«د.س»: ۴۰ میلیون تومان به عنوان عیدی به معاون شعبه مرکزی بانک ملی دادم

متهم: قیمت یکی از املاک «د.س» بقدری بالا بود که نتوانستم ارزش‌گذاری کنم
آفتاب
خبرگزاری دانشگاه آزاد - ۲۴ خرداد ۱۳۹۱

خبرگزاری آنا: در جلسه رسیدگی به پرونده اختلاس بیمه، قاضی از «د.س» پرسید که آیا وجوهی به «ع.ج» داده‌اید؟ که متهم گفت: ۳۰ میلیون تومان در دفترم برای خرید خانه به وی دادم و ۴۰ میلیون تومان نیز بابت پاداش و عیدی به «ع.ج» داده‌ام.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا، در ادامه نهمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده اختلاس از شرکت بیمه ایران، ذبیح‌زاده در پاسخ به اظهارات وکیل مدافع «ع.ج» در جایگاه قرار گرفت و گفت: متهم، معاون وقت بانک ملی شعبه مرکزی است و با توجه به سمتش به مقررات بانکی قطعا آشنایی کامل داشته‌ است.

نماینده مدعی‌العموم ادامه داد: اینکه گفته می‌شود اقرار آقای «د.س» تاثیری ندارد، باید بگویم که تاثیرگذار است چرا که اگر این اقرار توام با اسناد و مدارک و سندی باشد حتما موثر است.

وی تصریح کرد: از ۲ هزار چک مسافرتی که صادر شده از حساب آقای «د.س» مشخص شد که تعدادی از این چک‌ها در تاریخ ۲۶ مرداد ۸۵ از حساب آقای «د.س» توسط آقای «و.ح» از کارکنان بانک ملی ایران شعبه مرکزی نقد شده است.

نماینده مدعی‌العموم خاطر نشان کرد: آقای «و.ح» به عنوان مطلع دعوت شدند و در تحقیقات و بازجویی‌ها گفتند که چک‌هایی که به من نشان داده‌اید اکثرا مربوط به نیمه دوم سال ۸۵ است، بنده خدمتگذار معاونین بانک ملی از جمله آقای «ع.ج» هستم و کارهای ایشان را انجام می‌دادم و این چک‌ها توسط آقای «ع.ج» به من داده شده بود و من برای ایشان کار انجام می‌دادم.

ذبیح‌زاده افزود: هشت فقره چک مسافرتی دیگر که هر کدام به مبلغ ۵ میلیون ریال بود توسط «م.ن» که از کارکنان بانک ملی شعبه مرکزی بوده در تاریخ ۸ شهرریور ۸۵ از حساب آقای «د.س» توسط آقای «م.ن» نقد شده است و آقای «م.ن» به عنوان مطلع دعوت شد و گفت، این چک‌های مسافرتی را آقای «ع.ج» به من می‌داد که پس از نقد کردن مجددا تحویل ایشان می‌دادم.

وی تصریح کرد: با تحقیقات بیشتری که صورت گرفت مشخص شد که مجددا چک‌های مسافرتی از حساب آقای «د.س» که به تعداد ۱۶ فقره چک بود، توسط افراد متعددی در بازار نقد شده است، به نحوی که در تمام این ۱۶ فقره چک که از حساب آقای «د.س» بوده،‌عبارت آقای «ع.ج» مکتوب شده است.

نماینده مدعی‌العموم با اشاره به اینکه اظهارات متهم صادقانه نیست،‌ گفت:‌ اینکه استناد به اقرار آقای «د.س» در کیفر خواست شده است، بله درست است گرچه اقرار افراد در حق دیگری یا علیه دیگری موثر نیست، اما اگر این اقرار با اسناد و مدرک توام شود قطعا اثر دارد، چون مقرون به صحت است. ما به کیفر صادر شده پایبند هستیم و با عنایت به مطالب گفته شده اتهام متهم محرز است و تقاضای کیفر را دارم.

در ادامه این جلسه از دادگاه، قاضی مدیرخراسانی از آقای «د.س» خواست که در جایگاه قرار گیرد و از او پرسید آیا شما وجوهی را به آقای «ع.ج» داده‌اید یا خیر، که متهم «د.س» پاسخ داد: بله، البته من پدرکشتگی با آقای «ع.ج» ندارم و مبلغ ۳۰ میلیون تومان را زمانی که ایشان به دفتر بنده آمدند برای خرید خانه به وی دادم و مبلغ ۴۰ میلیون تومان نیز بابت پاداش و عیدی به آقای «ع.ج» داده‌ام.

قاضی مدیر خراسانی از او پرسید آیا وام از بانک گرفتید؟ «د.س» جواب داد: بله در حد شعبه وامی را دریافت کردم.

رئیس شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران از «د.س» پرسید که پول‌ها را به آقای «ع.ج» دادید که متهم پاسخ داد: بله.

در ادامه قاضی مدیرخراسانی از متهم «ع.ج» خواست تا در جایگاه قرار گیرد و آخرین دفاع خود را بیان کند.

متهم «ع.ج» در جایگاه قرار گرفت و گفت: اجازه بدهید در ابتدا در رابطه با گفته نماینده دادستان که بیان کردند آقای «م.ن» چک‌ها را وصول کرده است مطلبی بگویم. هر کارمند اجازه مرخصی دارد و زمانی که آقای «ح» مرخصی باشد باید فرد دیگری آنجا می‌بود.

وی ادامه داد: اوایل باید مشخصات را پشت چک می‌نوشتند و چک را سوراخ می‌کردند ولی بعد به دلیل هزینه‌ای که برای بانک داشت قرار شد همان چک در بانک نقد شود. چرا باید در وسط سال به معاونین بانک پول بدهند زیرا اگر کاری انجام شود باید پولی پرداخت شود.

متهم ع.ج تصریح کرد: من به اتفاق آقای «ب» و «خ» که کارمندان آقای «د.س» بودند به خیابان فلسطین رفتیم و ملکی را نشان دادند که فقط پنج بنز در آن ملک وجود داشت و من گفتم که این ملک در اختیار ما نیست و ما نمی‌توانیم روی آن قیمت بگذاریم. در واقع تنها جایی که من رفتم فقط همین جا بود.

این متهم خاطرنشان کرد: من اگر می‌خواستم خلافی را انجام دهم اجازه نمی‌‌دادم اسمم را در پشت چک بنویسند.

"در واقع تنها جایی که من رفتم فقط همین جا بود.این متهم خاطرنشان کرد: من اگر می‌خواستم خلافی را انجام دهم اجازه نمی‌‌دادم اسمم را در پشت چک بنویسند"من از روزی که در بانک ملی آمده‌ام یاد گرفتم باید مرتب، منظم و با تربیت بانکی کار کنم. من آبرویی که با قاشق قاشق جمع کردم حاضر نیستم تحت هیچ عنوانی با پارچ دور بریزم.

متهم ع.ج گفت: همسرم ۲۵ سال سابقه بانکی دارد و من نیز ۳۲ سال سابقه بانکی دارم که جمعا ۵۷ سال می‌شود. من بعد از ۵۷ سال یعنی بعد از بازنشستگی مجددا سر کار می‌روم، من اگر آدم خلاف‌کاری بودم،‌این کار را انجام نمی‌دادم.

این متهم اظهار داشت: نماینده دادستان اظهار کردند که هشت چک در بازار وجود داشته ولی نماینده دادستان از بانک ملی و مرکزی بروند بپرسند که ما چک‌ها را خرج می‌کردیم و من اگر اسم من پشت چک‌ها نبود، چک‌ها را نمی‌گرفتند.

وی افزود: ریاست محترم دادگاه،‌ هیأت موسس رسیدگی کننده من آبرویم را قاشق قاشق جمع کردم و خواهش دارم که شرایط زندگم را در این ۳۲ سال بررسی کنیدو حق خودم می‌دانم که از دادگاه بخواهم که بی‌گناهی من را ثابت کند.

قاضی مدیرخراسانی مجددا از متهم پرسید که اگر مطلبی برای آخرین دفاع از خود دارید، بگویید که این متهم پاسخ داد: همانطور که آفتاب زیر ابر نمی‌ماند صداقت هم هیچ موقع زیر ابر نمی‌ماند.

در ادامه نماینده بیمه ایران در جایگاه قرار گرفت و گفت: مطلبی که مورد انتقاد شدید مسئولان بیمه ایران است همانطور هم که قبلا گفتم خدشه‌دار شدن نام بیمه ایران است و همچنین نصب تابلو اختلاس بیمه ایران که این موضوع درست نیست.

وی خاطر نشان کرد: موضوع بیشتر مربوط به استانداری بوده و اختلاس نیست، متاسفانه نام بیمه ایران درج شده است.

نماینده بیمه ایران یاد‌آور شد که لایحه‌ای را تقدیم دادگاه کرده است.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط