توصیه‌های اخلاقی آیت‌الله دستغیب در آغاز سال نو

توصیه‌های اخلاقی آیت‌الله دستغیب در آغاز سال نو
کلمه
کلمه - ۴ فروردین ۱۳۹۵

چکیده :مؤمن همیشه برای تقوا، برنامه‌ریزی دارد. ما می‌خواهیم در سال جدید برنامه‌ای برای خود قرار دهیم. برنامه سال گذشته ما اهمیّت دادن به نماز بود و تا آنجا که می‌شد سعی کردیم و از خدا خواستیم نماز خوبی بخوانیم؛ نمازی با حضور قلب و در اول وقت. می‌خواهیم در سال جدید کاری کنیم که خدا دوستمان بدارد و ما هم خدا را دوست بداریم؛ «یُحِبُّهُم وَ یُحِبونَه» می‌خواهیم امسال، سال «محبّت» برای ما باشد؛ پس به حساب روایت باید تقوای الهی در پیش گیریم....

آیت الله دستغیب توصیه کرد که امسال را سال محبت قرار دهیم و برای رسیدن به این هدف تقوای الهی در پیش بگیریم.

مشروح سخنان این مرجع تقلید در جلسه نوروزی با شاگردان خود در روز دوم فروردین ماه که در وب سایت مسجد قبا منتشر شده، بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

شخصی خدمت رسول خدا صلّی الله علیه و آله رسید و گفت: من می‌خواهم خدا مرا دوست بدارد؛ مردم مرا دوست بدارند؛ مالم زیاد شود؛ بلا از من دور شود؛ عمرم طولانی گردد و در آخرت با شما باشم.

حضرت فرمودند برای این شش خواسته باید شش خصلت در خود ایجاد کنی؛

اگر می‌خواهی خدا دوستت بدارد، تقوای الهی را رعایت کن؛ اگر می‌خواهی مردم دوستت بدارند، به آنان نیکی کن و توقعی نداشته باش. برای فراوانی مال، زکات بده؛ برای رفع بلا، صدقه بده؛ به منظور طولانی شدن عمر، صله رحم کن و اگر می‌خواهی در آخرت با من باشی، سجده‌های طولانی بجا آور.

شخصی از آیت الله انصاری خواست چلّه‌ای برای وی معیّن فرماید.

"برنامه سال گذشته ما اهمیّت دادن به نماز بود و تا آنجا که می‌شد سعی کردیم و از خدا خواستیم نماز خوبی بخوانیم؛ نمازی با حضور قلب و در اول وقت"ایشان گفتند: «مؤمن همیشه در چلّه است». یعنی این چلّه که تمام می‌شود چلّه‌ای دیگر را شروع می‌کند.

مؤمن همیشه برای تقوا، برنامه‌ریزی دارد. ما می‌خواهیم در سال جدید برنامه‌ای برای خود قرار دهیم. برنامه سال گذشته ما اهمیّت دادن به نماز بود و تا آنجا که می‌شد سعی کردیم و از خدا خواستیم نماز خوبی بخوانیم؛ نمازی با حضور قلب و در اول وقت. امیدواریم این برنامه تا اخر عمر ادامه یابد.

(قَدْ أفْلَحَ الْمُوْمِنُونَ * الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ )
«مومنان رستگار شدند * آنان که در نماز خود فروتنند.»

می‌خواهیم در سال جدید کاری کنیم که خدا دوستمان بدارد و ما هم خدا را دوست بداریم؛ «یُحِبُّهُم وَ یُحِبونَه» می‌خواهیم امسال، سال «محبّت» برای ما باشد؛ پس به حساب روایت باید تقوای الهی در پیش گیریم.

برای متصف شدن به تقوا، باید بعد از انجام واجبات و ترک محرمات، صفاتی را در خود ایجاد کنیم و تا آخر عمر آنها را فراموش نکنیم.

این صفات در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج‌البلاغه تحت عنوان «صفات متقین» شمرده شده است. در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود. امیدواریم بتوانیم بر این صفات تفکّر کنیم و آنها را برنامه زندگی خود سازیم تا به تقوای واقعی نزدیک شویم.

مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ؛ شخص متقی، از زبانش هیچ حرف ناحق و خلافی صادر نمی‌شود. گفتارش صحیح است؛ هجوگو و وقت‌گذران نیست.

وُ غَضُّوا أبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ؛ چشم خود را از آنچه خدا حرام کرده، بسته‌اند و به حرام نگاه نمی‌کنند؛ از جمله هر چه محرک شهوت باشد؛ اعم از تلوزیون، موبایل، عکس و…

وَ وَقَفُوا أسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ؛ به هر چیزی گوش نمی‌دهند، بلکه فقط چیزی را گوش می‌کنند که برایشان سودمند باشد.

وَ حِرْصاً فِی عِلْمٍ؛ در آموختن حریص است. همیشه سعی می‌کند چیز جدیدی بیاموزد؛ وقت خود را به بطالت نمی‌گذراند؛ روایتی می‌خواند؛ آیه‌ای تفسیر می‌کند یا چیزی که برای دنیایش سودمند و صحیح باشد، می‌آموزد.

یَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ؛ با وجود ولعی که برای آموختن دارد و ذخایر عملی خوبی اندوخته، حلیم است؛ یعنی اگر کسی بدی در حقش کرد؛ تهمتش زد یا غیبتش کرد، برآشفته نمی‌شود و بردباری می‌کند.

وَ الْقَوْلَ بِالْعَمَلِ؛ به آنچه می‌گوید، عمل می‌کند؛ یعنی اگر دیگران را به راستگویی، بردباری، نماز و دیگر صفات خوب دعوت می‌کند، خود نیز مطابق آن رفتار می‌کند.

تَرَاهُ قَرِیباً أمَلُهُ؛ آرزوی‌های دنیوی دراز ندارد، امّا برای آخرت امید و آرزوهای زیاد دارد و از خدا چیزهای بزرگ می‌خواهد.

"یعنی این چلّه که تمام می‌شود چلّه‌ای دیگر را شروع می‌کند.مؤمن همیشه برای تقوا، برنامه‌ریزی دارد"درباره دنیا، آروزهایش چنان نیست که از دایره‌ی عمرش تجاوز کند و به اندازه‌ی نیازش می‌خواهد.

قَلِیلا زَلَلُهُ؛ لغزش‌هایش اندک است. آدمی در هر صورت خطا و اشتباه دارد، ولی شخص مؤمن نسبت به مردم دنیاطلب کمتر می‌لغزد.

خَاشِعاً قَلْبُهُ؛ خشوع قلب یعنی درباره واجبات و محرمات تسلیم است. اگر گفتند فلان چیز واجب است و فلان چیز حرام، چون و چرا نمی‌کند.

قَانِعَهً نَفْسُهُ؛ نفسش حریص نیست. اگر شبی فقط نان خالی داشت، شکر خدا می‌کند. اگر همسرش غذایی تهیه نکرد یا اگر پدر نتواست چیزی به خانه آورد، برآشفته نمی‌شود، بلکه صبر می‌کند تا روزهای دیگر وضع بهتر شود و چیزی برسد.

هم خودش قانع است و هم فرزندانش را به قناعت عادت می‌دهد؛ افراد خانواده به خاطر کم و زیادها به هم پرخاش نمی‌کنند؛ قهر نمی‌کنند.

مَیِّتَهً شَهْوَتُهُ؛ خود را از شهوت حرام باز می‌دارد. شهوت جنسی در همه‌ی اعضای انسان وجود دارد؛ در چشم، زبان، لب، دست، پا و… مطابق روایت هر یک از این اعضاء زنایی دارد و شخص متقی در هیچ یک از آنها شهوتی را که رضای خدا نیست اِعمال نمی‌کند.

الْخَیْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ؛ خصلت مؤمن این است که امید خیر در او وجود دارد و هر کس به او رجوع کند، می‌داند اگر کاری از دستش بیاید، انجام می‌دهد. حتّی گاه خود را به سختی می‌اندازد تا خیری به دوست مؤمنش برساند.

وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ؛ دیگران از او در امنیتند؛ هر کس نزدش بنشیند، از شرّش در امان است؛ مطمئن است که عیبش را فاش نمی‌کند؛ غیبتش نمی‌کند؛ از چشم گوش و فکرش در امان است.

إِنْ کَانَ فِی الْغَافِلِینَ کُتِبَ فِی الذَّاکِرِینَ وَ إِنْ کَانَ فِی الذَّاکِرِینَ لَمْ یُکْتَبْ مِنَ الْغَافِلِینَ؛

اگر در میان غافلان باشد، ذاکر است؛ دلش با خداست و از او می‌خواهد پرده غفلت دلش را نپوشاند. اگر هم در میان کسانی باشد که اهل یاد خدایند، جزء غافلان شمرده نمی‌شود یعنی در فکر و ذهنش چیزهای زشت و غفلت‌آور نمی‌آورد.

یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یُعْطِی مَنْ حَرَمَهُ؛ سجیه‌ی مؤمن عفو است یعنی هر کس به او ظلمی کرد، می‌بخشد، مگر آنکه با حجت شرعی بداند رضای خدا در بخشش نیست. یعنی از اهل شرع می‌پرسد که در این مورد بخشیدن بهتر است یا تقاص کردن.

یکی از بستگان امام سجاد علیه السلام خدمت ایشان آمد و شروع به ناسزا گفتن به آن جناب کرد.

"برنامه سال گذشته ما اهمیّت دادن به نماز بود و تا آنجا که می‌شد سعی کردیم و از خدا خواستیم نماز خوبی بخوانیم؛ نمازی با حضور قلب و در اول وقت"همین که رفت، امام علیه السلام به حاضرین گفتند شنیدید چه گفت؟ من مایلم با هم برویم ببینید من چگونه پاسخ او را می‌دهم.

گفتند حاضریم. ما مایل بودیم شما پاسخ او را بدهید.

امام کفش پوشید و به راه افتاد. در راه، زیر لب این آیه را تلاوت می‌کرد (وَ الکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ) فهمیدم که چیزی به او نخواهد گفت. وقتی به در خانه آن مرد رسید، او را صدا کرد و فرمود: بگویید علی بن الحسین با تو کار دارد.

مرد بیرون آمد و آماده بود با هر ناراحتی مقابله کند. یقین داشت مولا برای کیفر عمل زشتی که او کرده بود، آمده است.

امام علیه السلام فرمود برادر! تو هم اکنون پیش من آمدی و چنین و چنان گفتی، اگر راست گفتی از خدا طلب آمرزش می‌کنم و در صورتی که دروغ گفته باشی، خدا تو را بیامرزد.

آن مرد پیشانی امام را بوسید و گفت: نه؛ آنچه گفتم در تو نیست من شایسته‌ترم به آن نسبت‌ها.

این تعلیم و تربیت امام و روش همه‌ی معصومین علیهم السلام است.

وَ یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ؛ با خویشاوندانی که قطع رحم کرده‌اند، می‌پیوندد.

دست پدر و مادر را می‌بوسد؛ با برادر و خواهرش معانقه می‌کند و از آنان عذرخواهی می‌کند. درباره دیگر ارحام هم همین طور است. هرگز نمی‌گوید آنها به من فحش دادند، چرا من باید عذرخواهی کنم؟

شخصی خدمت امام صادق علیه السلام رسید در حالی که پسر عمویش با او دعوا کرده، ناسزایش گفته بود، ولی او با پسر عمویش رفتار خوبی کرده بود. امام فرمود: تو به خاطر این کارت، صله رحم بجا آوردی و خدا بر عمرت افزود، امّا پسر عمویت بخاطر این رفتار از عمرش کاسته شد.

بَعِیداً فُحْشُهُ؛ به برادر مؤمنش ناسزا نمی‌گوید؛ فحاشی نمی‌کند؛ لقب‌های بد به مردم نمی‌دهد. به طور کلی منکرات از او دور و معروف از او ظاهر است.

وَ لا یُضَارُّ بِالْجَار؛ به همسایه ضرر نمی‌رساند.

"این صفات در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج‌البلاغه تحت عنوان «صفات متقین» شمرده شده است"دوستان عزیز باید مراقب باشند که اگر در آپارتمان زندگی می‌کنند، همسایه خود را اذیت نکنند. حتّی اگر همسایه مراعات حال آنان را نمی‌کند، با اخلاق خوب و گفتار پسندیده با او رفتار کنند؛ اگر احتیاجی داشت، برآورده کنند.
امیرالمؤمنین فرمود: پیامبر آن قدر درباره همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم همسایه از همسایه ارث می‌برد.

وَ لا یَشْمَتُ بِالْمَصَائِب؛ اگر کسی مصیبتی دید، او را شماتت نمی‌کند و نمی‌گوید این بلا بخاطر کاری بود که در حق من یا فلانی کرد. نصیحت کردن خوب است امّا شماتت خیر.

اِنْ ضَحِکَ لَمْ یَعْلُ صَوْتُهُ؛ خنده‌های قهقهه نمی‌کند. در روایت است خنده‌هایی که قلب را بخنداند، مکروه است و دل را می‌میراند. مؤمن همیشه قلبش محزون است، امّا نه برای دنیا، بلکه برای آخرت؛ برای گناهان؛ برای اینکه آن طور که می‌خواست، معرفت خدا نصیبش نشد.

یاد خدا

(الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللهِ ألا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ).
«آنان که ایمان آوردند و دل‌هایشان به یاد خدا آرام است.

بدانید که فقط با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد.»

مصادیق یاد خدا عبارتند از :

یاد مرگ؛ در روایت است کسی که در هر شبانه روز بیست مرتبه یاد مرگ کند، جزء غافلان شمرده نمی‌شود.

یاد اوصاف خدا؛ یعنی بگوید خدا ستّار، بخشنده و آمرزنده است ولی نه برای اینکه گناه کند.

قرآن؛ امام صادق علیه السلام می‌فرماید هر وقت بخواهم با خدا سخن بگویم، نماز می‌خوانم و هر وقت بخواهم خدا با من حرف بزند، قرآن می‌خوانم. یکی از نام‌های قرآن «ذکر» است.

نماز؛ نماز، چه واجب و چه مستحب، یاد خداست، به شرط آنکه انسان از خدا بخواهد هنگام نماز، قلبش متوجّه او باشد (أقِمِ الصِلاهِ لِذِکری).

توجّه به خدا در مصیبت‌ها و گفتن (اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ).

یاد نعمت‌ها و شکر برای آنها؛ (اِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ ).

خداوند در آیات متعدّد قرآن، دعوت به یادآوری نعمت‌ها و سپاسگزاری از آنها کرده است. (فَاذْکُرُوا آلاءَ اللهِ)

(کَذلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ )
«این گونه نعمت‌های خود را بر شما تمام کرد تا تسلیم شوید!»

توبه؛ خدای تعالی توبه کنندگان را دوست می‌دارد. منظور این نیست که دائم گناه کند و توبه کند، بلکه بخاطر مکروهات و غفلت‌هایش توبه کند. (اِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ )

هنگامی که به گناهی می‌رسد، متوجّه خدا شود و خود را باز دارد و چون به واجبی می‌رسد، آن را انجام دهد.

خدمت به خلق؛ در روایت است از رسول خدا صلّی الله علیه و آله: بهترین بندگان خدا، سودمندترین آنهایند.

زیارت اهل بیت، مطالعه فضائل، معجزات و خصوصیات اخلاقی ایشان و زیارت امام‌زادگان، نیز مصداق یاد خداست.

تفکّر در مخلوقات خدا که هم در قرآن و روایات بر آن تأکید شده است.

"امیدواریم بتوانیم بر این صفات تفکّر کنیم و آنها را برنامه زندگی خود سازیم تا به تقوای واقعی نزدیک شویم.مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ؛ شخص متقی، از زبانش هیچ حرف ناحق و خلافی صادر نمی‌شود"روزه، دعا، نیایش، خواندن زیارت‌نامه‌ها و تعقیبات نماز، جهاد فی سبیل الله، احسان به پدر و مادر، آموختن احکام دین، شنیدن و خواندن تفسیر قرآن، همه یاد خدایند. همچنین زیارت مؤمن، صله رحم، مخصوصآ اگر قصدش این باشد که سخنی برای خدا بگوید و چیز نافعی بشنود.

‌ ‌

منابع خبر

اخبار مرتبط