از حکمرانیِ تحریمها به تحریم انتخابات، و برعکس
از حکمرانیِ تحریمها به تحریم انتخابات، و برعکس
- امید مهرگان
- پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی
مجموعه ناظران میگویند، بیانگر نظر نویسندگان آن است. بی بی سی میکوشد تا با انتشار مطالبی از طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از دیدگاهها ارائه دهد.
منبع تصویر،
MIZAN
انتخابات ریاستجمهوری ایران جمعه ۲۸ خردا (۱۸ ژوئیه) برگزار میشود و هنوز معنا یا وزن آن چندان بر کسی روشن نیست. اما توجه به گفتار نامزدها و مسایل این سالهای اخیر بهعلاوهی فضای سیاست جهانی میتواند کمک کند تصوری روشنتر از مضمون اصلی این انتخابات به دست آوریم. حرف این یادداشت این است که مضمون انتخابات ریاستجمهوریِ ۱۴۰۰ تلاش گستردهی حکومت، یعنی سپاه و بیت رهبری و بخش بزرگی از مجلس، برای حفظ تحریمهاست و تلاش یک جناح دولتیِ مذاکرهگرا برای برداشتن تحریمها و، به قول عبدالناصر همتی (نامزد این دوره ریاست جمهوری)، ارتباط با جهان. بین این دو گروه اصلی حاکمیت در ایران رقابتی واقعی هم برقرار است.
"از حکمرانیِ تحریمها به تحریم انتخابات، و برعکسامید مهرگانپژوهشگر و تحلیلگر سیاسی۲ ساعت پیشمجموعه ناظران میگویند، بیانگر نظر نویسندگان آن است"در این اثنا، تحریم انتخابات درواقع خودش جلوهای است از تداوم این ستیز درونی بر سر تحریمها بهنفع حاکمیتِ غیردولتی. هنوز سرنوشت ایران به دولتسازی گره خورده است، و هنوز هم (عدم)رابطه با غرب، یا جهان و سرمایهداری جهانی، تا قلب سیاست ایران را تعیین میکند.
برای دیدن وضعیت از این منظر، باید رابطهی میان تحریمها و یکی از موضوعات حاد دو سه سال اخیر را دید، موضوعی که همتی بهطرز وسواسگونهای در حرفهای خود، بهویژه در مستندها و مناظرهیاش، بر آن تأکید میگذارد: اف آی تی اف یا گروهویژهی اقدام مالی.
دو نهاد حکمرانی جهانی با اقتصاد
تقابل عبدالناصر همتی و ابراهیم رئیسی، دو کاندیدای مطرح این دوره از انتخابات، هر قدر بری از شور، بهطور خاص در پیوند با تحریمهاست که به اوج میرسد، در همین مناظرهی آخر. از چه راهی؟ با تأکید عبدالناصر همتی بر پیوستن به گروهویژهی اقدام مالی.
کار این نهاد جلوگیری از پولشویی، تأمین مالی تروریسم و فعالیتهای غیرقانونی از طریق ایجاد یک شبکهی بروکراتیکِ جهانیشدهی و ایجاد شفافیت در مبادلات مالیست. درواقع رد پول را در داخل و خارجِ دولتملتها دنبال میکند.
دو گرایش همزمان در آن بهاصطلاح حکمرانی جهانیِ امروز وجود دارد: از یک طرف، مقرراتزدایی و تسهیل شرایط بهنفع گردش سرمایه و، از طرف دیگر، اعمال انبوه مقررات بر گردش مالیه و مبادلات بانکی و تراکنشها (Transactions). اگر نماد اولی نهادِ مشهورترِ صندق بینالمللی پول یا IMF باشد، دومی را همین FATF نمایندگی میکند، و از دیدهها پنهانتر است.
هر دو اقتصاد سیاسی جهانی را به شکلی از حکومتپذیرساختنِ بازارهای جهانیِ پیوند میزنند که استوار بر نظارت و تجسس (Surveillance) و در یک کلام اعمال قدرت است. یکی از اصطلاحات جعلشده در پیوند با این نهاد derisking است، یا ریسکزدایی: بنا به توصیه، بانکها ترجیح میدهند در مناطقی که تعیین هویت خریدار دشوار است و تراکنشها شفاف نیست کار نکنند. اف ای تی اف همهی مناطق جهان را بر اساس همین نوع ریسکها ارزیابی میکند و پیشنهاد میدهد چه کارهایی باید کرد تا مناطقی را محروم و باقی را وارد شبکهی بدهوبستان کند.
"اما توجه به گفتار نامزدها و مسایل این سالهای اخیر بهعلاوهی فضای سیاست جهانی میتواند کمک کند تصوری روشنتر از مضمون اصلی این انتخابات به دست آوریم"اقتصاد جهانی میخواهد حساب آخرین سنت و ریال جابجاشده در هر معاملهای را نگه دارد.
تعلقخاطر ایران به صندوق بینالمللی پول نکتهی جدیدی نیست. بعد از برجام، ایران در عین حال از فهرست سیاه اف ای تی اف هم خارج شد و در فهرست خاکستری قرار گرفت.
قرار شد چهار لایحهی کنوانسیونهای اصلی این نهاد در مجلس تصویب و بدل به قانون شود.
دوتای اول بیمشکل بود: یعنی "لایحهی اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم"، "لایحهی اصلاح قانون مبارزه با پولشویی." اما شورای نگهبان دو لایحهی دیگر را که محل اصلی مخالفت ایران است رد کرد، و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم موضعی نگرفت تا زمانی که مهلت تصویب به سر آمد:" کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT)" و "کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان یافته (پالرمو)."
دلیل آن هم کمابیش روشن است، نقش ایران در سازماندهی و تجهیز گروههای تروریستخواندهشده در منطقه.
از فوریه سال پیش، ایران دوباره به فهرست سیاه بازگردانده شده است.
عنوان این فهرست این است: "حوزههای استحفاظی ریسکبالایی که توصیه میشود در موردشان دست به اقدامی زد."
یکی از این اقدامات، بهدست دولتها و شرکتها، اعمال تحریم بر افراد و نهادها و بانکهاست. توصیههای اف ای تی اف، این شبکه وسیع از نهادهای مالی کلیدی جهان، درمورد اینکه کدام حوزهی استحفاظی برای سرمایهگذاری و مالیه پرریسک است، الزام قانونی ندارد اما مشخصا پیشنهادهایی به نهادهای مالی و بنگاهها میدهد که میتواند نظام بانکی یک کشور را از رمق بیندازد و از این طریق تحمیل هزینههای بالا بر تولید و واردات و صادرات آن کشور تحمیل کند. فعلا ایران و کرهی شمالی در فهرست سیاه قرار دارند.
تقابل رئیسی و همتی: مافیای ملی و سرمایهداری فراملی
رئیسی و بخش بزرگ مجلس و بخش اصلی سپاه و احتمالا حتی بخشهایی از خود دولت پیوستن به اف ای تی اف را وابسته به رفع تحریمها میدانند. میگویند تا زمانی که تحریمها رفع نشود، ما هم به اف ای تی اف نخواهیم پیوست.
"در این اثنا، تحریم انتخابات درواقع خودش جلوهای است از تداوم این ستیز درونی بر سر تحریمها بهنفع حاکمیتِ غیردولتی"معتقد اند باعث "خشکسالی ارزی" و استیلا بر اقتصاد داخل میشوند. پس ایجاب میکند تحریمها را نگه دارند تا شرط پیوستن به اف ای تی اف بهتأخیر بیفتد. بهقول همتی در مستند دومش، اگر تحریمها نبود "کاسبان تحریم" سالی ۳۵۰ هزار میلیارد تومان ضرر میکردند. میگوید، بهخاطر معاملات محدود و دسترسی ناقص به نظام بانکی جهانی، سالی ۱۶ میلیارد دلار هزینه میدهیم. اگر این حرف درست باشد، پس بازتولید مادی راست استوار بر حفظ تحریمها برای ایجاد شبکهای از روابط مالی و کنترل منابع است که در دسترس همهی نیروها، بالاخص قوهی مجریه نباشد.
اف آی تی اف و آی ام اف هر دو ابزارهایی برای اعمال قدرت اند.
سپاه پاسداران حاضر نیست خودآیینیاش در ادارهی منابع و فعالیتهای خود را قربانی شفافیت مالی و تندادن به ساختارهای برپاشده بهدست دولتهای بزرگ کند چون آن را بهدیده نوعی دخالت در حاکمیت داخلی میبیند.
هرچه باشد تقابل رئیسی و همتی از این جهت یعنی اجبار به انتخاب میان دو شکل از خصوصیسازی بهعنوان سرنوشت، شاید بشود گفت، خصوصیسازی "واقعی" و"خصوصیسازی" واقعی بهعنوان سیاست نظام. اما تفاوت جزئی این دو شکل میتواند در درازمدت معنایی بزرگ برای مردم داشته باشد.
همتی چهرهای بازارآزادی است اما یک نئولیبرال لجامگسیخته نیست، بیشتر یک اقتصاددانِ صادق و دلسوز است که میداند دولت حتی بودجهی هزینههای روزانهاش را ندارد. (در مستندش خبر میدهد که برای حقوق کارمندان دولت از تنخواه بانک مرکزی استفاده شده است.) او به دولت توسعهگر بهسبک نمونههای اصلی سرمایهداری جهانی تعلق خاطر دارد (خودش از هند و سنگاپور ستایش میکند).
"کار این نهاد جلوگیری از پولشویی، تأمین مالی تروریسم و فعالیتهای غیرقانونی از طریق ایجاد یک شبکهی بروکراتیکِ جهانیشدهی و ایجاد شفافیت در مبادلات مالیست"
هزینهی رابطه با جهان میتواند تندادن به فلاکت برآمده از سرمایهداری متأخر باشد، چنانکه در آمریکای لاتین و یونان دیده ایم (مثال بدهی یونان و فشار خانمانبرانداز اتحادیهی اروپا بر یونان را سعید جلیلی در مستند اول خود میزند). اگر دولت همتی به کنوانسیونهای مالی بپیوندد و باقیماندهی یارانههای سوختی را حتی به رغم برداشتهشدن تحریمها بردارد، باید منتظر یک دی ۹۶ و آبان ۹۸ دیگر باشیم. البته بعید است هیچ نامزد دیگری خلاف این کار را بکند. شاید همپیمانشدن ایران با چین و پیوستن به "شرق" در برابر غرب، راهی بوده است برای حلکردن این تضاد بین پذیرش آی ام اف و ردکردن اف ای تی اف.
راهها و بنبست یک رأی
"خصوصیسازی" بهمعنایی که حکومت دنبال آن است شکلی از اختصاصدادن منابع و امکانات به گروههای خودی و استفاده از آن برای فعالیتهای فراملی در منطقه است.
هر شکلی از تحریم انتخابات و رأیندادن باعث میشود یکی از نامزدهای حکومت، و نه دولت، به ریاستجمهوری برسد، مثل رئیسی، مگر این که همین مشارکت پایین باعث شود تقابل رئیسی و همتی در دور دوم انتخابات بهروشنی رو آید.
پیروزی رئیسیْ این شکاف میان دولت و حکومت را پر میکند و ترکیب اقتصاد سرمایهپرست و کارستیز با اقلیتسالاری مافیایی و فساد را کامل میسازد. آیا قوهی مجریه هنوز توان آن را ندارد که در برابر معاملات فراقانونی یا تخطیهای کلان از قوانین کشور از طرف نهادهای موازی تا حدی مقاومت کند؟ فشار اقتصاد جهانی و ساختارهای آن بر داخل راه سومی ورای خصوصیسازی پیش نمیگذارد. مگر آنکه فشار و مشارکت مردمی، اصولا فعالیت سیاسی، دست به یک تلاش دوگانهی دشوار یا حتی ناممکن بزند: برداشتن تحریمها و همزمان ادغامنشدن در اقتصاد جهانی.
هزینهی شرکت در انتخاب و رأیدادن به همتی ورود به یک نبرد طبقاتی حی و حاضر است: آیا جزو طبقهی متوسط به بالای تسهیلاتدوستی ایم که نفع خود را بههزینهی سرکوب نیروهای کار بهدست میآوریم؟ آیا به زحمتکشانی تعلق داریم که معتقد اند سروکارپیداکردن با یک دولت "غیراقتصاددان" راحتتر از مبارزه با یک دولت توسعهگر هوادار صاحبکاران است؟ اما آیا نفس ایدهی رابطهداشتن با جهان که همتی بر آن تاکید میکند چیز مثبتی نیست؟ آیا ممکن نیست این تفاوت جزئی واقعا راه را برای تغییرات واقعی باز نگه دارد؟ یا، بهواقع، آیا باقی کار بر عهدهی جامعه نیست؟
تحریم انتخابات اگر همراه نشود با ابداع راههایی برای مقابله با موانع درونی و جهانیِ رفع تحریمها و همزمان مقاومت در برابر پیامدهای تاریکِ اف ای تی اف، صرفا به تشدید وضعیت کنونی ختم میشود، چنانکه در گذشته رخ داده است، و برداشتن یک یارانه دیگر از سوختها میتواند انفجار خونبار دیگری در خیابانها به راه اندازد.
شرکت در انتخابات اگر همراه نشود با ابداع راههایی برای پیوستن به مبارزات منطقهای و جهانی علیه وصلت نافرخندهی آزادسازی سرمایهدارانه و بهبندکشیِ سیاسی، خودفریبی است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران