دفاع از انسان «اما» ندارد
چکیده :«حقوق بشر»، «حق شهروندی» و «ایران برای همه ایرانیان»، تا زمانی میتواند شعار باشد که واقعا بشر، شهروند و ایرانی، با تمام تکثر و بدون هیچ استثایی، مد نظر ما باشند وگرنه به این ورطه خواهیم افتاد که در زمان اعدام زم طرح از کج سلیقگی در زمان اعدام بزنیم، یا بنویسیم کاش دختران انقلاب با رعایت حجاب اعتراض میکردند، یا چرا معترضان آبان وضعیت ایران در منطقه را لحاظ نکردند؟...
مهرداد محمدی
بعد از اعدام غیرانسانی و حتی با معیارهای نظام قضایی جمهوری اسلامی، غیر قانونی روحالله زم، اعتراضهایی ابراز شد که مصداق «در همه کارها ناتمام بودن» به حساب میآمد. روند گروههای سیاسی البته مطابق گذشته، اینگونه بود که اعدام زم را محکوم میکردند و بعد «اما» یی میآوردند تا حرف خود را بزنند و به رویکرد زم اعتراض و راه خود را از او جدا کنند. البته هنگام دستگیری او، روزنامهنگاران و فعالان سیاسی، چه داخلی و نزدیک به اصلاحطلبان و چه خارجی و نزدیک به فرشگرد، یا روزنامهنگار بودن او را زیر سوال بردند یا او را متهم به تروریسم کردند یا بر ارتباط او با نهادهای امنیتی داخلی و خارجی اصرار کردند و یا او را «آدم خودشان» جا زدند. نتیجه اینکه به نوعی هم زمینههای اجتماعی اعدام را فراهم کردند و هم هزینه دفاع از او، بعد از اعدام شدنش را، بالا بردند. در این میان تنها کسی که از نیروهای سیاسی داخل کشور، بدون اما و اگر و لکنت این اصل موضوع و روند غلط و اعدام غیر انسانی او اعتراض کرد، زهرا رهنورد بود.
"روند گروههای سیاسی البته مطابق گذشته، اینگونه بود که اعدام زم را محکوم میکردند و بعد «اما» یی میآوردند تا حرف خود را بزنند و به رویکرد زم اعتراض و راه خود را از او جدا کنند"(متن پیام ایشان را از اینجا بخوانید)
در سال گذشته هم که اعتراضات آبان شروع شد، گروههای سیاسی داخلی عمدتاً در ابتدا سکوت کردند، بعدتر این روند را مشکوک دانستند و سرانجام در بهترین حالت، بیانیهای منتشر کردند و مردم و حاکمان را از خشونت برحذر داشتند! از سوی دیگر، این گروهها عمدتاً مخالفتی راجع به اصل موضوع افزایش قیمت بنزین نداشتند و آن را اقدامی ضروری و درست میدانستند. جالبتر این بود که کسانی که خود را راه سوم (در کدام دوگانه؟) معرفی کرده بودند پیش از بیانیه مهندس موسوی، اینجا هم به دنبال راه سومی میان مردم معترض و حکومت بودند. خشونتهای حکومت را محکوم کردند اما جریان معترض را هم ارتجاعی دانستند و به نمونههایی مانند حمله به فروشگاهها، نقدی جدی و اصولی داشتند! فضا بدین گونه بیانیه میرحسین موسوی از راه رسید. بیانیهای که بدون اما و اگر و تبصره، ابتدا تصمیم دولت برای افزایش قیمت را باطل و عامل اصلی دانست و بعد با لحنی صریح حاکمیت را خطاب قرار داد و تماماً در کنار معترضان ایستاد و از ایده و کنش محوری آنها هم دفاع کرد. البته افراد زیادی از گروههای مورد اشاره، بعد از بیانیه مهندس موسوی تغییر موضع دادند، که بررسی این تحول یک ساعته، زمان دیگری را میطلبد.
این روند معطوف به این سالها و حتی ماجراهای بعد از سال ۸۸ نبود.
در زمانی هم که دولت و مجلس را نیروهای داعیهدار حقوق بشر اما با «اما و اگر»، در اختیار داشتند کوچکترین اقدامی به عنوان مثال، برای رفع تبعیض از شهروندان بهایی ایرانی انجام ندادند و آن از اولویتهای خود خارج کردند. اما کسانی مانند مرحوم منتظری از همان ابتدا بر حقوق شهروندی بهاییها تاکید داشت و میرحسین موسوی در زمان نخستوزیری خود (که صد البته میتوان انتقادهای مهمی را درباره آن دوران از او داشت) وقتی فرماندار کرج مانع از دفن یک شهروند بهایی شد، با دستور مستقیم مساله را حل کرد. در تمام سالهای بعد از ۶۸ و کنارهگیری از مدیریت و قدرت، دغدغه این مساله را داشت و این روند بعد از حصر هم ادامه یافت. در زمان مجلس دهم، وقتی برای پیگیری اخراج یک شهروند بهایی گروهی موضوع را با چند نماینده مجلس مطرح کردند، نمایندگان حتی اجازه ندادند کلام منعقد شود و موضوع را در نطفه، خفه کردند.
«حقوق بشر»، «حق شهروندی» و «ایران برای همه ایرانیان»، تا زمانی میتواند شعار باشد که واقعا بشر، شهروند و ایرانی، با تمام تکثر و بدون هیچ استثایی، مد نظر ما باشند وگرنه به این ورطه خواهیم افتاد که در زمان اعدام زم طرح از کج سلیقگی در زمان اعدام بزنیم، یا بنویسیم کاش دختران انقلاب با رعایت حجاب اعتراض میکردند، یا چرا معترضان آبان وضعیت ایران در منطقه را لحاظ نکردند؟ البته ما از یاد نمیبریم که هر وقت حاکمیت از ناحیهای آسیب میبیند، همین افراد، از دفاع بدون اما و اگر از ایران میگویند!
منبع: مجمع دیوانگان
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران