مقدمه کتاب تاریخ خجسته؛ به درخواست استاد غلامرضا سحاب

مقدمه کتاب تاریخ خجسته؛ به درخواست استاد غلامرضا سحاب
خبر آنلاین
خبر آنلاین - ۲۱ تیر ۱۳۹۹

بدون شک فراوانی وجود «خاندان‌های» بزرگ فرهیخته، دانشمند و خدمت‌گزار در یک جامعه، نشانه عظمت و اصالت آن جامعه است، چرا که نشانه‌ی حضور اخلاق، تربیت و ثبات خانوادگی در جامعه، آن هم در سطحی است که جامعه، این امکان را در اختیار آنان گذاشته است که در کمال آرامش و نسل اندر نسل، در درازای زمان و در یک خط علمی و تربیتی استمرار یابند و نقش خود را به صورت تعریف شده و ویژه در رشد جامعه ادامه دهند. به عبارت دیگر، شمار فراوان «خاندان‌های بزرگ و برجسته» نشانه دوام و اعتبار آن جامعه و گویای آن است که جامعه مزبور بدون هزینه‌های اضافی و بیرونی، راه رشد و استمرار افراد خویش را تضمین کرده است.

باید پرسید: ما در ایران، چه تعداد خاندان داریم که طی چندین نسل متوالی به یک کار ارزشمند، علمی، تولیدی مهم و تخصص خواه بپردازند؟‌ خاندان‌هایی که بتوان پذیرفت بر اساس اصول تربیتی ویژه خود، راه اجداد خویش را خلَفاً عن سلَف رفته و در زمینه تولید علم در یک حوزه مشخص، کمک به رشد صنعت در عرصه‌ای ویژه و خدمت رسانی متخصصانه و عالمانه به جامعه، در موضوع مورد علاقه خود، مؤثر بوده‌اند.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این خاندان‌ها، این است که تقریباً در امر آموزش، تخصص و کار، ضمن این که از امکانات عمومی جامعه استفاده می‌کنند، متکی به داشت‌ها و سرمایه‌های خود هستند؛ سرمایه‌هایی که در طول سالیان، بدست آمده و از طریق نسل‌های مختلف، در اختیار فرزندان گذاشته می‌شود. اینها بدون آن ‌که در این زمینه، باری بر دوش جامعه بگذارند، در سطحی بالاتر و با تجربه‌هایی افزون‌تر، کار و تلاش و تخصص را در یک عرصه ادامه داده و نیاز جامعه را در سطح عالی برطرف می‌کنند. این در حالی است که در غیاب چنین واقعیتی، ورود تازه‌واردها در هر فضای علمی و شغلی، جدای از دشواری‌های عادی، هیچ گاه نمی‌تواند به آن نتیجه‌ای برسد که از درون و از دل خانواده امکان رسیدن به آن وجود دارد.

خاندان سحاب، از ابوالقاسم و عباس بگیر تا غلامرضا، یکی از خاندان‌هایی است که می‌تواند به عنوان یک الگو در این زمینه شناخته شود. استقرار این خاندان در یک حوزه مشخص کاری، ریشه در اعماق دارد، عمقی که به سادگی نمی‌توان آن را اندازه گیری کرد، و تنها زمانی به درستی شناخته خواهد شد که خدمات و خروجی‌های علمی و پژوهشی این خاندان در طول نزدیک به یک قرن مورد بررسی قرار گیرد.

"اینها بدون آن ‌که در این زمینه، باری بر دوش جامعه بگذارند، در سطحی بالاتر و با تجربه‌هایی افزون‌تر، کار و تلاش و تخصص را در یک عرصه ادامه داده و نیاز جامعه را در سطح عالی برطرف می‌کنند"این کاری است که خاندان سحاب، خود باید متکفل آن باشد، هرچند به نظرم مدیریت جامعه هم باید به احترام این قبیل خاندان‌ها و نقشی که در توسعه فرهنگی دارند، امکانات و حتی سازمانی ویژه را اختصاص داده و این مسیر را تقویت کند.
بسیاری از اهل فهم و معنا در ایران، وقتی نام سحاب را می‌شنوند، به راحتی می‌توانند تاریخ یک دوره از فعالیت‌های علمی در عرصه کارتوگرافی و نقشه‌های جغرافیایی را در ذهن مرور کنند. البته این تنها زمینه کاری این خاندان نیست، هرچند یکی از مهم‌ترین آنهاست، کاری بسیار دشوار، تخصصی، نیازمند صبر و حوصله، با درآمدی بسیار معمولی و حتی پایین‌تر که تنها و تنها عشق و علاقه و عنصر استمرار می‌توانست آن را پایدار بدارد و مانا سازد.

شاید نسل امروز که با تجربه چاپ دیروز آشنا نیست، و نقشه را از دریچه گوگل مپ و دیگر امکانات می‌شناسد، و نمی‌داند که در عصر بی‌کامپیوتری چه اندازه این کارها دشوار بود، نتواند به عمق تلاشی که در ارائه خوب این کارها به کار رفته است، پی ببرد؛ امّا نسل ما و پیش از آن، می‌داند که چه صبر و حوصله‌ای در پشت سر این کارها که یک قلم آن تولید بیش از ۱۷۰۰ نقشه جغرافیایی است، وجود داشت. آن نسل می‌داند که تا می‌رفت تا یک نقشه جغرافیایی از دنیا، کشور و یک شهر تهیه شود، چه مقدار انرژی می‌برد «و مهلتی بایست تا خون شیر شد».
نکته مهم آن است که این خاندان، به این حوزه کاری، بسان یک علم و دانش جدی نگریستند، دانشی که در کشور ما سابقه طولانی نداشت و تنها از نیمه‌های قاجار با آن آشنا شده و عمدتاً از طریق فرنگی‌ها، با این حوزه آشنا شدیم. تبدیل آن آگاهی‌ها از یک تخصص بیرونی به یک تخصص بومی و درونی، کار بزرگی بود که این خاندان با تأسیس مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب در سال ۱۳۱۵ ش برای ما به ارمغان آورد، کاری قابل ستایش که نیازمند تقدیر و ارج گذاری جدی است.
در عین حال، نباید کار چهره‌های این خاندان را در کارتوگرافی خلاصه کرد، بلکه پیش و پس از آن، ورود در عرصه پژوهش در تاریخ و تمدن و جغرافیا یکی از زمینه‌های مورد علاقه آنان بوده و تاکنون آثار فراوانی در این زمینه عرضه شده است.
مرحوم ابوالقاسم سحاب که نامش با نوشته‌ها و پژوهش‌های تاریخی فراوان و ده‌ها مقاله همراه است، پدید آورنده آثار با ارزشی است که به ویژه در حوزه تاریخ دینی، مقامی پرارج دارد. تألیف یک دوره تاریخ ائمه  در روزگاری که کارهای نوشتنی دینی محبوبیت چندانی هم نداشت، در کنار کارهای علمی و شغلی، یکی از یادگارهای برجسته این مرد دانشی است که امیدوارم همه مجلدات آن به چاپ رسیده و روزی در یک مجموعه یک دست و یک شکل، عرضه شود.

...

و امّا روزگاری که در کتابخانه مجلس در خدمت اهل ادب و فرهنگ بودم (۸۷ ـ ۹۱)، با استاد و دوست گرامی جناب آقای استاد غلامرضا سحاب آشنا شدم. روزی نوشته‌های پدر را که بسیاری‌شان مخطوط بود آوردند و به درخواست بنده، اجازه دادند از آنها تصویر گرفته و در آنجا نگاه داریم. در میان این آثار، چشمم به اثری افتاد که مرحوم ابوالقاسم سحاب، به عنوان شرح حال خود نوشت پدید آورده بودند؛ همین تاریخ خجسته. با مروری بر آن اهمیت کار برای بنده آشکار شد، اهمیتی که در نقش این قبیل نوشته‌ها، در روشن کردن گوشه‌هایی از تاریخ درون جامعه ما متمرکز بود. مرور چندباره، فکرم را نسبت به ارزش این اثر تقویت کرد و دریافتم که کتاب یاد شده تا چه اندازه حاوی آگاهی‌های بکر و تازه درباره محیط فرهنگی و اجتماعی ایران در نیمه اول قرن حاضر شمسی است.

"بسیاری از اهل فهم و معنا در ایران، وقتی نام سحاب را می‌شنوند، به راحتی می‌توانند تاریخ یک دوره از فعالیت‌های علمی در عرصه کارتوگرافی و نقشه‌های جغرافیایی را در ذهن مرور کنند"در اینجا بود که از استاد سحاب خواستم، فرصتی برای آماده سازی آن برای چاپ اختصاص دهد و ایشان پذیرفت.

این روزها، و پس از گذشت سه چهار سال از آن زمان، وقتی پرینت کامل کتاب را ملاحظه کردم، دریافتم که استاد سحاب، به عشق پدر بزرگ بزرگوارشان و بیش از آن به دلیل خصلتی که در انجام یک کار به صورت درجه یک دارند، چه اندازه برای آماده سازی آن تلاش کرده و اثر خجسته را کامل کرده‌اند. آماده سازی متن کتاب به شکل بسیار چشم نواز، افزودن تصاویر بسیار با ارزش که برخی منحصر به فرد است، همراه با ضمائمی درباره آثار برجای مانده از مرحوم ابوالقاسم سحاب، تنها بخشی از کارهایی است که روی این اثر انجام شده است، کارهایی که همانند دیگر آثار استاد غلامرضا سحاب، حس احترام را به این خاندان محترم و شخص ایشان بر می‌انگیزد.
برای ایشان که تمام لحظات زندگی‌شان تلاش و تکاپو برای علم و دانش و توسعه آن به ویژه در رشته مورد علاقه خاندانی آنهاست، آرزوی طول عمر همراه با موفقیت و سربلندی دارم و به دوستی با ایشان افتخار می‌کنم. امیدوارم روزی استاد، خاطرات خودشان را از فعالیت‌های علمی از طفولیت تاکنون بنگارند تا یادگاری برای نسل‌های آینده و درسی برای علاقه‌مندان به تاریخ علم و فرهنگ در ایران باشد.

* منتشر شده در کانال تلگرام نویسنده . ۱۸ تیر ۱۳۹۹

منابع خبر

اخبار مرتبط