زنگ خطر «وزنه‌جیلر»؛ چند پرسش در پی حمله انتحاری در استانبول

درگیری در استانبول در پی حمله مذهبی ها به مغازه فروش سی دی
پیک ایران
رادیو فردا - ۳۰ خرداد ۱۳۹۵

دو هفته پیش در یک مغازه ساعت‌‌فروشی در ازمیر نشسته بودم تا ساعتم را تمیز و باتری آن را عوض کنند. حُسنو بِی، صاحب مغازه که ساعت‌سازی بسیار حرفه‌ای بود٬ دوست داشت در حین کار صحبت هم بکند و همانطور که از ترکیه انتظار می‌رود٬ صحبت خیلی سریع به سیاست و اردوغان کشیده شد.دو هفته پیش در یک مغازه ساعت‌‌فروشی در ازمیر نشسته بودم تا ساعتم را تمیز و باتری آن را عوض کنند. حُسنو بِی، صاحب مغازه که ساعت‌سازی بسیار حرفه‌ای بود٬ دوست داشت در حین کار صحبت هم بکند و همانطور که از ترکیه انتظار می‌رود٬ صحبت خیلی سریع به سیاست و اردوغان کشیده شد. دوست داشتم بدانم نظر او درباره «موضوع کردها» در ترکیه چیست٬ به ویژه که در حال حاضر حکومت از یکسو از جنبه نظامی و امنیتی٬ شبه‌نظامیان کرد وابسته به حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) را در روستاها و شهرهای سرتاسر کشور مورد حمله شدید قرار داده و از سوی دیگر از نظر قومی و فرهنگی هنوز به برخی خواست‌های اقلیت کرد در عمل پاسخ چندان مثبتی نداده است. به حسنو بِی گفتم «قبول دارم که شبه‌نظامیان کرد علیه ارتش و نیروهای نظامی و شهروندان در حال انجام اقدامات تروریستی هستند».

"دو هفته پیش در یک مغازه ساعت‌‌فروشی در ازمیر نشسته بودم تا ساعتم را تمیز و باتری آن را عوض کنند"و اضافه کردم «تصور کنید که حاکمیت موفق به از میان بردن تعداد قابل توجهی از شبه‌نظامیان کرد شود یا بتواند بسیاری از عملیات آنها را خنثی کند٬ اما در آن صورت دیگر چه کسی برای حرف زدن و مذاکره کردن باقی می‌ماند؟ آخر این ماجرا باید یک تصمیم سیاسی اتخاذ شود و عملیات نظامی برای حل مشکل به تنهایی کافی نیست. چرا که به نظر می‌رسد فعلاً جایگزین دیگری به جز حزب کارگران کردستان وجود ندارد». حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)٬ یک سازمان نظامی کرد است که از بیش از ۳۲ سال پیش با حکومت مرکزی ترکیه در حال جنگ است. این سازمان نه تنها در ترکیه٬ بلکه از سوی ایالات متحده آمریکا و بیشتر کشورهای عضو اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می‌شود. تعجبی نداشت که حسنو بِی به عنوان یک فرد وفادار به اندیشه‌های آتاتورک٬ نوک پیکان انتقاد خود را به طور مستقیم متوجه اردوغان کرد و گفت «بسیاری از هم‌وطنان کرد ما مخالف اقدامات تروریستی پ.ک.ک هستند.» او اضافه کرد «اردوغان بدون اینکه اعضای پ.ک.ک را خلع سلاح کند٬ تصمیم به مذاکره با آنها گرفت.

در همین حین٬ این گروه هزاران تن اسلحه و مهمات به دست آورد و در زیرزمین‌ خانه‌های شخصی پنهان کرد. با کسی که مسلح است که نمی‌توان مذاکره کرد. اردوغان حالا به وحشت افتاده و نمی‌داند از کجا دارد مورد حمله قرار می‌گیرد.» حسنو بِی معتقد بود «اول باید تروریست‌ها را از بین برد و آنها را خلع سلاح کرد و بعد گفت خیلی خب٬ حالا بنشینید تا با هم صحبت کنیم. قبلاً این سیاست حاکم بود و سالانه قربانیان کمتری داشتیم. اما از زمانی که حزب عدالت و توسعه اردوغان به قدرت رسیده٬ هر هفته ده‌ها نفر در حملات تروریستی قربانی می‌شوند.

"حُسنو بِی، صاحب مغازه که ساعت‌سازی بسیار حرفه‌ای بود٬ دوست داشت در حین کار صحبت هم بکند و همانطور که از ترکیه انتظار می‌رود٬ صحبت خیلی سریع به سیاست و اردوغان کشیده شد"مثل اتفاقی که دیروز در استانبول افتاد». نمونه: وزنه‌جیلر ماجرای وزنه‌‌جیلر٬ روز گذشته٬ هفتم ژوئن بعد از حمله پ.ک.ک به یک خودروی پلیس که در جاده وزنه‌‌جیلر در محله پررفت‌و‌آمد و قدیمی فاتح در استانبول در حال نگهبانی بود٬ رخ داد. در اثر این حمله٬ شش پلیس و شش غیرنظامی کشته شدند٬ ۳۶ نفر زخمی و ده‌ها خودرو و مغازه نیز خسارت دیدند. ۱۲ خانواده عزیزانشان‌ را از دست دادند و همه کشور در بهت و خشم فرورفت. فرد مهاجم٬ زنی ۳۲ ساله به نام ایلم یاشا و از اهالی باغلار از حومه‌های جنوبی دیاربکر بود.

دیاربکر شهری است که قومگرایان کرد از آن به عنوان «پایتخت» نام می‌برند. گزارش شده که ایلم ابتدا در کمپ پ.ک.ک در شمال عراق و بعد در داخل ترکیه آموزش نظامی و تروریستی دیده بود. جسد ایلم به سردخانه‌ بیمارستان پزشک قانونی استانبول سپرده شد تا بعد برای خاکسپاری به زادگاهش منتقل شود. هشت روز بعد٬ یعنی ۱۵ ژوئیه٬ تابوت این زن زیبا اما بی‌رحم که جان ۱۲ نفر و خودش را گرفت٬ و انبوهی از ویرانی و اندوه در کشورش برجا گذاشت٬ وارد باغلار شد. انتظار داشتید که خانواده ایلم، جسد این تروریست را بدون سر و صدا در یک گورستان کوچک در حومه دیاربکر به خاک بسپارد؟ نه٬ این اتفاق نیفتاد و خاکسپاری ایلم به یک نمایش سیاسی تبدیل شد.

"به حسنو بِی گفتم «قبول دارم که شبه‌نظامیان کرد علیه ارتش و نیروهای نظامی و شهروندان در حال انجام اقدامات تروریستی هستند»"از آنجا که متوفی٬ زن بود٬ تابوتش که در پرچم پ.ک.ک. پوشیده شده بود٬ بر دوش زنان قرار گرفت و آنها همراه با مردانی که با انگشت‌هایشان٬ علامت پیروزی نشان می‌دادند٬ شعارهای ضددولتی سر دادند. جالب‌تر آنکه ده‌ها تن از شهرداران شهرها و مناطق کردنشین برای ابراز حمایت و همدردی در مراسم شرکت کرده بودند؛ همه از حزب دموکراتیک خلق‌ها (اچ.د.پ.) اچ.د.پ عملاً به عنوان شاخه سیاسی پ.ک.ک شاخته می‌شود، ۵۹ کرسی از ۵۵۰ کرسی پارلمان ترکیه را در اختیار دارد و بسیاری از شوراهای شهر در مناطق شرقی و جنوبی کشور را اداره می‌کند. آیا این شهروندان کرد نمی‌دانستند که چه اتفاقی افتاده است؟ آیا می‌دانستند این اقدام آنها چه پیام و معنایی برای مردم ترکیه٬ آینده کشور٬ رابطه میان قوم کرد و ترک و کردهای سوریه و عراق دارد؟ من مطمئنم که اگر قبل از عملیات انتحاری با ایلم صحبت می‌شد٬ او خودش را «مبارز راه آزادی» معرفی می‌کرد و به صورت لفظی با تروریسم مخالفت و آن را محکوم می‌کرد. حتما اقدامات گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) را محکوم می کرد.

اما در اعماق قلبش فکر می‌کرد که پ.ک.ک با بقیه فرق می‌کند و عملیات تروریستی مشابه آنچه خودش انجام داد را عملیاتی «خوب» و در واکنش به «تروریسم دولتی» معرفی می‌کرد. تروریسم خوب؟ تروریسم بد؟ پس از اعلام پایان آتش‌بس شکننده از سوی پ.ک.ک در تابستان ۲۰۱۵ ٬ آنها اسلحه‌هایشان را از مخفی‌گاه‌ها بیرون آوردند و به نیروهای وفادار خود مثل ایلم دستور دادند به نیروهای نظامی٬ امنیتی و حتی شهروندان غیرنظامی حمله کنند. از قول فرماندهان نظامی آنها نقل شده که گفته‌اند «همه جای ترکیه٬ شهرها و شهرستان‌ها» همه را هدف قرار دهید. واکنش دولت به آنها نیز در اغلب مواد بسیار سخت و بی‌رحمانه بوده است. بعد از ماه‌ها درگیری میان شبه‌نظامیان پ.ک.ک و ارتش ترکیه٬ برخی از شهرهای جنوبی ترکیه٬ مثل شهرهای بمباران‌شده و ویران سوریه به نظر می‌آیند.

"حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)٬ یک سازمان نظامی کرد است که از بیش از ۳۲ سال پیش با حکومت مرکزی ترکیه در حال جنگ است"نمی‌دانم شهروندانی که هنگام تشییع ایلم به «تظاهرات قبرستانی» پرداختند٬ یبان‌کننده خواست‌های اکثر کردهای ترکیه هستند یا نه٬ امیدوارم که این طور نباشد. در آینده درباره گفتگویم با «نجلا»٬ خانم مدیر یک هتل متوسط در ازمیر هم صحبت خواهم کرد. او اهل «تونجلی» بود که این شهر نسبتاً کوچک هم در شرق ترکیه قراردارد و بخش مهمی از مردمش کردزبان هستند. نجلا می‌گفت هدف شخصی‌اش در زندگی٬ ادامه فعالیت حرفه‌ای و «دوری آرام آرام» از آن‌چیزهایی است که در عراق و سوریه در جریان است. می‌گفت می‌خواهد به سمت «غرب» برود٬ چرا که «در شرق٬ همه چیز بوی مهمات و نفرت می‌دهد.

نفرت قومی٬ نفرت دینی و جهل و نادانی. من به سیاست نیازی ندارم٬ چیزی که می‌خوام٬ امنیت٬ آموزش٬ سلامتی و یک زندگی معمولی است.» راستش هنوز باور ندارم جمله ساعت‌ساز ترک مبنی بر اینکه «بیشتر هموطنان کرد٬ مخالف پ.ک.ک هستند»٬ بتواند تصویر کامل و درستی از ترکیه امروز ارائه دهد. حمله انتحاری ایلم در سوریه یا عراق اتفاق نیفتاد٬ حتی در دیاربکر هم رخ نداد٬ بلکه در شهر اروپایی استانبول به وقوع پیوست٬ در منطقه پرتردد فاتح. راستش نگرانم٬ عمیقا نگرانم. ممکن است آدم‌هایی مثل ایلم زیاد نباشند٬ اما صدایشان بلند است و بی‌رحمند.

"این سازمان نه تنها در ترکیه٬ بلکه از سوی ایالات متحده آمریکا و بیشتر کشورهای عضو اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می‌شود"شاید تنها تعداد اندکی از آنها حمایت می‌کنند و ممکن است شمار افرادی مثل «نجلا» بیشتر باشد. اما مسئله اینجاست که آنها در عین متانت، ساکت هستند و کسی به فکر حمایت از آنها نیست

منابع خبر

اخبار مرتبط