ظلم صاحبخانه به خانواده مدافعحرم تا آخرین نفس! + عکس
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آشنایی ما با خانواده شهید محمد رضایی هم از سوی همسر شهید شیرعلی محمودی بود. بار اولی که مسافر «دهخیر» در حوالی شهرری شدیم، گمان نمیکردیم در کوچه شهید عباس حسینی، چهار خانواده شهید مدافع حرم زندگی میکنند. در سفر دوم، توفیق دیدار با همه این خانوادهها را داشتیم که یکی از آنها خانم «گلبِخیر شریفی» همسر شهید محمد رضایی بود. اگر چه پسر ارشد خانواده برای کار به شهر محلات رفته بود اما دوبرادر دیگرش پذیرای ما بودند و در طول گفتگو کنار ما نشستند تا روایت مادرشان را به طور کامل بشنوند.
خانم شریفی بی هیچ کم و کاستی برای ما از عاشقانههایش با جوانی گفت که چند سال بعد، همه دار و ندارش را گذاشت تا برای دفاع از حرم به سوریه برود. جوان عاشقی که «مال و البنون»، مانعش نشدند و نتوانستند تصمیمش را عوض کنند...
**: با یک کاروان رفتید؟
همسر شهید: بله.
"به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آشنایی ما با خانواده شهید محمد رضایی هم از سوی همسر شهید شیرعلی محمودی بود"توی ماشین که نشستیم گفت «این سری که کربلا رفتی شخصاً برای من برو، آنجا زیاد برای من دعا کن، من یک حاجت ویژه دارم.» هر چی ازش پرسیدم به من نگفت که حاجتش چیست. گفت برو پیش امام حسین و خیلی برایم دعا کن. گفتم حاجت داری، بیا با هم برویم، چرا خودت نمی آیی؟ گفت خودت می دانی کار دارم. صبحها این دو تا را می گذارم خانه عمهات، خودم می روم سرِ کار، ارشیا را که داری می بری، من هم می توانم بروم سر کار. خودش فقط کار را بهانه کرد.
گفت سرم شلوغ است و صاحبکار اجازه نمی دهد. میگفت آن سری سرِ کار نرفتم و من باید بالای سر کار باشم؛ نباشم بچه ها کار نمی کنند و باید باشم. شما بروید.
من و ارشیا رفتیم کربلا و برگشتیم. دوباره برایمان گوسفند گرفته بود و قربانی کرد.

اخبار مرتبط
آخرین اخبار
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۳ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران