رحیم مشایی: زیادهخواهان ناکام به دروغپردازی علیه رییسجمهور روی آوردهاند، ایسنا
رحیم مشایی: زیادهخواهان ناکام به دروغپردازی علیه رییسجمهور روی آوردهاند، ایسنا » نسخه قابل چاپ » ارسال به بالاترین » ارسال به فیس بوک - زمان برای ایجاد کانون و اهرم فشار بر رییسجمهور گذشته است اسفندریار رحیممشایی رییس دفتر رییسجمهور در نوشتاری در وبلاگ خود با انتقاد از برخی اخبار و شایعات منتشرشده درباره نحوه انتخاب اعضای کابینه، به پاسخگویی به آنها پرداخته است. به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا در این نوشتار آمده است: بعضی رسانهها ابتدا در مورخ چهارم شهریورماه با عنوان «خیز بلند مشائی برای فتح ریاستجمهوری»، و سپس در فرصت های دیگر با تمسک به انواع اکاذیب و جعل اخبار عجیب و غریب کوشیدهاند عصبانیت عدهای که از سوی آقای احمدینژاد برای مسئولیت وزارت دعوت نشدند را به گونهای نشان دهند که نه سیخ بسوزد، نه کباب، و بدین ترتیب احتمال ضعف و ناکارآمدی و عدم شایستگی کافی خود را که ممکن است در همان مرحله اول به ذهن مخاطب تبادر کند، منتفی و یا پنهان سازند. به هرحال یک طرف قضیه فردی مثل آقای احمدینژاد است که مطابق مرام و آرمان الهی و بر اساس قولی که به مردم داده است بدون تعهد به دسته و گروهی و صرفاً بنا بر شاخصهایی نظیر ولایتمداری، صداقت، پاکی، تعهد، ایمان، مردمداری، شجاعت و قدرت در تصمیمگیری و ... وزرای خود را انتخاب کردهاند؛ همچنانکه در برنامه تلویزیونی چهارشنبه شب گذشته به تفصیل در این باره با مردم سخن گفتهاند. امروز آنها که از دور آقای احمدینژاد را میشناسند، نیک میدانند که او در انتخاب همکارانش خدا را در نظر میگیرد و بر اساس تکلیف شرعی و دینی و احساس وظیفه ملی و ناشی از مسئولیتش عمل میکند، چه رسد به کسانی که از نزدیک او را شناختهاند.
"وزرای خود را انتخاب کردهاند؛ همچنانکه در برنامه تلویزیونی چهارشنبه شب گذشته به تفصیل در این باره با مردم سخن گفتهاند"این جفای بزرگی در حق این مرد بزرگ است که انتخابهای او را تحت فشار و یا تأثیر یک فرد قلمداد کنند، حال آن فرد مشایی باشد یا هرکس دیگری. تبليغات خبرنامه گويا advertisement@gooya.com --------------------------------- همانطور که آقای رییسجمهور تصریح کردهاند انتخابنشدن افراد برای پستی مثل وزارت الزاماً به دلیل عدم صلاحیت آنان نیست بلکه مجموعهای از شرایط، کسی را برای تصدی مسئولیت در اولویت قرار میدهد و تشخیص این امر با شخص ایشان است. این مطالب نیز از سر پاسخ دادن به دروغها و جعلیات رسانهها و افراد مذکور نیست، زیرا دروغ و جعل خبر در این رسانهها ارزان است و اینجانب در گذشته نیز از تیر تهمتهای این آقایان مکرر نصیب بردهام؛ چنانکه پرونده مرتبط به برخی از این موارد در محاکم قضایی مطرح است، اکنون هم میتوانستم مثل بسیاری موارد دیگر که به سکوت گذشته است، از آن چشمپوشی کنم، اما در مرحله نخست نتوانستم ظلم آشکار به خدمتگزار شایسته و بزرگ ملّت ایران را شاهد باشم و لب فرو بندم. از سوی دیگر نام برخی وزرای همکار در دولت نهم مطرح شد که بر خود فرض میدانم که از آنان به نیکی یاد کنم و حرمتشان را محفوظ نگه دارم و بر تداوم بیوقفه مهر و دوستی خود با آنان تأکید و تصریح کنم که برخورد آقای رییس جمهور با همکاران خود در عین حال که جدّی و اصولی و قاعدهمند است، از سر مهر و محبّت و بدون سیاسیکاری و ملاحظات مورد نظر آقایان است. آقای رییسجمهور، هم در دوران انتخابات و هم در اولین نطق تلویزیونی پس از انتخابات خود، بر ضرورت تغییر برخی وزرا و لزوم تحول در برخی حوزهها تأکید کرده بودند که واکنشهایی را هم برانگیخته بود؛ در حالیکه نه مسئله معاون اول شدن بنده در آن زمان مطرح بود و نه موضوعاتی مثل نامهنگاری و امثال آن.
تغییر مدیریت در دو حوزه فرهنگ و اطلاعات، برای دوره دهم (به شرط انتخاب مجدد آقای دکتر احمدینژاد) حداقل از یکسال پیش برای بسیاری از افراد و از جمله دو وزیر محترم مربوطه قابل پیشبینی بود. ضعف در حوزه فرهنگ و هنر و ناتوانی در جذب هنرمندان و پاسخ به انتظارات جامعه در این بخش موضوعی بود که آقای احمدینژاد در مناظره تلویزیونی انتخاباتی خود بدان تصریح کرده بودند. ایشان تغییر در این بخش را لازم میدانستند و این ارتباطی به شخصیت و صلاحیتهای انقلابی و مکتبی برادر عزیزم جناب آقای صفار هرندی نداشت. از طرف دیگر آقای دکتر احمدینژاد از عملکرد وزارت اطلاعات در چهارسال گذشته رضایت کافی نداشتند و بارها این مسئله را اظهار کرده بودند و این موضوع هم، نه به شخصیت برادر بزرگوارمان جناب آقای محسنی اژهای و نه به پرسنل خدوم و انقلابی وزارت، بلکه به نحوه مدیریت در این وزارتخانه بازگشت داشت که در مجموع نتوانست عملکرد موفقی ارائه نماید. عدم قدرت تشخیص توطئهای که حداقل از حدود یکسال پیش از سوی سرویسهای جاسوسی بیگانه و عناصر مرتبط داخلی در موضوع انتخابات به طور جدی طراحی شده بود که در سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری بر آن تصریح شده است و ضعف در مدیریت اطلاعاتی رویدادهای انتخابات و ماجراهای پس از روز رأیگیری که به خسارات مادی و معنوی گسترده و فریب و جریحه دار شدن احساسات بخش قابل توجهی از جامعه منجر گردید، و اذعان وزیر محترم به داشتن مشکل در مدیریت مسائل اخیر، موجب شد تا آقای دکتر احمدینژاد سرانجام و به ناچار نسبت به تغییر در مدیریت در این وزارتخانه اقدام کند و تا زمان تعیین و آغاز به کار وزیر جدید که قاعدتاً حداقل یک ماه به طول میانجامید - چنانکه هنوز با گذشت حدود یکماه وزیر جدید تعیین نشده است – شخصاً امور مربوطه را مدیریت نمایند.
"این جفای بزرگی در حق این مرد بزرگ است که انتخابهای او را تحت فشار و یا تأثیر یک فرد قلمداد کنند، حال آن فرد مشایی باشد یا هرکس دیگری"مسئله دیگر که در ترکیب کابینه جدید نقش داشت، استفاده از مدیریت زنان بود که آقای دکتر احمدینژاد از مدتها پیش بدان میاندیشیدند. ایشان تصمیم داشتند در دوره دهم حتماً با معرفی زنان به عنوان وزیر به نگاه نادرست «ناتوان بودن» زنان در عرصههای بالای مدیریتی پایان بخشند. ایشان همانطور که در برنامه تلویزیونی چهارشنبه شب هفته گذشته تشریح کردند، در این مورد مطالعه کردند و سرانجام (شاید) برای شروع کار تصمیم گرفتند از وجود زنان برای تصدی مسئولیت در سه وزارتخانه رفاه، آموزش و پرورش و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی استفاده کنند. ایشان معتقدند علاوه بر حضور جمعیت بسیار زیاد زنان در دو وزارتخانة اخیر، توانایی زنان در مأموریتهای آموزشی، بهداشتی ، درمانی و رسیدگی به محرومان و نیازمندان از مردان حتماً کمتر نیست و بلکه دقایق فکری و حسی زنان میتواند آنان را موفقتر سازد. ایشان به عنوان یک فرد واقعگرا، البته به این واقعیت هم توجه داشته و دارند که به علت نبود تجربه قبلی در موضوع وزارت زنان، شاید در آغاز کار به دلیل وجود افکار مردسالار در بخشی از مردان جامعه و به ویژه مردانی که شخصاً به حضور در سطوح مدیریتی علاقه ای وافر دارند و لذا با حضور زنان در این سطوح موافق نیستند، موفقیت زنان مورد خدشه قرار گیرد.
در این صورت طبیعی است که نواقص و کاستیها و مشکلات که به طور طبیعی در مدیریت مردان هم وجود دارد، در مدیریت زنان بزرگ جلوه داده شود. ایشان مکرر گفتهاند که با حضور زنان به عنوان وزیر، فشارهای بیشتر تبلیغاتی منفی متوجه شخصشان خواهد بود امّا همواره اذعان میداشتند که به این مساله افتخار میکنند و آن را به عنوان یک تکلیف، از جان و دل پذیرایند. بدین ترتیب بود که برای تصدی سه وزارتخانه یادشده به تحقیق و تفحص برای یافتن گزینههای مناسبتر پرداختند. ایشان البته در این مورد با مشکلات و محدودیتهایی هم مواجه بودند؛ زیرا نبود تجربه قبلی، مانع از آمادگی قشر وسیعی از زنان برای پذیرش چنین مسئولیتهایی میشد؛ امّا این اعتقاد وجود دارد که حضور زنان به عنوان وزیر، موجب خواهد شد تا دختران و زنان بسیاری با درک مسئولیتهای فراتر و نیز گشوده دیدن راه برای نقشآفرینیهای بالاتر، در آینده ظرفیتهای بزرگتر مدیریتی را در تمام سطوح در پیش روی نظام قرار دهند و روند پیشرفت کشور سرعت بیشتری خواهد گرفت، این بود که عملاً سه وزیر عزیز دوره پیشین فارغ از بحث در مورد تواناییهای آنها نمیتوانستند در دوره جدید هم حضور داشته باشند. اینجانب برای این دوستان عزیز احترام قائلم و آنان نیز به خوبی از مراتب علاقه و احترام حقیر نسبت به خود آگاهند.
"تغییر مدیریت در دو حوزه فرهنگ و اطلاعات، برای دوره دهم (به شرط انتخاب مجدد آقای دکتر احمدینژاد) حداقل از یکسال پیش برای بسیاری از افراد و از جمله دو وزیر محترم مربوطه قابل پیشبینی بود"ذکر این محبّت و احترام نیز نه بخاطر شخص آنان بلکه برای آن دسته از افرادی است که ممکن است جهلشان نسبت به مسئله به گناهشان بیندازد. در مورد برادر عزیزم جناب آقای محصولی نظر آقای دکتر احمدینژاد بر تغییر از وزارت کشور به وزارتخانه دیگر بود. ایشان از جناب آقای محصولی برای دو وزارتخانه دفاع و نیرو دعوت به همکاری کردند. تا آنجا که بنده در جریان قرار گرفتم آقای محصولی به حضور خود در وزارت کشور علاقهمند بودند و حضور در دو وزارتخانه دیگر را نپذیرفتند. این مساله را خود ایشان هم به من گفتند.
در هر حال از آن جا که آقای دکتر احمدینژاد تغییر در وزارت کشور را لازم میدانستند و این مسئله به هیچ وجه ربطی به توانایی و صلاحیت آقای محصولی برای تصدی مسئولیت وزارت ندارد و اینکه نوشتند آقای محصولی یار چند ده ساله آقای احمدینژاد، از وی به حالت قهر جدا شده و اعلام کرده دیگر به دولت بر نخواهد گشت از اساس دروغ است. امّا در مورد دیگر وزیر دولت نهم که برای دولت دهم از ایشان به عنوان وزیر دعوت به همکاری نشد. باید عرض کنم که جناب آقای فتاح از دوستان نزدیک آقای احمدینژاد و مورد علاقه و اعتماد ایشان بوده و هست و جناب آقای دکتر احمدی نژاد نیز بارها شایستگیهای ایشان را اظهار کردهاند. رییس محترم جمهوری در مورد علّت تغییر در این وزارتخانه، در صحبتهای مکرر اخیر خود در جمع گروههای مختلف نمایندگان محترم مجلس و سایر افراد شاخص و مسئول و از جمله به دوستان نزدیکتر خود بارها تصریح کردهاند که انتقادات ایشان به وزارت نیرو در مورد عملکرد برخی معاونان وزیر محترم در حوزه آب و برق و به ویژه در مسئله خاموشیهای برق بوده است و نه شخص ایشان. لکن روحیه شخصی جناب آقای فتاح مانع از قاطعیت در تعویض مدیران مورد انتقاد بوده است و بس.
"ضعف در حوزه فرهنگ و هنر و ناتوانی در جذب هنرمندان و پاسخ به انتظارات جامعه در این بخش موضوعی بود که آقای احمدینژاد در مناظره تلویزیونی انتخاباتی خود بدان تصریح کرده بودند"بدیهی است در مورد موفقیت و یا عدم موفقیت یک وزارتخانه، تشخیص با رییسجمهور است و نه یک فرد بیاطلاع و غیرفنی در یک رسانه، ضمن آنکه باید دانست فلسفه هر تغییری تنها ضعف عملکرد گذشته یک وزیر نیست، بلکه چه بسا افقهای بلندتر و قابل دستیابی وجود دارد یا باید ایجاد شود و یک فرد خاص الزاماً برای آن مناسب نباشد که البته تشخیص این مسئله با رئیس محترم جمهور است. قطعاً جناب آقای فتاح برای مسئولیتهای گوناگونی شایستگی دارد که از نظر رییس محترم جمهوری پنهان نیست؛ زیرا ایشان را به خوبی میشناسند. امّا این که گفته شده از ماجرای معاونت اولی او خبری نشد، چیزی است که برای اولین بار در یک رسانه داستانپرداز آمده و چنین خبری در گذشته طرح نشده است. اینکه رییسجمهور وی را به عنوان رییس نیروگاههای کشور منصوب کرده است نیز حتماً صحت ندارد، زیرا اصولاً چنین حکمی از سوی رییس محترم جمهوری صادر نشده است و اساساً چنین حکمی توسط وزیر نیرو صادر میشود و نه رییسجمهور. بنده آقای مهندس فتاح را فرد شایستهای میدانم و ایشان را دوست میدارم و اطمینان دارم که همین محبت نیز به طور متقابل در قلب ایشان وجود دارد و امیدوارم در جایگاه شایسته و اثرگذاری به خدمت بپردازند تا کشور از خدمات ایشان بهرهمند شود.
به هرحال در هر دورهای برخی از وزرا تغییر میکنند و این طبیعی است و مسئولیت جدید وزرای قدیم نباید دستمایهای برای سوءاستفاده سیاسی باشد. و اما وجه دیگر از ضرورت پاسخ به نوشتههای رسانههای دروغپرداز این است که در نقد روند انتخاب وزرای جدید هم به ریاست محترم جمهوری و هم به وزرا توهین کردهاند. اعلام اینکه ملاک انتخاب وزرای جدید تبعیت از مشایی است علاوه بر آنکه دروغی روشن و عجیب است، اهانت آشکار دیگر به ریاست محترم جمهوری و وزرای محترم معرفیشده جدید است. این داستانپردازیها هم به قصد تخریب تصمیم حکیمانه و هدفمند و از روی تحقیق و مطالعه ریاست محترم جمهور و هم تخریب وجهه وزرای جدید است. لازم است تأکید کنم که در انتخاب وزرای جدید گروهی از معتمدان رییسجمهور که بنده هم عضو کوچکی از آن بودم به دستور شخص ایشان، با رایزنیهای مختلف و بررسی درباره بیش از چند هزار شخصیت علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سرانجام فهرست چند صد نفر و از جمله وزرای فعلی را برای تصمیمگیری به محضر ایشان ارائه کردند.
"ایشان تغییر در این بخش را لازم میدانستند و این ارتباطی به شخصیت و صلاحیتهای انقلابی و مکتبی برادر عزیزم جناب آقای صفار هرندی نداشت"علاوه بر این، افراد دیگری از گروهها و محافل مختلف دینی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و از جمله تعداد قابل توجهی از نمایندگان محترم مجلس نیز فهرستهایی از افراد را برای تصدی وزارتخانهها به ایشان معرفی کردند. ایشان نیز پس از بررسیهای تفصیلی و گفتوگوهای زیاد نهایتاً از بین همه آنها، تعدادی را انتخاب و به مجلس محترم معرفی کردند. شهادت میدهم که شخص ایشان ساعات بسیار زیادی که از شماره خارج است را به انتخاب وزرا اختصاص دادند. بنده با دیدن این همه پشتکار و جدّیت و حجم سنگین کارها در این زمینه، میتوانم با جرأت بگویم بعید است این همه دقت و جدّیت در تعیین وزرا در گذشته سابقه داشته باشد. در هر حال لازم است یادآوری کنم اینجانب در فرایند انتخاب وزرا به جز مشارکت در هیئت معتمد مذکور که چند صد نفر و از جمله وزرای فعلی را به جناب آقای رییسجمهور پیشنهاد کرده، نقش دیگری نداشتهام.
تعدادی از وزرای جدید و از جمله وزرای محترم بهداشت و درمان، رفاه و مخابرات را در گذشته اصلاً از نزدیک ملاقات هم نکرده بودم. وزیر محترم دادگستری را نیز رییس محترم قوه قضائیه پیشنهاد کردهاند و همینطور راجع به تعدادی دیگر از وزرا که بنده تنها آنها را به دلیل آنکه در سطح معاون وزیر فعالیت داشتند و یا خانم آجرلو که نماینده مجلس بودند، میشناختم ولی ارتباط کاری مستقیم با آنان نداشتم. و امّا برخی تلاش کردهاند انتخاب آقای رییسجمهور را صرفاً به خاطر نبودن نام بعضیها در فهرست نهایی زیر سوال ببرند. این عده چون مدعی اصولگرایی و حمایت از آقای احمدینژاد هستند نتوانستهاند مستقیماً رییسجمهور را مورد استنطاق قرار دهد. از این رو خواستهاند با طرح دخالت اینجانب در انتخاب وزرا به هدف خود نائل شوند، غافل از آن که ناشیانهتر از همیشه سهمخواهی خود از رییسجمهور را برملا ساختهاند.
"مسئله دیگر که در ترکیب کابینه جدید نقش داشت، استفاده از مدیریت زنان بود که آقای دکتر احمدینژاد از مدتها پیش بدان میاندیشیدند"کدام عاقلی است که متن خبرهای مذکور را بخواند و درنیابد که نویسنده متن تا چه اندازه رییس محترم جمهوری را متهم به عدم احساس مسئولیت! در انتخاب وزرا کرده است. آنچه در اخبار مذکور آمده، مشتی تحلیلهای وارونه است که به مدد اخبار جعلی قصد کرده است تا هم عصبانیت خود را از عدم انتخاب عده ای زیادهخواه به عنوان وزیر خالی کند و از این طریق از آقای رییسجمهور انتقام بگیرد و هم در ادامه خط قیمگرایی، سعی کند با ارائه تصویری غیرواقعی از وزرای معرفی شده، نمایندگان محترم را در دادن رای منفی به آنان تشویق نماید. اینجانب به دلیل اطاله مطلب از ورود به برخی جزئیات کذب دیگر در این ادعاهای واهی اجتناب کردم و آنها را به آینده موکول مینمایم. اما یادآوری میکنم که با آوردن اخباری کاملاً ساختگی و نادرست مثل خبر دروغ انتصاب قریبالوقوع نزدیکان فکری بنده در صنایع خودروسازی کشور و یا تلاش ناکام اینجانب در معاون رییسجمهور کردن ! آقای ملکزاده که با دخالت! رئیس محترم وقت قوه قضائیه منتفی شد! در کنار انتصاب جناب آقای بقایی در مسئولیت ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (که البته با توجه به سابقه قائممقامی و احاطه و آشنایی و توان مدیریتی ایشان، آن را یکی ازبهترین انتخابها می دانم) کوشیده است، آن اخبار جعلی را واقعی نشان دهد. نویسنده اگر چه در خبر جعلی اول، با زیرکی اسمی از فردی نیاورده است تا دستش در آینده رو نشود، اما در خبر دوم با آوردن نام، قصد خود را لو داده است.
باید تصریح کنم که اساساً بحثی از معاون رئیسجمهور شدن آقای ملکزاده مطرح نبوده است تا از سوی حضرت آیتاللـه شاهرودی منتفی شود. این حرف البته علاوه بر اهانت به بنده و آقای ملکزاده، اهانت به شخصیتی مثل آقای شاهرودی است. بدیهی است طرح نام حضرت ایشان امکان سنجش صحت این خبر را برای همگان فراهم آورده است. آنچه به بنده مربوط است، تکذیب اساس این خبر است تا چهره گردانندگان رسانههای مذکور بیش از پیش روشن شود و اما درباره اظهار نظر جناب آقای شاهرودی البته صلاح مملکت خسروان خویشتن دانند. ممکن است برخی از دوستان به بنده خرده بگیرند که چرا پاسخ این مطالب سخیف و بیارزش را میدهم.
"ایشان تصمیم داشتند در دوره دهم حتماً با معرفی زنان به عنوان وزیر به نگاه نادرست «ناتوان بودن» زنان در عرصههای بالای مدیریتی پایان بخشند"اینجانب ضمن عذر خواهی از این عزیزان عرض میکنم که اگر پاسخ نمیدادم در این صورت همانطور که از هوچی گران انتظار میرود باید منتظر میماندم تا به پذیرش اخبار و تحلیلهای انحرافی آنان متهم شود. اینجانب علاوه بر این پاسخ، پیگیری قضایی نسبت به تشویش اذهان عمومی و انتساب اکاذیب به خود را حق خود دانسته و اقدام خواهم کرد. همچنانکه این حق برای ریاست محترم جمهور، دولت و عزیزانی که نام و عنوان آنان در نوشته مذکور متأسفانه به ارزانی آمده است محفوظ خواهد بود. *و اما سخن آخر در کنار مخالفان نظام و دشمنان خارجی و عوامل و مرتبط داخلی این ملت که سخت از پیروزی دکتر احمدینژاد در انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری برآشفته و ناراحتند، به طور طبیعی افراد زیادی هم وجود دارند که با اعتقاد به نظام و داشتن انتقاداتی در انتخابات شرکت کرده، با گرایشاتی متفاوت به گزینهای غیر از آقای دکتر احمدینژاد رای دادهاند. در مقابل جمعیت بینظیری با شرکت در انتخابات با تأیید راه طی شده انقلاب و با امید به اجرای عدالت و برخورد با عوامل فساد و تبعیض و بیعدالتی و اعتقاد به توانمندیهای فرزند برومند ملت در پیشبرد اهداف انقلاب و نظام و قطع دست ویژه خواهان و رانتخواران، دکتر احمدینژاد را برگزیدند و از او انتظاری جز تعقیب آرمانها و برنامههایشان ندارند.
در خیل جمعیت بیست و پنج میلیونی کسانی معدود وجود دارند که هم در جریان انتخاباتی و هم پس از آن کوشیدهاند تا این دستاورد عظیم را با تمسک به نام و عنوان مشترک به حساب خود منظور و احمدینژاد را بدهکار خود کنند. برخی از این افراد که به دروغ خود را همسو با آقای احمدینژاد معرفی میکنند نیز به دلیل قدرتطلبی و آلودگی، عدالت او را برنمیتابند. کسی از رای پنهان آنها آگاه نیست ولی از خط و نشان کشیدن آنها در دوره نهم و نیز در دوران انتخابات و پس از آن میتوان به روشنی دریافت که آنها از رای بالا، بینظیر و حماسی مردم به احمدینژاد راضی نیستند. بعضی از آنها در همان روزهای انتخابات پیروزی دیگر نامزدها را مایه نگرانی نمیدانستند و در محافل خصوصی چندان تفاوتی برای نتایج مختلف انتخابات قائل نبودند. در هر حال در بهترین صورت، پیروزی با رأی پایین آقای احمدینژاد برای آنها گوارا مینمود؛ زیرا در این صورت زبانشان برای اعمال فشار و سهمخواهی دراز بود و میتوانستند خود را در رأی او شریک قلمداد کنند.
"در این صورت طبیعی است که نواقص و کاستیها و مشکلات که به طور طبیعی در مدیریت مردان هم وجود دارد، در مدیریت زنان بزرگ جلوه داده شود"اما خواست خدا این بود که ملت به پاس ایستادگی روی اصول و ارزشها و نفی اشرافیت و آلودگیها، رییسجمهوری داشته باشد با رأی بسیار بالا و بینظیر که بتواند قاطعانه با تکیه بر ارزشها و اصول و منویات امام و رهبری و استفاده از همه ظرفیتهای اجرایی، قانونی و قضایی، گامهای بزرگتر و استوارتر را در مسیر تعالی و پیشرفت کشور بردارد. خواستم به روزنامهای که علاوه بر استقبال از اکاذیب یک سایت، اتهام دیگری مبنی بر وابستگی و یا ارتباط شکل گیری«فراکسیون در امتداد مهر» در مجلس به اینجانب را در ادامه خط دروغپردازی مطرح کرده است بگویم که زمان برای ایجاد کانون و اهرم فشار بر رییسجمهور گذشته است و بهتر است شرایط را به خوبی درک کنند و بدانند مردم هشیار و بیدار توهین به رییسجمهور خود را برنمیتابند. در آینده درباره کسانی که با تکیه بر زر و زور و تزویر و وابستگی به شکستخوردگان و زخمخوردگان میخواهند به کانون فشار علیه رییسجمهور تبدیل شوند و نیز درباره روابط و مسائل پنهان آنها با محافل قدرت سخن خواهم گفت








آخرین اخبار
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۱ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار