برتری جناح تندرو در جنگ قدرتی جناح‌های حکومت و خطری که کشور ایران را تهدید می‌کند، محمد ایرانی

گویا - ۶ مهر ۱۳۹۱

برتری جناح تندرو در جنگ قدرتی جناح‌های حکومت و خطری که کشور ایران را تهدید می‌کند، محمد ایرانی » نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »

• نقش اپوزیسیون خارج کشوری در مورد جنگ و آینده کشور و وحدت احزاب کرد

تفاوت یک دیکتاتور با دیکتاتوری حزبی در الویت دادن به امیال فردی در مقابل اهمیت یافتن برنامه یک حزب است ، غرور ناشی از قدرت یک دیکتاتور حتی به نابودی کشوری منجر گشته و در حالیکه قدرت در دیکتاتوری حزبی امکان دوام بیشتری به نظام حاکم خواهد داد . چنین بوده که محمد رضا شاه با غروری که از قدرت فردیش سرچشمه گرفته بود ، چنان کور می گردد که مردم کشوری را که بدلیل دیکتاتوری ناآگاه بودند ، وادار به سقوط از چاله به چاه می کند و چنین است که خمینی و خامنه ای در کسب قدرت کاذب بیشتر ، با فریب مردم کشور را به جنگهایی خانمانسوز میکشانند . در دیکتاتوری حزبی بدلیل اهمیت و دوام حزب و برای فریب مردم ، فرد در راس حکومت همواره براثر نارضایتی های عمومی تغییر کرده تا جناح حاکمه همچنان قدرت را در دست نگاه دارد و درحالیکه فرد دیکتاتور هیچ مخالفتی را حتی در جناحهای حکومت نپذیرفته و آنها را حذف میکند . فساد روزافزون و حذف همقطاران سابق موجب انزوای گروه کوچکی در راس قدرت شده و اکثریتی از مخالفان را بسمت مردم ناراضی میکشاند تا اساس نظام بخطر افتد . در این میان قدرتهای بزرگ که تنها سود دولتها و شرکتهای بین المللی را درنظر دارند و با وجود وابستگیهای شدید دیکتاتورها به آنها ، مجبور به تغییر نظام میگردند تا با پز دموکراسی خواهی بازهم مردم آن کشور را فریب داده تا خواهان هر جایگزینی بجای دیکتاتور پیشین گردند .

"فساد روزافزون و حذف همقطاران سابق موجب انزوای گروه کوچکی در راس قدرت شده و اکثریتی از مخالفان را بسمت مردم ناراضی میکشاند تا اساس نظام بخطر افتد "دیکتاتوری با سرکوب موجب عدم پاگیری نهادهای دموکراتیک و کارگری میگردد ، اما مخالفتها و اعتراضات ادامه خواهد یافت چرا که چاره ای دیگر برای ایجاد دموکراسی و آزادی برای نهادهای دموکراتیک و یا از میان رفتن سلطه طبقاتی برای کارگران وجود ندارد . نقش اپوزیسیون خارج کشوری همواره اهمیت دارد ، بخشی از آنها در جهت ایجاد فشار بین المللی برای جلوگیری از اعدام و آزادی زندانیان فعال بوده و دگرگونی نظام را از طریق داخل امکان پذیر میدانند و بخش دیگر که گمان میبرند تنها مخالفان متشکل آنان هستند ، نقش داخل را از یاد برده و به رقابت با یکدیگر پرداخته و یا با اهمیت دادن قدرتهای بزرگ برای ایجاد تغییر ، به آنها روی میآورند .

مسولان حکومت طی ۷ سال گذشته بیش از ۸۰ درصد از درآمد ۴۸۰ میلیارد دلاری نفت را برای واردات کالا ( ۲۱.۹ میلیارد دلار واردات تنها در ۱۵۰ روز ) اختصاص دادند ، اعداد نجومی است و حجم سود سرشار مسولان حکومتی و فساد درون دستگاه را نشان میدهند . درحالیکه بیکاری میلیونی ، گرانی و تورم بیش از اندازه در جریان بوده و با احتساب خانواده بیش از ۴۰ میلیون نفر با حداقل حقوق زندگی میکنند . ارسال پول و اسلحه برای حزب الله و سایر گروههای تروریستی و اسد دیکتاتور ادامه داشته و مسولان دولتی و حکومتی ثابت کرده اند که جز امیال شخصی به چیز دیگری فکر نمیکنند . سپاه روزبروز بیشتر بر نهادهای اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی نظامی سلطه پیدا کرده و حتی خود را موظف میبیند تا بجای مراجع ترسو و دور از مردم مسائل شرعی را هم با طلبه های خود بازگو کند .

علاوه بر پروژه های صنعت نفت و صنایع ، آخرین قرارداد اقتصادی قرارگاه خاتم جاده قزوین الموت با ۴۰۰ میلیارد تومان بودجه و ۱۰۰ میلیارد تومان برای گازرسانی است و احتمالا بخشی از شرکتهای خصوصی که فروش نفت را از طریق نفتکشهای خارجی برای فرار از تحریم بعهده گرفته اند از فرماندهان سپاهی و وابستگان خامنه ای هستند . دولت برای پرداخت حقوق کارکنانش و یارانه ، بازار سکه و ارز خارجی را در تلاطم نگاه داشته و مرکز مبادلات ارزی راه میاندازد تا با افزایش آنها هم درآمد بیشتری کسب کرده و هم برخی از وابستگان سود سرشاری از طریق صرافان وابسته ببرند ، حتی خرید دلار با ریال ایرانی در افغانستان نیز پرسود شده است . درآمد میلیاردی دلاری نفت هیچگاه صرف راه اندازی پروژه ها و صنایع نگردیده تا بقول آمار رسمی ۳ میلیون یکصد هزار نفر تنها در تابستان امسال بیکار گردند . با وجود تحریم شرکتهای بیمه ، تغییر اسامی کشتیها و نصب غیرقانونی پرچمهای تانزانیا ، ثبت دروغین اسامی نفتکشها در سیرالئون و استفاده از خالی کردن نفت در اسکله کشتیهای اسقاطی در بندر کشور مالزی و مبادلات بانکی ، تحریمهای غرب شدیدا اثرگزار بوده است . تحریم بیشتر موجب فروش کمتر از یک میلیون بشکه نفت خام ( ۵ میلیارد خسارت ماهانه ) در روز شده ، نه تنها بیکاری را افزایش داده بلکه گرانی بیشتر را بدنبال دارد و مسولان دولت اعتراف کردند که قادر به کنترل ارز و سکه نیستند و دلیلش را فریبکارانه به جناحهای دیگر نسبت داده اند ، درحالیکه همه آنها در بحران ایجاد شده شریکند .



منابع خبر

اخبار مرتبط