لزوم حضور نخبگان و گردش نخبگی در مدیریت شهری

تابناک - ۲۶ فروردین ۱۴۰۰

استفاده از ظرفیت‌های فکری نخبگان در دنیا محدود به ابداعات و اختراعات در حوزه‌های مختلف علمی نمی‌شود بلکه در بحث حکومت‌داری و اداره کشور نیز،از این ظرفیت تا رسیدن به بالاترین کیفیت در حکمرانی استفاده می‌شود. ظرفیت‌های این عرصه تا جایی گسترده و قابل اعتنا است که اهالی علم و دانایی تنها به حضور نخبگان اکتفا نکرده و مبحثی به نام «گردش نخبگان» را نیز مطرح ساخته‌اند.با نزدیک شدن به زمان انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ برخی مفاهیم و کلیدواژه‌های جامعه‌شناختی و سیاسی نیز در گفتگوهای روزمره میان شهروندان و همین طور اندیشمندان و صاحب‌نظران پررنگ تر می‌شود. اصطلاحاتی چون مشارکت عمومی، دموکراسی، حکمرانی خوب، شفافیت، و همین‌طور گردش نخبگان. نظریه‌های فراوانی در خصوص حضور نخبگان در اداره حکومت(حکمرانی) مطرح شده است. شاید مهمترین نظریه حضور نخبگان در قدرت‌، نظریه «گردش نخبگان» باشد.

"اصطلاحاتی چون مشارکت عمومی، دموکراسی، حکمرانی خوب، شفافیت، و همین‌طور گردش نخبگان"این نظریه که توسط جامعه‌شناس و فیلسوف ایتالیایی «ویلفردو پارتو» ارائه شده نشان می‌دهد چگونه نخبگان می‌توانند در گردشی حساب‌شده‌، به حاکمیت تعادل بخشند و اداره جامعه را به‌دست گیرند.

با این مقدمه پرسشی که مطرح می‌شود این است که گردش نخبگان در کشور ما بر اساس چه مکانیسم‌هایی صورت می‌گیرد؟ آیا شایستگی و نخبگی عامل این گردش است؟! در جمهوری اسلامی ایران سازوکارهای مختلفی برای گردش نخبگان وجود دارد. یکی از رایج ترین آنها مکانیسم انتخابات است.انتخابات مختلفی در کشور برگزار می‌شود و بر اساس رأی مردم و مطابق خرد جمعی جابه‌جایی در قدرت صورت می‌گیرد.

با این وجود باید اذعان نمود در کشور ما علی‌رغم حضور نخبگان متعدد در عرصه‌های مختلف، کمتر از وجود آنها در عرصه اداره مملکت استفاده می‌شود و ظاهراً برای دخالت در اداره کشور چندان نیاز به ابزار نخبگی هم نیست و در اکثر موارد حضور در عرصه های سیاسی و مدیریتی، وابستگی به احزاب و حتی وابستگی (خانوادگی یا قومی) به برخی افراد کفایت می‌کند.

در حقیقت داشتن مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا حتی دکتری( آن هم در شرایط علمی و آموزشی فعلی) هیچ ارتباطی با نخبگی و ظرفیت‌های عظیم فکری ندارد.

متأسفانه نخبگانی هم که در بدنه حکومت دستی بر آتش دارند اعتقادی به نظریه گردش نخبگان ندارند و با تصدی بیشمار پست، علاوه بر کمرنگ کردن توان و ظرفیت خود( به جهت کثرت و فراوانی حوزه‌ها و سمت‌ها)، مانع از حضور نخبگان جوان در عرصه‌های مختلف می‌شوند.

امروزه با گسترش تفکر مدرنیته و پیچیده‌تر شدن جوامع انسانی،حکمرانی به مراتب نیازمند تخصص‌های میان‌رشته‌ای و همچنین متکی بر شناخت اولویت‌ها و استفاده از نخبگان کارآمد و اثرگذار می‌باشد. نوآوری، خلاقیت و فعالیت مداوم و مستمر از جمله شاخصه‌هایی است که حکمرانی جوامع مدرن به آن نیازمند میباشند. از این‌رو حکمرانی منبعث از یک تحلیل تک بُعدی و یا یک‌جانبه، رویکردی ساده‌انگارانه است.درجهان امروز دیگر دوره آنکه تنها دولتمردان و سیاستمداران اداره شهرها را برعهده بگیرند گذشته است.

در دنیای صنعتی و مدرن امروزنخبگان مردم از طبقات مختلف اجتماع، از میان تحصیل‌کردگان رشته‌های مختلف دانشگاهی، علوم انسانی، مهندسان، معماران و متخصصان علوم پزشکی و حتی ازمیان هنرمندان، ورزشکاران و هنرپیشگان سینما و تلویزیون به چگونگی اداره امور شهر خود علاقمندند و می‌خواهند در حل و فصل معضلات شهری دخالت فعال و مستدام داشته باشند. نخبگان جامعه با تخصص و اندیشه‌ورزی خود، قطعا راهکارها و پیشنهادات سازنده‌ای برای حل مسایل و مشکلات شهری دارند و استانداردهای لازم برای برخورداری از یک زندگی مدرن را بهتر می‌شناسند.

برای مدیریت شهری همان‌گونه که به تخصص یک شهرساز، حقوق‌دان و زیست‌شناس نیاز است به همان اندازه نیز ممکن است حضور یک ورزشکار، هنرمند و موسیقی دان برای مدیریت شهری ضروری باشد. با فرض وجود آگاهی عمومی نسبت به چالش‌ها و مسایل شهری، شهروندان با آرای خود اولویت‌ها را مشخص می‌کنند و با انتخاب تخصص‌ و کارایی، چشم‌انداز شهری را ترسیم خواهند نمود. اگر مسایل زیست‌محیطی و آلودگی‌های شهری برای شهروندان اولویت داشته باشد پس انتخاب شهروندان برای پاسخ به این مسایل، طبیعتا افرادی است که بتوانند با تخصص و کارامدی واقعی برای حل این چالش‌ها مفید واقع شوند و یا درصورتی که مسکن شهری اولویت داشته باشد متخصصان شهری و معماران به پارلمان شهری راه خواهند یافت تا به نیازمندی‌ها و دغدغه‌های شهروندان پاسخ دهند و بالطبع اگر تقاضای ورزشی، فرهنگی و هنری برای شهروندان اولویت داشته باشد پس انتخاب نخبگان این حوزه‌ها امری منطقی و ضروری خواهد بود. شهرها از پیچیدگی‌ها و چالش‌های متنوعی برخوردارند بنابراین وجود تخصص‌ها و تجارب مختلف در سطحی که منعکس کننده توان نخبگی جامعه باشد،برای پاسخ‌گویی به هرکدام از این پیچیدگی‌ها و معضلات شهری امری ضروری به شمار می رود. اما در شرایطی که هیچ تناسب و توازنی میان مسایل و مشکلات شهری با سطح نخبگی تخصص‌های مختلف برقرار نباشد علاوه بر لاینحل ماندن معضلات شهری، کلاف مسایل شهری پیچیده‌تر و درهم‌تنیده تر خواهد شد.

نکته مهم و اساسی دیگر اینکه،شورای شهر تنها کارکرد سیاسی نداشته و تخصص در آن وجه غالب است.

"نوآوری، خلاقیت و فعالیت مداوم و مستمر از جمله شاخصه‌هایی است که حکمرانی جوامع مدرن به آن نیازمند میباشند"شهر و مدیریت شهری دارای پیچیدگی‌های گسترده‌ای است و شورای شهر به عنوان نهاد تصمیم‌ساز برای غلبه بر این چالش‌ها بایستی دارای ویژگی‌های تکثر و تخصص باشد. همان‌گونه که احزاب در یک ساختار دموکراتیک پشتوانه سیاسی و برنامه‌ریزی کاندیداها برای ورود به مجالس قانون‌گذاری هستند، تخصص و تجربه(البته در شکل واقعی آن بگونه ای که سطح نخبگی آن برای جامعه مقبولیت داشته باشد)دقیقا همان کارکرد «تحزب» را برای مدیران شهری ایفا می‌کنند. متاسفانه در کشور ما برای ورود به عرصه تصمیم‌سازی در مدیریت شهری به این پیچیدگی‌ها و تنوع چالش‌ها در ساختار شهرها و الزامات آن توجه درخور صورت نمی‌گیرد.متأسفانه اصلی ترین مکانیسم‌های برای انتخاب افراد برای ورود به عرصه رقابت‌های انتخاباتی تهیه لیست از میان گرایشات مختلف سیاسی است. و اینجاست که مدیریت شهری به مسیر ناکارآمدی و سردرگمی مبتلا خواهد شد.لذا باید مدیریت شهری را از کارکرد صرفا سیاسی مجزا دانست و شاخص‌ها و ویژگی‌های متنوع نخبگی در مدیریت شهری را ملاک گزینش افراد جهت ورود به لیست‌های انتخاباتی قرار داد امری که صراحتا در ماده ده سیاستهای کلی انتخابات،ابلاغی مقام معظم رهبری، هم مورد تاکید قرار گرفته است. اما متاسفانه چنین سازوکاری برای تهیه فهرست کاندیداها وجود ندارد و همان رویه ای که برای انتخاب افراد جهت پذیرش مسئولیت‌های سیاسی در انتخابات مجلس حاکم است برای شوراهای شهر نیز بکار گرفته می‌شود.

*سید هومان حسینی-کارشناس مدیریت شهری

.

منابع خبر

اخبار مرتبط