شجاعت فقاهت

شجاعت فقاهت
کلمه
کلمه - ۲۴ شهریور ۱۳۹۹

چکیده :شجاعت فقیه و اسلام‌شناس، ضرورت ذاتی فقاهت و اسلام‌شناسی‌ اوست تا وقتی با پشتوانه صدها ساعت غور و بررسی و گفتگو و ژرف‌نگری دریافت که فقها و اسلام‌شناسان پیشین در درک موضوعی، فهم ماهیت حکمی یا شناخت بافتارهای زمانی و مکانی صدور آن به‌ بیراهه رفته‌اند، با شجاعت به کار خویش ادامه...

سیدعلیرضا حسینی‌بهشتی

به یاد فقیه نواندیش، آیت‌الله‌العظمی صانعی

در ادبیات شیعه، هرگاه خواسته شده به مجموعه ویژگی‌های اسلام‌شناسانی که در زمان غیبت معصوم (ع) محل مراجعه دین‌داران برای یافتن پاسخ به پرسش‌هایشان در این حوزه هستند اشاره شود، پای صفت «شجاعت» نیز به میان آمده است. از دوران نوجوانی، هرگاه به این صفت در صف دیگر صفات اسلام‌شناس برخورد می‌کردم، به شگفتی می‌افتادم. مگر یک اسلام‌شناس چه می‌خواهد انجام دهد که نیاز به شجاعت دارد؟ شجاعت او در مصاف با چیست یا کیست که لازم می‌افتد؟ و چگونه شجاعتی است که در احادیث و روایات، در شمار صفات کسانی قرار گرفته که فقاهت و کندوکاو در اصول و فروع دین را پیشه خود ساخته‌اند؟

این پرسش‌های بی‌پاسخ همراه من بود تا زمانی که با آثار اسلام‌شناسان نواندیشی آشنا شدم که در چهارده سده‌ای که از نزول آخرین پیام بر آخرین پیامبر گذشته، برای یافتن پاسخ‌های قانع‌کننده به پرسش‌های نو به نو، کمر همت بستند و به خوانشی دوباره از اسلام، با نگاهی به مقتضیات زمان و مکان و زدودن دین از آرایه‌ها و پیرایه‌هایی که طی قرن‌ها چنان بر تن دین نشسته که جان آن را در شولایی از ظواهر و مناسک عاریتی از دیدگان تشنگان حق و حقیقت پنهان ساخته و پرسشگران سرگردان را به کعبه‌های خیالی دیگر رانده‌، به جهاد و اجتهاد برخاسته‌اند. دانستم که شجاعت فقیه و اسلام‌شناس، ضرورت ذاتی فقاهت و اسلام‌شناسی‌ اوست تا وقتی با پشتوانه صدها ساعت غور و بررسی و گفتگو و ژرف‌نگری دریافت که فقها و اسلام‌شناسان پیشین در درک موضوعی، فهم ماهیت حکمی یا شناخت بافتارهای زمانی و مکانی صدور آن به‌ بیراهه رفته‌اند، با شجاعت به کار خویش ادامه دهد. در این هنگام است که او در بوته آزمونی بزرگ قرار می‌گیرد که از آن، جز با دریدن لباس‌های گوناگونی که خودخواهی و خودپایی‌اش بر تن می‌کند، سرافراز بیرون نخواهد آمد.

"از دوران نوجوانی، هرگاه به این صفت در صف دیگر صفات اسلام‌شناس برخورد می‌کردم، به شگفتی می‌افتادم"اینجاست که نه از شماتت هم‌لباس‌ها و همگنانش باید واهمه داشته باشد، نه از به خطر افتادن موقعیتش در میان شاگردان و علاقمندانش، نه از قهر حامیانی که تأمین هزینه‌های درس و بحثش را بر عهده گرفته‌اند، و نه بی‌مهری احتمالی از سوی حاکمان. اسلام‌شناس در چنین موقعیت‌هایی بر سر دوراهه‌ها و بلکه چندراهه‌های پیاپی قرار می‌گیرد که دلربایی‌های نفس توجیه‌گرش او را در هنگامه انتخاب راه درست و پایداری در آن سرگردان می‌سازد. حقیقت‌گویی به همه چهره‌های قدرت، هزینه‌هایی سهمگین برای او به ارمغان خواهد آورد که کم‌ترین آن، نادیده گرفته شدن توسط فقیهان دیگر به عنوان فقیه است. این در عالم علم، سنتی نکوهیده اما باسابقه است. در غرب و شرق، در حوزه و دانشگاه، چه بسیار بوده‌اند عالمان و دانشمندانی که به جرم اعلان و ابراز آن دسته از یافته‌های علمی‌‌شان که با سنت جاریه و پارادایم غالب سازگار نبوده، طرد و حذف شده‌اند.

قلم‌ها به‌ چرخش افتاده‌اند تا نشان دهند این نواندیشان از اساس و بنیان، بهره‌ای از دانش ندارند، کارنامه دانش‌آموختگی‌شان زیر سؤال رفته، واژه واژه گفتارهایشان و سطر سطر نوشتارهایشان در جستجوی نقاط ضعف احتمالی زیر و رو شده، و گاه کار به‌جایی رسیده که خشکه‌مقدسان جاهل برای هجمه به آنها در عرصه اجتماع تهییج و بسیج شدند. اما همین شجاعت در ابراز حقیقت در فقیهانی که دستگاه فقاهتشان نه به سودای شهرت و فزونی مریدان که برای پاسداری از جان دین و پیشبرد مرزهای فقاهت برپا شده است، از آنان عالمانی وارسته و آزاده ساخته که در مقابل مظاهر خرد و کلان ستم‌کیشی قد علم کرده‌اند. اگر فقیه برای یافتن پاسخ به پرسش‌های نوشونده کسانی که دل در گرو ایمان دینی دارند جهاد نکند، کاری جز تکرار مکرر یافته‌های پیشینیان برای او باقی خواهد ماند؟ و اگر چنین شود، برپایی حوزه‌های علمیه و پر کردن مدرس‌ها و مدرسه‌ها از طالبان علم، کاری عبث نخواهد بود؟ تاریخ ادیان و مذاهب، و زندگینامه‌های دانشمندان شیعه و سنی در جهان اسلام، گواهی‌های روشن به وجود نمونه‌های بسیار از چنین عالمان عامل و آزادشدگان از نفس، عرضه کرده‌است و آیت‌الله‌العظمی صانعی را بیش از هر چیز به چنین صفتی است که می‌شناسیم: فقیه نواندیش. نوشتارها و درسگفتارهای او که به پشتوانه استدلال‌های وزین آراسته است، چه بسیار کسانی را که از کارآمدی دین در دنیای معاصر نومید شده بودند از سرگردانی در وادی‌های حیرت نجات داد و گرمای ایمان را در درونشان روشن نگهداشت. و امید آن که طلاب و فضلای کوشا و مجتهدان و فقیهان نواندیشی که طلیعه امیدوارکننده آنان را در حوزه‌های علمیه و خارج از آن شاهدیم، لحظه‌ای و آنی از کسوت شجاعت خارج نشوند.

درود خدا بر او باد در روزی که پا به جهان گذاشت، روزی که از آن رخت بر بست و روزی که در پیشگاه داوری قرار گیرد.

منبع: وبسایت نویسنده

منابع خبر
شجاعت فقاهت - کلمه - ۲۴ شهریور ۱۳۹۹

اخبار مرتبط