ناهنجاری ها می شده است، حکومت اسلامی ضمن تعزیر متهم یا متهمین اقدام به رفع منشأ این مشکل نیز می نموده است.برای مثال، بر طبق یکی از همین روایات، امیرالمومنین جوانی فقیر را به علت ارتکاب به عملی غیراخلاقی تعذیر می فرماید و سپس دستور می دهد که از بودجه بیت المال برای او همسر اختیار شود.در ادامه این مسئله باید به نقش قوه قضائیه و نیروی انتظامی نیز نگاهی ویژه داشت. به هر روی، نقش مهم قوه قضائیه در تأدیب و تعذیر مجرمین برای عبرت گیری سایرین غیر قابل انکار است. پلیس نیز به عنوان رکن اصلی و مستقیم در برخورد اولیه با مجرمین و نقض کنندگان امنیت مردم نقشی اساسی دارد.باید گفت که شاید قوه قضائیه در برخورد با مجرمین نزاع های خیابانی جدیت لازم را به هر دلیلی اعمال نمی کند و یا در صورت اعمال نیز اطلاع رسانی صحیحی ندارد. برای مثال هم اکنون تکلیف تعزیر برخی مجرمان در ملأ عام که در متون دینی ما نیز در مواردی به آن سفارش شده است، به روشنی مشخص نیست و کسی نمی داند قوه قضائیه دقیقاً در چه مواردی این امر را اجرا می کند.آیا مشخص نشدن سرانجام بسیاری از مجرمان خطرناک در مقابل چشمان عموم مردم جامعه، نادیده گرفتن جنبه های تربیتی برخی مجازات ها از سوی قوه قضائیه نیست...؟!با این وضعیت که هیچیک از ما شاید هیچوقت صحنه تأدیب یک مجرم را از نزدیک ندیده ایم، آیا قوه قضائیه قبول می کند که در بحث عبرت گیری عمومی جامعه از تعزیر و تأدیب متهمین تا حدی ضعیف عمل کرده است یا خیر؟نیروی انتظامی نیز در انتقادی منصفانه، لااقل طی دو سال اخیر وجهه خوبی در برخورد جدی با نزاع های خیابانی و حمل کنندگان سلاح سرد نداشته است.

حوادثی همچون میدان کاج، ضرب و جرح ناهیان از منکر و عدم حضور به موقع پلیس در صحنه و همینطور جری شدن عده ای در حمل انواع سلاح های سرد، گزینه هایی نیست که بخواهیم نقش پلیس را در آن انکار کنیم.از ناجا این انتظار می رود که عملکرد و نگاه بسیار جدی تری به این مسئله داشته باشد. در واقع این یک سوال اساسی است که هیچکس غیر از نیروی انتظامی و شاید در ادامه، قوه قضائیه نمی توانند پاسخ صریحی برای آن داشته باشند. و آن سوال اینکه چه می شود که عده ای با علم به خلاف بودن حمل سلاح سرد باز هم اقدام به این کار می کنند...؟!مثلا در قضایای اخیر که طی آن چندین طلبه ناهی از منکر به دست عده ای از اوباش زخمی شدند و حتی تا دم مرگ نیز پیش رفتند، چه عاملی سبب شده است که قداره بندها به راحتی اسلحه سرد خود را از نیام بیرون کشیده و به جان طرف مقابل بزنند. آیا در این زمینه هیچ سدّی را در مقابل خود احساس نمی کرده اند...؟!در عین حال این نکته را نیز نباید از یاد برد که ما البته همواره مورد توطئه دشمنانمان بوده و هستیم. لااقل طی هفته های اخیر به افکار عمومی ایران اثبات شد که رسانه های ضد انقلاب و رسانه های دشمنان ما تا چه اندازه حتی حاضرند یک نزاع خیابانی را نیز بزرگ جلوه دهند تا شاید بتوانند اندکی هم که شده ایران اسلامی ما را ناامن جلوه دهند.این در حالیستکه مثلا در کشوری مثل آمریکا که خط دهنده و لیدر اصلی همین رسانه هاست بر طبق آمار در هر ۶ دقیقه یک تجاوز به عنف صورت می گیرد و یا در هر ۳۰ دقیقه یک قتل رخ می دهد.در واقع در کشوری که بیش از نیمی از مردم آن به دلیل سیاست های غلط جامعه آمریکا مسلح هستند، شاید این آمار چندان دور از ذهن نباشد.حقیقت آن است که در کشور ما به نسبت بسیاری از کشورهای بزرگ و کوچک دنیا، آمار جرم و جنایت و به ویژه جنایت های خشن بسیار تا بسیار پایین و در حد سفید قرار دارد.

اما همین میزان کم نیز شایسته جامعه اسلامی ما نیست و می طلبد که همه ما اعم از اعضای جامعه و مسئولان امر، در حیطه خود نسبت به افزایش سطح امنیت عمومی کشور حساس تر باشیم و دقیق تر عمل کنیم

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

جهان نیوز - ۱ مرداد ۱۳۹۰
تابناک - ۱ مرداد ۱۳۹۰
خبرگزاری فارس - ۱ مرداد ۱۳۹۰