سبب رواج فساد علمی و شِبهِعلم در ایران
چکیده :اعطای بیحساب و کتاب القاب تخصصی را روحانیت حاکم کلید زد! چرخهی تولید انبوه مدارک بالای علمی توسط دانشگاههای فاقد صلاحیت را روحانیت حاکم برپا کرد! معادلسازی حقیقتاً بیربط تحصیلات حوزوی و دانشگاهی را نیز روحانیت حاکم مجوز داد. بهبیان دیگر، عامل اصلی رواج فساد علمی و شِبهِعلم در کشور، نگاه نازل روحانیت حاکم بهعلم، دانشگاه و ادارهی کشور بر اساس این بینش نادرست...
محسن کمالیان
این روزها برخی بزرگان دلسوز و بزرگوار، دردمندانه و شجاعانه، از فساد علمی مینویسند و شِبهِعلم و مقولاتی مشابه. هرچه نوشتهاند، صحیح است. نکتهای را اما مایلم اضافه کنم. فساد علمی کی و چگونه در کشور ما آغاز شد؟ بهنظرم وقتی شروع شد یا لااقل شدت یافت، که تحولات زیر بهوقوع پیوست:
اول / در سالهای پس از درگذشت امام راحل، برخی مسئولان درشت و ریز کشور، بهخود و همکارانشان، القابی حوزوی، دانشگاهی و لشکری اعطا کردند که بهلحاظ تخصصی، لیاقتش را نداشتند؛ منظورم دقیقاً کسانی است که یکشبه، آیهالله، دکتر و سردار شدند و اینگونه، برپایی مکتب کُردانیسم را جواز دادند.
"بهبیان دیگر، عامل اصلی رواج فساد علمی و شِبهِعلم در کشور، نگاه نازل روحانیت حاکم بهعلم، دانشگاه و ادارهی کشور بر اساس این بینش نادرست بود"کاش روزی هیئتی بررسی کند و صدالبته آن روز خواهد آمد، که مقامات ارشد سابق و لاحق کشور، روز دریافت القاب امروزشان، بنابر معیارهای متعارف همان روز، چه اندازه شایستگی داشتند؟ عملاً نشان داده شد که در ایرانِ پسا خمینی، دریافت بالاترین القاب علمی، بدون داشتن علم کافی هم میسر و نه تنها ثروت، که قدرت نیز بر علمیت مقدم است.
دوم / دانشگاههایی بزرگ و کوچک، قارچگونه در کشور روییدند و در ازاء دریافت پول، بهتولید انبوه فارغالتحصیل کمکیفیت و مدرک علمی پرداختند. متخصصین باکیفیتی متعددی نیز البته فارغالتحصیل شدند. اما نسبت آنها، لااقل در مقاطع تحصیلات تکمیلی، در اقلیت بود. واحدهای بیشماری از دانشگاه آزاد اسلامی، در حالی که حداقلِ هیئت علمی را نداشتند، مجوز برپایی دورههای دکترا دریافت کردند! حتی واحدهای روستایی این دانشگاه لجامگسیخته نیز دانشجوی دکترا پذیرش کردند! دانشگاه پیام نور، دیگر بدتر! همین مدارک تولیدی، برای تأمین شروط تخصصی تصدی مدیریتهای کلان کشور کفایت میکرد! نتیجهی این مدیریتهای شبهِتخصصی، بر سر کشور چه آورد؟
سوم / تحصیلات حوزوی را با نگاهی غیرواقعبینانه و بالا بهپایین، با مقاطع تحصیلات دانشگاهی معادلسازی و نتیجتاً مدارک علمی آکادمیک را کمارزش کردند. مثال میزنم: اخذ مدرک دکترای تخصصی دانشگاه مستلزم طی دورهی آموزشی سنگین، موفقیت در امتحان جامع و نهایتاً انجام تحقیقی اصیل است که مرز دانش را جابجا کند و نتایجش در مجلات علمی پژوهشی معتبر جهان منتشر شود.
در حوزه اما کسی که چند سال درس خارج برود و رسالهای معمولی بهنام سطح چهار بنویسد، بدون نیاز بهجابجایی مرز دانش و همچنین داوری بینالمللی، مدرک دکترا دریافت میدارد! امروز صدها نفر دکتر حوزوی در کشور فعالیت میکنند که مدرک سطح چهار دارند، اما بنابر ضوابط آموزشی دانشگاه، شایستگی دریافت مدرک دکترای تخصصی را ندارند! حوزه راهی را باز کرده است که افراد، بدون آنکه حتی ساعتی از عمر خود را در کلاسهای دانشگاه بگذرانند و لااقل دروس آن را بخوانند و امتحان دهند، بالاترین مدرک تخصصی آن محیط علمی را دریافت میدارند! اینطور دور زدن دانشگاه، آیا مضحک و صدالبته اجحاف بهعالمان حقیقتاً زحمتکشیده و باسواد حوزوی چون آیاتالله دکتر مهدی حائری یزدی، عبدالجواد فلاطوری، بهشتی و مفتح نیست؟
چهارم / همین حوزویانی که از طریق معادلسازی، عنوان دکترای تخصصی را دریافت داشتند، در قم، تهران و برخی شهرهای دیگر، با استظهار بهرانتهای حکومتی، شبهِدانشگاهها و شبهِپژوهشگاههایی زیر مجموعهی وزارت علوم تأسیس و عملیات تولید انبوه مدارک دانشگاهی را در عرصهی علوم انسانی تشدید کردند. کنار این مؤسسات، شبهِنشریات علمی پژوهشی متعددی نیز مجوز داده شد تا کار دفاع دانشجویان دکترا، همچنین تبدیل وضعیت و ارتقاء اعضای هیئت علمی آنها، داخل همان مجموعههای دربستهی حوزوی، مدیریت شود! نتیجهی این نوع تولید نیروی شبهِمتخصص علوم انسانی، بر سر مراکز سیاستگذاری علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مهمتر از همه، فرهنگ عمومی کشور، چه آورد؟
آخر / اعطای بیحساب و کتاب القاب تخصصی را روحانیت حاکم کلید زد! چرخهی تولید انبوه مدارک بالای علمی توسط دانشگاههای فاقد صلاحیت را روحانیت حاکم برپا کرد! معادلسازی حقیقتاً بیربط تحصیلات حوزوی و دانشگاهی را نیز روحانیت حاکم مجوز داد. بهبیان دیگر، عامل اصلی رواج فساد علمی و شِبهِعلم در کشور، نگاه نازل روحانیت حاکم بهعلم، دانشگاه و ادارهی کشور بر اساس این بینش نادرست بود. استاد محمد مهریار چه زیبا سرود:
از شیخ شهر این عجب آمد که در عمل
کرد آنچه را که خود بهشریعت مجاز نیست
از شرع و لایجوز و یجوزش دلم گرفت
در شرع عشق صحبت نهی و جواز نیست
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران