سفر، خطایی که می‌تواند عمق فاجعه کرونا را بیشتر کند

سفر، خطایی که می‌تواند عمق فاجعه کرونا را بیشتر کند
خبرگزاری جمهوری اسلامی
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱۱ فروردین ۱۳۹۹

یکی از سوال های پرتکرار و دغدغه‌های فرهنگی این روزها در تفسیرها و تبیین‌های صاحبنظران حوزه انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی و فرهنگ، چرایی رفتارهای نابخردانه‌ای بود که به ویژه درکشورمان و در خلال سفرهای نوروزی رخ داد؛ سفرهایی که به رغم ممنوعیت‌هایی که وزارت بهداشت تعیین کرده بود، همچنان صورت گرفت و بار دیگر این سوال اساسی را مطرح ساخت که چرا مردم در پاره‌ای از موارد تابدین حد برخلاف اصول و مقررات تعیین شده، رفتار می کنند؟

آیا این یک رفتار خودخواهانه و آگاهانه است؟ یا می‌توان آن را صورتی از یک رفتار ناآگاهانه که پیامدهای مخرب همگانی دارد عنوان کرد؟

آنچه در ادامه می‌آید گفت وگوی مریم اسکافی نوغانی استادیار جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد گناباد) با خبرنگار فرهنگی ایرنا و درباره پویش سهم من در مبارزه با کرونا است.

اسکافی نوغانی در ابتدا ضمن تشریح وضعیت موجود، بیان داشت: یکی از دغدغه‌های مسئولان در این روزها مواجهه شیوع ویروس کرونا با ایام عید نوروز و چگونگی همکاری مردم در مبارزه با این ویروس است.

وی با اشاره به تحقیقاتی در دانشگاه صنعتی شریف در مورد پیش‍بینی مرگ‌ومیر ناشی از ابتلا به ویروس کرونا و طراحی سه سناریوی احتمالی، گفت : برای داشتن تلفات کمتر، همکاری صد در صدی مردم ضروری است، متأسفانه گزارش‌ها نشان می‌دهد نه تنها این اتفاق به طوری که باید نیفتاده است بلکه سفرهای نوروزی کماکان به حال خود باقی است.

وی افزود: تفسیر کنش انسانی درواقع با پی‌بردن به معانی ذهنی خاص کنشگر انسانی رخ می‌دهد. کنش زمانی اجتماعی است که شخص، رفتار دیگران را بر اساس معانی ذهنی خود درک کرده و بر اساس آن کنش انجام دهد. بنابراین هر کنش انسانی دارای انگیزه، معنای ذهنی و بار ارزشی است، یعنی شخص، آن کنش را با فکر و براساس ارزش‌های خود انجام می‌دهد. پس با این توصیف می‌توان گفت هر عملی که از شخص انسانی سر بزند، اثر دارد.

"کنش زمانی اجتماعی است که شخص، رفتار دیگران را بر اساس معانی ذهنی خود درک کرده و بر اساس آن کنش انجام دهد"حال اگر هر انسانی بتواند تمام آثار کنش خود را ارزیابی و بررسی کند، مطمئناً این عمل، عملی صحیح است و اثر مطلوبی دارد و بالعکس؛ یعنی گاهی انسانها اعمالی انجام می‌دهند که ناخواسته (و شاید بتوان گفت نآاگاهانه) اثر نامطلوبی دارد.

تبعات ناخواستۀ کنش‌های خواسته

این جامعه شناس در تبیین پیامدهای ناخواسته‌ای که رفتارهای آگاهانه و خواسته مردم می‌تواند باعث آن باشد، ادامه داد: مسلماً هیچ کدام از افرادی که به سفر می‌روند یا به دلایل غیرضروری مختلف خانه را ترک می‌کنند، نمی‌خواهند عمل‌شان اثر بدی داشته باشد و به دیگران آسیبی بزند، پس چرا دست به اینکار می‌زنند؟ از این نوع کنش‌های اجتماعی با آثار ناخواسته، زیاد در جامعه اتفاق می‌افتد، مانند زمان تحویل سال در حرم مطهر رضوی که جمعیت زیادی از کل کشور به مشهد رفته‌اند تا زمان تحویل سال در حرک امام رضا (ع) باشند، اثر عمل‌شان که اثر خواسته است بودن در جوار امام رضا علیه‌السلام در این زمان خاص است اما در زمان بازگشت که همه با هم قصد دارند خارج شوند، وقتی هر کس فقط به فکر خود باشد که زودتر از حرم بیرون برود، شرایطی پیش می‌آید که ممکن است به خفه شدن انسانها، گم‌شدن و تحمل فشار شدید منجر شود، اثری که برای همه آنها ناخواسته است ولی رخ می‌دهد؛ زیرا هیچکس حاضر نیست کمی فداکاری کند و دیرتر از حرم خارج شود تا اقلاً بتواند خودش را از این شرایط در امان نگهدارد.

وی افزود: درست است که این اثرِ ناخواسته مور علاقه هیچ یک از آنها نیست ولی کنش آنها با هم، این اثر ناخواسته را ایجاد می‌کند. این نوع اثر در ترافیک‌های شهری و غیرشهری و مسائل دیگر نیز زیاد رخ می‌دهد. به این ترتیب، در شرایط بحرانی کرونا دقیقاً بیرون‌رفتن از خانه و مخصوصاً سفررفتن چنین اثر ناخواسته‌ای دارد. وقتی تعداد زیادی به طور همزمان در شرایطی که نباید به سفر رفت (بحران کرونا)، به طور آگاهانه سفر را انتخاب می‌کنند بدون فکرکردن به اثر ناخواسته‌ای که ممکن است داشته باشد،  سلامت جان خود و چندین نفر دیگر (از نزدیکان یا بیگانه) را به خطر می‌اندازد، به طوری که دیگر کسی نمی‌تواند شیوع بیماری را کنترل کند.

«پس به نظر می‌رسد این دسته از اشخاص درک درستی از خطری که کرونا جامعه را تهدید می‌کند ندارند وگرنه دست به اینکار نمی‌زدند که چنین اثرناخواسته‌ای به بار آید، زیرا هر یک از آنها در این قضیه مسئول و سیهم است. اگر ما درک درستی از خطر داشته باشیم حتماً طوری عمل می‌کنیم که از آن خطر آسیبی به ما و دیگران نرسد، کرونا در این شرایط دقیقاً مانند یک شیردرنده یا خرس زخمی است که ما اگر به خوبی مانند شیر یا خرس زخمی وجود آن و خطرش را درک کنیم، حتماً به دنبال راه فرار هستیم که راهش در خانه ماندن است نه رفتن به سفر و دیدن والدین و ...»

مردم  از ناآگاهی خود ناآگاهند

اسکافی نوغانی تصریح کرد: براساس آنچه گفته شد، هر کنشی که ما انجام می‌دهیم می‌تواند بر عمل دیگران مؤثر باشد، یعنی درواقع کنشی که انجام می‌شود، کنشی متقابل است که اثر دوسویه دارد.

ما باید بدانیم عمل هر یک از ما بر زندگی دیگران اثر دارد و عمل دیگران نیز در زندگی ما اثر دارد ولی در بیشتر اوقات ما از این نکته مهم غافلیم. یک خطای انسانی (انتخاب سفر و بیرون‌رفتن از خانه به طور غیرضروری در این شرایط) با اثرگذاری بر دیگران، می‌تواند عمق فاجعه را بیشتر کند. این اعمال از طرف تعداد زیاد کم کم تبدیل به یک الگوی رفتاری می‌شود که خود بر عمل مؤثر است.

این استاد دانشگاه در اشاره به رفتارهای نادرستی که پیامد خطاهای ذهنی است، گفت: با مشاهدۀ انجام دادن و متأسفانه تکرار این گونه اعمال از سوی مردم، به نظر می‌رسد که مردم اغلب هنوز این مهارت را ندارند که بتوانند عمل خود و آثارش مخصوصاً آثار ناخواسته‌اش را ارزیابی کنند و تشخیص دهند یک عمل چقدر می‌تواند خطرآفرین باشد؛ و بدون آگاهی خود را زبر بار مسئولیتِ به خطرانداختنِ جان خود و دیگران قرار می‌دهند. درواقع مردم اغلب از ناآگاهی خود ناآگاهند و بیش از حد به خود و درستی اعمال خود اطمینان و اعتماد دارند. به راحتی سفر می‌کنیم و خطرات و مسئولیتهای آن را ناآگاهانه می‌پذیریم بدون اینکه بدانیم یا پبذیریم که نمی‌دانیم یا در آن موضوع خاص کم می‌دانیم.

"بنابراین هر کنش انسانی دارای انگیزه، معنای ذهنی و بار ارزشی است، یعنی شخص، آن کنش را با فکر و براساس ارزش‌های خود انجام می‌دهد"مانند پدر پیری که وقتی به او گوشزد می‌کنی که بیرون رفتن برای سلامتی او خطر دارد می‌گوید: «من که از مردن بدم نمیاد. زندگی‌ای که همش درد بکشم نباشه بهتره». او آگاهی ندارد که با بیماری خود جان عزیزان خود را در منزل و همه همسایگان و اطرافیانش را نیز به خطر می‌اندازد. درواقع آگاهی مردم کمتر از آن چیزی است که فکر می‌کنند، دارند.

وی افزود: ما تصور می‌کنیم که می‌دانیم، درحالیکه نمی‌دانیم یا کمتر از آنچه تصور می‌کنیم، می‌دانیم؛ زیرا نیازی به دانستن خیلی چیزها نداریم مثلاً دانستنِ چگونگی عملکرد شیوع و انتقال ویروس کرونا را نیازی نداریم که بدانیم، زیرا برای زندگی‌کردن نیازی به دانستن آن نداریم. ما خیلی چیزها را نمی‌دانیم.

«فقط چیزهایی را می‌دانیم که باید بدانیم تا بتوانیم زندگی کنیم و تصمیم درست بگیریم» (این مسائل به طور مفصل در کتاب توهم آگاهی از اسلومن آمده است). ما درواقع به اطلاعات کلی، مبهم و تحلیل‌نشده اعتماد می‌کنیم و بدون هیچگونه فکری از رفتار و اعمال و حتی گاهی اعتقادات دیگران الگوبرداری و تقلید می‌کنیم.

«اگر واقعاً هر یک از ما برای تک تک اعمالی که انجام می‌دهد، فکر کند، بسیاری از مشکلات در جامعه رخ نمی‌دهند. زیرا اندیشه و فکر برای درست عمل‌کردن است ولی در بیشتر اوقات ما از اندیشه و فکر خود یا اصلاً استفاده نمی‌کنیم یا درست استفاده نمی‌کنیم، زیرا فکرکردن کار راحتی نیست ولی تقلیدکردن راحت است و نیازی به فکرکردن ندارد. این گونه اعمالِ بدون فکر با پیامدهای ناخواسته و غیرقابل جبران را در تصمیم‌گیری‌هایمان در انتخابات، در ازدواج، طلاق و تجربیات دیگر زندگی‌مان زیاد دیده‌ایم ولی همیشه آن را تکرار می‌کنیم».چطور در مرگ دیگران سهیم هستیم

این جامعه‌شناس در تاکید بر لزوم توجه به عواقب رفتارهای فردی که گریبان اجتماع را می‌گیرند، خاطرنشان کرد: پیش‌بینی تأثیرات عمل، نیاز دارد که استدلال کنیم چرا فلان واقعه ایجاد شد، علتش چه بود و یا چه علل احتمالی برای ایجاد آن وجود دارد. این‌ها نیاز به تفکر و اندیشه دارد.

"به این ترتیب، در شرایط بحرانی کرونا دقیقاً بیرون‌رفتن از خانه و مخصوصاً سفررفتن چنین اثر ناخواسته‌ای دارد"اگر بتوانیم از فکر و ذهن خود درست استفاده کنیم، عملی که انجام می‌دهیم منطقی است؛ زیرا آنها برای این هستند تا به ما کمک کنند عملی منطقی انجام دهیم. ما معمولاً در دیدن و شنیدن پیامهای بهداشتی اصل مطلب را گرفته و کلمات خاص و جزئیات را به فراموشی می‌سپاریم. دقیقاً مثل این است که وقتی وسیله‌ای تازه می‌خریم تنها به دنبال این هستیم که یاد بگیریم چطور با آن کار کنیم ولی اصلاً برای ما مهم نیست که آن وسیله چطور کار می‌کند. ما در همین حد که اطلاعات داشته باشیم به ذهنمان متوسل می‌شویم و نه بیشتر.

وی افزود: ما معمولاً به تجربیات و اطلاعات خود و دیگران (دوستان، خانواده و متخصصان) در محیط زندگی و کارمان تکیه کرده و براساس آن عمل می‌کنیم ولی در موقعیت و شرایط جدید که قرار بگیریم باید بتوانیم قواعد مهم و دقیق آن را درک کنیم تا توانایی تصمیم‌گیری برای انجام یک عمل منطقی را داشته باشیم که اثر ناخواسته به بار نیاورد.

ما باید بدانیم همین بیگانگانی که بسیار ناخواسته و ناآگانه باعث می‌شویم آنها به بیماری مبتلا شده و جان خود را بخاطر بی احتیاطی و فکرنکردن ما از دست بدهند، همان‌هایی هستند که در شرایط مختلف زندگی به تجربه، اطلاعات و مهارتشان نیاز داریم، به پزشکان و پرستارانی که با ایثارها و فداکاریهای خود در پیگیری سلامتی بیماران (که ممکن است عامل بیماری‌شان عمل بدون فکر ما، سفر ما و بیرون‌رفتن ما از خانه بوده است)، خود نیز مبتلا شده و تسلیم مرگ شدند.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: باید بدانیم که هر یک از ما با بی‌مسئولیتی و رعایت‌نکردن این دستور و هنجار اخلاقی چطور در مرگ دیگران سهیم هستیم. آیا می‌توانستیم جای آنها باشیم؟ یا مبل کسل‌کننده خانه را ترجیح می‌دادیم؟ ما به نیروهای پلیس و نیروی انتظامی که در مراکز مختلف در جاده‌ها، خیابان‌ها و مراکز شلوغ خدمت می‌کنند و ممکن است جان خود را در این راه از دست بدهند، نیاز داریم.

ما به نانوا، قصاب، برقکار، سیمکش، جوشکار، نقاش، خطاط، خلبان، مددکار، معلمان و اساتید دانشگاه نیاز داریم. هر یک از اینها می‌توانند از اطرافیان ما باشند که با اثر ناخواسته عمل ما احتمال ابتلا به کرونا را دارند.

اگر ما بتوانیم بیاموزیم بسیاری از اوقات همبستگی، تعهد و مابودن در گرو همین تفاوت‌هاست، شاید احساس مسئولیت بیشتری نسبت به همشهری، هموطن، همسایه یا کلیه مردمی داشته باشیم که آنها را نسبت به خود و خانواده و نزدیکان خود غربیه می‌دانیم. برای این منظور چه باید کرد؟ شاید ایجاد هدفمندی مشترک بتواند در این مسیر کمک خوبی باشد.

زندگی اجتماعی و نیاز به سلامت جمع را درک کنیم

اسکافی نوغانی در انتها یادآور شد: اگر بتوانیم به همگان آموزش دهیم که جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم را یک گروه ثانویه فرض کنند، پس باید بدانند باید در یک مسیر و یک هدف و یک جهت همه با هم حرکت کنند؛ یعنی همه به طور همگانی یک هدف مشترک یعنی قطع زنجیره انتقال را دنبال کنند. این کار نیازمند قابلیت شناختی معینی است. نیازمند توانایی برقراری ارتباط به روش‌های پیچیده، درک و درنظرگرفتن دیدگاه‌های دیگران و مشارکت در اهداف همگانی است.

"ما باید بدانیم عمل هر یک از ما بر زندگی دیگران اثر دارد و عمل دیگران نیز در زندگی ما اثر دارد ولی در بیشتر اوقات ما از این نکته مهم غافلیم"اگر ما بدانیم که حتی در فکر کردن و تصمیم گیری‌هایمان، اجتماعی عمل می‌کنیم، می توانیم با ایجاد یک اثر گلوله برفی، گروه‌ها را بزرگ و بزرگ‌تر فرض کنیم. وقتی این فرض در ذهن ما شکل گرفت، با بزرگتر شدن گروه، رفتارهای مشترک پیچیده‌تر شکل گرفته و بنابراین قابلیت‌های جدیدتری برای حمایت از این کنش‌های متقابل مشترک در ما پدیدار می‌شود. به این ترتیب باز گروه بزرگتر و پیچیده‌تر شود و بنابراین الگوی ساختاری جدیدِ شکل گرفته، جایگزین الگوی قبلی می‌گردد.

ما باید یابگیریم که موفقیت ما در گرو برقراری ارتباط با اعضای دیگر جامعه است که هرکس به نوبه خود مظف به انجام کاری معین است. پرستار، پزشک، معلم، مادر و ... هرکس سهمی دارد هرکس وظیفه معینی در ارتباط با موقعیت خود دارد که سرجمع آنها برآیند بزرگی دارد.

اگر قرار است ما با هم ادامه این زنجیره را قطع کنیم پس آگاهی از اینکه دیگری چه کاری در این زمینه انجام می‌دهد مفید است، زیرا می‌توانیم مقاصد دیگران را اعمال دیگران از طریق استدلال دریابیم.وی افزود: اگر ببینیم دیگری که هر سال به سفر می‌رفت، امسال چگونه برای خود سرگرمی‌های خانگی فراهم کرده تا هم تنوع و شادی را داشته باشد و هم در کنار دیگر اعضای گروه بزرگی که عضو آن است، در راه رسیدن به هدف مشترک خود تلاش می‌کند، قصد او برای ما کاملاً مشخص می‌شود؛ یعنی ما می‌توانیم نتایج منطقی خوبی از دیدن و شنیدن اعمال دیگر اعضای جامعه بگیریم تا بتوانیم قصد دیگران را از اعمالشان دریابیم. برای اینکار باید از تمایلات دیگران آگاهی داشته باشیم، اینکه او می‌خواهد در قطع زنجیره انتقال بیماری کرونا سهیم باشد یا خیر. این کار نیاز به شناخت شخصیت دیگران دارد، اینکه آیا این دیگری موافق سلامتی اعضای دیگر جامعه است یا تنها به سلامتی خودش و اطرافیان خودش فکر می‌کند، به همکاری او اعتماد می‌کنم و اجازه می‌دهم به مشارکتش ادامه دهد و حتی رفتار او را الگو قرار می‌دهیم، زیرا میدانم او به فکر من نیز هست.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: مسلماً مردم در درک نیّات و شرایط ذهنی دیگران با یکدیگر متفاوت هستند اما هرکسی می‌تواند این کار را تا حدی خوب انجام دهد. پس تقویت توانایی استدلال از مقاصد و اعمال دیگران می‌تواند به ما در هدفمندی مشترک کمک کند. ما می‌توانیم با نشان دادن فواید داشتن هدفمندی مشترک به مردم نشان دهیم، حدود سه هفته همکاری و ماندن در خانه چه نتایج خارق العاده خوشحال کننده‌ای در پی خواهد داشت.

"یک خطای انسانی (انتخاب سفر و بیرون‌رفتن از خانه به طور غیرضروری در این شرایط) با اثرگذاری بر دیگران، می‌تواند عمق فاجعه را بیشتر کند"یعنی به مردم بیاموزیم همه به یک هدف مشترک توجه مشترک داشته باشند تا بتوانند رفتار خود را در آن راستا تغییر دهند.

«متأسفانه در شرایط فعلی که نقش رسانه‌های جمعی باید بسیار پررنگ‌تر باشد، اگر چند ساعت به طور مداوم پای گیرنده تلویزیون بنشینیم، هیچ اثری از کرونا دیده نمی‌شود؛ نه در سریال‌ها، نه در پیام‌های بازرگانی و نه در برنامه‌های آموزشی؛ آنقدر مقدار آن کم است که اصلاً به چشم هم نمی‌آید».

 مقابله با بحران نیازمند عزم همگانی است. بدون یک اراده جمعی معطوف به مواجهه مؤثر با بیماری امکان رهایی از زنجیره انتقال آن وجود ندارد. برهمین اساس و به ابتکار ایرنا و روزنامه ایران پویشی برای فراخوان عمومی به مسؤولیت‌پذیری جمعی در برابر کرونا به راه افتاده است.

منابع خبر

اخبار مرتبط